پرش به محتوا

نامۀ ۶۱ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
== مقدمه ==
 
==مقدمه==
* [[کمیل بن زیاد]] از [[شیعیان]] و [[اصحاب]] [[راز]] [[امام علی]] {{ع}} بود. او فردی عاررف و رازدان و [[محرم]] [[اسرار]] [[عرفانی]] [[امام]] بود که در سن ۸۴ سالگی به [[جرم]] [[شیعه]] بودن، به‌دست حَجاج بن [[یوسف]] ثقفی به [[شهادت]] رسید. [[امام]] {{ع}} او را به [[منصب]] [[امارت]] [[هیت]]<ref>شهری در کرانه باختری فرات، نزدیک شهر انبار.</ref> برگزید. [[کمیل]] گرچه عارفی روشن‌ضمیر بود، اما در [[مدیریت]] فردی ضعیف و کم‌تدبیر بود. نیروهای [[معاویه]] که به اطراف [[عراق]] [[هجوم]] می‌آورند و [[غارت]] می‌کردند، از کنار منطقه [[حکومت]] او می‌گذشتند و او [[توان]] مقابله و دفع آنان را نداشت. او برای جبران [[ضعف]] خود بر دیگر نواحی مرزی منطقه [[حکم‌رانی]] [[معاویه]]، مانند [[قرقیسا]] و دیگر دهکده‌های کناره [[فرات]]، حمله می‌برد. [[امام]] {{ع}} این کار او را [[ناپسند]] می‌شمارد و از پیامدهای نافرجام، او را [[آگاه]] می‌سازد. زمان صدور [[نامه]] سال ۴۰ قمری گزارش شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 804.</ref>.
* [[کمیل بن زیاد]] از [[شیعیان]] و [[اصحاب]] [[راز]] [[امام علی]] {{ع}} بود. او فردی عاررف و رازدان و [[محرم]] [[اسرار]] [[عرفانی]] [[امام]] بود که در سن ۸۴ سالگی به [[جرم]] [[شیعه]] بودن، به‌دست حَجاج بن [[یوسف]] ثقفی به [[شهادت]] رسید. [[امام]] {{ع}} او را به [[منصب]] [[امارت]] [[هیت]]<ref>شهری در کرانه باختری فرات، نزدیک شهر انبار.</ref> برگزید. [[کمیل]] گرچه عارفی روشن‌ضمیر بود، اما در [[مدیریت]] فردی ضعیف و کم‌تدبیر بود. نیروهای [[معاویه]] که به اطراف [[عراق]] [[هجوم]] می‌آورند و [[غارت]] می‌کردند، از کنار منطقه [[حکومت]] او می‌گذشتند و او [[توان]] مقابله و دفع آنان را نداشت. او برای جبران [[ضعف]] خود بر دیگر نواحی مرزی منطقه [[حکم‌رانی]] [[معاویه]]، مانند [[قرقیسا]] و دیگر دهکده‌های کناره [[فرات]]، حمله می‌برد. [[امام]] {{ع}} این کار او را [[ناپسند]] می‌شمارد و از پیامدهای نافرجام، او را [[آگاه]] می‌سازد. زمان صدور [[نامه]] سال ۴۰ قمری گزارش شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 804.</ref>.
*افزون بر [[سید رضی]]، [[بلاذری]] در [[انساب الاشراف]] این [[نامه]] را [[روایت]] کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 805.</ref>.
* افزون بر [[سید رضی]]، [[بلاذری]] در [[انساب الاشراف]] این [[نامه]] را [[روایت]] کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 805.</ref>.
==فرازی از [[نامه]]==
== فرازی از [[نامه]] ==
*اما بعد، هان که تباهاندن [[آدمی]] آنچه را بدان گمارده شده و پذیرفتن آنچه را که کار دیگری بوده، آشکارا [[ناتوانی]] و تباهنده اندیشه‌ای بُوَد! هان که گذاشتنت چپاولِ [[مردم]] [[قرقیسیا]] را و واهشتنت مرزهایی را که گماردیمت –بر آن‌ها کسی نبوده تا از آن‌ها پاس دارد و [[سپاه]] را از آن‌ها بازدارد- اندیشه‌ای است پریشان! حقا برای هر که از دشمنانت که چپاول دوستانت را خواهد، پلی گردیده‌ای لرزان و [[ناتوان]]؛ نه بستنده رخنه‌ای، نه شکننده [[شکوه]] [[دشمنی]]، نه بی‌نیازکننده شهروندانش و نه [[جانشین]] فرماندهش<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 805.</ref>.
* اما بعد، هان که تباهاندن [[آدمی]] آنچه را بدان گمارده شده و پذیرفتن آنچه را که کار دیگری بوده، آشکارا [[ناتوانی]] و تباهنده اندیشه‌ای بُوَد! هان که گذاشتنت چپاولِ [[مردم]] [[قرقیسیا]] را و واهشتنت مرزهایی را که گماردیمت –بر آن‌ها کسی نبوده تا از آن‌ها پاس دارد و [[سپاه]] را از آن‌ها بازدارد- اندیشه‌ای است پریشان! حقا برای هر که از دشمنانت که چپاول دوستانت را خواهد، پلی گردیده‌ای لرزان و [[ناتوان]]؛ نه بستنده رخنه‌ای، نه شکننده [[شکوه]] [[دشمنی]]، نه بی‌نیازکننده شهروندانش و نه [[جانشین]] فرماندهش<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 805.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش