پرش به محتوا

قاعده لطف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱۳: خط ۱۳:
* [[عقل]] [[حکم]] می‌کند خداوندی که صاحب همه [[کمالات]] هستی است و خود [[خالق]] [[عقل]] و [[حکمت]] است، همه امورش از سر [[عقل]] و [[تدبیر]] و [[حکمت]] باشد و لذا در [[قرآن]]، در بیش از صد [[آیه]]، بر [[حکیم]] بودن [[خداوند]] تأکید شده است.
* [[عقل]] [[حکم]] می‌کند خداوندی که صاحب همه [[کمالات]] هستی است و خود [[خالق]] [[عقل]] و [[حکمت]] است، همه امورش از سر [[عقل]] و [[تدبیر]] و [[حکمت]] باشد و لذا در [[قرآن]]، در بیش از صد [[آیه]]، بر [[حکیم]] بودن [[خداوند]] تأکید شده است.
=== بند اول: [[حکمت الهی]]؛ همراه با [[علم]] و [[تدبیر]] ===
=== بند اول: [[حکمت الهی]]؛ همراه با [[علم]] و [[تدبیر]] ===
* [[وصف]] "[[حکمت]]" معمولاً با خبیر و یا علیم بودن [[پروردگار]] همراه است که بیانگر [[علم]] و [[آگاهی]] [[پروردگار]]، همراه با [[حکمت الهی]] است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«سپاس خداوند را که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست و در جهان واپسین سپاس او راست و او فرزانه آگاه است» سوره سبأ، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بی‌درنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در "صور" دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}<ref>«و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند» سوره نمل، آیه ۶.</ref>.
* وصف "[[حکمت]]" معمولاً با خبیر و یا علیم بودن [[پروردگار]] همراه است که بیانگر [[علم]] و [[آگاهی]] [[پروردگار]]، همراه با [[حکمت الهی]] است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«سپاس خداوند را که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست و در جهان واپسین سپاس او راست و او فرزانه آگاه است» سوره سبأ، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بی‌درنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در "صور" دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}<ref>«و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند» سوره نمل، آیه ۶.</ref>.
* [[بدیهی]] است خداوندی که صاحب [[حکمت]] و [[علم]] است، همه افعالش مدبّرانه و هدفمند است و لذا هرگز فعل [[عبث]] و [[بی‌هدف]] از او صادر نمی‌شود. در نتیجه، [[خداوند]] [[خلقت]] و [[آفرینش]] هستی را از سر [[حکمت]] و هدفمند معرّفی می‌نماید و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ}}<ref>«و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.</ref>
* [[بدیهی]] است خداوندی که صاحب [[حکمت]] و [[علم]] است، همه افعالش مدبّرانه و هدفمند است و لذا هرگز فعل [[عبث]] و [[بی‌هدف]] از او صادر نمی‌شود. در نتیجه، [[خداوند]] [[خلقت]] و [[آفرینش]] هستی را از سر [[حکمت]] و هدفمند معرّفی می‌نماید و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ}}<ref>«و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.</ref>
* او همچنین بازیگری را از صفات افراد سطحی‌نگر و بی‌ارزشی می‌داند که بدون توجّه به اهداف بلند مدت و [[عالم آخرت]]، تنها به دنیای مادّی پرداخته‌اند و از توجّه به [[خداوند]] و [[عوالم]] [[ملکوت]]، که [[هدف]] عالی [[خلقت انسان]] است، غافل‌اند: {{متن قرآن|فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}}<ref>«پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی می‌نگارید، (برخی از) آن را آشکار می‌دارید و بسیاری (دیگر) را پنهان می‌کنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمی‌دانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگی‌شان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.</ref>.
* او همچنین بازیگری را از صفات افراد سطحی‌نگر و بی‌ارزشی می‌داند که بدون توجّه به اهداف بلند مدت و [[عالم آخرت]]، تنها به دنیای مادّی پرداخته‌اند و از توجّه به [[خداوند]] و [[عوالم]] [[ملکوت]]، که [[هدف]] عالی [[خلقت انسان]] است، غافل‌اند: {{متن قرآن|فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}}<ref>«پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«و خداوند را سزاوار ارجمندی وی ارج ننهادند که گفتند: خداوند بر هیچ بشری چیزی فرو نفرستاده است؛ بگو: کتابی را که موسی آورد چه کسی فرو فرستاد؟ که فروغی و رهنمودی برای مردم بود، آن را بر کاغذهایی می‌نگارید، (برخی از) آن را آشکار می‌دارید و بسیاری (دیگر) را پنهان می‌کنید؛ و آنچه شما و پدرانتان نمی‌دانستید به شما آموخته شد. بگو: خداوند (این قرآن را فرستاده است)؛ سپس آنان رها کن در بیهودگی‌شان به بازی پردازند» سوره انعام، آیه ۹۱.</ref>.
خط ۲۷: خط ۲۷:
* [[عبادت]]، در یک نگاه کلّی، یعنی [[امتثال]] [[فرامین الهی]] و طلب رضای [[پروردگار]] و ابراز [[ادب]] [[بندگی]] در محضر [[خداوند]]. [[بدیهی]] است که این امور، هر مقدار از سر [[معرفت]] و به دور از [[شرک]] خفیّ و [[ریا]] انجام گیرد، خالص‌تر خواهد بود. بنابراین، [[عبادت]] خالصانه [[نیازمند]] لوازمی است:
* [[عبادت]]، در یک نگاه کلّی، یعنی [[امتثال]] [[فرامین الهی]] و طلب رضای [[پروردگار]] و ابراز [[ادب]] [[بندگی]] در محضر [[خداوند]]. [[بدیهی]] است که این امور، هر مقدار از سر [[معرفت]] و به دور از [[شرک]] خفیّ و [[ریا]] انجام گیرد، خالص‌تر خواهد بود. بنابراین، [[عبادت]] خالصانه [[نیازمند]] لوازمی است:
# باید از [[شک و تردید]] به دور باشد. در [[فرهنگ قرآن]]، [[زندگی]] همراه با [[اعتقادی]] بی‌پایه و از سرگمان و ناباوری، کاری [[بی‌هدف]] و سفیهانه است: {{متن قرآن|أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ}}<ref>«آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیده‌اند» سوره ص، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ}}<ref>«بلکه آنان در تردیدی سرگرمند» سوره دخان، آیه ۹.</ref>.
# باید از [[شک و تردید]] به دور باشد. در [[فرهنگ قرآن]]، [[زندگی]] همراه با [[اعتقادی]] بی‌پایه و از سرگمان و ناباوری، کاری [[بی‌هدف]] و سفیهانه است: {{متن قرآن|أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ}}<ref>«آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیده‌اند» سوره ص، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ}}<ref>«بلکه آنان در تردیدی سرگرمند» سوره دخان، آیه ۹.</ref>.
# عدم اهتمام به کسب [[یقین]] عملی، از سر [[هوای نفس]] و بی‌توجّهی به [[قیامت]] و [[حسابرسی]] [[الهی]] است و بازیچه گرفتن [[خلقت]] و [[سهل‌انگاری]] در کسب [[اعتقادات]] درست، [[وصف]] بارز [[کفّار]] است؛ چنان‌که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}}<ref>«پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.</ref>.
# عدم اهتمام به کسب [[یقین]] عملی، از سر [[هوای نفس]] و بی‌توجّهی به [[قیامت]] و [[حسابرسی]] [[الهی]] است و بازیچه گرفتن [[خلقت]] و [[سهل‌انگاری]] در کسب [[اعتقادات]] درست، وصف بارز [[کفّار]] است؛ چنان‌که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}}<ref>«پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.</ref>.
* نتیجه آنکه: [[بندگی]] و [[عبادت الهی]]، [[نیازمند]] [[ایمان]] [[خالص]] و به دور از [[شبهه]] و [[امتثال]] [[فرامین الهی]] از سر [[یقین]] است؛ پس [[پیروی]] از [[حدس]] و [[گمان]] در چنین مسیر مهم و سرنوشت‌سازی، که [[هلاکت]] و یا [[سعادت ابدی]] را به دنبال دارد، کاری سفیهانه است: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ}}<ref>«آگاه باشید هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است از آن خداوند است؛ و آنان که شریکانی را در برابر خداوند (به پرستش) می‌خوانند از چه پیروی می‌کنند؟ آنان جز از گمان پیروی ندارند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۶۶.</ref>.
* نتیجه آنکه: [[بندگی]] و [[عبادت الهی]]، [[نیازمند]] [[ایمان]] [[خالص]] و به دور از [[شبهه]] و [[امتثال]] [[فرامین الهی]] از سر [[یقین]] است؛ پس [[پیروی]] از [[حدس]] و [[گمان]] در چنین مسیر مهم و سرنوشت‌سازی، که [[هلاکت]] و یا [[سعادت ابدی]] را به دنبال دارد، کاری سفیهانه است: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ}}<ref>«آگاه باشید هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است از آن خداوند است؛ و آنان که شریکانی را در برابر خداوند (به پرستش) می‌خوانند از چه پیروی می‌کنند؟ آنان جز از گمان پیروی ندارند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۶۶.</ref>.
* با توجه به آنکه "اخرص" در این [[آیه شریفه]]، به [[دروغگویی]] گفته می‌شود که با [[حدس]] و [[گمان]] کارهای خود را انجام می‌دهد، [[خداوند]] [[وصف]] بارز افراد اهل [[شک]] در [[دین]] را [[دروغگویی]] در عمل و [[اعتقاد]]، و در [[حقیقت]] [[پیروی]] از [[هوای نفس]] بیان می‌دارد: {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى}}<ref>«آنها جز نام‌هایی که شما و پدرانتان نامیده‌اید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوس‌هایی که در دل دارند پیروی نمی‌کنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}<ref>«و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمی‌کنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.</ref>.
* با توجه به آنکه "اخرص" در این [[آیه شریفه]]، به [[دروغگویی]] گفته می‌شود که با [[حدس]] و [[گمان]] کارهای خود را انجام می‌دهد، [[خداوند]] وصف بارز افراد اهل [[شک]] در [[دین]] را [[دروغگویی]] در عمل و [[اعتقاد]]، و در [[حقیقت]] [[پیروی]] از [[هوای نفس]] بیان می‌دارد: {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى}}<ref>«آنها جز نام‌هایی که شما و پدرانتان نامیده‌اید نیستند، خداوند بر (پرستش) آنها هیچ حجّتی نفرستاده است؛ آنها جز از گمان و هوس‌هایی که در دل دارند پیروی نمی‌کنند در حالی که به راستی از سوی پروردگارشان برای آنان رهنمود آمده است» سوره نجم، آیه ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا}}<ref>«و آنان را بدان دانشی نیست؛ جز از گمان پیروی نمی‌کنند و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.</ref>.
* در نتیجه، صفت بارز [[مؤمنین]]، [[زندگی]] در [[یقین]] و [[پیروی]] [[یقینی]] از [[حق]] است: {{متن قرآن|الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}<ref>«حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش!» سوره آل عمران، آیه ۶۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۶۰-۲۶۱.</ref>.
* در نتیجه، صفت بارز [[مؤمنین]]، [[زندگی]] در [[یقین]] و [[پیروی]] [[یقینی]] از [[حق]] است: {{متن قرآن|الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}<ref>«حق از آن پروردگار توست پس، از دودلان مباش!» سوره آل عمران، آیه ۶۰.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۶۰-۲۶۱.</ref>.
=== بند چهارم: [[نیازمندی]] به [[حجّت الهی]]؛ لازمه عمل مبتنی بر [[یقین]] ===
=== بند چهارم: [[نیازمندی]] به [[حجّت الهی]]؛ لازمه عمل مبتنی بر [[یقین]] ===
خط ۴۰: خط ۴۰:
* و بنا بر آنکه [[عالم مُلک]] [[الهی]] است و [[خداوند]] "[[ربّ]] العالمین" است و "[[ربّ]]" به معنای [[مالکی]] است که مملوک خود را تا عالی‌ترین مرتبه کمالش [[هدایت]] می‌کند، پس بنابراین، [[خداوند]] [[تربیت]] و [[هدایت]] [[نفوس]] خلایق را بر خود لازم نموده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}<ref>«بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref>.
* و بنا بر آنکه [[عالم مُلک]] [[الهی]] است و [[خداوند]] "[[ربّ]] العالمین" است و "[[ربّ]]" به معنای [[مالکی]] است که مملوک خود را تا عالی‌ترین مرتبه کمالش [[هدایت]] می‌کند، پس بنابراین، [[خداوند]] [[تربیت]] و [[هدایت]] [[نفوس]] خلایق را بر خود لازم نموده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}}<ref>«بگو آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن کیست؟ بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.</ref>.
* [[ربوبیّت]] عامّ [[الهی]] که جلوه [[رحمت]] واسعه [[پروردگار]] بر خلایق است، همه موجودات را تحت [[تربیت]] خود به کمال لایقشان [[هدایت]] می‌کند و هستی و [[کمالات]] هستی هر موجودی را تأمین می‌نماید؛ چنان‌که در [[سوره اعلی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>«نام برتر پروردگارت را به پاکی بستای! آنکه آفرید و باندام ساخت و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۱-۳.</ref>
* [[ربوبیّت]] عامّ [[الهی]] که جلوه [[رحمت]] واسعه [[پروردگار]] بر خلایق است، همه موجودات را تحت [[تربیت]] خود به کمال لایقشان [[هدایت]] می‌کند و هستی و [[کمالات]] هستی هر موجودی را تأمین می‌نماید؛ چنان‌که در [[سوره اعلی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>«نام برتر پروردگارت را به پاکی بستای! آنکه آفرید و باندام ساخت و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۱-۳.</ref>
* بر همین اساس است که وقتی [[فرعون]] از [[حضرت موسی]] {{ع}} می‌خواهد که خدایش را معرفی کند، حضرتش با [[وصف]] [[ربوبیّت]] و [[هدایت]] [[عامّه]] [[الهی]] [[خداوند]] را توصیف می‌نماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>.
* بر همین اساس است که وقتی [[فرعون]] از [[حضرت موسی]] {{ع}} می‌خواهد که خدایش را معرفی کند، حضرتش با وصف [[ربوبیّت]] و [[هدایت]] [[عامّه]] [[الهی]] [[خداوند]] را توصیف می‌نماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>.
* یعنی خدای من آن [[قادر]] متعالی است که اولاً، [[خلقت]] و هستی از او است و ثانیاً، [[کمالات]] بعدی موجودات که در طیّ [[زندگی]] نیز کسب می‌کنند، در تحت [[هدایت]] عامّ [[ربوبیّت]] او است.
* یعنی خدای من آن [[قادر]] متعالی است که اولاً، [[خلقت]] و هستی از او است و ثانیاً، [[کمالات]] بعدی موجودات که در طیّ [[زندگی]] نیز کسب می‌کنند، در تحت [[هدایت]] عامّ [[ربوبیّت]] او است.
* از آنجا که سایر موجودات مادّی، در [[نظام تکوین]] تنها دارای یک بُعد هستند، [[ربوبیّت الهی]] تنها همان جنبه [[تکوینی]] آنان را [[تربیت]] می‌کند؛ مثلاً به [[زنبور عسل]] طریق لانه‌سازی و تهیّه عسل را می‌آموزد و گیاهان را در روییدن و [[رشد]] کردن [[هدایت]] می‌نماید. بدین ترتیب، [[نظام]] عالم تحت این [[هدایت الهی]] [[تدبیر]] می‌شود.
* از آنجا که سایر موجودات مادّی، در [[نظام تکوین]] تنها دارای یک بُعد هستند، [[ربوبیّت الهی]] تنها همان جنبه [[تکوینی]] آنان را [[تربیت]] می‌کند؛ مثلاً به [[زنبور عسل]] طریق لانه‌سازی و تهیّه عسل را می‌آموزد و گیاهان را در روییدن و [[رشد]] کردن [[هدایت]] می‌نماید. بدین ترتیب، [[نظام]] عالم تحت این [[هدایت الهی]] [[تدبیر]] می‌شود.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
* [[خداوند]] در [[قرآن]] با بیان‌های مختلف به این اصل [[عقلی]] اشاره می‌فرماید که برخی از آنها بدین شرح است:
* [[خداوند]] در [[قرآن]] با بیان‌های مختلف به این اصل [[عقلی]] اشاره می‌فرماید که برخی از آنها بدین شرح است:
*۱. {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref>.
*۱. {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref>.
* واژه {{متن قرآن|مُنْذِر}} در [[آیه شریفه]]، اشاره به [[رسول اکرم]] {{صل}} دارد؛ یعنی [[وصف]] حضرتش "هشدار دهنده" است و به [[عتبات]] [[عالم قیامت]] و [[راز]] و رمز [[سعادت]] و [[شقاوت]] در سرای [[ابدی]] [[بیم]] می‌دهد. همچنین اصل در معنای حرف "واو"، عطف تفصیلی است. با این توضیحات، می‌توان گفت که عبارت پایانی [[آیه شریفه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref>، اشاره به اصل کلّی [[قاعده لطف]] دارد که: همیشه باید در هر قومی [[هادی]] وجود داشته باشد؛ خواه [[نبی]] و یا [[وصیّ]] [[نبی]] باشد. در [[روایات]] متعدّدی به این اصل اشاره شده است:
* واژه {{متن قرآن|مُنْذِر}} در [[آیه شریفه]]، اشاره به [[رسول اکرم]] {{صل}} دارد؛ یعنی وصف حضرتش "هشدار دهنده" است و به [[عتبات]] [[عالم قیامت]] و [[راز]] و رمز [[سعادت]] و [[شقاوت]] در سرای [[ابدی]] [[بیم]] می‌دهد. همچنین اصل در معنای حرف "واو"، عطف تفصیلی است. با این توضیحات، می‌توان گفت که عبارت پایانی [[آیه شریفه]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref>، اشاره به اصل کلّی [[قاعده لطف]] دارد که: همیشه باید در هر قومی [[هادی]] وجود داشته باشد؛ خواه [[نبی]] و یا [[وصیّ]] [[نبی]] باشد. در [[روایات]] متعدّدی به این اصل اشاره شده است:
# [[محد بن مسلم]] از [[امام صادق]] {{ع}} در توضیح این [[آیه]]] سؤال می‌نماید و [[حضرت]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|كُلُّ إِمَامٍ هَادٍ لِكُلِ قَوْمٍ فِي زَمَانِهِمْ}}<ref>الإمامه و التبصره من الحیره (ط. مدرسه الإمام المهدی {{ع}}، ۱۴۰۴ ه. ق.)، ص۱۳.</ref>.
# [[محد بن مسلم]] از [[امام صادق]] {{ع}} در توضیح این [[آیه]]] سؤال می‌نماید و [[حضرت]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|كُلُّ إِمَامٍ هَادٍ لِكُلِ قَوْمٍ فِي زَمَانِهِمْ}}<ref>الإمامه و التبصره من الحیره (ط. مدرسه الإمام المهدی {{ع}}، ۱۴۰۴ ه. ق.)، ص۱۳.</ref>.
# [[برید بن معاویه عجلی]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره این [[آیه]] [[پرسش]] نمود و [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْمُنْذِرُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ عَلِيٌّ الْهَادِي، وَ فِي كُلِ وَقْتٍ وَ زَمَانٍ إِمَامٌ مِنَّا يَهْدِيهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ}}<ref>الإمامه و التبصره من الحیره (ط. مدرسه الإمام المهدی {{ع}}، ۱۴۰۴ ه. ق.)، ص۱۳.</ref>.
# [[برید بن معاویه عجلی]] از [[امام باقر]] {{ع}} درباره این [[آیه]] [[پرسش]] نمود و [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْمُنْذِرُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ عَلِيٌّ الْهَادِي، وَ فِي كُلِ وَقْتٍ وَ زَمَانٍ إِمَامٌ مِنَّا يَهْدِيهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ}}<ref>الإمامه و التبصره من الحیره (ط. مدرسه الإمام المهدی {{ع}}، ۱۴۰۴ ه. ق.)، ص۱۳.</ref>.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش