مشک: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه == | |||
==مقدمه== | ظرف نگهداری آب در قدیم. پوست گوسفندی که درست و بدون شکافتن از وسط، کنده باشند و در آن ماست، دوغ، آب و غیره ریزند، خیک بی موی، به آن”قربه”، “راویه”، و “رکوه” هم گویند. در [[نبرد]] [[عاشورا]] نیز همچون همۀ جنگهای قدیم، از مشک بعنوان ظرفی برای برداشتن و نگهداشتن آب در [[سفر]] و اردوگاه استفاده شد. در [[فرهنگ]] [[عاطفی]] [[عاشورا]]، “مشک” [[مظهر]] سقایی [[ابا الفضل]] {{ع}} است، چرا که او آبرسان خیمهها و سقای اطفال [[امام حسین]] {{ع}} بود. به همین خاطر، به آن [[حضرت]] “[[ابو القربه]]” هم گویند، کنایه از سقایی او با مشک. [[روز عاشورا]] هم مشک خالی به دوش گرفت و به [[فرات]] رفت و آن را پر از آب کرد و در [[راه]] آوردن آب به خیمهها، [[راه]] را بر او بستند. دستانش [[قطع]] شد و مشک آب سوراخ گشت و [[عباس]] {{ع}} هم به [[شهادت]] رسید، پیش از آنکه آب به خیمهها برسد. این موضوع، با [[حسرت]] و [[اندوه]] یاد میشود که نشان وفای [[عباس]] {{ع}} و [[عطش]] اطفال است. | ||
ظرف نگهداری آب در قدیم. پوست گوسفندی که درست و بدون شکافتن از وسط، کنده باشند و در آن ماست، دوغ، آب و غیره ریزند، خیک بی موی، به آن”قربه”، “راویه”، و “رکوه” هم گویند. در [[نبرد]] [[عاشورا]] نیز همچون همۀ جنگهای قدیم، از مشک بعنوان ظرفی برای برداشتن و نگهداشتن آب در [[سفر]] و اردوگاه استفاده شد. در [[فرهنگ]] [[عاطفی]] [[عاشورا]]، “مشک” [[مظهر]] سقایی [[ابا الفضل]]{{ع}} است، چرا که او آبرسان خیمهها و سقای اطفال [[امام حسین]]{{ع}} بود. به همین خاطر، به آن [[حضرت]] “[[ابو القربه]]” هم گویند، کنایه از سقایی او با مشک. [[روز عاشورا]] هم مشک خالی به دوش گرفت و به [[فرات]] رفت و آن را پر از آب کرد و در [[راه]] آوردن آب به خیمهها، [[راه]] را بر او بستند. دستانش [[قطع]] شد و مشک آب سوراخ گشت و [[عباس]]{{ع}} هم به [[شهادت]] رسید، پیش از آنکه آب به خیمهها برسد. این موضوع، با [[حسرت]] و [[اندوه]] یاد میشود که نشان وفای [[عباس]]{{ع}} و [[عطش]] اطفال است. | |||
پیش از [[عاشورا]] نیز مشک، ایفای نقش کرده است. در مسیر [[راه]]، وقتی [[کاروان امام حسین]]{{ع}} به منزلگاه “شراف” رسیدند، [[جوانان]] به [[فرمان امام]]، آب بسیاری در مشکها برداشتند و در گرمای نیمروز فردا، با [[سپاه]] هزار نفری [[حرّ]] برخوردند که [[تشنه]] بودند. [[دهان]] مشکها به روی آن [[سپاه]] گشوده شد، حتی اسبهایشان [[سیراب]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج۴، (چاپ قاهره)، ص۳۰۲.</ref>. در [[کربلا]] نیز از سه روز مانده به [[عاشورا]]، نیروهای [[عمر سعد]] بر [[فرات]] مسلّط شدند و [[مانع]] بردن آب گشتند. | پیش از [[عاشورا]] نیز مشک، ایفای نقش کرده است. در مسیر [[راه]]، وقتی [[کاروان امام حسین]] {{ع}} به منزلگاه “شراف” رسیدند، [[جوانان]] به [[فرمان امام]]، آب بسیاری در مشکها برداشتند و در گرمای نیمروز فردا، با [[سپاه]] هزار نفری [[حرّ]] برخوردند که [[تشنه]] بودند. [[دهان]] مشکها به روی آن [[سپاه]] گشوده شد، حتی اسبهایشان [[سیراب]] شدند<ref>تاریخ طبری، ج۴، (چاپ قاهره)، ص۳۰۲.</ref>. در [[کربلا]] نیز از سه روز مانده به [[عاشورا]]، نیروهای [[عمر سعد]] بر [[فرات]] مسلّط شدند و [[مانع]] بردن آب گشتند. | ||
وقتی [[عطش]] بر [[حسین]]{{ع}} و یارانش زیاد شد، برادرش [[عباس]]{{ع}} را [[مأمور]] تهیّه آب کرد. | وقتی [[عطش]] بر [[حسین]] {{ع}} و یارانش زیاد شد، برادرش [[عباس]] {{ع}} را [[مأمور]] تهیّه آب کرد. | ||
وی با ۲۰ نفر همراه مشک و به اتفاق ۳۰ نفر سواره نزدیک [[شریعه]] شدند و نبردی کرده، مشکها را پر از آب کرده برگشتند<ref>کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۵۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۵۶.</ref>. | وی با ۲۰ نفر همراه مشک و به اتفاق ۳۰ نفر سواره نزدیک [[شریعه]] شدند و نبردی کرده، مشکها را پر از آب کرده برگشتند<ref>کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۵۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۵۶.</ref>. | ||