پرش به محتوا

گستره عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ نوامبر ۲۰۲۲
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۹: خط ۲۹:
# [[عصمت از خطا]] در تلقّی و دریافت و [[فهم]] [[وحی]] و رساندن آن به مردم.
# [[عصمت از خطا]] در تلقّی و دریافت و [[فهم]] [[وحی]] و رساندن آن به مردم.
[[دلایل عقلی]] و [[قرآنی]] و [[روایی]] بسیاری برای عصمت در این دو بخش بیان شده است که به چند مورد اشاره می‌کنیم.
[[دلایل عقلی]] و [[قرآنی]] و [[روایی]] بسیاری برای عصمت در این دو بخش بیان شده است که به چند مورد اشاره می‌کنیم.
## [[ادله عقلی]]
'''[[ادله عقلی]]'''
الف ـ نخستین [[دلیل عقلی]] بر عصمت در تلقی و [[ابلاغ وحی]] مبتنی بر [[هدف از بعثت]] است؛ [[هدف از خلقت انسان]] رسیدن او به کمال است؛ [[انسان‌ها]] به طور [[فطری]] طالب [[سعادت]] و [[رسیدن به کمال]] هستند؛ یکی از مقدمات لازم برای رسیدن به این کمال، [[شناسایی]] آن و راه‌های منتهی به آن است؛ [[ابزار شناخت]][[ انسان]] ـ که منحصر در [[حس]] و [[عقل]] است ـ برای رسیدن به کمال و [[سعادت ابدی]] کافی نیست؛ زیرا به دلیل اینکه [[جهان آخرت]] از محدوده [[شناخت]] عقل و حس خارج است نمی‌توانند همه آنچه را که برای [[سعادت انسان]] لازم است، شناسایی کنند؛ عقل با توجه به [[حکمت خدا]] درمی‌یابد که راه دیگری برای [[شناخت سعادت]] [[ابدی]] باید وجود داشته باشد تا بتواند [[انسان]] را به [[هدف]] نهایی [[راهنمایی]] کند و گرنه [[نقض غرض]] خواهد بود و [[نقص]] غرض از [[خدای حکیم]] محال است؛ آن راه دیگر، [[وحی]] و [[نبوت]] است؛ در غیر این صورت [[حجت]] بر [[مردم]] تمام نمی‌شود. [[پیامبران]] که واسطه رساندن وحی به مردم هستند، باید آن را [[معصومانه]] و بدون [[تغییر]] به مردم برسانند؛ زیرا تنها راه [[شناخت]]، منحصر به این راه است و اگر این راه مطمئن نباشد و [[خطا]] در آن صورت گیرد، به هدف و غرض نهایی نخواهد رسید<ref>محقق طوسى مى‌نویسد: «و یجب فی النبی العصمه لتحصیل الوثوق فیحصل الغرض».رک: کشف المراد، ص۳۴۹ </ref>.بنابراین پیامبران در تلقی و [[ابلاغ وحی]] [[معصوم]] هستند. این دلیل علاوه بر اینکه [[پیامبر]] را از [[گناه]] معصوم می‌داند، او را از [[سهو]] و [[نسیان]] نیز معصوم می‌داند؛ زیرا احتمال سهو و نسیان نیز باعث [[بی‌اعتمادی]] و نقض غرض است. <ref>ر.ک: راهنما‌شناسی، ص۱۲۴ـ۱۲۷، قم: حوزه علمیه، چ اول، ۱۳۶۷٫</ref>.
 
ب ـ دومین [[دلیل عقلی]] بر [[عصمت]] در تلقی و ابلاغ وحی مبتنی بر [[معجزه پیامبران]] است؛ زیرا [[فلسفه]] [[معجزه]] [[تأیید]] پیامبران است و از نظر [[عقل]] دلالت بر این دارد که در آنچه [[انبیاء]] به [[خدا]] نسبت می‌دهند،[[ دروغ]] راه ندارد <ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۱۳۶؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۴، ص۵۰</ref>. جالب اینجاست که حتی [[اشاعره]] ـ که منکر [[حُسن]] و قُبح [[عقلی]] هستند ـ به این دلیل استناد کرده‌اند. <ref> ر.ک: ایجی، المواقف، ج۳، ص۴۱۵؛ محمدحسین المظفر، دلائل الصدق، ج۱، ص۶۰۵</ref>. پیامبران مدعی هستند که با [[غیب]] و [[خالق]] عالم در [[ارتباط]] هستند.[[ فهم]] وجود این رابطه به صورت مستقیم برای بیشتر مردم ممکن نیست؛ زیرا طرف مقابل پیامبر قابل [[درک]] برای همه مردم نیست. بنابراین پیامبر باید کاری کند تا نشانه ارتباط او با خدا باشد؛ این نشانه باید به گونه‌ای غیر عادی و خارق‌ العاده باشد تا مؤید این [[ارتباط]] باشد. [[معجزه]] که [[نشانه ]][[پیامبری]] است از سوی [[خدا]] به [[پیامبر]]{{صل}} اعطا می‌شود. اگر پیامبر [[دروغگو]] باشد یا [[خطا]] کند، اعطای معجزه به معنای [[تأیید]] دروغگو خواهد بود و تأیید دروغگو از [[خدای حکیم]] محال خواهد بود. <ref> ر.ک: وحی و نبوت در قرآن کریم، ص۲۰۳</ref>. این دلیل، [[عصمت]] از [[دروغ]] در [[مقام ابلاغ وحی]] را تأیید می‌کند؛ اما به نظر مرحوم [[علامه طباطبایی]] این دلیل، [[عصمت از خطا]] و نیز [[سهو]] و [[اشتباه]] در [[ابلاغ]] را نیز ثابت می‌کند؛ زیرا [[تصدیق]][[ باطل]] و خلاف [[حق]] نیز [[قبیح]] است <ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۱۳۶</ref>.
الف): نخستین [[دلیل عقلی]] بر عصمت در تلقی و [[ابلاغ وحی]] مبتنی بر [[هدف از بعثت]] است
 
[[هدف از خلقت انسان]] رسیدن او به کمال است؛ [[انسان‌ها]] به طور [[فطری]] طالب [[سعادت]] و [[رسیدن به کمال]] هستند؛ یکی از مقدمات لازم برای رسیدن به این کمال، [[شناسایی]] آن و راه‌های منتهی به آن است؛ [[ابزار شناخت]][[ انسان]] ـ که منحصر در [[حس]] و [[عقل]] است ـ برای رسیدن به کمال و [[سعادت ابدی]] کافی نیست؛ زیرا به دلیل اینکه [[جهان آخرت]] از محدوده [[شناخت]] عقل و حس خارج است نمی‌توانند همه آنچه را که برای [[سعادت انسان]] لازم است، شناسایی کنند؛ عقل با توجه به [[حکمت خدا]] درمی‌یابد که راه دیگری برای [[شناخت سعادت]] [[ابدی]] باید وجود داشته باشد تا بتواند [[انسان]] را به [[هدف]] نهایی [[راهنمایی]] کند و گرنه [[نقض غرض]] خواهد بود و [[نقص]] غرض از [[خدای حکیم]] محال است؛ آن راه دیگر، [[وحی]] و [[نبوت]] است؛ در غیر این صورت [[حجت]] بر [[مردم]] تمام نمی‌شود. [[پیامبران]] که واسطه رساندن وحی به مردم هستند، باید آن را [[معصومانه]] و بدون [[تغییر]] به مردم برسانند؛ زیرا تنها راه [[شناخت]]، منحصر به این راه است و اگر این راه مطمئن نباشد و [[خطا]] در آن صورت گیرد، به هدف و غرض نهایی نخواهد رسید<ref>محقق طوسى مى‌نویسد: «و یجب فی النبی العصمه لتحصیل الوثوق فیحصل الغرض».رک: کشف المراد، ص۳۴۹ </ref>.بنابراین پیامبران در تلقی و [[ابلاغ وحی]] [[معصوم]] هستند. این دلیل علاوه بر اینکه [[پیامبر]] را از [[گناه]] معصوم می‌داند، او را از [[سهو]] و [[نسیان]] نیز معصوم می‌داند؛ زیرا احتمال سهو و نسیان نیز باعث [[بی‌اعتمادی]] و نقض غرض است. <ref>ر.ک: راهنما‌شناسی، ص۱۲۴ـ۱۲۷، قم: حوزه علمیه، چ اول، ۱۳۶۷٫</ref>.
 
ب): دومین [[دلیل عقلی]] بر [[عصمت]] در تلقی و ابلاغ وحی مبتنی بر [[معجزه پیامبران]] است
 
زیرا [[فلسفه]] [[معجزه]] [[تأیید]] پیامبران است و از نظر [[عقل]] دلالت بر این دارد که در آنچه [[انبیاء]] به [[خدا]] نسبت می‌دهند،[[ دروغ]] راه ندارد <ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۱۳۶؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۴، ص۵۰</ref>. جالب اینجاست که حتی [[اشاعره]] ـ که منکر [[حُسن]] و قُبح [[عقلی]] هستند ـ به این دلیل استناد کرده‌اند. <ref> ر.ک: ایجی، المواقف، ج۳، ص۴۱۵؛ محمدحسین المظفر، دلائل الصدق، ج۱، ص۶۰۵</ref>. پیامبران مدعی هستند که با [[غیب]] و [[خالق]] عالم در [[ارتباط]] هستند.[[ فهم]] وجود این رابطه به صورت مستقیم برای بیشتر مردم ممکن نیست؛ زیرا طرف مقابل پیامبر قابل [[درک]] برای همه مردم نیست. بنابراین پیامبر باید کاری کند تا نشانه ارتباط او با خدا باشد؛ این نشانه باید به گونه‌ای غیر عادی و خارق‌ العاده باشد تا مؤید این [[ارتباط]] باشد. [[معجزه]] که [[نشانه ]][[پیامبری]] است از سوی [[خدا]] به [[پیامبر]]{{صل}} اعطا می‌شود. اگر پیامبر [[دروغگو]] باشد یا [[خطا]] کند، اعطای معجزه به معنای [[تأیید]] دروغگو خواهد بود و تأیید دروغگو از [[خدای حکیم]] محال خواهد بود. <ref> ر.ک: وحی و نبوت در قرآن کریم، ص۲۰۳</ref>. این دلیل، [[عصمت]] از [[دروغ]] در [[مقام ابلاغ وحی]] را تأیید می‌کند؛ اما به نظر مرحوم [[علامه طباطبایی]] این دلیل، [[عصمت از خطا]] و نیز [[سهو]] و [[اشتباه]] در [[ابلاغ]] را نیز ثابت می‌کند؛ زیرا [[تصدیق]][[ باطل]] و خلاف [[حق]] نیز [[قبیح]] است <ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۱۳۶</ref>.
 
===== [[عصمت در تفسیر]] و [[تبیین وحی]] =====
===== [[عصمت در تفسیر]] و [[تبیین وحی]] =====
===== [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و [[فراموشی]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] =====  
===== [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و [[فراموشی]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] =====  
۱۱٬۱۴۹

ویرایش