پرش به محتوا

خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۸۸: خط ۸۸:


=== راه طبیعی ===
=== راه طبیعی ===
برخی از علاقه‌مندان به [[علوم تجربی]] و طبیعی، معتقدند [[خداشناسی]] [[حقیقی]] می‌بایست با مطالعه در [[طبیعت]] و [[علوم]] مختلف [[تجربی]] و [[حسی]] به‌دست آید. [[عقل]] و براهین فلسفی صرف مفاهیم انتزاعی و [[ذهنی]] است که توان نیل [[انسان]] به [[معرفت حقیقی]] [[خدا]] را ندارند. آنان بر این باورند که [[ایمان]] یک دانشمند تجربی که از [[اسرار]] و [[نظم]] عالم ماده با خبر است، از ایمان [[فقیه]] یا [[فیلسوف]] بیشتر است. از متقدمان [[ابن‌تیمیه]] (م ۷۲۶ق) به شدت از این [[رهیافت]] [[جانب‌داری]] کرده است. وی [[فلاسفه]] را جاهل‌ترین [[خلق]] به [[خداوند]] [[وصف]] می‌کند<ref>ابن تیمیه، الرد علی المنطقیین، ج۲، ص۱۳۱.</ref> و ادعا می‌کند که [[دأب]] [[قرآن مجید]] و هم‌چنین [[پیامبران]] [[استدلال]] بر خداوند از طریق [[تذکر]] نشانه‌های طبیعی و نه [[برهان عقلی]] و منطقی است<ref>ابن تیمیه، الرد علی المنطقیین، ج۱، ص۱۵۸ و ۱۶۱.</ref>. این رهیافت امروزه در [[اندیشه]] بعض معاضران [[اهل سنت]] مانند [[سید قطب]]<ref>عدالت اجتماعی در اسلام، ص۷ - ۴۶۵؛ تفسیر فی ظلال القرآن، ج۲، ص۷۲۲ و ۱۰۹۷.</ref>، طنطاوی<ref>جوهری طنطاوی، تفسیر الجواهر، ج۱۱، ص۷۱؛ ج۲۵، ص۵۶؛ ج۱۷، ص۱۶. از نظر او علم توحید آمیخته به فلسفه موجب دوری از خدا و پیشرفت و محبت به خدا و نزدیکی به آن تنها در پرتو علم حاصل می‌شود. ر. ک: تفسیر الجواهر، ج۲، ص۸۹ و ۸۶؛ ج۲۵، ص۵۷. وی یقین کامل به آخرت را نیز در سایه علم مانند علم احضار ارواح میسور می‌داند. ر. ک: تفسیر الجواهر، ج۱، ص۸۴.</ref> و [[اقبال لاهوری]]<ref>احیای فکر دینی در اسلام، ص۳۵ و ۱۴۶ به بعد. نکته قابل ذکر این که وی به برهان عقل نیز اشاره دارد اما آن را با عقل استقرایی استعمال می‌کند که بیانگر رویکرد حسی اقبال به قلمرو عقل است (احیای فکر دینی در اسلام، ص۱۴۶).</ref> و از معاصران [[امامیه]] [[مهندس بازرگان]]<ref>بازرگان، راه طی‌شده، ص۹؛ مجموعه آثار، باد و باران در قرآن، ج۷، ص۴۰۴.</ref> و دیگران<ref>برای اطلاع بیشتر از آرای معاصران ر. ک: شادی نفیسی، عقل‌گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، فصل دوم.</ref> رواج دارد.
برخی از علاقه‌مندان به [[علوم تجربی]] و طبیعی، معتقدند [[خداشناسی]] [[حقیقی]] می‌بایست با مطالعه در [[طبیعت]] و [[علوم]] مختلف [[تجربی]] و [[حسی]] به‌دست آید. [[عقل]] و براهین فلسفی صرف مفاهیم انتزاعی و [[ذهنی]] است که توان نیل [[انسان]] به [[معرفت حقیقی]] [[خدا]] را ندارند. آنان بر این باورند که [[ایمان]] یک دانشمند تجربی که از [[اسرار]] و [[نظم]] عالم ماده با خبر است، از ایمان [[فقیه]] یا [[فیلسوف]] بیشتر است. از متقدمان [[ابن‌تیمیه]] (م ۷۲۶ق) به شدت از این [[رهیافت]] [[جانب‌داری]] کرده است. وی [[فلاسفه]] را جاهل‌ترین [[خلق]] به [[خداوند]] وصف می‌کند<ref>ابن تیمیه، الرد علی المنطقیین، ج۲، ص۱۳۱.</ref> و ادعا می‌کند که [[دأب]] [[قرآن مجید]] و هم‌چنین [[پیامبران]] [[استدلال]] بر خداوند از طریق [[تذکر]] نشانه‌های طبیعی و نه [[برهان عقلی]] و منطقی است<ref>ابن تیمیه، الرد علی المنطقیین، ج۱، ص۱۵۸ و ۱۶۱.</ref>. این رهیافت امروزه در [[اندیشه]] بعض معاضران [[اهل سنت]] مانند [[سید قطب]]<ref>عدالت اجتماعی در اسلام، ص۷ - ۴۶۵؛ تفسیر فی ظلال القرآن، ج۲، ص۷۲۲ و ۱۰۹۷.</ref>، طنطاوی<ref>جوهری طنطاوی، تفسیر الجواهر، ج۱۱، ص۷۱؛ ج۲۵، ص۵۶؛ ج۱۷، ص۱۶. از نظر او علم توحید آمیخته به فلسفه موجب دوری از خدا و پیشرفت و محبت به خدا و نزدیکی به آن تنها در پرتو علم حاصل می‌شود. ر. ک: تفسیر الجواهر، ج۲، ص۸۹ و ۸۶؛ ج۲۵، ص۵۷. وی یقین کامل به آخرت را نیز در سایه علم مانند علم احضار ارواح میسور می‌داند. ر. ک: تفسیر الجواهر، ج۱، ص۸۴.</ref> و [[اقبال لاهوری]]<ref>احیای فکر دینی در اسلام، ص۳۵ و ۱۴۶ به بعد. نکته قابل ذکر این که وی به برهان عقل نیز اشاره دارد اما آن را با عقل استقرایی استعمال می‌کند که بیانگر رویکرد حسی اقبال به قلمرو عقل است (احیای فکر دینی در اسلام، ص۱۴۶).</ref> و از معاصران [[امامیه]] [[مهندس بازرگان]]<ref>بازرگان، راه طی‌شده، ص۹؛ مجموعه آثار، باد و باران در قرآن، ج۷، ص۴۰۴.</ref> و دیگران<ref>برای اطلاع بیشتر از آرای معاصران ر. ک: شادی نفیسی، عقل‌گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، فصل دوم.</ref> رواج دارد.
نکته قابل ذکر اینکه موضوعات برخی از [[براهین عقلی]]، مثل [[برهان حرکت]] حکمای طبیعی و [[برهان نظم]] و [[برهان حدوث]] [[متکلمان]] از [[حس]] و [[طبیعت]] گرفته شده است که آنها به نوعی [[برهان عقلی]] محسوب می‌شوند که توضیح آنها در صفحات [[آینده]] خواهد آمد.
نکته قابل ذکر اینکه موضوعات برخی از [[براهین عقلی]]، مثل [[برهان حرکت]] حکمای طبیعی و [[برهان نظم]] و [[برهان حدوث]] [[متکلمان]] از [[حس]] و [[طبیعت]] گرفته شده است که آنها به نوعی [[برهان عقلی]] محسوب می‌شوند که توضیح آنها در صفحات [[آینده]] خواهد آمد.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش