پرش به محتوا

رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]]
| موضوع اصلی = [[علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم]]
| موضوع فرعی = رابطه [[علم معصوم]]{{ع}} با [[بداء]] الهی چیست؟
| تصویر = 7626626252.jpg
| تصویر = 7626626252.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| نمایه وابسته = [[اقسام علم معصوم (نمایه)|اقسام علم معصوم]]
| نمایه وابسته = [[اقسام علم معصوم (نمایه)|اقسام علم معصوم]]
| مدخل اصلی = [[علم معصوم]]
| مدخل اصلی = [[علم معصوم]]
| موضوعات وابسته =  
| موضوعات وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهندگان =[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان]]؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]
| پاسخ‌دهندگان =[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان]]؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]
}}
}}
'''رابطه [[علم معصوم]]{{ع}} با [[بداء]] الهی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود.
'''رابطه [[علم معصوم]] {{ع}} با [[بداء]] الهی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود.


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
خط ۱۶: خط ۱۳:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' در بیاناتی با موضوع ''«[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: و اما منظور از "عالم الغیب" این است که خداوند عزوجل عالم به مسائلی است که از آفریده‌های او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل قضا و قدر در رابطه با اشیاء در علم خود و قبل از خلق آنها، و قبل از آنی که آنها را به فرشتگان خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و اراده آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمی‌کند، و اما علمی که خداوند متعال آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری می‌سازد، همان علمی است که به [[رسول اکرم]]{{صل}} رسید و سپس نزد ما رسیده است.<ref>«وَ أَمَّا قَوْلُهُ عالِمُ الْغَیْبِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ عَنْ خَلْقِهِ فِیمَا یَقْدِرُ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ یَقْضِیهِ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ یُفْضِیَهُ إِلَی الْمَلَائِکَهِ فَذَلِکَ یَا حُمْرَانُ عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ إِلَیْهِ فِیهِ الْمَشِیئَهُ فَیَقْضِیهِ إِذَا أَرَادَ وَ یَبْدُو لَهُ فِیهِ فَلَا یُمْضِیه ‏فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِی یُقَدِّرُهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَقْضِیهِ وَ یُمْضِیهِ فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِی انْتَهَی إِلَی رَسُولِ اللهِ ص ثُمَّ إِلَیْنَا»؛الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص۲۵۷.</ref>. علمی هست که در آن نسبت به اراده و مشیّت خدا [[بداء]] و تغییر راه پیدا می‌کند، این علم موقوف است ولی آن علمی که اراده خدا در آن حتمی و غیر قابل تغییر است. علم مقدر و ممضی نام دارد که این علم به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} داده شده است. در مورد بعضی از [[انبیا]] نقل شده که خبر می‌دادند که فلانی دو روز دیگر فوت می‌کند اما اتفاق نمی‌افتاد و مردم می‌گفتند شما چه نبی‌ای هستی که این حرف را زدی ولی اتفاق نیفتاد؟ [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«لَوْ لَا آیَهٌ فِی کِتَابِ اللهِ لَأَخْبَرْتُکُمْ بِمَا کَانَ وَ بِمَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَه»}}<ref>«آیه‌ای در قرآن هست که اگر آن آیه نبود ما تمام آنچه را تا روز قیامت واقع می‌شود به شما خبر می‌دادیم»؛ [[شیخ صدوق]]، التوحید، ص۳۰۵.</ref> این همان علم موقوف عندالله است که فقط نزد خدای تبارک و تعالی است، کسی نمی‌داند در یک قضیه بداء واقع می‌شود یا نه؟ در اینکه آیا در علامات ظهور [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} [[بداء]] واقع می‌شود یا نه؟ در بعضی از روایات آمده که [[بداء]] واقع می‌شود، و حق هم همین است اما آیا این مختص به علامات حتمی است؟ چون علائم غیر حتمی نیاز به [[بداء]] ندارد. ممکن است یک چیزی به عنوان یک علامت حتمی باشد اما در آن [[بداء]] حاصل شود، که این هم در جای خودش باید مورد بحث واقع شود»<ref>[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ وبگاه پاسخ‌دهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>.
«[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: و اما منظور از "عالم الغیب" این است که خداوند عزوجل عالم به مسائلی است که از آفریده‌های او مخفی مانده است؛ مسائلی از قبیل قضا و قدر در رابطه با اشیاء در علم خود و قبل از خلق آنها، و قبل از آنی که آنها را به فرشتگان خود افاضه نماید. پس ای حمران این علمی نگه داشته شده نزد خداوند است، که اختیار و اراده آن در دست اوست و اگر بخواهد قضا نماید و یا اینکه درون آن برایش ظاهر گردد ولی آن را امضا نمی‌کند، و اما علمی که خداوند متعال آن را مقدر نموده و آن را به مرحله قضا رسانده و جاری می‌سازد، همان علمی است که به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید و سپس نزد ما رسیده است.<ref>«وَ أَمَّا قَوْلُهُ عالِمُ الْغَیْبِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَالِمٌ بِمَا غَابَ عَنْ خَلْقِهِ فِیمَا یَقْدِرُ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ یَقْضِیهِ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَهُ وَ قَبْلَ أَنْ یُفْضِیَهُ إِلَی الْمَلَائِکَهِ فَذَلِکَ یَا حُمْرَانُ عِلْمٌ مَوْقُوفٌ عِنْدَهُ إِلَیْهِ فِیهِ الْمَشِیئَهُ فَیَقْضِیهِ إِذَا أَرَادَ وَ یَبْدُو لَهُ فِیهِ فَلَا یُمْضِیه ‏فَأَمَّا الْعِلْمُ الَّذِی یُقَدِّرُهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَقْضِیهِ وَ یُمْضِیهِ فَهُوَ الْعِلْمُ الَّذِی انْتَهَی إِلَی رَسُولِ اللهِ ص ثُمَّ إِلَیْنَا»؛الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص۲۵۷.</ref>. علمی هست که در آن نسبت به اراده و مشیّت خدا [[بداء]] و تغییر راه پیدا می‌کند، این علم موقوف است ولی آن علمی که اراده خدا در آن حتمی و غیر قابل تغییر است. علم مقدر و ممضی نام دارد که این علم به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه]] {{ع}} داده شده است. در مورد بعضی از [[انبیا]] نقل شده که خبر می‌دادند که فلانی دو روز دیگر فوت می‌کند اما اتفاق نمی‌افتاد و مردم می‌گفتند شما چه نبی‌ای هستی که این حرف را زدی ولی اتفاق نیفتاد؟ [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|«لَوْ لَا آیَهٌ فِی کِتَابِ اللهِ لَأَخْبَرْتُکُمْ بِمَا کَانَ وَ بِمَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَه»}}<ref>«آیه‌ای در قرآن هست که اگر آن آیه نبود ما تمام آنچه را تا روز قیامت واقع می‌شود به شما خبر می‌دادیم»؛ [[شیخ صدوق]]، التوحید، ص۳۰۵.</ref> این همان علم موقوف عندالله است که فقط نزد خدای تبارک و تعالی است، کسی نمی‌داند در یک قضیه بداء واقع می‌شود یا نه؟ در اینکه آیا در علامات ظهور [[امام مهدی|حضرت حجت]] {{ع}} [[بداء]] واقع می‌شود یا نه؟ در بعضی از روایات آمده که [[بداء]] واقع می‌شود، و حق هم همین است اما آیا این مختص به علامات حتمی است؟ چون علائم غیر حتمی نیاز به [[بداء]] ندارد. ممکن است یک چیزی به عنوان یک علامت حتمی باشد اما در آن [[بداء]] حاصل شود، که این هم در جای خودش باید مورد بحث واقع شود»<ref>[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ وبگاه پاسخ‌دهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۲۵: خط ۲۲:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:


«نکته دیگری که در بحث علم امام باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیر ذاتی است. آیات نافی علم از [[پیامبر]]{{صل}} نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>نمازی، علم غیب، ص ۱۴ - ۱۵؛ سید لاری، رسائل، ص ۱۳؛ مظفر، علم امام، ص۳.</ref>.
«نکته دیگری که در بحث علم امام باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}}، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشان‌دهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیر ذاتی است. آیات نافی علم از [[پیامبر]] {{صل}} نفی علم ذاتی می‌کند، نه غیر ذاتی<ref>نمازی، علم غیب، ص ۱۴ - ۱۵؛ سید لاری، رسائل، ص ۱۳؛ مظفر، علم امام، ص۳.</ref>.


به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار [[پیامبر]]{{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است:{{عربی|«إنّ‏ اللّه‏ علمين‏: علم‏ مكنون‏ مخزون‏ لا يعلمه إلّا هو من ذلك يكون البداء، و علم علمه ملائكته و أنبياءه و رسله»}}<ref>خداوند دو گونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر ندارد و [[بداء]] هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائرالدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹]]</ref>.
به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار [[پیامبر]] {{صل}} قرار می‌دهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست<ref>رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.</ref>. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید می‌شود. در روایتی آمده است:{{عربی|«إنّ‏ اللّه‏ علمين‏: علم‏ مكنون‏ مخزون‏ لا يعلمه إلّا هو من ذلك يكون البداء، و علم علمه ملائكته و أنبياءه و رسله»}}<ref>خداوند دو گونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر ندارد و [[بداء]] هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائرالدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.</ref>»<ref>[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹]]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۵: خط ۳۲:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محمد حسن نادم|'''نادم''']]، در کتاب ''«[[معراف کلامی شیعه (کتاب)|معراف کلامی شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[محمد حسن نادم|'''نادم''']]، در کتاب ''«[[معراف کلامی شیعه (کتاب)|معراف کلامی شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌است:


«[[بداء]] یکی از باورهای شیعی است که با دیگر اعتقادات شیعه ارتباط محکمی دارد. برخی روایات، [[بداء]] در علم انبیا و [[ائمه]]{{عم}} را اثبات می‌کند، امّا برخی دیگر عدم [[بداء]] در علم [[انبیا]] و [[ائمه]]{{عم}} را می‌رساند. همچنین در روایات از دو نوع علم الهی سخن به میان آمده است: (۱) آنچه در [[لوح محفوظ]] است؛ (۲) آنچه در لوح محو و اثبات است. حال بحث در این است که [[ائمه]]{{عم}} از کدام یک مطّلع هستند و در کدام علم، [[بداء]] راه یافته است.
«[[بداء]] یکی از باورهای شیعی است که با دیگر اعتقادات شیعه ارتباط محکمی دارد. برخی روایات، [[بداء]] در علم انبیا و [[ائمه]] {{عم}} را اثبات می‌کند، امّا برخی دیگر عدم [[بداء]] در علم [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} را می‌رساند. همچنین در روایات از دو نوع علم الهی سخن به میان آمده است: (۱) آنچه در [[لوح محفوظ]] است؛ (۲) آنچه در لوح محو و اثبات است. حال بحث در این است که [[ائمه]] {{عم}} از کدام یک مطّلع هستند و در کدام علم، [[بداء]] راه یافته است.


[[علامه مجلسی]] و [[ملا صدرا]] معتقدند که [[ائمه]] از آنچه در لوح محو و اثبات است خبر دارند و از [[لوح محفوظ]] اطّلاعی ندارند، لذا گاهی از چیزی خبر می‌دهند که تحقّق پیدا نمی‌کند و معلوم می‌شود در آن، [[بداء]] حاصل شده است، زیرا در لوح محو و اثبات تغییری حاصل شده و امام از قبل از این تغییر اطّلاعی نداشته است، زیرا به لوح محفوظ دسترسی نداشته تا از تغییر آن با خبر باشد، چون در لوح محفوظ هیچ تغییری حاصل نمی‌شود. [[علّامه مجلسی]] به [[لوح محفوظ]] و لوح محو و اثبات اشاره کرده و گفته است که در یکی از علوم تغییر نمی‌کند و در دیگری علوم تغییر می‌کند که از آن با نام بداء یاد می‌شود. همچنان که از نام هر دو کتاب برمی‌آید یکی لوح محفوظ است و تغییر‌ناپذیر و دیگری لوح محو و اثبات است که قابل تغییر است<ref> مجلسی، مرآة العقول، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref> از بسیاری از روایات برداشت می‌شود که [[بداء]] در علم انبیا و [[ائمه]] راه دارد، ولی روایات دیگری عکس این را می‌رسانند. بنابراین باید بین این دو دسته از روایات جمع کرد:
[[علامه مجلسی]] و [[ملا صدرا]] معتقدند که [[ائمه]] از آنچه در لوح محو و اثبات است خبر دارند و از [[لوح محفوظ]] اطّلاعی ندارند، لذا گاهی از چیزی خبر می‌دهند که تحقّق پیدا نمی‌کند و معلوم می‌شود در آن، [[بداء]] حاصل شده است، زیرا در لوح محو و اثبات تغییری حاصل شده و امام از قبل از این تغییر اطّلاعی نداشته است، زیرا به لوح محفوظ دسترسی نداشته تا از تغییر آن با خبر باشد، چون در لوح محفوظ هیچ تغییری حاصل نمی‌شود. [[علّامه مجلسی]] به [[لوح محفوظ]] و لوح محو و اثبات اشاره کرده و گفته است که در یکی از علوم تغییر نمی‌کند و در دیگری علوم تغییر می‌کند که از آن با نام بداء یاد می‌شود. همچنان که از نام هر دو کتاب برمی‌آید یکی لوح محفوظ است و تغییر‌ناپذیر و دیگری لوح محو و اثبات است که قابل تغییر است<ref> مجلسی، مرآة العقول، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref> از بسیاری از روایات برداشت می‌شود که [[بداء]] در علم انبیا و [[ائمه]] راه دارد، ولی روایات دیگری عکس این را می‌رسانند. بنابراین باید بین این دو دسته از روایات جمع کرد:
خط ۴۱: خط ۳۸:
اول این‌که بدائی که در علوم انبیا و [[ائمه]] واقع می‌شود مربوط به علومی است که از جانب خودشان صادر می‌شود، نه علومی که از جانب خداوند مأمور به تبلیغ آن هستند.
اول این‌که بدائی که در علوم انبیا و [[ائمه]] واقع می‌شود مربوط به علومی است که از جانب خودشان صادر می‌شود، نه علومی که از جانب خداوند مأمور به تبلیغ آن هستند.


دوم این‌که خداوند اولیای خود را از آنچه حکمتی برای خلق در آن نیست آگاه نمی‌کند و چنانچه آن‌ها را با خبر کند وجه صدق و تحقّق آن را هم بیان می‌کند: مانند اخباری که به [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[پیامبر]]{{صل}} داده است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج ۲، ص ۱۳۵ و ۱۳۶.</ref>.
دوم این‌که خداوند اولیای خود را از آنچه حکمتی برای خلق در آن نیست آگاه نمی‌کند و چنانچه آن‌ها را با خبر کند وجه صدق و تحقّق آن را هم بیان می‌کند: مانند اخباری که به [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[پیامبر]] {{صل}} داده است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج ۲، ص ۱۳۵ و ۱۳۶.</ref>.


مرحوم [[شعرانی]] دیدگاه [[علامه مجلسی]] را نپذیرفته و معتقد است [[امامان]] از [[لوح محفوظ]] هم اطّلاع دارند؛ <ref>ملّاصدرا، شرح اصول کافی، ج ۴، ص ۳۳۰-۳۳۲، پانوشت؛ فیض کاشانی، الوافی، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref>. امّا به نظر می‌رسد که بین روایات این گونه جمع شود که روایاتی که [[بداء]] را نفی کرده مربوط به همان علوم حتمی الهی است که در [[لوح محفوظ]] است که اگر انبیا و [[ائمه]] هم از آن علوم آگاه شوند هیچ تغییر و تحوّلی در آن انجام نمی‌گیرد و روایاتی را که [[بداء]] را اثبات می‌کنند مربوط به علوم غیر حتمیه الهی بدانیم که در واقع برای خداوند حتمی است؛ امّا بنا بر مصالحی خداوند از حاقّ و غایت آن‌ها، دیگران را آگاه نمی‌کند»<ref>[[معراف کلامی شیعه (کتاب)|معراف کلامی شیعه]]، ص ۲۹۲.</ref>.
مرحوم [[شعرانی]] دیدگاه [[علامه مجلسی]] را نپذیرفته و معتقد است [[امامان]] از [[لوح محفوظ]] هم اطّلاع دارند؛ <ref>ملّاصدرا، شرح اصول کافی، ج ۴، ص ۳۳۰-۳۳۲، پانوشت؛ فیض کاشانی، الوافی، ج ۲، ص ۱۷۸.</ref>. امّا به نظر می‌رسد که بین روایات این گونه جمع شود که روایاتی که [[بداء]] را نفی کرده مربوط به همان علوم حتمی الهی است که در [[لوح محفوظ]] است که اگر انبیا و [[ائمه]] هم از آن علوم آگاه شوند هیچ تغییر و تحوّلی در آن انجام نمی‌گیرد و روایاتی را که [[بداء]] را اثبات می‌کنند مربوط به علوم غیر حتمیه الهی بدانیم که در واقع برای خداوند حتمی است؛ امّا بنا بر مصالحی خداوند از حاقّ و غایت آن‌ها، دیگران را آگاه نمی‌کند»<ref>[[معراف کلامی شیعه (کتاب)|معراف کلامی شیعه]]، ص ۲۹۲.</ref>.
خط ۵۱: خط ۴۸:
| پاسخ = آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«[[بداء]] در فرهنگ اعتقادی شیعه از اهمیت و مکانت بسی ارجمند بهره‌مند است چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: خدا به چیزی مانند [[بداء]] پرستش نشده یا خدا به چیزی چون [[بداء]] بزرگ شمرده نشده است.
«[[بداء]] در فرهنگ اعتقادی شیعه از اهمیت و مکانت بسی ارجمند بهره‌مند است چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: خدا به چیزی مانند [[بداء]] پرستش نشده یا خدا به چیزی چون [[بداء]] بزرگ شمرده نشده است.


تعریف [[بداء]]: یعنی حقیقت اجل یا یک امری که نزد خداوند از ازل حتمی‌ و معلوم بوده برای مردم که از ایشان مخفی بوده آشکار گردد و مورد جریان آن در تکوینات است.
تعریف [[بداء]]: یعنی حقیقت اجل یا یک امری که نزد خداوند از ازل حتمی‌ و معلوم بوده برای مردم که از ایشان مخفی بوده آشکار گردد و مورد جریان آن در تکوینات است.
خط ۶۵: خط ۶۲:
اشکال: در کتاب و سنت مواردی را می‌توان پیدا کرد که انبیاء گزارشاتی از غیب داده‌اند ولی واقع نشده و آن موارد به شرح زیر است:
اشکال: در کتاب و سنت مواردی را می‌توان پیدا کرد که انبیاء گزارشاتی از غیب داده‌اند ولی واقع نشده و آن موارد به شرح زیر است:
# در جریان خواب دیدن ابراهیم راجع به ذبح اسماعیل یک مسئله تشریعی و جود دارد که همان ذبح فرزند و امر به آن است و یک مسئله تکوینی وجود دارد که تحقق این ذبح در عالم خارج است ولی محقق نشد و تشریعاً و تکویناً نسخ شد.
# در جریان خواب دیدن ابراهیم راجع به ذبح اسماعیل یک مسئله تشریعی و جود دارد که همان ذبح فرزند و امر به آن است و یک مسئله تکوینی وجود دارد که تحقق این ذبح در عالم خارج است ولی محقق نشد و تشریعاً و تکویناً نسخ شد.
# [[یونس پیامبر]]{{ع}} به قوم خویش خبر از نزول عذاب داد اما عذاب نازل نشد.
# [[یونس پیامبر]] {{ع}} به قوم خویش خبر از نزول عذاب داد اما عذاب نازل نشد.
# [[موسی]]{{ع}} گفته بود سی شب از مردم پنهان می‌گردد ولی چنین نشد بلکه ده روز اضافه شد.
# [[موسی]] {{ع}} گفته بود سی شب از مردم پنهان می‌گردد ولی چنین نشد بلکه ده روز اضافه شد.
# [[عیسی]]{{ع}} فرموده بود مجلسی عروسی عزا شده و عروس می‌میرد ولی نمرد.
# [[عیسی]] {{ع}} فرموده بود مجلسی عروسی عزا شده و عروس می‌میرد ولی نمرد.
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده بود این یهودی می‌میرد اما چنین نشد.
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده بود این یهودی می‌میرد اما چنین نشد.


سؤال: چطور می‌شود [[پیامبر]]{{صل}} خبری دهد که تحقق نپذیرد آیا این باعث تکذیب آنان نمی‌شود؟
سؤال: چطور می‌شود [[پیامبر]] {{صل}} خبری دهد که تحقق نپذیرد آیا این باعث تکذیب آنان نمی‌شود؟


پاسخ:اولاً مصدر علم به این اخبار غیبی شاید لوح محو و اثبات بوده که شامل جمیع اشیاء نیست ثانیاً [[پیامبر]]{{صل}} به علت نامه آگاه نبوده بلکه فقط مقتضیات را می‌دانسته به خاطر مصالحی که جز خدا کسی نمی‌داند.
پاسخ:اولاً مصدر علم به این اخبار غیبی شاید لوح محو و اثبات بوده که شامل جمیع اشیاء نیست ثانیاً [[پیامبر]] {{صل}} به علت نامه آگاه نبوده بلکه فقط مقتضیات را می‌دانسته به خاطر مصالحی که جز خدا کسی نمی‌داند.


اما کذب انبیاء در صورتی لازم می‌آید قرینه‌ای بر صدق کلام [[انبیاء]] نباشد ولی در موارد فوق قرینه وجود دارد چون عیسی برای اثبات صداقتش ماری را که زیر فرش عروس بود نشان داد وآن عروس چون صدقه داده بود بلا رفع گردید همین طور [[پیامبر]]{{صل}} نیز مار سیاه را در میان محموله هیزم یهودی که صدقه داده بود نشان داد قوم [[یونس پیامبر]]{{ع}} نیز وقتی علامات عذاب را دیدند به دعا و گریه روی آوردند و جمله ذبح عظیم نیز بیانگر صداقت ابراهیم بود در خوابش.
اما کذب انبیاء در صورتی لازم می‌آید قرینه‌ای بر صدق کلام [[انبیاء]] نباشد ولی در موارد فوق قرینه وجود دارد چون عیسی برای اثبات صداقتش ماری را که زیر فرش عروس بود نشان داد وآن عروس چون صدقه داده بود بلا رفع گردید همین طور [[پیامبر]] {{صل}} نیز مار سیاه را در میان محموله هیزم یهودی که صدقه داده بود نشان داد قوم [[یونس پیامبر]] {{ع}} نیز وقتی علامات عذاب را دیدند به دعا و گریه روی آوردند و جمله ذبح عظیم نیز بیانگر صداقت ابراهیم بود در خوابش.


خلاصه اگر این قرائن مذکوره مانند دعا وصدقه و...نبود آنچه که انبیاء خبر داده بودند حتمی‌الوقوع بود.
خلاصه اگر این قرائن مذکوره مانند دعا وصدقه و...نبود آنچه که انبیاء خبر داده بودند حتمی‌الوقوع بود.
خط ۸۵: خط ۸۲:
ج)[[انبیاء]] و [[ائمه]] می‌توانند امور [[بداء]] پذیر را خبر دهند البته نه به‌صورت قطعی و علت تامه بلکه به‌عنوان اقتضاء یعنی بگویند این خبری که ما می‌دهیم قطعی نیست.
ج)[[انبیاء]] و [[ائمه]] می‌توانند امور [[بداء]] پذیر را خبر دهند البته نه به‌صورت قطعی و علت تامه بلکه به‌عنوان اقتضاء یعنی بگویند این خبری که ما می‌دهیم قطعی نیست.


با توجه به مباحث گذشته جریان [[بداء]] در عاشورا اگر جاری شود به این شکل خواهد بود که [[امام حسین]]{{ع}} کشته می‌شود اگر سقیفه‌ای در کار باشد، اگر مردم کوفه او را یاری نکنند و اگر... در غیر این صورت شهید نخواهد شد و جریان عاشورا پیش نخواهد آمد.
با توجه به مباحث گذشته جریان [[بداء]] در عاشورا اگر جاری شود به این شکل خواهد بود که [[امام حسین]] {{ع}} کشته می‌شود اگر سقیفه‌ای در کار باشد، اگر مردم کوفه او را یاری نکنند و اگر... در غیر این صورت شهید نخواهد شد و جریان عاشورا پیش نخواهد آمد.


خوشبختانه کلماتی از [[امام]] نقل شده که می‌توان از آن امکان [[بداء]] در جریان عاشورا را استنباط کرد چنانکه خلاف آن نیز وجود دارد. بعضی از کلمات [[امام]] بشرح زیر است.
خوشبختانه کلماتی از [[امام]] نقل شده که می‌توان از آن امکان [[بداء]] در جریان عاشورا را استنباط کرد چنانکه خلاف آن نیز وجود دارد. بعضی از کلمات [[امام]] بشرح زیر است.
خط ۱۰۷: خط ۱۰۴:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«موضوع [[بداء]] در معارف اصیل مکتب [[اهل بیت]]{{عم}} دارای جایگاه ویژه‌ای است و در روایات، شأن و منزلتی بس بالا یافته است<ref>ر.ک :محمد بن یعقوب کلینی، ، الکافی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> [[بداء]] را در امور تکوینی همچون نسخ در امور تشریعی دانسته‌اند. بنابراین اصل، ممکن است آن چه بر اساس مصالحی خاص در [[لوح محو و اثبات]] آمده و خاستگاه دانش پیامبران و امامان است، به دلیل تغییر مصالح از طریق اعمالی چون دعا، صله رحم و صدقه، با دگرگونی رو به رو شود. بر این اساس، [[امام علی]]{{ع}}‌ ضمن اشاره به آیه‌ای که بیان‌کننده [[بداء]] است، علم خویش را به غیب مشروط به عدم [[بداء]] و تغییر در لوح محو و اثبات می‌داند و می‌فرماید: اگر آیه‌ای در کتاب خدا نبود، شما را به گونه‌ای قطعی و تخلف‌ناپذیر از آنچه در گذشته روی داده است و آن چه در زمان حال روی می‌دهد و آن چه تا قیامت روی خواهد داد خبر می‌دادم و آن آیه‌ای است که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>خداوند هرچه را بخواهد محو، و هرچه را بخواهد اثبات می‌کند و ام الکتاب نزد او است؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref><ref>[[شیخ صدوق]]، التوحید، ص۳۰۵، [[شیخ مفید]]، الاختصاص، ص۲۳۵؛ [[طبرسی]]، الاحتجاج، ج۱، ص۶۱۰.</ref>»<ref>[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۶۱.</ref>.
«موضوع [[بداء]] در معارف اصیل مکتب [[اهل بیت]] {{عم}} دارای جایگاه ویژه‌ای است و در روایات، شأن و منزلتی بس بالا یافته است<ref>ر.ک :محمد بن یعقوب کلینی، ، الکافی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> [[بداء]] را در امور تکوینی همچون نسخ در امور تشریعی دانسته‌اند. بنابراین اصل، ممکن است آن چه بر اساس مصالحی خاص در [[لوح محو و اثبات]] آمده و خاستگاه دانش پیامبران و امامان است، به دلیل تغییر مصالح از طریق اعمالی چون دعا، صله رحم و صدقه، با دگرگونی رو به رو شود. بر این اساس، [[امام علی]] {{ع}}‌ ضمن اشاره به آیه‌ای که بیان‌کننده [[بداء]] است، علم خویش را به غیب مشروط به عدم [[بداء]] و تغییر در لوح محو و اثبات می‌داند و می‌فرماید: اگر آیه‌ای در کتاب خدا نبود، شما را به گونه‌ای قطعی و تخلف‌ناپذیر از آنچه در گذشته روی داده است و آن چه در زمان حال روی می‌دهد و آن چه تا قیامت روی خواهد داد خبر می‌دادم و آن آیه‌ای است که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>خداوند هرچه را بخواهد محو، و هرچه را بخواهد اثبات می‌کند و ام الکتاب نزد او است؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref><ref>[[شیخ صدوق]]، التوحید، ص۳۰۵، [[شیخ مفید]]، الاختصاص، ص۲۳۵؛ [[طبرسی]]، الاحتجاج، ج۱، ص۶۱۰.</ref>»<ref>[[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۶۱.</ref>.
}}
}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش