پرش به محتوا

بحث:امام حسین علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵: خط ۵:
*هیچ‌گاه خود را به [[حفظ]] ظاهری [[مقید]] نمی‌دید، از [[عقاید]] [[متین]] و مستحکمی برخوردار نبود و از [[تظاهر]] به [[فساد]] [[اخلاق]]، شرب خمر و [[انحراف]] [[عقیدتی]] ابایی نداشت و بسیاری از [[مسلمانان]] از وضع [[یزید]] [[آگاه]] بودند؛ به این سبب، درگیری و [[مبارزه]] با [[یزید]] (بر خلاف [[مبارزه]] با [[معاویه]]) کار دشوار و پیچیده‌ای نبود. [[تکلیف]] هر [[مسلمانی]] هم در برابر چنین حاکمی روشن است. [[امام حسین]]{{ع}} در مسیر [[کربلا]] سخن جدّش [[پیامبر]]{{صل}} را به این مضمون [[نقل]] نمود که هر کس [[سلطان]] جابری را ببیند که [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] و [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و بر [[بندگان خدا]] [[ستم]] کند و او با سخن و عمل در مقابل [[سلطان]] مذکور نایستد، بر [[خدا]] است که آن شخص را در [[دوزخ]]، در [[جایگاه]] همان [[سلطان]] وارد کند. [[امام حسین]] می‌فرمود: اگر [[امّت]] به شخصی همچون [[یزید]] [[مبتلا]] شود، فاتحه [[اسلام]] را باید خواند. در چنین شرایطی [[یزید]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت که یا از [[امام حسین]] [[بیعت]] بگیرد یا سر [[حضرت]] را برایش بفرستد. [[امام]] از همان ابتدا دست به [[شمشیر]] برد و با عدّه‌ای مسلّح به منزل [[حاکم]] رفت و [[عاقبت]] برای خودداری از [[بیعت]] به [[مکّه]] عزیمت فرمود و در [[مکّه]] [[حضرت]] فرمود توجّه [[مسلمانان]] در سر تا سر [[جهان اسلام]] قرار گرفت.
*هیچ‌گاه خود را به [[حفظ]] ظاهری [[مقید]] نمی‌دید، از [[عقاید]] [[متین]] و مستحکمی برخوردار نبود و از [[تظاهر]] به [[فساد]] [[اخلاق]]، شرب خمر و [[انحراف]] [[عقیدتی]] ابایی نداشت و بسیاری از [[مسلمانان]] از وضع [[یزید]] [[آگاه]] بودند؛ به این سبب، درگیری و [[مبارزه]] با [[یزید]] (بر خلاف [[مبارزه]] با [[معاویه]]) کار دشوار و پیچیده‌ای نبود. [[تکلیف]] هر [[مسلمانی]] هم در برابر چنین حاکمی روشن است. [[امام حسین]]{{ع}} در مسیر [[کربلا]] سخن جدّش [[پیامبر]]{{صل}} را به این مضمون [[نقل]] نمود که هر کس [[سلطان]] جابری را ببیند که [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] و [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و بر [[بندگان خدا]] [[ستم]] کند و او با سخن و عمل در مقابل [[سلطان]] مذکور نایستد، بر [[خدا]] است که آن شخص را در [[دوزخ]]، در [[جایگاه]] همان [[سلطان]] وارد کند. [[امام حسین]] می‌فرمود: اگر [[امّت]] به شخصی همچون [[یزید]] [[مبتلا]] شود، فاتحه [[اسلام]] را باید خواند. در چنین شرایطی [[یزید]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت که یا از [[امام حسین]] [[بیعت]] بگیرد یا سر [[حضرت]] را برایش بفرستد. [[امام]] از همان ابتدا دست به [[شمشیر]] برد و با عدّه‌ای مسلّح به منزل [[حاکم]] رفت و [[عاقبت]] برای خودداری از [[بیعت]] به [[مکّه]] عزیمت فرمود و در [[مکّه]] [[حضرت]] فرمود توجّه [[مسلمانان]] در سر تا سر [[جهان اسلام]] قرار گرفت.
*شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] [[حضرت]] می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد که او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]]{{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره در آورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند. [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]]{{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۶-۱۳۷.</ref>.
*شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] [[حضرت]] می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد که او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]]{{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره در آورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند. [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]]{{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۶-۱۳۷.</ref>.
==تبارشناسی==
[[امام حسین]]{{ع}} فرزند [[امام علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و [[مادر]] گرامی‌شان [[حضرت فاطمه]]{{س}} [[سرور زنان عالم]] و [[دختر رسول خدا]]{{صل}} و [[جده]] مادری‌شان [[حضرت خدیجه]] کبری است. امام حسین{{ع}} دومین نوه [[پیامبر]]{{صل}} است که بر اساس [[دلایل قرآنی]] و [[سخنان پیامبر]]{{صل}} فرزند آن [[حضرت]] به شمار می‌آید.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۳۰.</ref>
==نام، [[کنیه]] و [[القاب]]==
#نام: [[رسول خدا]]{{صل}} به دلیل علاقه به [[فرزندان فاطمه]]{{س}}، نام حسین را [[انتخاب]] کرد<ref>صدوق، امالی، ص۱۹۷؛ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۳۷؛ طوسی، امالی، ص۳۶۷ و در منابع اهل سنت: خرگوشی، شرف النبی، ص۲۶۵.</ref>. بر پایه [[روایت]] مشهور دیگری که در [[منابع شیعه]]<ref>کلینی، کافی، ج۶، ص۲.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۲۳۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۲.</ref> به آن اشاره شده، رسول خدا{{صل}} بر اساس [[دستور خداوند]]، نام پسران [[امام علی]]{{ع}} را هم‌نام پسران [[هارون]] ([[شبر]]، [[شبیر]] و مشبر) به ترتیب «حسن، حسین و مُحَسَّن» نام نهاد. این گزارش در برخی [[منابع اهل سنت]] افزوده‌ای دارد که صحیح نیست. در این منابع، به نقل از امام علی{{ع}} آمده است که: «من به نام [[حرب]] علاقه داشتم و می‌خواستم نام یکی از پسرانم را حرب بگذارم؛ اما هر بار رسول خدا{{صل}} با آن [[مخالفت]] کرد و نام پسرانم را هم‌نام پسران هارون قرار داد»<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۹۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۷۱.</ref>. چنین [[رفتاری]] از امام علی{{ع}} و [[سبقت]] ایشان بر پیامبر برای [[نام‌گذاری فرزندان]] و حتی مخالفت چندین باره، می‌تواند بیانگر رد پای [[تاریخ‌نگاری]] [[عثمانی]] در ارائه شخصیتی ستیزه‌جو از امام علی{{ع}} باشد. این در حالی است که امام علی{{ع}} بعدها با اینکه دارای [[فرزندان]] بسیاری شد، هیچ‌گاه از نام حرب برای نام‌گذاری آنان استفاده نکرد!
# کنیه و القاب: [[کنیه امام حسین]] «[[ابوعبدالله]]» است. برخی منابع از کنیه «[[ابوعلی]]» نیز یاد کرده‌اند<ref>خصیبی، الهدایة الکبری، ص۲۰۱؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۳۲.</ref> که به احتمال بر اساس نام فرزندان ایشان باشد. منابع، القاب متعددی (تا حدود هفتاد القب)<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۳۲.</ref> برای [[امام حسین]]{{ع}} ذکر کرده‌اند که معروف‌ترین آنها عبارت است از: «[[سید]] [[شباب]] [[اهل]] الجنة»، «سِبط»، «[[مظلوم]]»<ref>طبری، تاریخ، ج۵، ص۵۷۲.</ref>، «[[شهید]]»، «[[سید الشهداء]]»، «المقتول بالطَّف»، «الامام الثالث»، «المقتول بکربلاء». [[القاب]] غیر مشهور ایشان مانند «الطیب [[الوفی]]» توصیف‌های مدح‌آمیزی است که بعدها به کار رفته است و با شنیدن آنها، [[نام امام حسین]]{{ع}} به یاد نمی‌آید.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۳۰.</ref>
==[[همسران]]==
امام حسین{{ع}} در طول [[زندگی]] خویش، دست‌کم پنج [[همسر]] [[اختیار]] کرد که عبارت‌اند از:
'''اول، [[لیلی]]''': دختر [[ابومرة بن عروه ثقفی]]: وی [[مادر]] [[علی اکبر]]، بزرگ‌ترین پسر امام حسین{{ع}} و به احتمال، اولین همسر ایشان است. [[پدر]] وی [[ابومره]] در شمار صحابه‌ای بود که در دوره [[رسول خدا]]{{صل}} به [[دنیا]] آمد<ref>ابن حجر، الاصابة، ج۷، ص۳۰۶؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۵، ص۲۹۵.</ref>. اما جدش، [[عروة بن مسعود]] از بزرگان [[صحابه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۵۵.</ref> بود. او در ابتدا به عنوان [[نماینده]] [[مشرکان]] در [[صلح حدیبیه]] با رسول خدا{{صل}} [[مذاکره]] کرد<ref>واقدی، مغازی، ج۱، ص۵۹۴؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۲۶.</ref> و سپس [[اسلام]] آورد و در راه [[تبلیغ دین]] در میان مشرکان [[شهر طائف]] به [[شهادت]] رسید<ref>ابن هشام، سیره، ج۴، ص۹۶۴.</ref>. نام مادر لیلی، [[میمونه]] [[دختر ابوسفیان]] [[اموی]] است و بر این اساس، لیلی، نواده دختری [[ابوسفیان]] و دخترعمه [[یزید بن معاویه]] است. لیلی به احتمال، پیش از [[واقعه کربلا]] از دنیا رفته باشد؛ زیرا منابع معتبر، از او در حوادث [[کربلا]] یاد نکرده‌اند.
'''دوم، [[شهربانو]]''': در اینکه امام حسین با دختری از [[اسیران]] [[ایرانی]] [[ازدواج]] کرده و [[امام سجاد]]{{ع}} ثمره این ازدواج است، نمی‌توان تردیدی داشت؛ اما درباره نام آن [[زن]] و نیز جایگاه [[خانوادگی]] وی پیش از ازدواج، در منابع [[اختلاف]] بسیاری دیده می‌شود که امکان نظر دادن دقیق و [[قطعی]] را با [[دشواری]] رو به رو کرده است.
'''سوم، [[رَباب]]''': او مادر سُکَینه و عبدالله ([[علی اصغر]]) است. مشهور است که پدر وی، اِمرؤ القیس کَلبی، از [[مسیحیان]] [[شام]]، در دوره [[عمر بن خطاب]] [[مسلمان]] شد و به درخواست [[امام علی]]{{ع}} سه دخترش را به [[عقد]] خود و [[حسنین]]{{عم}} در آورد و بدین گونه [[رباب همسر امام حسین]]{{ع}} شد<ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ص۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۱۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۵۵.</ref>؛ اما با توجه به اینکه [[فرزندان]] وی در اواخر [[عمر]] [[امام حسین]]{{ع}} به [[دنیا]] آمده‌اند، احتمال [[ازدواج]] آنان در دوره [[عمر بن خطاب]] بعید است. [[رباب]] در [[واقعه عاشورا]] حضور داشت و [[شاهد]] [[شهادت]] فرزند خردسال، یا شیرخوارش عبدالله ([[علی اصغر]]) بود. او پس از امام حسین{{ع}}، یکسال زنده ماند و بر اثر شدت [[اندوه]] [[شهادت امام حسین]]{{ع}} از دنیا رفت<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۶، ص۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸.</ref>.
'''چهارم، اُم [[اسحاق]]''': وی دختر [[طلحة بن عبیدالله]] ([[صحابه]] مشهور و از سردمداران [[جنگ جمل]]) و [[مادر]] [[فاطمه بنت الحسین]] است. وی در ابتدا [[همسر امام حسن]]{{ع}} بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۲۲۶.</ref> و پس از شهادت آن [[امام]]{{ع}} و بنا بر [[وصیت]] ایشان، با امام حسین{{ع}} ازدواج کرد و [[فاطمه]] تنها فرزند وی از امام حسین{{ع}} است. اُم اسحاق پس از شهادت امام حسین{{ع}} با [[عبدالله بن محمد بن عبدالرحمان بن ابی بکر]] ازدواج کرد<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۴۴۲.</ref> که حاصل آن دختری به نام [[امینه]] است. گزارشی از حضور وی در [[کربلا]] در دست نیست و احتمال دارد با امام حسین{{ع}} به کربلا نیامده باشد.
'''پنجم، اُم جعفر، مادر [[جعفر بن حسین]]''': نامش را [[سلافه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۳۷۰.</ref> از تیره بنو بلی<ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ص۵۹.</ref>، از [[قبیله]] [[قُضاعه]] گفته‌اند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۳۱.</ref>. از حضور وی نیز در کربلا گزارشی در دست نیست.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۳۱.</ref>
==فرزندان==
در تعداد [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} [[اختلاف]] است؛ بنابر مشهور، تعداد آنان شش نفر شامل چهار پسر و دو دختر بوده است.
'''[[علی اکبر]]''': مادرش [[لیلی]] دختر [[ابومرة بن عروه ثقفی]] است. بیشتر [[منابع تاریخی]] وی را بزرگ‌ترین فرزند امام حسین{{ع}} دانسته و او [[علی اکبر]] خوانده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۴۷۷؛ مصعب زبیری، نسب قریش، ص۵۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۱.</ref>. گروه اندکی نیز [[امام سجاد]]{{ع}} را علی اکبر معرفی کرده‌اند<ref>کوفی، الاستغاثه، ج۱، ص۷۱؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۵؛ طوسی، رجال، ص۱۰۲.</ref> که با [[واقعیات]] [[تاریخی]] تناسب نداشته و رد شده است<ref>عمری، المجدی فی انساب الطالبین، ص۹۱؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۵؛ تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۷، ص۴۱۹.</ref>. [[لیلی]] نواده دختری [[ابوسفیان]] و دختر عمه [[یزید بن معاویه]] بود. از این رو در [[عاشورا]] به علی اکبر [[امان]] داده شد که [[شجاعانه]] نپذیرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۴۷۰.</ref> و به عنوان اولین نفر از [[بنی هاشم]] به [[شهادت]] رسید.
'''علی (امام سجاد{{ع}})''': نام ایشان نیز همانند [[برادر]] بزرگشان علی است و در منابع کهن ایشان را با وصف [[علی اصغر]] یاد کرده‌اند<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۲۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۶۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۷.</ref>. البته در منابع متأخر با توجه به معروف شدن عبدالله، دیگر فرزند [[امام حسین]]{{ع}} به نام علی اصغر، امام سجاد{{ع}} با عنوان [[علی اوسط]] یاد می‌شود<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۳۲.</ref>. همان‌گونه که پیشتر اشاره شده [[مادر]] ایشان اسیری [[ایرانی]] تبار است.
'''عبدالله (علی اصغر)''': در منابع [[اتفاق نظر]] وجود دارد که در عاشورا [[کودکی]] از پسران امام حسین{{ع}} با [[تیر حرمله]] به شهادت رسید و مادرش [[رَباب]] است، اما در نام، سن و چگونگی شهادت او [[اختلاف]] است. عموم منابع کهن نام وی را عبدالله دانسته‌اند<ref>رسان، تسمیة من قتل مع الحسین، ص۱۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسة، ج۱، ص۴۷۶؛ خلیفة ابن خیاط، تاریخ، ص۱۷۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۴۹۱.</ref>، اما برخی منابع که از لحاظ اعتبار و [[قدمت]] هم‌پایه منابع دیگر نیستند<ref>ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵؛ طبری، دلائل الامامه، ص۱۸۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۷.</ref>، نام وی را علی گفته‌اند و در میان [[مردم]] به «علی اصغر» معروف شده است. سن این [[کودک]] هنگام [[شهادت]] در منابع به طور دقیق نیامده است و بیشتر با تعابیری مانند طفل<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۲.</ref> و رضیع<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۰۳؛ سید ابن طاووس، الاقبال، ج۳، ص۷۴.</ref> (شیر خواره) از وی یاد شده است.
'''جعفر''': [[مادر]] وی [[سلافه]] با [[کنیه]] اُم جعفر از [[قبیله قضاعه]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۳۷۰.</ref>. مشهور این است که وی در دوره [[زندگانی امام حسین]]{{ع}} از [[دنیا]] رفت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۵.</ref>، با این حال، در برخی منابع از شهادت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۵۹.</ref> وی در [[واقعه کربلا]] یاد شده است.
'''[[فاطمه]]''': مادر وی اُم [[اسحاق]] دختر [[طلحه]] است. همان‌گونه که اشاره شد، [[امام حسین]]{{ع}} بعد از [[شهادت امام حسن]]{{ع}} بنا بر [[وصیت]] ایشان با اُم اسحاق [[ازدواج]] کرد که با توجه به شهادت امام حسن{{ع}} در حدود [[سال ۴۹ق]]، و نیز این نکته که فاطمه در [[زمان]] [[حیات]] امام حسین{{ع}} به سن ازدواج رسیده بود، می‌توان [[تولد]] وی را در حدود [[سال ۵۰ق]]، دانست. فاطمه در واقعه کربلا حضور داشت و بعد از آن در شمار [[اسرا]] به [[کوفه]] و [[شام]] رفت. وی در زمان زندگانی امام حسین{{ع}} با پسرعمویش [[حسن بن حسن]]، معروف به [[حسن مثنی]]، ازدواج کرد. فاطمه در حدود [[سال ۱۱۷ق]]<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۵۱.</ref> از دنیا رفت.
'''سُکَیْنَه''': نام وی [[آمنه]]، [[سکینه]] [[لقب]] وی و مادرش [[رباب]] و [[خواهر]] تنی عبدالله ([[علی اصغر]]) است. [[سال]] تولد وی به طور دقیق معلوم نیست؛ اما با توجه به ازدواج وی در زمان حیات امام حسین{{ع}} می‌توان تولد وی را پیش از سال ۵۰ق دانست. وی نیز همانند خواهرش، فاطمه در حدود سال ۱۱۷ق، از دنیا رفت.
برخی منابع از دختر دیگری به نام [[رقیه]] برای امام حسین{{ع}} یاد کرده‌اند. کتاب کامل [[بهایی]] تألیف [[عمادالدین طبری]] در سال ۶۷۵ق، از قدیمی‌ترین منابعی است که از وی بدون ذکر نام و با عنوان دختر چهارساله یاد کرده<ref>طبری، عمادالدین، کامل بهائی، ص۵۲۳.</ref> و در برخی منابع بعدی نیز از آن دختر بدون آوردن نام یاد شده است. منابع [[قرن سیزدهم]]، ابتدا نام [[زبیده]] و در نهایت نام [[رقیه]] را برای وی بیان کرده‌اند<ref>ر.ک: ری‌شهری و همکاران، دانشنامه امام حسین{{ع}}، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۹.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۳۳.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
{{پایان منابع}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۳٬۶۹۳

ویرایش