علم غیب: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکانپذیر'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکانپذیر') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== اقسام علم غیب == | == اقسام علم غیب == | ||
=== با نگاه به اقسام [[امور غیبی]] === | === با نگاه به اقسام [[امور غیبی]] === | ||
# '''[[علم به غیب مطلق]]''': به [[حقیقت]] و [[واقعیت]] ناشناختهای «غيب مطلق» گفته میشود که اطلاع از آن جز از راه [[دریافت علم از خدای متعال]] برای هیچ کس، در هیچ [[زمان]] و شرایطی | # '''[[علم به غیب مطلق]]''': به [[حقیقت]] و [[واقعیت]] ناشناختهای «غيب مطلق» گفته میشود که اطلاع از آن جز از راه [[دریافت علم از خدای متعال]] برای هیچ کس، در هیچ [[زمان]] و شرایطی امکانپذیر نیست<ref>ر. ک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۲۶، ص۱۷۳؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۳ (کتاب)|ادب فنای مقربان ج۳]]، ص۴۱۴، [[احمد مطهری|مطهری، احمد]]، [[غلام رضا کاردان|کاردان، غلام رضا]]، [[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]، ص۱۰؛ [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]، [[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص۱۶۷؛ [[احمد مروی|مروی]]، [[سید حسن مصطفوی|مصطفوی]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، فصلنامه قبسات، ص۱۳ و ۱۵؛ [[عباس الهی|الهی، عباس]]، [[تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود (مقاله)|تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود]]، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶</ref>. این [[غیب مطلق]] نیز بر دو گونه است: '''نخست''': [[غیبی]] است که تنها برای برخی از [[برگزیدگان]] خود آشکار میکند: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد سورۀ جن، آیات ۲۷-۲۸.</ref>. از جمله موارد این [[غیب]]: اموری که عقلاً تعلّق [[ادراکات حسی]] یا [[ادراکات عقلی]] به آنها ممکن نیست<ref>ر. ک: [[عبدالحسین امینی|امینی، عبدالحسین]]، [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب]]، ج ۵، ص۸۰؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۱۹؛ [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، مفاهیم القرآن، ج ۳، ص۴۰۲ ـ ۴۰۴؛ [[سید مرتضی مهری|مهری، سید مرتضی]]، [[آگاهیهای غیبی (مقاله)|آگاهیهای غیبی]]، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵.</ref>؛ مانند: [[ذات خدا]] یا برخی از نشانههای او؛ همچون: [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[بهشت و جهنم]] و [[رستاخیز]] که همه آنها از حواس ما غایباند<ref>ر. ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص۱۵۷.</ref>. '''دوم''': [[غیبی]] است که نزد خود نگاه داشته و مختص ذات اوست. به این [[غیب مطلق]] دوم، «[[غیب مستأثر]]» یا «[[علم مستأثر]]» میگویند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ}}<ref>بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است سوره لقمان، آیه 34.</ref>؛ لذا [[آگاهی]] از این نوع از [[غیب]]، «[[علم به غیب]] مطلق» نامیده میشود که در اصل مختص [[خدای تبارک و تعالی]] است، اما مانعی [[عقلی]] یا [[نقلی]] از دادن جزئیاتی از آن به برخی [[برگزیدگان الهی]] وجود ندارد؛ البته به مخلوق تعلیمیافته از این [[علم]]، در تعبیر [[قرآن]] و [[روایات]]، صفت «[[عالم به غیب]]» داده نمیشود؛ بلکه لفظ «[[اطلاع بر مغیبات]]» یا «اِخبار از غیب» بهکار رفته است. | ||
# '''[[علم به غیب نسبی]]''': به [[حقیقت]] و [[واقعیت]] ناشناختهای گفته میشود که برای بعضی از [[انسانها]] غیب و برای بعضی دیگر آشکار به شمار میروند؛ یعنی: در مقایسه با شخص یا مکان یا [[زمان]] خاص غیب است، اما در برابر شخص یا مکان و [[زمان]] دیگر آشکار باشد یا به آشکار مبدل شود؛ مثلاً: اگر [[پیامبری]] از وجود غذایی در [[خانه]] شخص خبر میدهد برای خود [[پیامبر]] {{صل}} [[امر غیبی]] است؛ زیرا در خانه آن شخص حضور ندارد و از راهی دیگر نیز از اشیاء موجود در آن خانه اطلاع نیافته است. اما برای خود آن شخصی که در آن مکان [[زندگی]] میکند و از محتویات آن [[آگاه]] است، امری آشکار خواهد بود<ref>ر. ک: [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]، ص۲۶.</ref>. اين نوع از [[غیب]] میتواند مربوط به گذشته باشد که برای [[مردمان]] آن زمان آشکار بوده اما برای زمان ما غیب است؛ مثلاً: داستان [[حضرت یوسف]] {{ع}} که جزئیات آن را [[خدای متعال]] به [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[وحی]] کرده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}}<ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref> و میتواند مربوط به [[آینده]] باشد که برای حاضران در زمان خاص غیب بوده اما در زمان آینده که رخ میدهد آشکار میشود؛ مثلاً: زمان [[رحلت]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} برای جنیانی که برای او کار میکردند غیب بود اما پس از این رخداد آشکار شد: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ}}<ref>و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند سوره سبأ، آیه ۱۴.</ref>.<ref>ر. ک. [[محسن غرویان|غرویان]]، [[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]، [[محمد رضا غلامی|غلامی]]، [[بحثی مبسوط در آموزش عقاید ج ۲ (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید ج۲]]، ج ۲، ص۲۴؛ [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]]، [[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص۱۰۱؛ انسان، محمد امین، امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، ص۶۵ و ۶۶؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[شیعهشناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعهشناسی و پاسخ به شبهات ج۱]]، ص۵۴۲</ref> لذا [[آگاهی]] از این نوع از [[غیب]]، با [[مسامحه]] و بدون [[اعمال]] دقت [[علمی]] میتوان آن را «[[علم به غیب]] نسبی» اطلاق کرد. | # '''[[علم به غیب نسبی]]''': به [[حقیقت]] و [[واقعیت]] ناشناختهای گفته میشود که برای بعضی از [[انسانها]] غیب و برای بعضی دیگر آشکار به شمار میروند؛ یعنی: در مقایسه با شخص یا مکان یا [[زمان]] خاص غیب است، اما در برابر شخص یا مکان و [[زمان]] دیگر آشکار باشد یا به آشکار مبدل شود؛ مثلاً: اگر [[پیامبری]] از وجود غذایی در [[خانه]] شخص خبر میدهد برای خود [[پیامبر]] {{صل}} [[امر غیبی]] است؛ زیرا در خانه آن شخص حضور ندارد و از راهی دیگر نیز از اشیاء موجود در آن خانه اطلاع نیافته است. اما برای خود آن شخصی که در آن مکان [[زندگی]] میکند و از محتویات آن [[آگاه]] است، امری آشکار خواهد بود<ref>ر. ک: [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]، ص۲۶.</ref>. اين نوع از [[غیب]] میتواند مربوط به گذشته باشد که برای [[مردمان]] آن زمان آشکار بوده اما برای زمان ما غیب است؛ مثلاً: داستان [[حضرت یوسف]] {{ع}} که جزئیات آن را [[خدای متعال]] به [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[وحی]] کرده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}}<ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref> و میتواند مربوط به [[آینده]] باشد که برای حاضران در زمان خاص غیب بوده اما در زمان آینده که رخ میدهد آشکار میشود؛ مثلاً: زمان [[رحلت]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} برای جنیانی که برای او کار میکردند غیب بود اما پس از این رخداد آشکار شد: {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ}}<ref>و چون مرگ او را مقرّر داشتیم جز موریانه آنان را به مرگ وی رهنمون نشد که عصایش را میخورد و چون به رو درافتاد پریان دریافتند که اگر غیب میدانستند در آن رنج خوارکننده نمیماندند سوره سبأ، آیه ۱۴.</ref>.<ref>ر. ک. [[محسن غرویان|غرویان]]، [[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]]، [[محمد رضا غلامی|غلامی]]، [[بحثی مبسوط در آموزش عقاید ج ۲ (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید ج۲]]، ج ۲، ص۲۴؛ [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]]، [[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص۱۰۱؛ انسان، محمد امین، امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، ص۶۵ و ۶۶؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[شیعهشناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعهشناسی و پاسخ به شبهات ج۱]]، ص۵۴۲</ref> لذا [[آگاهی]] از این نوع از [[غیب]]، با [[مسامحه]] و بدون [[اعمال]] دقت [[علمی]] میتوان آن را «[[علم به غیب]] نسبی» اطلاق کرد. | ||