پرش به محتوا

عمرو بن عاص در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه'
جز (جایگزینی متن - 'jpg|22px]] 22px دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
خط ۸: خط ۸:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
عمرو بن عاص از [[قبیله قریش]] و از زیرکان مشهور [[عرب]] است. در [[سال هشتم هجری]] به‌ظاهر [[اسلام]] آورد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[حدیثی]] فرمودند: "چون او و [[معاویه]] را کنار هم دیدید، بینشان جدایی افکنید، زیرا آن دو کنار هم جمع نمی‌شوند مگر برای فتنه‌انکنی". همچنین او یکی از دو تنی بود که هنگام [[مهاجرت]] [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] به [[حبشه]] به‌عنوان [[نماینده]] [[مشرکان]] برای بازگرداندن [[مسلمانان]]، به [[حبشه]] فرستاده شد. عمرو در دوره [[خلیفه اول]] همراه سپاهی به [[سرزمین]] [[فلسطین]] فرستاده شد و در [[فتح]] آن سامان نقش برجسته‌ای ایفا کرد. همچنین در چندین [[جنگ]] در [[کشورگشایی]] [[مسلمانان]] ایفای نقش کرد. [[فتح]] [[مصر]] در سال ۱۹ [[هجری]] از افتخارات اوست. او در [[سرزمین]] [[مصر]] [[تشکیل حکومت]] داد و [[نظام]] [[اداری]] [[مصر]] را سامان بخشید. در دوره [[خلیفه سوم]] از [[حکومت]] [[مصر]] [[خلع]] شد. به‌همین [[دلیل]] از [[عثمان]] [[کینه]] به [[دل]] داشت و در توطئه‌چینی علیه او عنصری مؤثر بود. عمرو پس از [[جنگ جمل]] به [[معاویه]] پیوست. از آن پس همراه با [[معاویه]] به دسیسه و [[نیرنگ]] علیه حکومت [[امام علی]] {{ع}} پرداخت<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.</ref>.
عمرو بن عاص از [[قبیله قریش]] و از زیرکان مشهور [[عرب]] است. در [[سال هشتم هجری]] به‌ظاهر [[اسلام]] آورد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[حدیثی]] فرمودند: "چون او و [[معاویه]] را کنار هم دیدید، بینشان جدایی افکنید، زیرا آن دو کنار هم جمع نمی‌شوند مگر برای فتنه‌انکنی". همچنین او یکی از دو تنی بود که هنگام [[مهاجرت]] [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] به [[حبشه]] به‌عنوان [[نماینده]] [[مشرکان]] برای بازگرداندن [[مسلمانان]]، به [[حبشه]] فرستاده شد. عمرو در دوره [[خلیفه اول]] همراه سپاهی به [[سرزمین]] [[فلسطین]] فرستاده شد و در [[فتح]] آن سامان نقش برجسته‌ای ایفا کرد. همچنین در چندین [[جنگ]] در [[کشورگشایی]] [[مسلمانان]] ایفای نقش کرد. [[فتح]] [[مصر]] در سال ۱۹ [[هجری]] از افتخارات اوست. او در [[سرزمین]] [[مصر]] [[تشکیل حکومت]] داد و [[نظام]] [[اداری]] [[مصر]] را سامان بخشید. در دوره [[خلیفه سوم]] از [[حکومت]] [[مصر]] [[خلع]] شد. به‌همین [[دلیل]] از [[عثمان]] [[کینه]] به [[دل]] داشت و در توطئه‌چینی علیه او عنصری مؤثر بود. عمرو پس از [[جنگ جمل]] به [[معاویه]] پیوست. از آن پس همراه با [[معاویه]] به دسیسه و [[نیرنگ]] علیه حکومت [[امام علی]] {{ع}} پرداخت<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.</ref>.


== [[عمروعاص]] و [[جنگ صفین]] ==
== [[عمروعاص]] و [[جنگ صفین]] ==
نقطه عطف حضور [[عمروعاص]] در کنار [[معاویه]] در [[نبرد صفین]] به‌وقوع پیوست و [[حیله]] او در "بر سر نیزه کردن قرآن‌ها" شرایط [[جنگ]] را که به نفع [[سپاه امام]] در گردش بود [[تغییر]] داد و میان [[سپاه امام]] [[دودستگی]] ایجاد کرد و ماجرای [[حکمیت]] را پدید آورد. او موفق شد [[ابوموسی اشعری]]، یکی از حکمین را [[فریب]] دهد و موضوع [[حکمیت]] را به [[انحراف]] بکشاند و پدیده [[خوارج]] که یکی از [[مشکلات]] اصلی [[امام علی]] {{ع}} در مسیر [[حکومت]] عدالت‌محور بود، در آن جریان شکل یابد.
نقطه عطف حضور [[عمروعاص]] در کنار [[معاویه]] در [[نبرد صفین]] به‌وقوع پیوست و [[حیله]] او در "بر سر نیزه کردن قرآن‌ها" شرایط [[جنگ]] را که به نفع [[سپاه امام]] در گردش بود [[تغییر]] داد و میان [[سپاه امام]] [[دودستگی]] ایجاد کرد و ماجرای [[حکمیت]] را پدید آورد. او موفق شد [[ابوموسی اشعری]]، یکی از حکمین را [[فریب]] دهد و موضوع [[حکمیت]] را به [[انحراف]] بکشاند و پدیده [[خوارج]] که یکی از [[مشکلات]] اصلی [[امام علی]] {{ع}} در مسیر [[حکومت]] عدالت‌محور بود، در آن جریان شکل یابد.


در گزارش‌های [[تاریخی]] [[نقل]] است که در جریان [[صفین]] [[عمرو عاص]] پرچمی به‌دست گرفته بود و رجز می‌خواند. در این‌حال با [[امام]] روبه‌رو شد و [[امام]] به سوی وی شتافت و با نیزه خود او را از اسب به زیر انداخت. او با [[نیرنگ]] عورت خود را نمایان ساخت و [[امام]] از کشتن او صرف‌نظر کرد. [[امام علی]] {{ع}} در گفتاری به این موضوع و برخی از صفات ناشایست او اشاره می‌کند: "بدانید که بدترین گفتار [[دروغ]] است و او می‌گوید و [[دروغ]] می‌گوید، [[وعده]] می‌دهد و خلاف می‌کند، اگر چیزی از او خواهند، خست می‌ورزد و اگر خود چیزی خواهد، به [[اصرار]] و [[سوگند]] می‌ستاند و اگر پیمانی بندد، در آن [[خیانت]] کند و [[حق]] [[خویشاوندی]] به جای نیاورد. چون [[جنگ]] فرا رسد، به زبان، بسی [[امر و نهی]] کند تا خود را دلیر جلوه دهد و این تا زمانی است که شمشیرها از نیام برنیامده باشد و چون شمشیرها از نیام برآمد، بزرگ‌ترین [[نیرنگ]] او این است که عورت خود بگشاید"<ref>{{متن حدیث|أَمَا -وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْکَذِبُ- إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَکْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ، وَ يُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَ يَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَ يَخُونُ الْعَهْدَ، وَ يَقْطَعُ الَّ؛ فَإِذَا کَانَ عِنْدَالْحَرْبِ فَأَيُّ زَاجِر وَ آمِر هُوَ، مَا لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَهَا! فَإِذَا کَانَ ذلِکَ کَانَ أَکْبَرُ مَکِيدَتِهِ أَنْ يَمْنَحَ الْقَرْمَ [قوم] سُبَّتَهُ. أَمَا وَاللهِ إِنِّي لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ، وَ إِنَّهُ َيمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الاْخِرَةِ؛ إِنَّهُ لَمْ يُبَايِعْ مُعَاوِيَةَ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ أَتِيَّةً، وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلَى تَرْکِ الدِّينِ رَضِيخَةً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۳.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.</ref>
در گزارش‌های [[تاریخی]] [[نقل]] است که در جریان [[صفین]] [[عمرو عاص]] پرچمی به‌دست گرفته بود و رجز می‌خواند. در این‌حال با [[امام]] روبه‌رو شد و [[امام]] به سوی وی شتافت و با نیزه خود او را از اسب به زیر انداخت. او با [[نیرنگ]] عورت خود را نمایان ساخت و [[امام]] از کشتن او صرف‌نظر کرد. [[امام علی]] {{ع}} در گفتاری به این موضوع و برخی از صفات ناشایست او اشاره می‌کند: "بدانید که بدترین گفتار [[دروغ]] است و او می‌گوید و [[دروغ]] می‌گوید، [[وعده]] می‌دهد و خلاف می‌کند، اگر چیزی از او خواهند، خست می‌ورزد و اگر خود چیزی خواهد، به [[اصرار]] و [[سوگند]] می‌ستاند و اگر پیمانی بندد، در آن [[خیانت]] کند و [[حق]] [[خویشاوندی]] به جای نیاورد. چون [[جنگ]] فرا رسد، به زبان، بسی [[امر و نهی]] کند تا خود را دلیر جلوه دهد و این تا زمانی است که شمشیرها از نیام برنیامده باشد و چون شمشیرها از نیام برآمد، بزرگ‌ترین [[نیرنگ]] او این است که عورت خود بگشاید"<ref>{{متن حدیث|أَمَا -وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْکَذِبُ- إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَکْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ، وَ يُسْأَلُ فَيَبْخَلُ، وَ يَسْأَلُ فَيُلْحِفُ، وَ يَخُونُ الْعَهْدَ، وَ يَقْطَعُ الَّ؛ فَإِذَا کَانَ عِنْدَالْحَرْبِ فَأَيُّ زَاجِر وَ آمِر هُوَ، مَا لَمْ تَأْخُذِ السُّيُوفُ مَآخِذَهَا! فَإِذَا کَانَ ذلِکَ کَانَ أَکْبَرُ مَکِيدَتِهِ أَنْ يَمْنَحَ الْقَرْمَ [قوم] سُبَّتَهُ. أَمَا وَاللهِ إِنِّي لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ، وَ إِنَّهُ َيمْنَعُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ نِسْيَانُ الاْخِرَةِ؛ إِنَّهُ لَمْ يُبَايِعْ مُعَاوِيَةَ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ أَتِيَّةً، وَ يَرْضَخَ لَهُ عَلَى تَرْکِ الدِّينِ رَضِيخَةً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.</ref>


== [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[عمروعاص]] ==
== [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[عمروعاص]] ==
خط ۶۰: خط ۶۰:


== عاقبت [[عمروعاص]] ==
== عاقبت [[عمروعاص]] ==
در سال ۳۸ [[هجری]]، [[معاویه]]، [[عمرو عاص]] را به‌سوی [[مصر]] فرستاد تا با [[کارگزار]] [[امام]]، [[محمد بن ابی‌بکر]]، بجنگد. وی نیز [[محمد بن ابی‌بکر]] را به طرز فجیعی به [[قتل]] رساند و بر [[سرزمین]] [[مصر]]، آرزوی دیرینه خویش، [[دست]] یافت. وی تا پایان [[عمر]] در آن [[سرزمین]] [[حکومت]] کرد. سرانجام در سال ۴۲ [[هجری]] [[وفات]] یافت. [[امام علی]] {{ع}} در نامه‌ای به او، وضع و [[عاقبت]] شوم او را برایش تشریح می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۹.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.</ref>
در سال ۳۸ [[هجری]]، [[معاویه]]، [[عمرو عاص]] را به‌سوی [[مصر]] فرستاد تا با [[کارگزار]] [[امام]]، [[محمد بن ابی‌بکر]]، بجنگد. وی نیز [[محمد بن ابی‌بکر]] را به طرز فجیعی به [[قتل]] رساند و بر [[سرزمین]] [[مصر]]، آرزوی دیرینه خویش، [[دست]] یافت. وی تا پایان [[عمر]] در آن [[سرزمین]] [[حکومت]] کرد. سرانجام در سال ۴۲ [[هجری]] [[وفات]] یافت. [[امام علی]] {{ع}} در نامه‌ای به او، وضع و [[عاقبت]] شوم او را برایش تشریح می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۹۱-۵۹۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش