بحث:ختم نبوت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'صعود' به 'صعود')
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۵۸: خط ۵۸:
*اما پاسخ اشکال دوم: این است که "خاتَم" (بر وزن حاتم) آن‌گونه که لغت‌شناسان گفته‌اند به معنی چیزی است که به‌وسیله آن، امری پایان داده می‌شود، و نیز به معنی چیزی آمده است که با آن اوراق و مانند آن را [[مُهر]] می‌کنند.  
*اما پاسخ اشکال دوم: این است که "خاتَم" (بر وزن حاتم) آن‌گونه که لغت‌شناسان گفته‌اند به معنی چیزی است که به‌وسیله آن، امری پایان داده می‌شود، و نیز به معنی چیزی آمده است که با آن اوراق و مانند آن را [[مُهر]] می‌کنند.  
این امر معمول بوده و هست که وقتی می‌خواهند درِ [[نامه]] یا ظرف یا خانه‌ای را ببندند و کسی آن را باز نکند، روی در یا روی قفل آن ماده چسبنده‌ای می‌گذارند و روی آن مهری می‌زنند که امروز از آن تعبیر به "لاک و مهر" می‌شود. مُهری را که بر اینگونه اشیاء می‌زنند "خاتَم" می‌گویند، لذا در بعضی از کتب معروف لغت در معنی خاتم "ما یوضع [[علی]] الطینه" گفته شده است<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۳.</ref>. اینها همه بدان سبب است که این کلمه از ریشه "ختم" به معنی "پایان" گرفته شده، و ازآنجاکه این کار (مهر زدن) در خاتمه و پایان قرار می‌گیرد نام "خاتم" بر وسیله آن گذارده شده است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
این امر معمول بوده و هست که وقتی می‌خواهند درِ [[نامه]] یا ظرف یا خانه‌ای را ببندند و کسی آن را باز نکند، روی در یا روی قفل آن ماده چسبنده‌ای می‌گذارند و روی آن مهری می‌زنند که امروز از آن تعبیر به "لاک و مهر" می‌شود. مُهری را که بر اینگونه اشیاء می‌زنند "خاتَم" می‌گویند، لذا در بعضی از کتب معروف لغت در معنی خاتم "ما یوضع [[علی]] الطینه" گفته شده است<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۳.</ref>. اینها همه بدان سبب است که این کلمه از ریشه "ختم" به معنی "پایان" گرفته شده، و ازآنجاکه این کار (مهر زدن) در خاتمه و پایان قرار می‌گیرد نام "خاتم" بر وسیله آن گذارده شده است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
*با این [[وصف]]، اگر می‌بینیم یکی از معانی "خاتم" [[انگشتر]] است آن نیز به همین [[دلیل]] است که نقش مهرها را معمولاً روی انگشترهایشان می‌کندند و به‌وسیله [[انگشتر]] [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند، لذا در حالات [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه هدی]] شخصیت‌های دیگری از جمله مسائلی که مطرح می‌شود نقش خاتم آنهاست<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
*با این وصف، اگر می‌بینیم یکی از معانی "خاتم" [[انگشتر]] است آن نیز به همین [[دلیل]] است که نقش مهرها را معمولاً روی انگشترهایشان می‌کندند و به‌وسیله [[انگشتر]] [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند، لذا در حالات [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه هدی]] شخصیت‌های دیگری از جمله مسائلی که مطرح می‌شود نقش خاتم آنهاست<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
*با این بیان به‌خوبی روشن می‌شود که خاتم گر چه امروز به [[انگشتر]] تزیینی نیز اطلاق می‌شود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنی پایان گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی می‌گفتند که با آن [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
*با این بیان به‌خوبی روشن می‌شود که خاتم گر چه امروز به [[انگشتر]] تزیینی نیز اطلاق می‌شود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنی پایان گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی می‌گفتند که با آن [[نامه‌ها]] را مهر می‌کردند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
*به‌ علاوه، ماده "ختم" در [[قرآن مجید]] در هشت مورد به کار رفته و در همه‌جا به معنی پایان دادن و مهر نهادن است؛ مانند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ }}<ref> امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند؛ سوره یس، آیه:۶۵.</ref>، {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref> خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه: ۷.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
*به‌ علاوه، ماده "ختم" در [[قرآن مجید]] در هشت مورد به کار رفته و در همه‌جا به معنی پایان دادن و مهر نهادن است؛ مانند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ }}<ref> امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند؛ سوره یس، آیه:۶۵.</ref>، {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref> خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه: ۷.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش