خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۷
، ۹ نوامبر ۲۰۲۲←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
=== برهان هفتم: نظم === | === برهان هفتم: نظم === | ||
{{اصلی|برهان نظم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی}} | {{اصلی|برهان نظم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی}} | ||
==[[ضرورت]] [[خداشناسی]]== | |||
[[شناسایی]] مبدأ عالم یکی از دغدغههای [[بشریت]] در طول [[تاریخ]] بوده است و بخش عمدهای از [[منابع دینی]] به [[شناخت]] و توصیف مبدأ هستی پرداختهاند. اهمیت و ضرورت خداشناسی از جهت آثاری است که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] دارد، به گونهای که [[زندگی]] یک انسان خداباور و [[موحد]] با [[حیات]] یک انسان ملحد و یا [[مشرک]] تفاوت بنیادین دارند. «[[اعتقاد]] انسان به [[خدا]] و تصویری که از اوصاف و [[افعال خداوند]] دارد، تأثیر شگرفی در [[انگیزه]]، [[نیت]]، [[اخلاق]] و [[رفتار انسان]] میتواند داشته باشد»<ref>سبحانی، الهیات، ج۱، ص۲۴؛ سعیدی مهر، کلام اسلامی، ج۱، ص۲۵.</ref>. | |||
[[مقام معظم رهبری]]، [[باور]] به [[خداوند]] یگانه را خلاصه همه آرمانهای بشری دانسته و معتقدند که [[پیامبران]] با [[شعار]] [[توحید]] همه مقصود خود را بیان میکردند و هیچ مفهومی به اندازه مفهوم توحید در سرتاسر تاریخ موجب [[رهایی]] انسان و مبشر [[نجات]] خلقهای ستمدیده نبوده است، از این جهت ایشان ناشناخته ماندن توحید و یا [[تحریف]] معنا و محتوای آن و نیز اکتفا کردن به یک برداشت سطحی و صرفاً [[ذهنی]] از آن را امری تأسفآور، بلکه فاجعهای برای همه پیامآوران رهاسازی انسان میدانند<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۳-۴.</ref>. | |||
ایشان، [[آگاهی]] کامل از توحید را نه فقط برای کسانی که به [[جهانبینی توحیدی]] باور دارند، لازم و بایسته میدانند، بلکه معتقدند شناخت توحید برای همه افرادی که در پی آرمانهای [[انسانی]] هستند، امری ضروری و حیاتی است<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۴.</ref>. | |||
ایشان، توقف در [[شناخت خدا]] و [[علم توحید]] را یک نوع [[عقبماندگی]] و [[ناتوانی]] [[معنوی]] میدانند که از منظر [[اولیاء]] خداوند [[استغفار]] لازم دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، در سال ۱۳۷۵.</ref>.<ref>[[مهدی رودبندی زاده|رودبندی زاده، مهدی]]، [[خداشناسی توحیدی - رودبندی (مقاله)|مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۱۳.</ref> | |||
==امکان خداشناسی== | |||
«گروهی در میان [[دانشمندان اسلامی]] بودهاند که امکان [[شناخت عقلی]] و [[قلبی]] خداوند را [[انکار]] کردهاند و ساختار [[ذهن]] انسان را به دلیل انس با مفاهیم [[حسی]] و محدود، [[ناتوان]] از [[شناخت خداوند]] دانسته و تنها راه [[شناخت خدا]] را نقل و [[حدیث]] دانستهاند. در مقابل، [[جمهور]] [[متکلمان]]، [[حکیمان]] و [[عارفان]] [[جهان اسلام]]، همواره بر امکان [[شناخت خداوند]] تأکید نمودهاند. هرچند که [[حکما]] و متکلمان بر طریق [[عقل]] و عرفا بر طریق [[شهود]] نظر داشتهاند»<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۶، ص۸۷۸.</ref>. در بین متفکران، در [[میزان]] [[توانایی]] [[انسان]] در شناخت خداوند، [[اختلاف]] نظر وجود داشته است. هر چند [[شناخت]] [[ذات خداوند]] را به دلیل نامحدود بودن ذات و محدودیت [[قوه]] [[فکر]] و [[اندیشه]] انسان، ناممکن دانستهاند و در کلماتی از [[ائمه معصومین]]{{عم}} اشاراتی به عدم توانایی عقل در شناخت [[ذات حق تعالی]] شده است<ref>امیرالمؤمنین{{ع}} در خطبه اول نهج البلاغه میفرماید: {{متن حدیث|الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ}}؛ همتها هر اندازه دور پروازی کنند او را نمییابند و زیرکیها هر اندازه در ژرفای دریای اندیشه فرو روند به او نائل نمیگردند. و نیز در خطبه ۸۷ میفرماید: {{متن حدیث|وَ إِنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَمْ تَتَنَاهَ فِي الْعُقُولِ فَتَكُونَ فِي مَهَبِّ فِكْرِهَا مُكَيَّفاً وَ لَا فِي رَوِيَّاتِ خَوَاطِرِهَا فَتَكُونَ مَحْدُوداً مُصَرَّفاً}}؛ همانا تو آن خدایی هستی که در عقلها نمیگنجی تا در معرض وزش اندیشهها نقش پذیر کیفیات بشوی، و نه تحت کنترل فکر در میآیی تا محدود و قابل تغییر باشی. (ر.ک: مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۶، ص۱۰۰۶ به بعد؛ عبدالله جوادی آملی، توحید در قرآن، ص۳۴؛ نیز ر.ک: محمد سعیدی مهر، کلام اسلامی، ج۱، ص۲۷).</ref>. | |||
[[حضرت]] [[آیتالله خامنهای]]، باب [[علم توحید]] و [[خداشناسی]] را بابی بیانتها دانستهاند که بن بست و پایانی ندارد. ایشان معتقدند که «[[معرفت]] بیشتر نسبت به [[خداوند متعال]] و [[صفات کمالیه]] [[حضرت حق]]، راهی است که همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] در این مسیر مشغول [[پیشرفت]] و [[تکامل]] بودهاند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران. در سال ۱۳۷۵.</ref>. | |||
ایشان معتقدند که [[تفکر]] در ذات [[پروردگار]] صحیح نبوده و ذات پروردگار قابل شناخت نیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، گفت و شنود صمیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی با گروهی از جوانان و نوجوانان، در سال ۱۳۷۶.</ref>.<ref>[[مهدی رودبندی زاده|رودبندی زاده، مهدی]]، [[خداشناسی توحیدی - رودبندی (مقاله)|مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۱۴.</ref> | |||
==راههای [[خداشناسی]]== | |||
[[اهل معرفت]] [[راههای شناخت خدا]] را به عدد انفاس خلایق و حتی بیشتر از آن دانستهاند و معتقدند که هر [[انسانی]] برای [[شناخت خدا]] راهی مخصوص به خود دارد و [[خداوند]] را به گونهای مخصوص به خود مییابد و میشناسد. اما میتوان [[راههای شناخت خدا]] را با توجه به جنبه مشترک آنها به دو راه کلی تقسیم نمود: راه [[عقل]] و [[استدلال]] و راه [[دل]] و [[شهود]]. در راه [[عقلی]]، [[انسان]] با بهرهگیری از مقدمات و [[اصول عقلی]]، برای [[اثبات وجود خدا]] و صفات و [[افعال]] او ادلهای را طراحی میکند. این راه خود به راه عقلی محض و راه [[تجربی]] تقسیم میشود. در طریق [[شهودی]]، انسان از طریق [[تهذیب نفس]] و [[تصفیه باطن]]، خدای خویش را با چشم دل [[مشاهده]] کرده و [[صفات جمال و جلال]] او را مییابد. «مایههای راه شهودی در همه [[انسانها]] به واسطه [[فطرت خداشناسی]] وجود دارد، هرچند رسیدن به مراتب عالی آن احتیاج به [[تزکیه نفس]] از [[آلودگی]] و [[سیر و سلوک]] [[نفسانی]] دارد»<ref>سبحانی، جعفر، الهیات، ج۱، ص۹۰-۹۵؛ محمد سعیدی مهر، کلام اسلامی، ج۱، ص۲۹-۳۰.</ref>. | |||
[[مقام معظم رهبری]] [[گرایش]] به [[خدای متعال]] و مرکز واحد متعالی را امری [[فطری]] میداند، بنابراین از منظر ایشان [[توحید]] امری است که در درون [[فطرت]] همه انسانها ریشه دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام در روز عید سعید فطر، در سال ۱۳۸۶.</ref>. | |||
ایشان معتقدند [[معرفت به خداوند]] یا [[معرفتی]] است که از طریق [[احساس]] و [[عاطفه]] حاصل شده و یا معرفتی است که از طریق [[برهان]] و استدلال به دست میآید. از منظر ایشان [[معرفت]] [[ایمانی]] بر معرفت استدلالی مقدم است و [[اولویت]] دارد؛ چراکه معرفت ایمانی سبب حرکت و [[نجات]] انسان میشود. ایشان معرفت و [[اعتقادی]] را که از [[ایمان]] و [[محبت]] و [[شور]] و [[عشق]] حاصل شده است، نسبت به معرفت استدلالی مفیدتر و کاراتر میدانند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار گروهی از جوانان و نوجوانان در سال ۱۳۷۶.</ref>. البته ایشان معتقدند که «در خلال هر احساسی که صادق باشد، یک [[برهان]] و [[استدلال]] [[فلسفی]] قرار دارد و آن [[احساس]] درست خالی از [[منطق]] نیست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع روحانیون استان «کهکیلویه و بویراحمد» در آستانه ماه محرم در سال ۱۳۷۳.</ref>. | |||
ایشان برای مبدأ [[معرفت]] [[ایمانی]] به بیان [[پدر]] و [[مادر]] و یا [[انسان]] بزرگ دیگر و یا حادثهای که آن [[ایمان]] [[ناب]] را به انسان میدهد، اشاره میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروهی از جوانان و نوجوانان در سال ۱۳۷۶.</ref>. | |||
ایشان معتقدند «[[پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[اثبات وجود خدا]] و [[یگانگی]] او استدلالهایی مانند [[برهان نظم]] و [[برهان خلف]] و برهان علت اولی را بیان نکردند؛ بلکه با بیان پرجاذبه خود ایمان را در [[دل]] [[مردم]] قرار دادند و از راه تحریک احساس و [[عاطفه]]، مردم را به سوی [[خداوند]] [[دعوت]] مینمودند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروهی از جوانان و نوجوانان در سال ۱۳۷۶.</ref>. پیامبر اسلام{{صل}} برای دعوت کردن مردم به سوی [[خدا]]، آنها را به [[ظلم]] و [[اختلاف طبقاتی]] موجود در [[جامعه]] و فشاری که «انداد [[الله]]» از جنس [[بشر]] بر مردم وارد میکنند، توجه میدهد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع روحانیون استان «کهکیلویه و بویراحمد» در آستانه ماه محرم در سال ۱۳۷۳.</ref>. | |||
با این وجود ایشان معرفت استدلالی را برای دفع وسوسهها و [[شبهات]] لازم دانسته و معتقدند که «معرفت استدلالی همچون ستون و تکیهگاهی است که سبب [[ثبات]] و [[استواری]] انسان در مقابل شبهات و وسوسهها میشود»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروهی از جوانان و نوجوانان در سال ۱۳۷۶.</ref>.<ref>[[مهدی رودبندی زاده|رودبندی زاده، مهدی]]، [[خداشناسی توحیدی - رودبندی (مقاله)|مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۱۵.</ref> | |||
==جایگاه [[خداشناسی]] در منظومه [[فکری]] [[مقام معظم رهبری]]== | |||
[[حضرت]] [[آیتالله خامنهای]]، [[توحید]] را مایه اصلی [[دین]] و سنگ زاویهای میدانند که همه پایههای دین بر آن قرار گرفته است<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۱۹.</ref>. ایشان کلمه توحید و [[توحید]] کلمه را دو پایه اساسی [[اسلام]] میدانند که توحید کلمه به کلمه توحید بر میگردد. ایشان توحید را نه یک امر [[ذهنی]] بلکه یک امر [[واقعی]] و یک [[نظام]] و دستورالعمل [[زندگی]] میدانند و [[اعتقاد به توحید]] را سازنده زندگی [[انسان]] در این عالم میدانند، به گونهای که هرچه انسان به سوی توحید و [[عبودیت]] [[خداوند]] برود، [[شر]] [[طواغیت]] و اندادالله از سر او برداشته میشود. ایشان همه [[سختیها]] و بلایایی که امروزه بر [[مسلمانان]] وارد میشود را بر اثر گم کردن سررشته زندگی در زیر سایه توحید میدانند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۷.</ref>. توحید، [[حکومت الهی]]، [[لزوم]] عبودیت انسان در مقابل [[خدا]] و لزوم [[تسلیم]] او در مقابل [[احکام خدا]] را پایههای اصلی [[معارف اسلامی]] ذکر میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در آغاز هفتمین گردهمایی ائمه جمعه سراسر کشور در سال ۱۳۷۰.</ref>؛ لذا هنگامی که شخصی در صحنه [[جهاد]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره توحید سؤال میکند و مورد [[اعتراض]] برخی مسلمانان قرار میگیرد، امیرالمؤمنین{{ع}} میفرماید ما برای همین مطلب [[جنگ]] میکنیم. جنگ و [[سیاست]] و همه خطوط اصلی در [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر مبنای توحید است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد امیرالمؤمنین علی{{ع}} در سال ۱۳۸۱.</ref>. ایشان توحید را سخن اول و آخر اسلام میدانند<ref>روح توحید نفی عبودیت غیر خدا، ص۳.</ref>. | |||
ایشان توحید را مبنای [[فکری]] و [[اعتقادی]] و [[اجتماعی]] و عملی مسلمانان دانسته<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از دانشگاهیان و طلاب حوزههای علمیه در سال۱۳۶۸.</ref>، مسائلی مانند صفات [[حق تعالی]]، تعداد و معنی و نسبت آن با ذات [[حق]]، مسأله [[نبوت]] و [[فروع]] آن، مسأله [[عدل]] و نیز مسأله [[امامت]] و مسائل مربوط به [[تکلیف]] و [[قیامت]] و غیر آن را مبتنی بر اصل توحید میدانند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام به کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، سال ۱۳۷۲.</ref>. | |||
ایشان، توحید را مبنای [[نظام اسلامی]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در با دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۹.</ref> و به عنوان ستون فقرات و رکن اساسی [[شعار]] [[اسلامی]] و [[پیام]] [[انقلاب اسلامی]] معرفی میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان در سال ۱۳۸۲.</ref>. [[حضرت]] [[آیتالله خامنهای]]، راه [[ترقی]] در میدانهای [[علم]]، [[پیشرفت مادی]]، [[تسلط]] بر [[سرنوشت]] خود، [[رهایی]] از [[سلطه بیگانگان]] و [[سعادت]] درونی و بیرونی را در کلمه [[توحید]] و توحید کلمه معرفی میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام به مناسبت عید سعید فطر در سال ۱۳۸۲.</ref>. | |||
[[مقام معظم رهبری]] [[دعوت به توحید]] و منع از [[شرک]] را از تفضلات [[خدای متعال]] نسبت به [[انسان]] میداند که انسان را از [[عبودیت]] غیر خودش منع کرده است، از این جهت لازم است که انسان قدر این [[تکریم]] و [[تفضل]] را بداند و [[نیت]] و عمل خود را به شرک [[آلوده]] نکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان در سال ۱۳۶۸.</ref>.<ref>[[مهدی رودبندی زاده|رودبندی زاده، مهدی]]، [[خداشناسی توحیدی - رودبندی (مقاله)|مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۱۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |