پرش به محتوا

فرهنگ در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'منشاء' به 'منشأ'
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
جز (جایگزینی متن - 'منشاء' به 'منشأ')
خط ۵۰: خط ۵۰:


بنابراین «[[فرهنگ اسلامی]]»، فرهنگی است که عناصر بینشی و ارزشی خود را از [[اسلام]] اخذ کرده باشد و از آنجا که تحقق عینی این امر در فرهنگ [[جوامع]] مختلف [[مسلمان]] به نسبت‌های متفاوتی است، [[میزان]] [[اسلامی]] بودن یک فرهنگ هم یک امر نسبی و متغیر است. هر قدر [[نفوذ]] [[بینش الهی]] و باورهای [[توحیدی]] و [[ارزش‌های اسلامی]] در یک فرهنگ عمیق‌تر و گسترده‌تر باشد، آن فرهنگ را می‌توان به همان اندازه اسلامی دانست. از همین جا [[رشد]] و تعالی فرهنگی به [[درستی]] [[تفسیر]] می‌شود. رشد و تعالی فرهنگی یعنی گسترش فرهنگ و نفوذ هرچه عمیق‌تر [[بینش]] و [[ارزش‌های الهی]] و توحیدی در لایه‌های عمیق فرهنگ که به رفتارهای مطلوب [[اسلامی]] در سطح [[جامعه]] منجر می‌شود.
بنابراین «[[فرهنگ اسلامی]]»، فرهنگی است که عناصر بینشی و ارزشی خود را از [[اسلام]] اخذ کرده باشد و از آنجا که تحقق عینی این امر در فرهنگ [[جوامع]] مختلف [[مسلمان]] به نسبت‌های متفاوتی است، [[میزان]] [[اسلامی]] بودن یک فرهنگ هم یک امر نسبی و متغیر است. هر قدر [[نفوذ]] [[بینش الهی]] و باورهای [[توحیدی]] و [[ارزش‌های اسلامی]] در یک فرهنگ عمیق‌تر و گسترده‌تر باشد، آن فرهنگ را می‌توان به همان اندازه اسلامی دانست. از همین جا [[رشد]] و تعالی فرهنگی به [[درستی]] [[تفسیر]] می‌شود. رشد و تعالی فرهنگی یعنی گسترش فرهنگ و نفوذ هرچه عمیق‌تر [[بینش]] و [[ارزش‌های الهی]] و توحیدی در لایه‌های عمیق فرهنگ که به رفتارهای مطلوب [[اسلامی]] در سطح [[جامعه]] منجر می‌شود.
از نظر [[حضرت]] [[امام]] [[فرهنگ اسلامی]]، مستقل از نژاد، زبان، [[طبقه اجتماعی]] و این قبیل امور شکل می‌گیرد<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۳۵۶.</ref>؛ مرزهای جغرافیایی در آن نقش ندارد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۶۴.</ref> و معیار و شاخص اساسی آن [[تقوای الهی]]، به معنای جامع و عمیق آن می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۱۳.</ref>. حضرت امام با استناد به [[آیه]] ۱۳ [[سوره حجرات]]، تفاوت‌های قبیله‌ای و سرزمینی را که خود به خود منشاء تفاوت در زبان و [[آداب و رسوم]] و... است، مبانی [[ارزش]] [[فرهنگی]] نمی‌شمارد، آنگاه که تقوای الهی در [[رفتارها]] و کردارهای [[اجتماعی]] تجلی یافته باشد.
از نظر [[حضرت]] [[امام]] [[فرهنگ اسلامی]]، مستقل از نژاد، زبان، [[طبقه اجتماعی]] و این قبیل امور شکل می‌گیرد<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۳۵۶.</ref>؛ مرزهای جغرافیایی در آن نقش ندارد<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۶۴.</ref> و معیار و شاخص اساسی آن [[تقوای الهی]]، به معنای جامع و عمیق آن می‌باشد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۳۱۳.</ref>. حضرت امام با استناد به [[آیه]] ۱۳ [[سوره حجرات]]، تفاوت‌های قبیله‌ای و سرزمینی را که خود به خود منشأ تفاوت در زبان و [[آداب و رسوم]] و... است، مبانی [[ارزش]] [[فرهنگی]] نمی‌شمارد، آنگاه که تقوای الهی در [[رفتارها]] و کردارهای [[اجتماعی]] تجلی یافته باشد.
فرهنگ اسلامی از نظر حضرت امام فرهنگی است [[غنی]]، آزادی‌بخش و استقلال‌آفرین که روحیۀ خود باوری را در [[جامعه اسلامی]] ایجاد می‌کند و [[مسلمانان]] را در برابر [[نفوذ]] و [[هجوم فرهنگی]] مصونیت می‌بخشد. درد اساسی مسلمانان فاصله گرفتن از فرهنگ اسلامی است و چارۀ این درد، بازگشت به [[فرهنگ]] اصیل و [[ناب]] اسلامی است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۲۲.</ref>.<ref>[[علی ذوعلم|ذوعلم، علی]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - ذوعلم (مقاله)| مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۵۹.</ref>
فرهنگ اسلامی از نظر حضرت امام فرهنگی است [[غنی]]، آزادی‌بخش و استقلال‌آفرین که روحیۀ خود باوری را در [[جامعه اسلامی]] ایجاد می‌کند و [[مسلمانان]] را در برابر [[نفوذ]] و [[هجوم فرهنگی]] مصونیت می‌بخشد. درد اساسی مسلمانان فاصله گرفتن از فرهنگ اسلامی است و چارۀ این درد، بازگشت به [[فرهنگ]] اصیل و [[ناب]] اسلامی است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۲۲.</ref>.<ref>[[علی ذوعلم|ذوعلم، علی]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - ذوعلم (مقاله)| مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۵۹.</ref>


خط ۷۵: خط ۷۵:


== آسیب‌ها و آفات [[فرهنگی]] ==
== آسیب‌ها و آفات [[فرهنگی]] ==
آسیب‌ها و آفات فرهنگی، شامل اموری است که موجب تبدیل [[فرهنگ]] به فرهنگ [[شرک‌آلود]] و [[شیطانی]] می‌گردد و عامل [[انحطاط جامعه]] و فاصله گرفتن فرهنگ آن از [[فرهنگ اسلامی]] و [[الهی]] می‌شود. این امور را در یک دسته‌بندی کلان می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: نخست اموری که منشاء درونی داشته و از [[کاستی‌ها]] و خلأهای [[جامعه]] ناشی می‌شود و دیگر اموری که منشاء بیرونی دارد و از [[انحرافات]] سایر [[جوامع]] و یا توطئه‌های [[دشمنان]] [[انقلاب]] نشأت می‌گیرد.
آسیب‌ها و آفات فرهنگی، شامل اموری است که موجب تبدیل [[فرهنگ]] به فرهنگ [[شرک‌آلود]] و [[شیطانی]] می‌گردد و عامل [[انحطاط جامعه]] و فاصله گرفتن فرهنگ آن از [[فرهنگ اسلامی]] و [[الهی]] می‌شود. این امور را در یک دسته‌بندی کلان می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: نخست اموری که منشأ درونی داشته و از [[کاستی‌ها]] و خلأهای [[جامعه]] ناشی می‌شود و دیگر اموری که منشأ بیرونی دارد و از [[انحرافات]] سایر [[جوامع]] و یا توطئه‌های [[دشمنان]] [[انقلاب]] نشأت می‌گیرد.


مهم‌ترین آسیب‌ها و آفات داخلی که موجب [[انحراف]] فرهنگ می‌شود، از منظر [[امام]] عبارت‌اند از:
مهم‌ترین آسیب‌ها و آفات داخلی که موجب [[انحراف]] فرهنگ می‌شود، از منظر [[امام]] عبارت‌اند از:
# '''[[شهوت‌طلبی]]''': شاید بتوان مهم‌ترین آسیب و آفت فرهنگی را [[خودخواهی]]، شهوت‌طلبی و [[غلبه]] [[گرایش‌ها]] و [[غریزه]] [[حیوانی]] [[انسان]] بر مقوله فرهنگ و حامل‌های فرهنگی دانست. [[فساد]] فرهنگی که منشاء بسیاری از آفات فرهنگی است و زمینه [[تخریب]] و انحراف فرهنگ را فراهم می‌سازد و حتی تأثیرگذاری آسیب‌ها و آفات بیرونی را هم زمینه‌سازی می‌کند، خود ناشی از شهوت‌طلبی است. [[امام راحل]] علت [[مخالفت]] با ابزارهای فرهنگی و [[هنری]] دوران ستم‌شاهی را وجود همین آسیب در آن ابزارها می‌داند و با [[صراحت]] بیان می‌کندکه «ما با فساد مخالفیم»<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۸.</ref>. بنابراین [[مراقبت]] دائمی برای عدم [[آلودگی]] فرهنگ به [[شهوات]]، ضروری است.
# '''[[شهوت‌طلبی]]''': شاید بتوان مهم‌ترین آسیب و آفت فرهنگی را [[خودخواهی]]، شهوت‌طلبی و [[غلبه]] [[گرایش‌ها]] و [[غریزه]] [[حیوانی]] [[انسان]] بر مقوله فرهنگ و حامل‌های فرهنگی دانست. [[فساد]] فرهنگی که منشأ بسیاری از آفات فرهنگی است و زمینه [[تخریب]] و انحراف فرهنگ را فراهم می‌سازد و حتی تأثیرگذاری آسیب‌ها و آفات بیرونی را هم زمینه‌سازی می‌کند، خود ناشی از شهوت‌طلبی است. [[امام راحل]] علت [[مخالفت]] با ابزارهای فرهنگی و [[هنری]] دوران ستم‌شاهی را وجود همین آسیب در آن ابزارها می‌داند و با [[صراحت]] بیان می‌کندکه «ما با فساد مخالفیم»<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۸.</ref>. بنابراین [[مراقبت]] دائمی برای عدم [[آلودگی]] فرهنگ به [[شهوات]]، ضروری است.
# '''[[تعصب قومی]]''': [[تعصبات قومی]] و قبیله‌ای و خودبرتربینی‌های جمعی که تا حد ملیت‌گراییِ منفی نیز گسترش می‌یابد<ref>ملیت‌گرایی منفی یا ناسیونالیسم به عنوان یک مکتب و ایدئولوژی، احساس جمعی یک جامعه نسبت به ملیت خود براساس تحقیر سایر ملت‌ها و نفی و انکار نقاط ضعف اجتماعی و تاریخی خویش و نگرش ارزش انحصاری به ملیت خود می‌باشد. این ناسیونالیسم از نژادپرستی آغاز می‌شود و به فاشیسم ختم می‌گردد. در برابر آن ملیت‌گرایی مثبت قرار دارد که احساس جمعی و انسجام و وحدت یک ملت براساس سرمایه‌های معنوی و مادی مشترک خود و مسئولیت متقابل آحاد ملت را برای رشد و پیشرفت جامعه رقم می‌زند و بدون تحقیر سایر ملت‌ها یا نفی و انکار نقاط ضعف جامعه خود زمینه تقویت ارزش‌ها و هویت ملی را فراهم می‌کند.</ref>، از بزرگ‌ترین آفات [[فرهنگی]] است. وجود این [[تعصبات]] موجب [[انحطاط]] و مانع [[رشد]] فرهنگی می‌شود و [[جامعه]] را دچار رکود می‌کند. علاوه بر اینکه منشاء رقابت‌ها و نزاع‌های [[جاهلی]] و شرک‌آمیز شده و به عامل [[تفرقه]] و شکاف‌های [[اجتماعی]] تبدیل می‌گردد. از دیدگاه [[امام]] [[تعصبات قومی]] و ملی در برابر نگرش [[توحیدی]] قرار دارد و باید آن را به عنوان یک آسیب فرهنگی تلقی نمود و برای [[اصلاح]] آن چاره‌اندیشی کرد.
# '''[[تعصب قومی]]''': [[تعصبات قومی]] و قبیله‌ای و خودبرتربینی‌های جمعی که تا حد ملیت‌گراییِ منفی نیز گسترش می‌یابد<ref>ملیت‌گرایی منفی یا ناسیونالیسم به عنوان یک مکتب و ایدئولوژی، احساس جمعی یک جامعه نسبت به ملیت خود براساس تحقیر سایر ملت‌ها و نفی و انکار نقاط ضعف اجتماعی و تاریخی خویش و نگرش ارزش انحصاری به ملیت خود می‌باشد. این ناسیونالیسم از نژادپرستی آغاز می‌شود و به فاشیسم ختم می‌گردد. در برابر آن ملیت‌گرایی مثبت قرار دارد که احساس جمعی و انسجام و وحدت یک ملت براساس سرمایه‌های معنوی و مادی مشترک خود و مسئولیت متقابل آحاد ملت را برای رشد و پیشرفت جامعه رقم می‌زند و بدون تحقیر سایر ملت‌ها یا نفی و انکار نقاط ضعف جامعه خود زمینه تقویت ارزش‌ها و هویت ملی را فراهم می‌کند.</ref>، از بزرگ‌ترین آفات [[فرهنگی]] است. وجود این [[تعصبات]] موجب [[انحطاط]] و مانع [[رشد]] فرهنگی می‌شود و [[جامعه]] را دچار رکود می‌کند. علاوه بر اینکه منشأ رقابت‌ها و نزاع‌های [[جاهلی]] و شرک‌آمیز شده و به عامل [[تفرقه]] و شکاف‌های [[اجتماعی]] تبدیل می‌گردد. از دیدگاه [[امام]] [[تعصبات قومی]] و ملی در برابر نگرش [[توحیدی]] قرار دارد و باید آن را به عنوان یک آسیب فرهنگی تلقی نمود و برای [[اصلاح]] آن چاره‌اندیشی کرد.
# '''[[جمود]] و [[تحجّر]]''': [[اسلام]] و [[فرهنگ اسلامی]] دارای ظرفیت عمیقی برای حل مسائل و [[مشکلات]] [[فکری]] و اجتماعی و [[اقتصادی]] است، اما گاه برداشت‌های ناصواب یا عدم توجه به نیازها و ضرورت‌های نو به نو، موجب جمود و مواجهۀ متحجرانه با مسائل شده و زمینۀ [[اتهام]] اسلام و [[انقلاب]] به [[ناتوانی]] در [[درک]] و حلّ مسائل را فراهم می‌سازد. [[پویایی]] جامعه و [[تغییر]] شرایط [[زندگی اجتماعی]] باید به [[درستی]] درک شود و به‌خصوص در عرصۀ [[فرهنگ]] در چارچوب [[اجتهاد]] روشمند و بر مبنای [[احکام]] مترقّی [[اسلام ناب]] بتوان از ابزارها و نوآوری‌های فرهنگی برای گسترش فرهنگ اسلامی استفاده کرد. به تعبیر [[امام راحل]] باید باب اجتهاد باز باشد و در مسائل فرهنگی و برخورد با [[هنر]] به معنای اعم چون عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، تئاتر، سینما، خوشنویسی و غیره فقهای بزرگ بتوانند نظر اسلام را [[استنباط]] و ارائه دهند<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۱۷۶.</ref>. البته اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها کافی نیست و باید کسانی که علاوه بر [[علوم]] معهود حوزه‌ها، [[مصلحت جامعه]] را تشخیص می‌دهند و دارای [[بینش]] صحیح می‌باشند، در این عرصه‌ها ورود پیدا کنند.
# '''[[جمود]] و [[تحجّر]]''': [[اسلام]] و [[فرهنگ اسلامی]] دارای ظرفیت عمیقی برای حل مسائل و [[مشکلات]] [[فکری]] و اجتماعی و [[اقتصادی]] است، اما گاه برداشت‌های ناصواب یا عدم توجه به نیازها و ضرورت‌های نو به نو، موجب جمود و مواجهۀ متحجرانه با مسائل شده و زمینۀ [[اتهام]] اسلام و [[انقلاب]] به [[ناتوانی]] در [[درک]] و حلّ مسائل را فراهم می‌سازد. [[پویایی]] جامعه و [[تغییر]] شرایط [[زندگی اجتماعی]] باید به [[درستی]] درک شود و به‌خصوص در عرصۀ [[فرهنگ]] در چارچوب [[اجتهاد]] روشمند و بر مبنای [[احکام]] مترقّی [[اسلام ناب]] بتوان از ابزارها و نوآوری‌های فرهنگی برای گسترش فرهنگ اسلامی استفاده کرد. به تعبیر [[امام راحل]] باید باب اجتهاد باز باشد و در مسائل فرهنگی و برخورد با [[هنر]] به معنای اعم چون عکاسی، نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، تئاتر، سینما، خوشنویسی و غیره فقهای بزرگ بتوانند نظر اسلام را [[استنباط]] و ارائه دهند<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۱۷۶.</ref>. البته اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها کافی نیست و باید کسانی که علاوه بر [[علوم]] معهود حوزه‌ها، [[مصلحت جامعه]] را تشخیص می‌دهند و دارای [[بینش]] صحیح می‌باشند، در این عرصه‌ها ورود پیدا کنند.
# '''[[تقلید کورکورانه]]''': امام یکی از آسیب‌های فرهنگی را روحیۀ [[تقلید]] از [[بیگانگان]] می‌دانند که به‌خصوص در سده‌های گذشته با [[تبلیغات]] و ترفندهای [[استعماری]] و [[نفوذ]] [[سیاسی]] بیگانگان در عرصه‌های مختلف بروز یافت. پشت کردن به [[آداب و سنن]] صحیح بومی، رواج مدگرایی و [[تقلید]] از زبان و [[آداب و رسوم]] [[بیگانه]] به جای [[عقلانیت]] [[فرهنگی]] و [[استقلال]] در رفتارهای [[اجتماعی]]، ناشی از این آسیب مهم فرهنگی است<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۴۶۴.</ref>. البته بهره‌برداری از تجارب مفید سایر کشورها و [[انتخاب]] آگاهانه آن برای غنی‌سازی [[فرهنگ جامعه]] و تعالی فرهنگی، امری قابل قبول و گاه ضروری است و با [[تقلید کورکورانه]] کاملاً متفاوت است.
# '''[[تقلید کورکورانه]]''': امام یکی از آسیب‌های فرهنگی را روحیۀ [[تقلید]] از [[بیگانگان]] می‌دانند که به‌خصوص در سده‌های گذشته با [[تبلیغات]] و ترفندهای [[استعماری]] و [[نفوذ]] [[سیاسی]] بیگانگان در عرصه‌های مختلف بروز یافت. پشت کردن به [[آداب و سنن]] صحیح بومی، رواج مدگرایی و [[تقلید]] از زبان و [[آداب و رسوم]] [[بیگانه]] به جای [[عقلانیت]] [[فرهنگی]] و [[استقلال]] در رفتارهای [[اجتماعی]]، ناشی از این آسیب مهم فرهنگی است<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۴۶۴.</ref>. البته بهره‌برداری از تجارب مفید سایر کشورها و [[انتخاب]] آگاهانه آن برای غنی‌سازی [[فرهنگ جامعه]] و تعالی فرهنگی، امری قابل قبول و گاه ضروری است و با [[تقلید کورکورانه]] کاملاً متفاوت است.
خط ۸۵: خط ۸۵:
# '''[[تجمل‌گرایی]]''': [[خوی]] تجمل‌گرایی و کاخ‌نشینی و توجه به زرق و برق [[دنیا]] از نظر [[امام راحل]] یکی از آسیب‌های فرهنگی است که موجب [[غفلت]] جامعه از اهداف و آرمان‌های مطلوب خود خواهد شد. به ویژه برای [[دولتمردان]] و [[مسئولان]] و [[کارگزاران]] [[نظام]]، این [[روحیه]]، آفت بسیار بزرگی است که [[انحطاط]] نظام و [[سقوط]] ارزش‌های [[انقلاب]] را به دنبال خواهد داشت. امام در [[دیدار]] نوروزی خود با مسئولان نظام در [[نوروز]] ۶۲ با یادآوری تجربه تلخ [[مشروطیت]] و صدماتی که [[مردم]] و [[نهضت]] [[مشروطه]] از [[کاخ]] نشینی خوردند و از همین نقطه دچار [[انحراف]] شدند، هشدار می‌دهند که [[حفظ]] ارزش‌های انقلابی و استمرار [[استقلال کشور]] با روحیه تجمل‌گرایی و توجه به دنیا محقق نخواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۳۶۸.</ref>.<ref>[[علی ذوعلم|ذوعلم، علی]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - ذوعلم (مقاله)| مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۶۵.</ref>
# '''[[تجمل‌گرایی]]''': [[خوی]] تجمل‌گرایی و کاخ‌نشینی و توجه به زرق و برق [[دنیا]] از نظر [[امام راحل]] یکی از آسیب‌های فرهنگی است که موجب [[غفلت]] جامعه از اهداف و آرمان‌های مطلوب خود خواهد شد. به ویژه برای [[دولتمردان]] و [[مسئولان]] و [[کارگزاران]] [[نظام]]، این [[روحیه]]، آفت بسیار بزرگی است که [[انحطاط]] نظام و [[سقوط]] ارزش‌های [[انقلاب]] را به دنبال خواهد داشت. امام در [[دیدار]] نوروزی خود با مسئولان نظام در [[نوروز]] ۶۲ با یادآوری تجربه تلخ [[مشروطیت]] و صدماتی که [[مردم]] و [[نهضت]] [[مشروطه]] از [[کاخ]] نشینی خوردند و از همین نقطه دچار [[انحراف]] شدند، هشدار می‌دهند که [[حفظ]] ارزش‌های انقلابی و استمرار [[استقلال کشور]] با روحیه تجمل‌گرایی و توجه به دنیا محقق نخواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۱۷، ص۳۶۸.</ref>.<ref>[[علی ذوعلم|ذوعلم، علی]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - ذوعلم (مقاله)| مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۴۶۵.</ref>


اما مهم‌ترین آسیب‌ها و آفاتی که منشاء بیرونی داشته و از سوی قدرت‌های [[استعمارگر]] بر [[ملت‌ها]] [[تحمیل]] می‌شود و موجب رکود و سقوط فرهنگی می‌گردد، عبارت‌اند از:
اما مهم‌ترین آسیب‌ها و آفاتی که منشأ بیرونی داشته و از سوی قدرت‌های [[استعمارگر]] بر [[ملت‌ها]] [[تحمیل]] می‌شود و موجب رکود و سقوط فرهنگی می‌گردد، عبارت‌اند از:


=== [[تهاجم فرهنگی]] ===
=== [[تهاجم فرهنگی]] ===
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش