هجرت به مدینه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== اهداف و [[انگیزهها]] == | == اهداف و [[انگیزهها]] == | ||
درباره انگیزهها و اهداف [[هجرت]] از [[مکّه]] به چند نکته اشاره میشود: | درباره انگیزهها و اهداف [[هجرت]] از [[مکّه]] به چند نکته اشاره میشود: | ||
# مکّه [[سرزمین]] مناسبی برای ادامه [[دعوت]] نبود و [[رسول خدا]] {{صل}} نهایت بهرهبرداری ممکن را از این [[شهر]] کرده بود و هیچ امیدی برای | # مکّه [[سرزمین]] مناسبی برای ادامه [[دعوت]] نبود و [[رسول خدا]] {{صل}} نهایت بهرهبرداری ممکن را از این [[شهر]] کرده بود و هیچ امیدی برای پیوستن گروههای دیگری ـ لااقل در [[آینده]] نزدیک ـ به [[آیین اسلام]] نداشت. هنگامی ماندن در این شهر و [[تحمّل]] [[آزار]] و اذیّت [[قریش]] قابل توجیه بود که [[امید]] میرفت، با ورود دستههای جدید به حوزه [[مسلمانی]]، [[اسلام]] [[قدرت]] گیرد، امّا حال که مکّه گروههایی از [[جوانان]] [[مؤمن]] و [[مستضعف]] را تقدیم اسلام کرده، جز موانع گسترده برای جلوگیری از نشر و گسترش [[دین]] چیزی ندارد، نه تنها ماندن در این شهر قابل توجیه نیست، بلکه [[خیانت]] به [[دعوت اسلامی]] و فراهم نمودن زمینه نابودی و [[فروپاشی]] آن است. | ||
# [[رسول اکرم]] {{صل}} به عنوان [[نماینده]] و مبلّغ [[آیین توحیدی]] نمیتوانست به پیشرفتهای اندک دوران مکّه بسنده کند؛ زیرا اسلام دین همه [[بشریت]] است و همه [[انسانها]] را در سراسر [[گیتی]] مخاطب خود میداند؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.</ref>. از سوی دیگر موفقیتهای به دست آمده فعلی نمیتوانست زمینه اجرای همه [[احکام]] و [[قوانین اسلام]] و تحقق اهداف والای آن خصوصا اجرای مقررات [[اجتماعی]] و [[حکومتی]] دین را فراهم سازد. گذشته از این [[فرزندان عبد المطلب]] و [[خاندان]] [[بنی هاشم]] فقط میتوانستند، شخص رسول خدا {{صل}} را در قبال [[دشمنی]] و [[تجاوز]] [[مشرکان قریش]] [[حفظ]] کنند؛ البته این نیز پس از [[رحلت ابوطالب]] با فشارهای توانفرسایی که [[روز]] به روز دامنه آن گستردهتر میشد، تا حدود زیادی دستخوش تغییرات منفی شده وضعیت خطرناکی پیدا کرده بود. آنان هرگز نمیتوانستند و نخواهند توانست از [[یاران پیامبر]] {{صل}} [[حمایت]] و [[دفاع]] کنند تا چه رسد به این که بخواهد [[آیین]] خود را [[ترویج]] کند و روز به روز بر شمار [[مسلمانان]] بیفزاید. | # [[رسول اکرم]] {{صل}} به عنوان [[نماینده]] و مبلّغ [[آیین توحیدی]] نمیتوانست به پیشرفتهای اندک دوران مکّه بسنده کند؛ زیرا اسلام دین همه [[بشریت]] است و همه [[انسانها]] را در سراسر [[گیتی]] مخاطب خود میداند؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.</ref>. از سوی دیگر موفقیتهای به دست آمده فعلی نمیتوانست زمینه اجرای همه [[احکام]] و [[قوانین اسلام]] و تحقق اهداف والای آن خصوصا اجرای مقررات [[اجتماعی]] و [[حکومتی]] دین را فراهم سازد. گذشته از این [[فرزندان عبد المطلب]] و [[خاندان]] [[بنی هاشم]] فقط میتوانستند، شخص رسول خدا {{صل}} را در قبال [[دشمنی]] و [[تجاوز]] [[مشرکان قریش]] [[حفظ]] کنند؛ البته این نیز پس از [[رحلت ابوطالب]] با فشارهای توانفرسایی که [[روز]] به روز دامنه آن گستردهتر میشد، تا حدود زیادی دستخوش تغییرات منفی شده وضعیت خطرناکی پیدا کرده بود. آنان هرگز نمیتوانستند و نخواهند توانست از [[یاران پیامبر]] {{صل}} [[حمایت]] و [[دفاع]] کنند تا چه رسد به این که بخواهد [[آیین]] خود را [[ترویج]] کند و روز به روز بر شمار [[مسلمانان]] بیفزاید. | ||
# مسلمانان سالهای دراز در مقابل [[ظلم و ستم]]، و [[عذاب]] و [[شکنجه]] مداوم و بیامان [[مشرکان]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] کرده بودند. چنان که گروهی از [[یاران]] بیپناه حضرت به ناچار ترک [[شهر]] و دیار کردند و از ظلم و ستم [[قریش]] به [[سرزمین]] [[غربت]] در آن سوی آبهای دریای سرخ فرار نمودند. اگر افراد معدودی چون [[حمزه]] و شمار دیگری بودند که خانوادههایشان از آنان [[حمایت]] میکردند، سایر مسلمانان غالبا از تودههای [[ضعیف]] و بیپناه بودند و چارهای جز [[صبر]] و [[شکیبایی]]، و [[تحمّل]] [[آزار]] و اذیّت و شکنجههای توانفرسای [[دشمن]] را نداشتند. حال اگر همین وضعیت تداوم پیدا میکرد، نه تنها [[روحیه]] [[یأس]] و [[نومیدی]] بر آنان مستولی میشد، چه بسا به [[شرک]] و [[بتپرستی]] بازمیگشتند و خود و دیگران را به [[هلاکت]] میانداختند. | # مسلمانان سالهای دراز در مقابل [[ظلم و ستم]]، و [[عذاب]] و [[شکنجه]] مداوم و بیامان [[مشرکان]] [[مقاومت]] و [[پایداری]] کرده بودند. چنان که گروهی از [[یاران]] بیپناه حضرت به ناچار ترک [[شهر]] و دیار کردند و از ظلم و ستم [[قریش]] به [[سرزمین]] [[غربت]] در آن سوی آبهای دریای سرخ فرار نمودند. اگر افراد معدودی چون [[حمزه]] و شمار دیگری بودند که خانوادههایشان از آنان [[حمایت]] میکردند، سایر مسلمانان غالبا از تودههای [[ضعیف]] و بیپناه بودند و چارهای جز [[صبر]] و [[شکیبایی]]، و [[تحمّل]] [[آزار]] و اذیّت و شکنجههای توانفرسای [[دشمن]] را نداشتند. حال اگر همین وضعیت تداوم پیدا میکرد، نه تنها [[روحیه]] [[یأس]] و [[نومیدی]] بر آنان مستولی میشد، چه بسا به [[شرک]] و [[بتپرستی]] بازمیگشتند و خود و دیگران را به [[هلاکت]] میانداختند. |