پرش به محتوا

شهادت امام جواد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[امام مجتبی]]{{ع}} پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش، [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، در [[سخنرانی]] خویش به نقل از جدش، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ‌}}<ref>کفایة الاثر، ص۱۶۲، س ۳؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱۶، ح۱۸ و ۱۹.</ref>، هیچ یک از [[خاندان]] ما، با [[مرگ طبیعی]] نمی‌میرد، بلکه یا به ضرب [[شمشیر]]، و یا به وسیله سم کشته خواهد شد.
[[امام مجتبی]] {{ع}} پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش، [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، در [[سخنرانی]] خویش به نقل از جدش، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ‌}}<ref>کفایة الاثر، ص۱۶۲، س ۳؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱۶، ح۱۸ و ۱۹.</ref>، هیچ یک از [[خاندان]] ما، با [[مرگ طبیعی]] نمی‌میرد، بلکه یا به ضرب [[شمشیر]]، و یا به وسیله سم کشته خواهد شد.
[[زندگی]] همه [[امامان معصوم]] و [[اهل بیت]] [[پاک]] [[پیامبر]]{{صل}} با شهادت و [[مرگ سرخ]] پایان یافته است و برگی افتخارآمیز در کتاب زندگی خویش به ثبت رسانده‌اند.
[[زندگی]] همه [[امامان معصوم]] و [[اهل بیت]] [[پاک]] [[پیامبر]] {{صل}} با شهادت و [[مرگ سرخ]] پایان یافته است و برگی افتخارآمیز در کتاب زندگی خویش به ثبت رسانده‌اند.
[[امام جواد]]{{ع}} نیز، طبق فرمایش رسول خدا{{صل}}، به وسیله زهر و به دست [[معتصم]] [[عباسی]] به شهادت رسید؛ همان‌گونه که پدر بزرگوارش، [[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يُقْتَلُ غَصْباً فَيَبْكِي لَهُ وَ عَلَيْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ...}}<ref>عیون المعجزات، ص۱۲۱.</ref>؛ غاصبانه و [[ظالمانه]] فرزندم را می‌کشند و به شهادت می‌رسانند. پس در آن هنگام [[اهل آسمان]] بر وی می‌گریند.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۵.</ref>
[[امام جواد]] {{ع}} نیز، طبق فرمایش رسول خدا {{صل}}، به وسیله زهر و به دست [[معتصم]] [[عباسی]] به شهادت رسید؛ همان‌گونه که پدر بزرگوارش، [[حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يُقْتَلُ غَصْباً فَيَبْكِي لَهُ وَ عَلَيْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ...}}<ref>عیون المعجزات، ص۱۲۱.</ref>؛ غاصبانه و [[ظالمانه]] فرزندم را می‌کشند و به شهادت می‌رسانند. پس در آن هنگام [[اهل آسمان]] بر وی می‌گریند.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۵.</ref>


==خبر دادن [[امام رضا]]{{ع}} از شهادت فرزند خود==
== خبر دادن [[امام رضا]] {{ع}} از شهادت فرزند خود ==
همان‌گونه که معروف و مشهور است، امام رضا{{ع}} در آغاز زندگی مشترک [[زناشویی]] خویش دارای [[فرزندی]] نشده بود. این موضوع موجب گفت‌وگوهایی میان [[دوستان]] و [[دشمنان]] گردیده بود. از این رو کلثم، فرزند [[عمران]] به امام رضا{{ع}} گفت: ای فرزند رسول خدا{{صل}}، [[دعا]] کنید [[خداوند]] به شما فرزندی عطا کند!
همان‌گونه که معروف و مشهور است، امام رضا {{ع}} در آغاز زندگی مشترک [[زناشویی]] خویش دارای [[فرزندی]] نشده بود. این موضوع موجب گفت‌وگوهایی میان [[دوستان]] و [[دشمنان]] گردیده بود. از این رو کلثم، فرزند [[عمران]] به امام رضا {{ع}} گفت: ای فرزند رسول خدا {{صل}}، [[دعا]] کنید [[خداوند]] به شما فرزندی عطا کند!
امام رضا{{ع}} فرمود: همانا خداوند به من فرزندی عطا می‌کند که [[وارث]] من خواهد بود؛ اما [[غاصبان]] و [[ظالمان]] او را می‌کشند و به شهادت می‌رسانند. پس در آن هنگام اهل آسمان بر او [[گریه]] خواهند کرد<ref>{{متن حدیث|عَنْ كُلِثُمِ بْنِ عِمْرَانَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا{{ع}} ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَكَ وَلَداً.
امام رضا {{ع}} فرمود: همانا خداوند به من فرزندی عطا می‌کند که [[وارث]] من خواهد بود؛ اما [[غاصبان]] و [[ظالمان]] او را می‌کشند و به شهادت می‌رسانند. پس در آن هنگام اهل آسمان بر او [[گریه]] خواهند کرد<ref>{{متن حدیث|عَنْ كُلِثُمِ بْنِ عِمْرَانَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا {{ع}} ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَكَ وَلَداً.
فَقَالَ إِنَّمَا أُرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً وَ هُوَ يَرِثُنِي... يُقْتَلُ غَصْباً فَيَبْكِي لَهُ وَ عَلَيْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ}}؛ [[عیون]] المعجزات، ص۱۲۱. ([[حدیث]] تلخیص شده است.)</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۶.</ref>
فَقَالَ إِنَّمَا أُرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً وَ هُوَ يَرِثُنِي... يُقْتَلُ غَصْباً فَيَبْكِي لَهُ وَ عَلَيْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ}}؛ [[عیون]] المعجزات، ص۱۲۱. ([[حدیث]] تلخیص شده است.)</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۶.</ref>


==خبر دادن امام جواد{{ع}} از [[زمان]] شهادت خود==
== خبر دادن امام جواد {{ع}} از [[زمان]] شهادت خود ==
ابن بزیع، که شغلش عطرفروشی بوده است، می‌گوید: امام جواد{{ع}} فرمود: [[رهایی]] و [[نجات]] من، سی ماه پس از فوت [[مأمون]] خواهد بود!
ابن بزیع، که شغلش عطرفروشی بوده است، می‌گوید: امام جواد {{ع}} فرمود: [[رهایی]] و [[نجات]] من، سی ماه پس از فوت [[مأمون]] خواهد بود!
پس از شنیدن این سخن، [[تاریخ]] آن [[روز]] را به خاطر سپردم، تا اینکه [[امام جواد]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید. وقتی [[تاریخ]] به یاد مانده در [[ذهن]] خویش را فراخوانی نمودم، متوجه شدم همان زمانی است که آن [[حضرت]] [[وعده]] داده بود<ref>{{متن حدیث|وَ عَنِ ابْنِ بَزِيعٍ الْعَطَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}}: الْفَرَجُ بَعْدَ الْمَأْمُونِ بِثَلَاثِينَ شَهْراً.
پس از شنیدن این سخن، [[تاریخ]] آن [[روز]] را به خاطر سپردم، تا اینکه [[امام جواد]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید. وقتی [[تاریخ]] به یاد مانده در [[ذهن]] خویش را فراخوانی نمودم، متوجه شدم همان زمانی است که آن [[حضرت]] [[وعده]] داده بود<ref>{{متن حدیث|وَ عَنِ ابْنِ بَزِيعٍ الْعَطَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}: الْفَرَجُ بَعْدَ الْمَأْمُونِ بِثَلَاثِينَ شَهْراً.
قَالَ فَنَظَرْنَا فَمَاتَ بَعْدَ ثَلَاثِينَ شَهْراً}}؛ ([[کشف]] الغمه، ج۲، ص۳۶۳؛ [[بحارالانوار]]، ج۵۰، ص۶۳، ذیل ح۴۰؛ [[اثبات]] الهداء، ج۳، ص۳۴۱، ح۳۶؛ [[انوار]] البهیه، ص۲۶۵).</ref>.
قَالَ فَنَظَرْنَا فَمَاتَ بَعْدَ ثَلَاثِينَ شَهْراً}}؛ ([[کشف]] الغمه، ج۲، ص۳۶۳؛ [[بحارالانوار]]، ج۵۰، ص۶۳، ذیل ح۴۰؛ [[اثبات]] الهداء، ج۳، ص۳۴۱، ح۳۶؛ [[انوار]] البهیه، ص۲۶۵).</ref>.


[[محمد بن قاسم]] از پدرش و دیگران [[روایت]] می‌کند: آنگاه که امام جواد{{ع}} برای آخرین بار از [[مدینه]] خارج می‌شد، به [[شهر مدینه]] و [[قبر پیامبر]] نگاهی افکنده، فرمود: ای مدینه، تو چه قدر خوبی! اما بدان که من دیگر به سوی تو باز نمی‌گردم<ref>{{متن حدیث|عن محمّد بن القاسم، عن أبيه، و روى أيضا غيره قال: لمّا خرج [أبوجعفر الجواد{{ع}}] من المدينة في المرّة الأخيرة قال: «ما أطيبك يا طيبة، فلست بعائد إليك‌»}}؛ (الثاقب فی المناقب، ص۵۱۶، ح۴۴۴).</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۶.</ref>
[[محمد بن قاسم]] از پدرش و دیگران [[روایت]] می‌کند: آنگاه که امام جواد {{ع}} برای آخرین بار از [[مدینه]] خارج می‌شد، به [[شهر مدینه]] و [[قبر پیامبر]] نگاهی افکنده، فرمود: ای مدینه، تو چه قدر خوبی! اما بدان که من دیگر به سوی تو باز نمی‌گردم<ref>{{متن حدیث|عن محمّد بن القاسم، عن أبيه، و روى أيضا غيره قال: لمّا خرج [أبوجعفر الجواد {{ع}}] من المدينة في المرّة الأخيرة قال: «ما أطيبك يا طيبة، فلست بعائد إليك‌»}}؛ (الثاقب فی المناقب، ص۵۱۶، ح۴۴۴).</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۶.</ref>


==خبر دادن [[امام هادی]]{{ع}} از شهادت [[پدر]]{{عم}}==
== خبر دادن [[امام هادی]] {{ع}} از شهادت [[پدر]] {{عم}} ==
[[هارون بن فضل]] می‌گوید: از روزی که امام جواد{{ع}} به شهادت رسیده بود، هیچ کس خبر نداشت. و در جایی هم منتشر نشده بود و [[مردم مدینه]] هم از آن بی‌اطلاع بودند. فرزندش، امام هادی{{ع}} را دیدم که فرمود: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>، پدرم از [[دنیا]] رفت!
[[هارون بن فضل]] می‌گوید: از روزی که امام جواد {{ع}} به شهادت رسیده بود، هیچ کس خبر نداشت. و در جایی هم منتشر نشده بود و [[مردم مدینه]] هم از آن بی‌اطلاع بودند. فرزندش، امام هادی {{ع}} را دیدم که فرمود: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>، پدرم از [[دنیا]] رفت!
دوستانی که نزد وی بودند، با [[تعجب]] پرسیدند: چگونه با خبر شدید؟
دوستانی که نزد وی بودند، با [[تعجب]] پرسیدند: چگونه با خبر شدید؟
فرمود: [[خضوع]] و خشوعی در برابر [[خداوند]] [[احساس]] نمودم که تا این لحظه با آن آشنا نبودم<ref>{{متن حدیث|عَنْ هَارُونَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِي الْيَوْمِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}}.
فرمود: [[خضوع]] و خشوعی در برابر [[خداوند]] [[احساس]] نمودم که تا این لحظه با آن آشنا نبودم<ref>{{متن حدیث|عَنْ هَارُونَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِي الْيَوْمِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}}.
فَقَالَ {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}} فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ عَرَفْتَ قَالَ{{ع}}: لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِي ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَكُنْ أَعْرِفُهَا}}؛ (کافی، ج۱، ص۳۸۱، ح۵؛ دلائل الامامة، ص۴۱۵، ح۳۷۸؛ اثبات الوصیة، ص۲۲۹؛ [[بصائر الدرجات]]، ص۴۸۷، ح۳ و ۵؛ نوادرالمعجزات، ص۱۸۹، ح۸؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۹۲، ح۳؛ ج۵۰، ص۱۴، ح۱۵).</ref>.
فَقَالَ {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}} مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ عَرَفْتَ قَالَ {{ع}}: لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِي ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَكُنْ أَعْرِفُهَا}}؛ (کافی، ج۱، ص۳۸۱، ح۵؛ دلائل الامامة، ص۴۱۵، ح۳۷۸؛ اثبات الوصیة، ص۲۲۹؛ [[بصائر الدرجات]]، ص۴۸۷، ح۳ و ۵؛ نوادرالمعجزات، ص۱۸۹، ح۸؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۹۲، ح۳؛ ج۵۰، ص۱۴، ح۱۵).</ref>.
[[سخن امام]]{{ع}} درباره [[احساس]] [[خضوع]] و [[خشوع]] در برابر [[خداوند]]، از [[شهادت]] [[پدر]] و انتقال [[مسئولیت]] [[امامت]] و [[رهبری جامعه]] به آن [[حضرت]] حکایت می‌کرد.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۷.</ref>
[[سخن امام]] {{ع}} درباره [[احساس]] [[خضوع]] و [[خشوع]] در برابر [[خداوند]]، از [[شهادت]] [[پدر]] و انتقال [[مسئولیت]] [[امامت]] و [[رهبری جامعه]] به آن [[حضرت]] حکایت می‌کرد.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۷.</ref>


==وصیت‌نامه [[امام جواد]]{{ع}}==
== وصیت‌نامه [[امام جواد]] {{ع}} ==
یکی از مطالب مهم، که در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومان]]{{عم}} به آن توصیه فراوان شده است، [[وصیت]] کردن قبل از [[مرگ]] است.
یکی از مطالب مهم، که در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}} به آن توصیه فراوان شده است، [[وصیت]] کردن قبل از [[مرگ]] است.
[[امامان معصوم]]{{عم}} نیز، به عنوان الگوهای [[جامعه اسلامی]]، در [[زندگی]] خود به این امر توجه داشته‌اند.
[[امامان معصوم]] {{عم}} نیز، به عنوان الگوهای [[جامعه اسلامی]]، در [[زندگی]] خود به این امر توجه داشته‌اند.
امام جواد{{ع}}، پیش از شهادت، به فرزندش ([[امام هادی]]) وصیت می‌کند و افرادی از قبیل [[احمد بن محمد بن ابی خالد]] را بر کار خویش [[شاهد]] می‌گیرد.
امام جواد {{ع}}، پیش از شهادت، به فرزندش ([[امام هادی]]) وصیت می‌کند و افرادی از قبیل [[احمد بن محمد بن ابی خالد]] را بر کار خویش [[شاهد]] می‌گیرد.
چند مطلب در وصیت‌نامه امام جواد{{ع}} به چشم می‌خورد:
چند مطلب در وصیت‌نامه امام جواد {{ع}} به چشم می‌خورد:
# [[جانشینی]] و امامت پس از خود را به امام هادی{{ع}} سپرد؛
# [[جانشینی]] و امامت پس از خود را به امام هادی {{ع}} سپرد؛
#فرزند دیگرش به نام «[[موسی مبرقع]]» را نیز تحت [[سرپرستی]] آن حضرت قرار داد؛
# فرزند دیگرش به نام «[[موسی مبرقع]]» را نیز تحت [[سرپرستی]] آن حضرت قرار داد؛
#به دلیل کمی سن امام هادی{{ع}}، مسؤلیت [[اموال]]، باغات، مخارج، و [[غلامان]] را به [[عبدالله بن مساور]]، واگذار نمود تا وقت [[بلوغ]] و [[امامت امام هادی]]{{ع}} فرا رسد<ref>کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ تذکرة الخواص، ص۳۲۱؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱، ضمن ح۱؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۷.</ref>
# به دلیل کمی سن امام هادی {{ع}}، مسؤلیت [[اموال]]، باغات، مخارج، و [[غلامان]] را به [[عبدالله بن مساور]]، واگذار نمود تا وقت [[بلوغ]] و [[امامت امام هادی]] {{ع}} فرا رسد<ref>کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ تذکرة الخواص، ص۳۲۱؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱، ضمن ح۱؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۷.</ref>


==[[تاریخ شهادت]]، عامل شهادت، مدت [[عمر]] و [[مدفن]] امام جواد{{ع}}==
== [[تاریخ شهادت]]، عامل شهادت، مدت [[عمر]] و [[مدفن]] امام جواد {{ع}} ==
[[تاریخ]] شهادت امام جواد{{ع}} نیز مانند تاریخ شهادت بسیاری از امامان معصوم{{عم}} [[اسیر]] دست [[بیماردلان]] تاریخ گشته و به اختلافاتی دچار شده است.
[[تاریخ]] شهادت امام جواد {{ع}} نیز مانند تاریخ شهادت بسیاری از امامان معصوم {{عم}} [[اسیر]] دست [[بیماردلان]] تاریخ گشته و به اختلافاتی دچار شده است.
مطابق آنچه در [[کتاب شریف کافی]] نقل شده است: آن حضرت [[روز]] سه [[شنبه]]<ref>برخی روز شهادت وی را شنبه نقل نموده‌اند. (روضة الواعظین، ص۲۶۷.)</ref> [[مورخ]] ششم ذی‌الحجه<ref>برخی روز شهادت وی را شنبه و آخر ذی‌القعده ذکر کرده‌اند، مانند روضة الواعظین، ص۲۶۷؛ تهذیب، ج۶، ص۹۰؛ و برخی دیگر پنجم ذی‌الحجه ذکر کرده‌اند. عیون المعجزات، ص۱۳۲.</ref>[[سال]] (۲۲۰ [[هجری قمری]])؛ در حالی که (۲۵) روز کمتر از [[نوزده سال]] از امامت وی می‌گذشت و (۲۵) سال و سه ماه و [[دوازده]] روز<ref>در نقل دیگری از کافی، عمر آن حضرت ۲۵ سال و دو ماه و هجده روز ذکر شده است. کافی، ج۱، ص۴۹۲ و در نقل دیگر از کتاب دلائل الامامة، ص۳۹۵، بیست و پنج سال و سه ماه و بیست و دو روز ذکر شده است.</ref> از [[عمر شریف]] وی سپری شده بود، دیده از [[جهان]] فرو بست و به اجداد بزرگوارش پیوست<ref>کافی، ج۱، ص۴۹۷، ح۱۲؛ کشف الغمه، ج۲، ص۳۶۵؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۳، ح۱۳؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۵۵.</ref>.
مطابق آنچه در [[کتاب شریف کافی]] نقل شده است: آن حضرت [[روز]] سه [[شنبه]]<ref>برخی روز شهادت وی را شنبه نقل نموده‌اند. (روضة الواعظین، ص۲۶۷.)</ref> [[مورخ]] ششم ذی‌الحجه<ref>برخی روز شهادت وی را شنبه و آخر ذی‌القعده ذکر کرده‌اند، مانند روضة الواعظین، ص۲۶۷؛ تهذیب، ج۶، ص۹۰؛ و برخی دیگر پنجم ذی‌الحجه ذکر کرده‌اند. عیون المعجزات، ص۱۳۲.</ref>[[سال]] (۲۲۰ [[هجری قمری]])؛ در حالی که (۲۵) روز کمتر از [[نوزده سال]] از امامت وی می‌گذشت و (۲۵) سال و سه ماه و [[دوازده]] روز<ref>در نقل دیگری از کافی، عمر آن حضرت ۲۵ سال و دو ماه و هجده روز ذکر شده است. کافی، ج۱، ص۴۹۲ و در نقل دیگر از کتاب دلائل الامامة، ص۳۹۵، بیست و پنج سال و سه ماه و بیست و دو روز ذکر شده است.</ref> از [[عمر شریف]] وی سپری شده بود، دیده از [[جهان]] فرو بست و به اجداد بزرگوارش پیوست<ref>کافی، ج۱، ص۴۹۷، ح۱۲؛ کشف الغمه، ج۲، ص۳۶۵؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۳، ح۱۳؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۵۵.</ref>.
درباره چگونگی [[شهادت]] آن [[حضرت]] [[اتفاق نظر]] وجود دارد که به وسیله سم کشنده‌ای که به دست همسرش [[ام الفضل]] به او خورانده شد، [[مسموم]] گشته، و به شهادت رسید.
درباره چگونگی [[شهادت]] آن [[حضرت]] [[اتفاق نظر]] وجود دارد که به وسیله سم کشنده‌ای که به دست همسرش [[ام الفضل]] به او خورانده شد، [[مسموم]] گشته، و به شهادت رسید.


ولی درباره این که چه کسی او را [[مأمور]] به چنین کار [[زشتی]] نموده، اختلافاتی پدید آمده است.
ولی درباره این که چه کسی او را [[مأمور]] به چنین کار [[زشتی]] نموده، اختلافاتی پدید آمده است.
برخی [[مأمون عباسی]]، [[پدر]] وی را به عنوان عامل مسموم کردن [[امام]] برشمرده‌اند، برخی [[شهادت امام]]{{ع}} را محصول [[توطئه]] مشترک [[معتصم]] و خواهرش، ام الفضل دانسته‌اند<ref>مروج الذهب، ج۴، ص۵۲؛ ائمة الهدی، ص۱۲۵؛ نزهة الجلیس، ج۲، ص۱۱۱؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹.</ref>، برخی نیز [[واثق]] را به عنوان [[قاتل]] اصلی آن حضرت معرفی کرده‌اند<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۳۴۵.</ref>.
برخی [[مأمون عباسی]]، [[پدر]] وی را به عنوان عامل مسموم کردن [[امام]] برشمرده‌اند، برخی [[شهادت امام]] {{ع}} را محصول [[توطئه]] مشترک [[معتصم]] و خواهرش، ام الفضل دانسته‌اند<ref>مروج الذهب، ج۴، ص۵۲؛ ائمة الهدی، ص۱۲۵؛ نزهة الجلیس، ج۲، ص۱۱۱؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹.</ref>، برخی نیز [[واثق]] را به عنوان [[قاتل]] اصلی آن حضرت معرفی کرده‌اند<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۳۴۵.</ref>.
مرحوم [[سید بن طاووس]] در ذکر [[صلوات]] و [[درود]] مخصوص برای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}}، وقتی به [[امام جواد]]{{ع}} می‌رسد، صلواتی را نقل می‌کند که در آن به قاتل آن حضرت اشاره‌ای دارد:
مرحوم [[سید بن طاووس]] در ذکر [[صلوات]] و [[درود]] مخصوص برای [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}، وقتی به [[امام جواد]] {{ع}} می‌رسد، صلواتی را نقل می‌کند که در آن به قاتل آن حضرت اشاره‌ای دارد:
{{متن حدیث|وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ وَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ‌}}.
{{متن حدیث|وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ وَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ‌}}.
خدایا [[عذاب]] خود را بر کسی که در [[قتل]] امام جواد{{ع}} [[شریک]] بوده است (معتصم)، مضاعف و چند برابر بنما!<ref>اقبال الاعمال، ص۳۷۲؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۵، ح۱۸.</ref>.
خدایا [[عذاب]] خود را بر کسی که در [[قتل]] امام جواد {{ع}} [[شریک]] بوده است (معتصم)، مضاعف و چند برابر بنما!<ref>اقبال الاعمال، ص۳۷۲؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۵، ح۱۸.</ref>.


[[پیکر مطهر]] امام جواد{{ع}}، جانب غربی [[قبرستان]] [[قریش]] در نزدیکی [[بغداد]] و کنار [[قبر]] جد بزرگوارش، امام [[موسی بن جعفر]]{{عم}} به [[خاک]] سپرده شد<ref>کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ هدایة الکبری، ص۲۹۵؛ اثبات الوصیة، ص۲۲۷؛ مروج الذهب، ج۴، ص۵۲؛ کشف الغمه، ج۲، ص۳۴۵؛ نزهة الجلیس، ج۲، ص۱۱۱؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲؛ تذکرة الخواص، ص۳۲۱؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۵۴.</ref>.
[[پیکر مطهر]] امام جواد {{ع}}، جانب غربی [[قبرستان]] [[قریش]] در نزدیکی [[بغداد]] و کنار [[قبر]] جد بزرگوارش، امام [[موسی بن جعفر]] {{عم}} به [[خاک]] سپرده شد<ref>کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ هدایة الکبری، ص۲۹۵؛ اثبات الوصیة، ص۲۲۷؛ مروج الذهب، ج۴، ص۵۲؛ کشف الغمه، ج۲، ص۳۴۵؛ نزهة الجلیس، ج۲، ص۱۱۱؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲؛ تذکرة الخواص، ص۳۲۱؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۵۴.</ref>.
به همین مناسبت [[امام رضا]]{{ع}} پیش از شهادت وی درباره [[برکات]] وجود قبر آن بزرگوار فرمود: [[خداوند]] بغداد را، به سبب [[قبر]] [[موسی بن جعفر]] و محمد [[جواد]]{{عم}}، از گزند [[بلایا]] [[نجات]] می‌دهد<ref>جامع الاخبار، ص۲۸؛ تهذیب، ج۶، ص۸۲، ح۱۶۲؛ بحارالانوار، ج۲، ص۹۲، ح۶.</ref>.
به همین مناسبت [[امام رضا]] {{ع}} پیش از شهادت وی درباره [[برکات]] وجود قبر آن بزرگوار فرمود: [[خداوند]] بغداد را، به سبب [[قبر]] [[موسی بن جعفر]] و محمد [[جواد]] {{عم}}، از گزند [[بلایا]] [[نجات]] می‌دهد<ref>جامع الاخبار، ص۲۸؛ تهذیب، ج۶، ص۸۲، ح۱۶۲؛ بحارالانوار، ج۲، ص۹۲، ح۶.</ref>.
وقتی [[امام جواد]]{{ع}} به دست [[همسر]] بی‌وفایش [[مسموم]] گشت و آثار [[مرگ]] در چهره وی آشکار شد؛ [[ام الفضل]] پشیمان شد و برای وی [[گریه]] کرد.
وقتی [[امام جواد]] {{ع}} به دست [[همسر]] بی‌وفایش [[مسموم]] گشت و آثار [[مرگ]] در چهره وی آشکار شد؛ [[ام الفضل]] پشیمان شد و برای وی [[گریه]] کرد.
امام جواد{{ع}} به او فرمود: چرا گریه می‌کنی؟ به [[خدا]] [[سوگند]]! آن چنان به [[فقر]] و نداری [[مبتلا]] شوی که راه نجات از آن را نیابی، و به بیماری‌ای مبتلا گردی که درمانی برای آن نجویی.
امام جواد {{ع}} به او فرمود: چرا گریه می‌کنی؟ به [[خدا]] [[سوگند]]! آن چنان به [[فقر]] و نداری [[مبتلا]] شوی که راه نجات از آن را نیابی، و به بیماری‌ای مبتلا گردی که درمانی برای آن نجویی.
[[تاریخ]]، [[اجابت]] دعای امام جواد{{ع}} در [[حق]] قاتلش را به ثبت رسانده است. ام الفضل هم [[فقیر]] گشت و هم در بدترین ناحیه از [[بدن]] خویش به [[بیماری]] [[سختی]] مبتلا شد که راه چاره و درمان را به روی خویش بسته دید و در همان حال از [[دنیا]] رفت<ref>اثبات الوصیة، صص۲۲۷؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۵؛ عیون المعجزات، ص۱۳۱؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۶، ح۲۶؛ دلائل الامامة، ص۳۹۵.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۸.</ref>
[[تاریخ]]، [[اجابت]] دعای امام جواد {{ع}} در [[حق]] قاتلش را به ثبت رسانده است. ام الفضل هم [[فقیر]] گشت و هم در بدترین ناحیه از [[بدن]] خویش به [[بیماری]] [[سختی]] مبتلا شد که راه چاره و درمان را به روی خویش بسته دید و در همان حال از [[دنیا]] رفت<ref>اثبات الوصیة، صص۲۲۷؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۵؛ عیون المعجزات، ص۱۳۱؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۶، ح۲۶؛ دلائل الامامة، ص۳۹۵.</ref>.<ref>[[سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری|طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل]]، [[دانشنامه جوادالائمه (کتاب)|دانشنامه جوادالائمه]]، ص ۶۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش