پرش به محتوا

مذحج در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'جمع آوری' به 'جمع‌آوری')
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۲۲: خط ۲۲:
== [[دین]] [[مردم]] [[مذحج]] ==
== [[دین]] [[مردم]] [[مذحج]] ==
=== [[ادیان]] [[جاهلی]] [[مذحج]] ===
=== [[ادیان]] [[جاهلی]] [[مذحج]] ===
[[اعتقادات]] مَذْحِج در [[جاهلیت]] چونان بسیاری دیگر از [[قبایل عرب]]، متعدد بود. آنان مدتی را به [[پرستش]] بتان سر کردند و بتهایی مانند "یَغوث" و "ذی الخَلَصة" و "فَرّاض" و "[[نَسْر]]" و دیگر بتان را پرستش کردند و سپس برخی از بطون آن – هر چند اندک -، به [[آیین]] [[یهودیت]] گرویدند. سپس [[آیین نصرانیت]] در آنها [[نفوذ]] کرد.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> [[گواه]] این تأخیر در نفوذ هم، واقعه [[اخدود]] است؛ واقعه‌ای که در آن [[یهودیان]] ناراضی از دین نوظهور، [[ذونواس حمیریّ]] (که در کتیبه‌ها از او با نام [[یوسف أسأر]] نام برده شده است) را بر آن داشتند تا بر [[مسیحیان نجران]] سخت بگیرد. ذونواس نیز [[پیروان]] آیین [[مسیح]] را بر بقاء بر دین خود یا [[قتل]] مخیر کرد و آنان با پافشاری بر آیین خود، جملگی در [[آتش]] [[خشم]] [[یهود]] سوختند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴-۳۵.</ref>
[[اعتقادات]] مَذْحِج در [[جاهلیت]] چونان بسیاری دیگر از [[قبایل عرب]]، متعدد بود. آنان مدتی را به [[پرستش]] بتان سر کردند و بتهایی مانند "یَغوث" و "ذی الخَلَصة" و "فَرّاض" و "[[نَسْر]]" و دیگر بتان را پرستش کردند و سپس برخی از بطون آن – هر چند اندک - به [[آیین]] [[یهودیت]] گرویدند. سپس [[آیین نصرانیت]] در آنها [[نفوذ]] کرد.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> [[گواه]] این تأخیر در نفوذ هم، واقعه [[اخدود]] است؛ واقعه‌ای که در آن [[یهودیان]] ناراضی از دین نوظهور، [[ذونواس حمیریّ]] (که در کتیبه‌ها از او با نام [[یوسف أسأر]] نام برده شده است) را بر آن داشتند تا بر [[مسیحیان نجران]] سخت بگیرد. ذونواس نیز [[پیروان]] آیین [[مسیح]] را بر بقاء بر دین خود یا [[قتل]] مخیر کرد و آنان با پافشاری بر آیین خود، جملگی در [[آتش]] [[خشم]] [[یهود]] سوختند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۴-۳۵.</ref>
=== [[اسلام]] [[قبیله مذحج]] ===
=== [[اسلام]] [[قبیله مذحج]] ===
با [[ظهور اسلام]] در [[مکه]]، برخی از مذحجیان ساکن در این [[شهر]] به جرگه [[مسلمین]] پیوستند که [[عمار بن یاسر العنسی]] و [[پدر]] و مادرش از آن جمله بودند. کسانی که [[رسول خدا]] {{صل}} در مورد آنان فرمود: {{متن حدیث|صَبْراً آلَ یاسر فإنَّ مَوْعِدَكُم الجَنَّة}}؛ [[اعتقاد]] به این دین نوظهور موجب شد تا آنان سخت مورد [[اذیت]] و [[آزار مشرکین]] مکه قرار گیرند و [[یاسر]] و [[سمیه]] – پدر و [[مادر]] [[عمار]] - در زیر این شکنجه‌ها [[جان]] سپرند. <ref>ر. ک. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۸۹.</ref> با این حال، با وجودی که [[آل]] یاسر از [[نخستین مسلمانان]] این [[قبیله]] محسوب می‌شدند و نیز برخی از منتسبان این قبیله در [[مدینه]] همچون [[خولی بن عمرو بن زهیر جعفی]] و برادرانش [[هلال بن عمرو بن زهیر جعفی]] و [[عبدالله بن عمرو بن زهیر جعفی]] و [[عبیدالله بن عمرو بن زهیر جعفی]] [[اسلام]] پذیرفتند و در [[جنگ بدر]] حضور یافتند،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۱۴.</ref> لکن [[نفوذ اسلام]] در این قبیله از سال‌های بین هشتم [[هجری]] تا یازدهم هجری<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> در پی ارسال [[سرایا]] از سوی [[نبی اکرم]] {{صل}} و [[وفود]] [[قبایل مذحجی]] به [[مدینه]] محقق گردید.
با [[ظهور اسلام]] در [[مکه]]، برخی از مذحجیان ساکن در این [[شهر]] به جرگه [[مسلمین]] پیوستند که [[عمار بن یاسر العنسی]] و [[پدر]] و مادرش از آن جمله بودند. کسانی که [[رسول خدا]] {{صل}} در مورد آنان فرمود: {{متن حدیث|صَبْراً آلَ یاسر فإنَّ مَوْعِدَكُم الجَنَّة}}؛ [[اعتقاد]] به این دین نوظهور موجب شد تا آنان سخت مورد [[اذیت]] و [[آزار مشرکین]] مکه قرار گیرند و [[یاسر]] و [[سمیه]] – پدر و [[مادر]] [[عمار]] - در زیر این شکنجه‌ها [[جان]] سپرند. <ref>ر. ک. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۸۹.</ref> با این حال، با وجودی که [[آل]] یاسر از [[نخستین مسلمانان]] این [[قبیله]] محسوب می‌شدند و نیز برخی از منتسبان این قبیله در [[مدینه]] همچون [[خولی بن عمرو بن زهیر جعفی]] و برادرانش [[هلال بن عمرو بن زهیر جعفی]] و [[عبدالله بن عمرو بن زهیر جعفی]] و [[عبیدالله بن عمرو بن زهیر جعفی]] [[اسلام]] پذیرفتند و در [[جنگ بدر]] حضور یافتند،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۱۴.</ref> لکن [[نفوذ اسلام]] در این قبیله از سال‌های بین هشتم [[هجری]] تا یازدهم هجری<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> در پی ارسال [[سرایا]] از سوی [[نبی اکرم]] {{صل}} و [[وفود]] [[قبایل مذحجی]] به [[مدینه]] محقق گردید.
خط ۵۲: خط ۵۲:


== [[مهاجرت]] قبایل [[مذحج]] به [[عراق]] ==
== [[مهاجرت]] قبایل [[مذحج]] به [[عراق]] ==
با آغاز [[فتوحات اسلامی]]، [[حیره]] و شهرهای اسلامی تازه تأسیس آن -[[کوفه]] و [[بصره]]-، [[شاهد]] مهاجرت تعداد زیادی از [[قبایل عرب]] بودند. <ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> به طوری که به گفته [[بلاذری]]، حضور [[دوازده]] هزار [[یمنی]] در کوفه، تنها بخشی از نخستین [[مهاجران]] به حیره (کوفه) بوده است. <ref>البلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲.</ref> پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این [[شهر]] تخطیط شد و هر قبیله، محله‌ای را به خود اختصاص داد. کوفه و بصره بعد از تخطیط به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نیازمند میزبانی [[قبایل]] بیشتری بودند تا به [[تجهیز]] [[لشکر اسلام]] کمک کنند. بنابراین کمتر [[قبیله]] [[عربی]] را می‌توان نام برد که تعدادی از افراد آن به این دو [[شهر]]، [[مهاجرت]] نکرده باشند. شمار زیاد مذحجیان ساکن در [[کوفه]] - و به تبع نقش آنان در وقایع و حوادث این شهر - را زمانی می‌توان بهتر دریافت که بنابر نقل برخی گزارشات [[تاریخی]]، با ایجاد [[نظام]] ارباع<ref>در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت اهل مدینه، تمیم و همدان، ربیعة و کنده و مذحج و اسد تقسیم می‌‌شدند. فرماندهانی که زیاد برای ارباع انتخاب کرده بود به ترتیب عبارت بودند از: عمروبن حریث، خالد بن عرفطه، قیس بن ولید و ابوبردة بن ابوموسی اشعری</ref> توسط [[زیاد بن ابیه]] -[[فرماندار کوفه]]-، در [[سال ۵۰ هجری]]، قبایل [[مذحج]] و [[اسد]] به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] کوفه را به خود اختصاص داده بودند.<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> برخی از مذحجیان نیز به [[خوزستان]] [[ایران]] مهاجرت کردند. چندان که [[اعراب]] خوزستان را از [[نسل]] «[[نیس بن ابراهیم بن مالک اشتر]]» گفته‌اند.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref>
با آغاز [[فتوحات اسلامی]]، [[حیره]] و شهرهای اسلامی تازه تأسیس آن -[[کوفه]] و [[بصره]]- [[شاهد]] مهاجرت تعداد زیادی از [[قبایل عرب]] بودند. <ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲</ref> به طوری که به گفته [[بلاذری]]، حضور [[دوازده]] هزار [[یمنی]] در کوفه، تنها بخشی از نخستین [[مهاجران]] به حیره (کوفه) بوده است. <ref>البلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲.</ref> پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این [[شهر]] تخطیط شد و هر قبیله، محله‌ای را به خود اختصاص داد. کوفه و بصره بعد از تخطیط به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نیازمند میزبانی [[قبایل]] بیشتری بودند تا به [[تجهیز]] [[لشکر اسلام]] کمک کنند. بنابراین کمتر [[قبیله]] [[عربی]] را می‌توان نام برد که تعدادی از افراد آن به این دو [[شهر]]، [[مهاجرت]] نکرده باشند. شمار زیاد مذحجیان ساکن در [[کوفه]] - و به تبع نقش آنان در وقایع و حوادث این شهر - را زمانی می‌توان بهتر دریافت که بنابر نقل برخی گزارشات [[تاریخی]]، با ایجاد [[نظام]] ارباع<ref>در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت اهل مدینه، تمیم و همدان، ربیعة و کنده و مذحج و اسد تقسیم می‌‌شدند. فرماندهانی که زیاد برای ارباع انتخاب کرده بود به ترتیب عبارت بودند از: عمروبن حریث، خالد بن عرفطه، قیس بن ولید و ابوبردة بن ابوموسی اشعری</ref> توسط [[زیاد بن ابیه]] -[[فرماندار کوفه]]- در [[سال ۵۰ هجری]]، قبایل [[مذحج]] و [[اسد]] به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] کوفه را به خود اختصاص داده بودند.<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰</ref> برخی از مذحجیان نیز به [[خوزستان]] [[ایران]] مهاجرت کردند. چندان که [[اعراب]] خوزستان را از [[نسل]] «[[نیس بن ابراهیم بن مالک اشتر]]» گفته‌اند.<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref>


== نقش [[قبیله مذحج]] در وقایع و حوادث [[صدر اسلام]] ==
== نقش [[قبیله مذحج]] در وقایع و حوادث [[صدر اسلام]] ==
خط ۹۹: خط ۹۹:
# '''[[زحر بن قیس بن مالک]]''': او ازکارگزاران [[عثمان]] در سرزمین‌های [[جبل]] بود.<ref>ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۱۵۶. </ref> پس از [[قتل عثمان]]، به [[خدمت]] امیرالمؤمنین علی {{ع}} درآمد. علی {{ع}} او را همراه با نامه‌ای به سوی [[جریر بن عبدالله بجلی]] - عامل عثمان در [[ری]] و [[همدان]]- فرستاد تا از [[مردم]] آن مناطق برای [[حضرت]] {{ع}} بیعت بگیرند.<ref>نصر بن مزاحم المنقری، وقعة الصفین، صص:۱۵-۱۶و ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۲، صص۵۰۰-۵۰۱.</ref> او همچنین در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]] در کنار علی {{ع}} حضور یافت<ref>ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۴۷.</ref> و حضرت او را برمدائن گماشت.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۷.</ref> [[پس از شهادت امام علی]] {{ع}}، [[زحر]] به [[معاویه]] و کارگزارانش پیوست و با امضای شهادت‌نامه [[دروغین]] علیه [[حجر بن عدی]]، اسباب شهادتش را فراهم آورد.<ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۵ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۲۷۰.</ref> در [[زمان]] [[امارت]] [[عبیدالله بن زیاد]] بر کوفه، به دستور او، [[رئیس]] پاسبانان کوفه شد <ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۹.</ref> و پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}}، عهده‌دار [[مسئولیت]] انتقال [[سرهای شهدا]] و [[اسراء]] به [[شام]] گردید.<ref> ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۶۰.</ref> پس از [[مرگ یزید]]، [[زحر بن قیس]] با [[عبدالله بن زبیر]] همراه شد و به همراه [[کارگزار]] او ابن‌مطیع در تلاشی نافرجام، مانع از [[قیام مختار]] گردید.<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۶، ص۲۳۱ و علی بن ابی الکرم ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۷.</ref> وی با [[شکست]] [[شورش]] [[اشراف کوفه]] علیه مختار، به [[بصره]] گریخت و به [[مصعب بن زبیر]] پیوست.<ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۸ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، صص۴۵-۵۲. </ref> [[زحر]] در [[جنگ]] مصعب بن زبیر با [[عبدالملک بن مروان]]، با [[وعده]] [[امارت]] [[اصفهان]] از [[سپاه]] [[مصعب]] جدا شد و به [[عبدالملک]] پیوست.<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۵۶ و ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، صص۲۳۴-۲۳۵. </ref> او در [[زمان]] امارت [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، به جنگ [[شبیب بن یزید]] خارجی رفت اما زخمی و شکست خورده به [[کوفه]] بازگشت و به واسطه شجاعت‌هایش در جنگ، مورد [[اکرام]] و تقدیر فراوان [[حجاج]] قرار داد.<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۲۴۳؛ علی بن ابی الکرم ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، صص۴۰۸-۴۰۹.</ref>  
# '''[[زحر بن قیس بن مالک]]''': او ازکارگزاران [[عثمان]] در سرزمین‌های [[جبل]] بود.<ref>ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۱۵۶. </ref> پس از [[قتل عثمان]]، به [[خدمت]] امیرالمؤمنین علی {{ع}} درآمد. علی {{ع}} او را همراه با نامه‌ای به سوی [[جریر بن عبدالله بجلی]] - عامل عثمان در [[ری]] و [[همدان]]- فرستاد تا از [[مردم]] آن مناطق برای [[حضرت]] {{ع}} بیعت بگیرند.<ref>نصر بن مزاحم المنقری، وقعة الصفین، صص:۱۵-۱۶و ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۲، صص۵۰۰-۵۰۱.</ref> او همچنین در جنگ‌های [[جمل]] و [[صفین]] در کنار علی {{ع}} حضور یافت<ref>ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۴۷.</ref> و حضرت او را برمدائن گماشت.<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۰۷.</ref> [[پس از شهادت امام علی]] {{ع}}، [[زحر]] به [[معاویه]] و کارگزارانش پیوست و با امضای شهادت‌نامه [[دروغین]] علیه [[حجر بن عدی]]، اسباب شهادتش را فراهم آورد.<ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۵ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۲۷۰.</ref> در [[زمان]] [[امارت]] [[عبیدالله بن زیاد]] بر کوفه، به دستور او، [[رئیس]] پاسبانان کوفه شد <ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۹.</ref> و پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}}، عهده‌دار [[مسئولیت]] انتقال [[سرهای شهدا]] و [[اسراء]] به [[شام]] گردید.<ref> ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۶۰.</ref> پس از [[مرگ یزید]]، [[زحر بن قیس]] با [[عبدالله بن زبیر]] همراه شد و به همراه [[کارگزار]] او ابن‌مطیع در تلاشی نافرجام، مانع از [[قیام مختار]] گردید.<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۶، ص۲۳۱ و علی بن ابی الکرم ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۷.</ref> وی با [[شکست]] [[شورش]] [[اشراف کوفه]] علیه مختار، به [[بصره]] گریخت و به [[مصعب بن زبیر]] پیوست.<ref>احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۸ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، صص۴۵-۵۲. </ref> [[زحر]] در [[جنگ]] مصعب بن زبیر با [[عبدالملک بن مروان]]، با [[وعده]] [[امارت]] [[اصفهان]] از [[سپاه]] [[مصعب]] جدا شد و به [[عبدالملک]] پیوست.<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۵۶ و ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، صص۲۳۴-۲۳۵. </ref> او در [[زمان]] امارت [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، به جنگ [[شبیب بن یزید]] خارجی رفت اما زخمی و شکست خورده به [[کوفه]] بازگشت و به واسطه شجاعت‌هایش در جنگ، مورد [[اکرام]] و تقدیر فراوان [[حجاج]] قرار داد.<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۶، ص۲۴۳؛ علی بن ابی الکرم ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، صص۴۰۸-۴۰۹.</ref>  


علاوه بر موارد فوق، از اسامی: [[الجَدّ بن ربیعة حَکَمِیّ]]،<ref>ابن‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة فی معرفة الصحابه، ج ۳، ص۳۱۶</ref> [[شریح بن هانی بن یزید]] –از شرکت کنندگان در جنگ‌های قادسـیه، مهران، [[جمل]]، صفین و نهروان در رکاب علی {{ع}}، <ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۶</ref> [[عمرو بن زرارة بن قیس]]،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۹۰.</ref> [[أبو المعزی عمرو بن عبد الحارث اَوْدِیّ]] -[[رئیس]] مَذْحِج فی قادسیّه-،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> و... نیز می‌توان به عنوان دیگر شخصیت‌های [[قوم]] [[مذحج]] در [[جاهلیت]] و [[اسلام]] اشاره کرد.
علاوه بر موارد فوق، از اسامی: [[الجَدّ بن ربیعة حَکَمِیّ]]،<ref>ابن‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة فی معرفة الصحابه، ج ۳، ص۳۱۶</ref> [[شریح بن هانی بن یزید]] –از شرکت کنندگان در جنگ‌های قادسـیه، مهران، [[جمل]]، صفین و نهروان در رکاب علی {{ع}}، <ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۶</ref> [[عمرو بن زرارة بن قیس]]،<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۹۰.</ref> [[أبو المعزی عمرو بن عبد الحارث اَوْدِیّ]] -[[رئیس]] مَذْحِج فی قادسیّه-<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> و... نیز می‌توان به عنوان دیگر شخصیت‌های [[قوم]] [[مذحج]] در [[جاهلیت]] و [[اسلام]] اشاره کرد.


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش