همسایه در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== [[نهی]] از [[همسایه]] آزاری == | == [[نهی]] از [[همسایه]] آزاری == | ||
* [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از [[آزار]] [[همسایگان]] بر حذر داشته، نیازردن [[همسایه]] است. را از بیست خصلتی برشمرده است که اگر در [[مؤمن]] باشد، ایمانش کامل است...<ref>ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۱، ص ۸۷؛ اعلام الدین، ص ۱۱۷ و الکافی، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>. ایشان [[همسایه]] آزاری را از دو کاری برشمرده است که باعث میشود [[خداوند]] به سبب آن در [[روز قیامت]] به فرد [[همسایه]] [[آزار]] به نظر [[رحمت]] ننگرد<ref>نهج الفصاحه، ص۱۶۵؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۰ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>. | * [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از [[آزار]] [[همسایگان]] بر حذر داشته، نیازردن [[همسایه]] است. را از بیست خصلتی برشمرده است که اگر در [[مؤمن]] باشد، ایمانش کامل است...<ref>ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۱، ص ۸۷؛ اعلام الدین، ص ۱۱۷ و الکافی، ج ۲، ص ۲۳۲.</ref>. ایشان [[همسایه]] آزاری را از دو کاری برشمرده است که باعث میشود [[خداوند]] به سبب آن در [[روز قیامت]] به فرد [[همسایه]] [[آزار]] به نظر [[رحمت]] ننگرد<ref>نهج الفصاحه، ص۱۶۵؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۰ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۴.</ref>. | ||
* [[رسول خدا]] {{صل}} همواره از [[همسایه]] بد به [[خدا]] [[پناه]] میبرد و [[صفات]] [[همسایه]] بد را چنین برمی شمرد: "همسایهای که چشمانش تو را میببیند و قلبش مراقب توست؛ اگر تو را در [[خوشی]] ببیند، ناراحت و اگر تو را در [[سختی]] ببیند، خوشحال و شادمان شود؛ و اگر [[نیکی]] بیند، آن را پنهان و اگر [[بدی]] ببیند آن را | * [[رسول خدا]] {{صل}} همواره از [[همسایه]] بد به [[خدا]] [[پناه]] میبرد و [[صفات]] [[همسایه]] بد را چنین برمی شمرد: "همسایهای که چشمانش تو را میببیند و قلبش مراقب توست؛ اگر تو را در [[خوشی]] ببیند، ناراحت و اگر تو را در [[سختی]] ببیند، خوشحال و شادمان شود؛ و اگر [[نیکی]] بیند، آن را پنهان و اگر [[بدی]] ببیند آن را آشکار میسازد"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۴۰ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۵۱.</ref>. آن [[حضرت]]، [[همسایه]] بد را جزو چهار مسئله کمرشکن معرفی کرده، از آن به [[خدا]] [[پناه]] میبرد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲؛ الخصال، ص۲۰۶ و روضة الواعظین، ج۲، ص۳۸۷.</ref> و میفرماید: "[[خداوند]] بوی [[بهشت]] را بر کسی که [[همسایه]] از [[شر]] و [[بدی]] او در [[امان]] نباشد و حقش را ضایع کند؛ [[حرام]] میکند"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳؛ امالی صدوق، ص۴۲۸ و اعلام الدین، ص۴۱۳.</ref>. همچنین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین همسایهای را نفرین کرد<ref>جامع الاخبار، ص۸۴ و ابن حاتم عاملی، الدّر النظیم، ص۶۴۱.</ref> و فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ مَنْ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَه}}<ref>عوالی اللآلی، ج۱، ص۲۹۵؛ مشکاة الانوار، ص۲۱۵ و حسین بن سعید اهوازی، المؤمن، ص۷۱.</ref>؛ آن کس که [[همسایه]] از شرش در [[امان]] نیست، [[مؤمن]] نیست<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>. | ||
* [[نقل]] شده است، مردی [[انصاری]]، خانه جدیدی در یکی از محلههای [[مدینه]] خریده و به آنجا منتقل شده بود. او پس از گذشت مدتی متوجه شد که [[همسایه]] [[بدی]] نصیب او شده است و به همین [[علت]] نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رفت و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}} من در فلان محله در میان افراد فلان [[قبیله]]، خانهای خریده و اکنون به آنجا منتقل شدهام؛ اما پس از گذشت مدتی متأسفانه متوجه شدهام که نزدیکترین [[همسایه]] من شخصی است که هم وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد و هم من از [[شر]] او در [[امان]] نیستم و [[اطمینان]] ندارم که موجبات [[آزار]] مرا فراهم نسازد".. پس [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}}، [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] فرمود تا در [[مسجد]] با صدای بلند اعلام کنند که آن که همسایهاش از شرش در [[امان]] نباشد، [[ایمان]] ندارد و آنها نیز سه بار این مطلب را اعلام کردند<ref>الکافی، ج۲، ص۶۶۶؛ حسین بن سعید اهوازی، ص۴۲ و وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>. | * [[نقل]] شده است، مردی [[انصاری]]، خانه جدیدی در یکی از محلههای [[مدینه]] خریده و به آنجا منتقل شده بود. او پس از گذشت مدتی متوجه شد که [[همسایه]] [[بدی]] نصیب او شده است و به همین [[علت]] نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رفت و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}} من در فلان محله در میان افراد فلان [[قبیله]]، خانهای خریده و اکنون به آنجا منتقل شدهام؛ اما پس از گذشت مدتی متأسفانه متوجه شدهام که نزدیکترین [[همسایه]] من شخصی است که هم وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد و هم من از [[شر]] او در [[امان]] نیستم و [[اطمینان]] ندارم که موجبات [[آزار]] مرا فراهم نسازد".. پس [[پیامبر خدا]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}}، [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] فرمود تا در [[مسجد]] با صدای بلند اعلام کنند که آن که همسایهاش از شرش در [[امان]] نباشد، [[ایمان]] ندارد و آنها نیز سه بار این مطلب را اعلام کردند<ref>الکافی، ج۲، ص۶۶۶؛ حسین بن سعید اهوازی، ص۴۲ و وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۵.</ref>. | ||