پرش به محتوا

اسود بن سریع تمیمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسود بن سریع تمیمی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسود بن سریع تمیمی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
اسود از [[قبیله]] [[بنی سعد بن زید مناة بن تمیم]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰.</ref> بود که بدین سبب او را «تمیمی» و «سعدی»<ref>بخاری، ج۱، ص۴۴۵.</ref> خوانده‌اند. وی را «منقری» <ref>مزی، ج۳، ص۲۲۲.</ref> و «مجاشعی»<ref>طبرانی، ج۱، ص۲۸۱.</ref> نیز گفته‌اند. کنیه‌اش [[ابوعبدالله]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.</ref> است و به گفته خودش، چهار بار در [[غزوات]] [[رسول خدا]]{{صل}} شرکت داشته است <ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، او شاعر<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۶۸.</ref> [[بصری]] و نخستین کسی بود که در [[مسجد جامع]] [[بصره]] به قصه‌گویی پرداخت<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸؛ سمعانی، ج۵، ص۲۷۱.</ref>.
اسود از [[قبیله]] [[بنی سعد بن زید مناة بن تمیم]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰.</ref> بود که بدین سبب او را «تمیمی» و «سعدی»<ref>بخاری، ج۱، ص۴۴۵.</ref> خوانده‌اند. وی را «منقری» <ref>مزی، ج۳، ص۲۲۲.</ref> و «مجاشعی»<ref>طبرانی، ج۱، ص۲۸۱.</ref> نیز گفته‌اند. کنیه‌اش [[ابوعبدالله]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.</ref> است و به گفته خودش، چهار بار در [[غزوات]] [[رسول خدا]] {{صل}} شرکت داشته است <ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>، او شاعر<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۰؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۶۸.</ref> [[بصری]] و نخستین کسی بود که در [[مسجد جامع]] [[بصره]] به قصه‌گویی پرداخت<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۹۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸؛ سمعانی، ج۵، ص۲۷۱.</ref>.


بنا بر [[نقلی]] که با [[اختلاف]] آورده‌اند، وی حدود [[مسجد]] بصره را معین کرد و در آن به [[قضاوت]] پرداخت<ref>بلاذری، ج۲، ص۴۲۵، با تصحیف قاض به قاضی.</ref> و خانه‌ای مقابل همان مسجد داشت<ref>ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰؛ حاکم، ج۳، ص۶۱۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۲۶.</ref>.  
بنا بر [[نقلی]] که با [[اختلاف]] آورده‌اند، وی حدود [[مسجد]] بصره را معین کرد و در آن به [[قضاوت]] پرداخت<ref>بلاذری، ج۲، ص۴۲۵، با تصحیف قاض به قاضی.</ref> و خانه‌ای مقابل همان مسجد داشت<ref>ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰؛ حاکم، ج۳، ص۶۱۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۲۶.</ref>.  


گفته‌اند در [[زمان جاهلیت]] شاعر<ref>طوسی، ص۲۵.</ref> و در ابتدای [[اسلام]] [[قاضی]] بود <ref>ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰.</ref> که به نظر می‌رسد درست نیست و واژه «قاضیاً» به جای «قاضاً» آمده است. اسود بن سریع در خبری گوید: رسول خدا{{صل}} در [[غزوه حنین]] سریه‌ای گسیل داشت، ولی آنان را از اینکه [[کودکان]] را به [[قتل]] برسانند، برحذر داشت و فرمود: «کودکان با [[فطرت]] [[پاک]] به [[دنیا]] می‌آیند و این [[پدر]] و مادرند که او را [[یهودی]] یا [[نصرانی]] می‌کنند»<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۴۳۵؛ ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۷۵.</ref>. برخی منابع، این ماجرا را در غزوهای دیگر که از آن نام نبرده‌اند، یاد و تنها به [[نهی]] رسول خدا{{صل}} از کشتن کودکان اشاره کرده‌اند<ref>ر.ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۱۲۲؛ دارمی، ج۲، ص۲۲۳؛ نسائی، ج۵، ص۱۸۴.</ref>. البته بخش پایانی این [[روایت]]، از اسود و از برخی [[صحابه]] در بسیاری از منابع دیگر آمده است<ref>ر.ک: ابن عدی، ج۱، ص۳۳۷؛ بیهقی، ج۶، ص۲۰۳.</ref>.
گفته‌اند در [[زمان جاهلیت]] شاعر<ref>طوسی، ص۲۵.</ref> و در ابتدای [[اسلام]] [[قاضی]] بود <ref>ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰.</ref> که به نظر می‌رسد درست نیست و واژه «قاضیاً» به جای «قاضاً» آمده است. اسود بن سریع در خبری گوید: رسول خدا {{صل}} در [[غزوه حنین]] سریه‌ای گسیل داشت، ولی آنان را از اینکه [[کودکان]] را به [[قتل]] برسانند، برحذر داشت و فرمود: «کودکان با [[فطرت]] [[پاک]] به [[دنیا]] می‌آیند و این [[پدر]] و مادرند که او را [[یهودی]] یا [[نصرانی]] می‌کنند»<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۴۳۵؛ ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۷۵.</ref>. برخی منابع، این ماجرا را در غزوهای دیگر که از آن نام نبرده‌اند، یاد و تنها به [[نهی]] رسول خدا {{صل}} از کشتن کودکان اشاره کرده‌اند<ref>ر. ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۱۲۲؛ دارمی، ج۲، ص۲۲۳؛ نسائی، ج۵، ص۱۸۴.</ref>. البته بخش پایانی این [[روایت]]، از اسود و از برخی [[صحابه]] در بسیاری از منابع دیگر آمده است<ref>ر. ک: ابن عدی، ج۱، ص۳۳۷؛ بیهقی، ج۶، ص۲۰۳.</ref>.


نیز از وی نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[وفات]] پسرش ابراهیم، خطاب به فرزندش فرمود: «به درگذشته [[صالح]] ما، [[عثمان بن مظعون]] ملحق شو»<ref>هیثمی، ج۹، ص۳۰۲.</ref>. همچنین از وی نقل کرده‌اند که گفت: [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} رسیدم و عرض کردم: شعری در [[مدح]] و ثنای [[خداوند]] و شما سروده‌ام. فرمود: «آنچه درباره خداست را بازگو، اما آنچه درباره من است را رها کن»<ref>حاکم، ج۳، ص۶۱۵.</ref>. بر پایه گزارشی، هنگامی که [[اسود]] [[شعر]] می‌خواند، عمر وارد شد و رسول خدا{{صل}} از اسود خواست توقف کند و پس از خروج عمر، از او خواست ادامه دهد و در سبب آن فرمود: «عمر، [[باطل]] را [[دوست]] ندارد!»<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۴۳۵؛ حاکم، ج۳، ص۶۱۵؛ مبارک بن اثیر، ج۱، ص۱۳۵.</ref>. صرف نظر از اینکه چرا مدح [[خدا]] و رسول خدا باید [[باطل]] باشد پیداست در این گزارش به رسول خدا{{صل}} [[اهانت]] و به شکل ناشیانه‌ای برای عمر [[فضیلت]] تراشی شده است؛ زیرا تلویحاً چنین وانمود گردیده که گویی رسول خدا{{صل}} باطل را دوست دارد.
نیز از وی نقل شده است که [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[وفات]] پسرش ابراهیم، خطاب به فرزندش فرمود: «به درگذشته [[صالح]] ما، [[عثمان بن مظعون]] ملحق شو»<ref>هیثمی، ج۹، ص۳۰۲.</ref>. همچنین از وی نقل کرده‌اند که گفت: [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} رسیدم و عرض کردم: شعری در [[مدح]] و ثنای [[خداوند]] و شما سروده‌ام. فرمود: «آنچه درباره خداست را بازگو، اما آنچه درباره من است را رها کن»<ref>حاکم، ج۳، ص۶۱۵.</ref>. بر پایه گزارشی، هنگامی که [[اسود]] [[شعر]] می‌خواند، عمر وارد شد و رسول خدا {{صل}} از اسود خواست توقف کند و پس از خروج عمر، از او خواست ادامه دهد و در سبب آن فرمود: «عمر، [[باطل]] را [[دوست]] ندارد!»<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۴۳۵؛ حاکم، ج۳، ص۶۱۵؛ مبارک بن اثیر، ج۱، ص۱۳۵.</ref>. صرف نظر از اینکه چرا مدح [[خدا]] و رسول خدا باید [[باطل]] باشد پیداست در این گزارش به رسول خدا {{صل}} [[اهانت]] و به شکل ناشیانه‌ای برای عمر [[فضیلت]] تراشی شده است؛ زیرا تلویحاً چنین وانمود گردیده که گویی رسول خدا {{صل}} باطل را دوست دارد.


او در روایتی از رسول خدا{{صل}}، کسانی را که [[اهل]] بهشتند معرفی کرده است<ref>هیثمی، ج۷، ص۲۱۹.</ref>. همو از رسول خدا{{صل}} نقل کرده است که فرمود: «چهار دسته در [[روز قیامت]] نزد خداوند [[حجت]] دارند [[ناشنوا]]، کم‌خرد، [[کهنسال]] و کسی که در [[زمان فترت]]<ref>که رسول خدا{{صل}} مبعوث نشده بود.</ref> درگذشته باشد»<ref>طبرانی، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.
او در روایتی از رسول خدا {{صل}}، کسانی را که [[اهل]] بهشتند معرفی کرده است<ref>هیثمی، ج۷، ص۲۱۹.</ref>. همو از رسول خدا {{صل}} نقل کرده است که فرمود: «چهار دسته در [[روز قیامت]] نزد خداوند [[حجت]] دارند [[ناشنوا]]، کم‌خرد، [[کهنسال]] و کسی که در [[زمان فترت]]<ref>که رسول خدا {{صل}} مبعوث نشده بود.</ref> درگذشته باشد»<ref>طبرانی، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.


از نقش وی پس از رسول خدا [[آگاهی]] نداریم. تنها در جریان [[فتح]] [[اهواز]] یا [[تستر]](شوشتر) در [[زمان عمر]] و [[پیروزی]] بر [[هرمزان]] شعری سروده است<ref>ابن کثیر، ج۷، ص۹۵.</ref> که چندان گویای حضور او در فتوح نیست. پس از این نیز وی در جریان [[جنگ]] [[مخالفان امام علی]]{{ع}} با [[عثمان بن حنیف]] در [[بصره]]، با [[ابن حنیف]] در باب [[پیشگیری]] از جنگ با [[مخالفان]] [[سخن]] گفت<ref>طبری، ج۴، ص۴۶۳.</ref>
از نقش وی پس از رسول خدا [[آگاهی]] نداریم. تنها در جریان [[فتح]] [[اهواز]] یا [[تستر]](شوشتر) در [[زمان عمر]] و [[پیروزی]] بر [[هرمزان]] شعری سروده است<ref>ابن کثیر، ج۷، ص۹۵.</ref> که چندان گویای حضور او در فتوح نیست. پس از این نیز وی در جریان [[جنگ]] [[مخالفان امام علی]] {{ع}} با [[عثمان بن حنیف]] در [[بصره]]، با [[ابن حنیف]] در باب [[پیشگیری]] از جنگ با [[مخالفان]] [[سخن]] گفت<ref>طبری، ج۴، ص۴۶۳.</ref>


بیشتر منابع برآنند که وی هنگام [[جنگ جمل]] از بصره خارج شده و در آن حضور نداشته است<ref> ابوداود، ج۱، ص۳۸۵؛ ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۲۳۴.</ref>. وی [[خطبه امام علی]]{{ع}} را که پس از [[نبرد جمل]] در [[بصره]] ایراد کرد، نقل کرده است<ref>باعونی شافعی، ج۱، ص۳۱۷.</ref
بیشتر منابع برآنند که وی هنگام [[جنگ جمل]] از بصره خارج شده و در آن حضور نداشته است<ref> ابوداود، ج۱، ص۳۸۵؛ ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۲۳۴.</ref>. وی [[خطبه امام علی]] {{ع}} را که پس از [[نبرد جمل]] در [[بصره]] ایراد کرد، نقل کرده است<ref>باعونی شافعی، ج۱، ص۳۱۷.</ref


برخی گفته‌اند وی در جنگ جمل<ref>ر.ک: ابونعیم، ج۱، ص۲۷۰.</ref> کشته شد<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۲۹۵.</ref>. [[زمان]] درگذشت وی را همزمان با [[جنگ جمل]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸.</ref>، پس از جنگ جمل در سال ۳۶ و به [[نقلی]] پس از سال چهل<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸.</ref> آورده‌اند. در خبری آمده است وی هنگام جنگ جمل به [[فارس]] رفت و همانجا درگذشت <ref>احمدبن حنبل، العلل، ج۲، ص۱۲۵.</ref>. به نظر برخی، تا [[حکومت معاویه]] زنده بوده است <ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۶۸.</ref>.
برخی گفته‌اند وی در جنگ جمل<ref>ر. ک: ابونعیم، ج۱، ص۲۷۰.</ref> کشته شد<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱، ص۲۹۵.</ref>. [[زمان]] درگذشت وی را همزمان با [[جنگ جمل]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸.</ref>، پس از جنگ جمل در سال ۳۶ و به [[نقلی]] پس از سال چهل<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸.</ref> آورده‌اند. در خبری آمده است وی هنگام جنگ جمل به [[فارس]] رفت و همانجا درگذشت <ref>احمدبن حنبل، العلل، ج۲، ص۱۲۵.</ref>. به نظر برخی، تا [[حکومت معاویه]] زنده بوده است <ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۶۸.</ref>.


[[احنف بن قیس]] پسرعموی او بوده و از وی [[روایت]] نقل کرده است<ref>مزی، ج۳، ص۲۸۳.</ref>. برخی گفته‌اند [[حسن بصری]] نیز از وی روایت شنیده است<ref>أبونعیم، ج۱، ص۲۷۰؛ مزی، ج۳، ص۲۲۲.</ref>، اما به نظر [[ابن منده]] این سخن درست نیست<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. دلیل درست نبودن آن، درگذشت [[اسود]] در سال ۳۶ بنا بر قولی<ref>مزی، ج۲، ص۲۸۳.</ref> و خروج او از بصره بیان شده است<ref>ابوداود، ج۱، ص۳۸۵؛ ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰؛ مزی، ج۳، ص۲۲۲.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسود بن سریع تمیمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۶۹.</ref>
[[احنف بن قیس]] پسرعموی او بوده و از وی [[روایت]] نقل کرده است<ref>مزی، ج۳، ص۲۸۳.</ref>. برخی گفته‌اند [[حسن بصری]] نیز از وی روایت شنیده است<ref>أبونعیم، ج۱، ص۲۷۰؛ مزی، ج۳، ص۲۲۲.</ref>، اما به نظر [[ابن منده]] این سخن درست نیست<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. دلیل درست نبودن آن، درگذشت [[اسود]] در سال ۳۶ بنا بر قولی<ref>مزی، ج۲، ص۲۸۳.</ref> و خروج او از بصره بیان شده است<ref>ابوداود، ج۱، ص۳۸۵؛ ابویعلی، ج۲، ص۲۴۰؛ مزی، ج۳، ص۲۲۲.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسود بن سریع تمیمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۶۹.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش