|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
| == مقدمه == | | == مقدمه == |
| از جمله سیرههای [[خانوادگی]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} چگونگی [[رفتار]] ایشان با [[همسران]] و [[فرزندان]] بیان شده است: | | از جمله سیرههای [[خانوادگی]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} چگونگی [[رفتار]] ایشان با [[همسران]] و [[فرزندان]] بیان شده است: |
| | |
| === با همسران === | | === با همسران === |
| رسول خدا {{صل}} بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به [[خانه]] میرفت، با آنان [[گفتگو]] میکرد و اُنس میگرفت و نیازهای [[روحی]] و [[عاطفی]] ایشان را برآورده میساخت. در کارهای خانه به همسرش [[یاری]] میرساند. [[خانه]] را جارو میزد و با خدمتکار خویش، آرد خمیر میکرد<ref>ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره نوع [[غذا]] و کیفیت پخت و پز آن، بهانه نمیگرفت و از آنچه [[خدا]] [[حلال]] کرده بود، همراه [[خانواده]] و خدمتکاران میخورد. | | رسول خدا {{صل}} بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به [[خانه]] میرفت، با آنان [[گفتگو]] میکرد و اُنس میگرفت و نیازهای [[روحی]] و [[عاطفی]] ایشان را برآورده میساخت. در کارهای خانه به همسرش [[یاری]] میرساند. [[خانه]] را جارو میزد و با خدمتکار خویش، آرد خمیر میکرد<ref>ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره نوع [[غذا]] و کیفیت پخت و پز آن، بهانه نمیگرفت و از آنچه [[خدا]] [[حلال]] کرده بود، همراه [[خانواده]] و خدمتکاران میخورد. |
خط ۲۰: |
خط ۲۱: |
| [[رفتار]] با [[عطوفت]] رسول خدا {{صل}} با همسران، برای برخی افراد قابل توجیه نبود؛ چنان که افرادی چون عمر، ریشه همه گرفتاریهای پیامبر از سوی همسرانش را، نوع برخوردهای خود حضرت میدانستند و [[معتقد]] بودند اگر همانطور که آنان با زنانشان رفتار میکنند، پیامبر نیز رفتار میکرد، [[زنان]] [[جسور]] نمیشدند و جرئت نمیکردند روی حرف مردان حرفی بزنند. [[پیامبر]] این روشها را نمیپسندید و چون این سخنان بدو گفته میشد، تنها [[تبسم]] میکرد. [[رقابت]] میان [[همسران رسول خدا]] {{صل}} مشهود بود؛ چنان که برخی [[همسران]] از [[عنایت]] پیامبر به [[ماریه قبطیه]] نگران بودند و به [[آزار]] و [[اذیت]] وی پرداختند که [[رسول خدا]] {{صل}} وی را به مکانی بیرون از [[مدینه]] برد<ref>زبیر بن بکار، ص۵۷.</ref>. این رقابتها چنان بود که [[ام حبیبه]] هنگام [[مرگ]] با اشاره به آن، از [[عایشه]] و [[ام سلمه]] که در آن هنگام زنده بودند، [[طلب]] [[بخشش]] کرد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۸۰.</ref>. | | [[رفتار]] با [[عطوفت]] رسول خدا {{صل}} با همسران، برای برخی افراد قابل توجیه نبود؛ چنان که افرادی چون عمر، ریشه همه گرفتاریهای پیامبر از سوی همسرانش را، نوع برخوردهای خود حضرت میدانستند و [[معتقد]] بودند اگر همانطور که آنان با زنانشان رفتار میکنند، پیامبر نیز رفتار میکرد، [[زنان]] [[جسور]] نمیشدند و جرئت نمیکردند روی حرف مردان حرفی بزنند. [[پیامبر]] این روشها را نمیپسندید و چون این سخنان بدو گفته میشد، تنها [[تبسم]] میکرد. [[رقابت]] میان [[همسران رسول خدا]] {{صل}} مشهود بود؛ چنان که برخی [[همسران]] از [[عنایت]] پیامبر به [[ماریه قبطیه]] نگران بودند و به [[آزار]] و [[اذیت]] وی پرداختند که [[رسول خدا]] {{صل}} وی را به مکانی بیرون از [[مدینه]] برد<ref>زبیر بن بکار، ص۵۷.</ref>. این رقابتها چنان بود که [[ام حبیبه]] هنگام [[مرگ]] با اشاره به آن، از [[عایشه]] و [[ام سلمه]] که در آن هنگام زنده بودند، [[طلب]] [[بخشش]] کرد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۸۰.</ref>. |
|
| |
|
| با تمام تفاوتهای [[اخلاقی]] و قبیلهای که میان همسران رسول خدا {{صل}} بود، پیامبر با زنانش در عرصههای گوناگون [[عدالت]] را رعایت میکرد. مهریه همه آنان برابر و به [[میزان]] پانصد [[درهم]] بود و تفاوت سن ایشان در این زمینه تأثیری نداشت<ref>ر. ک: ابن سعد، ج۸، ص۱۲۸؛ بلاذری، ج۲، ص۱۰۰؛ شامی، ج۹، ص۴۸.</ref>. رسول خدا {{صل}} در سفرها نیز برخی از همسران خویش را به قید قرعه به همراه میبرد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۵-۷۶.</ref>. | | با تمام تفاوتهای [[اخلاقی]] و قبیلهای که میان همسران رسول خدا {{صل}} بود، پیامبر با زنانش در عرصههای گوناگون [[عدالت]] را رعایت میکرد. مهریه همه آنان برابر و به [[میزان]] پانصد [[درهم]] بود و تفاوت سن ایشان در این زمینه تأثیری نداشت<ref>ر. ک: ابن سعد، ج۸، ص۱۲۸؛ بلاذری، ج۲، ص۱۰۰؛ شامی، ج۹، ص۴۸.</ref>. رسول خدا {{صل}} در سفرها نیز برخی از همسران خویش را به قید قرعه به همراه میبرد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۵-۷۶؛ [[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص۲۲۰.</ref>. |
|
| |
|
| در [[خانواده]] [[مهربان]] بود. نسبت به همسران خود هیچگونه خشونتی نمیکرد و این برخلاف [[خلق و خوی]] مکیان بود. [[بدزبانی]] برخی از همسران خویش را [[تحمل]] میکرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل [[رنج]] میبردند. به [[حسن معاشرت]] با [[زنان]] توصیه و تأکید میکرد و میگفت: همه [[مردم]] دارای خصلتهای [[نیک]] و بد هستند؛ مرد نباید تنها جنبههای [[ناپسند]] [[همسر]] خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ چه، هرگاه از یک [[خصلت]] او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه [[خشنودی]] اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۴.</ref>. | | در [[خانواده]] [[مهربان]] بود. نسبت به همسران خود هیچگونه خشونتی نمیکرد و این برخلاف [[خلق و خوی]] مکیان بود. [[بدزبانی]] برخی از همسران خویش را [[تحمل]] میکرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل [[رنج]] میبردند. به [[حسن معاشرت]] با [[زنان]] توصیه و تأکید میکرد و میگفت: همه [[مردم]] دارای خصلتهای [[نیک]] و بد هستند؛ مرد نباید تنها جنبههای [[ناپسند]] [[همسر]] خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ چه، هرگاه از یک [[خصلت]] او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه [[خشنودی]] اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۴.</ref>. |
خط ۲۶: |
خط ۲۷: |
| === با فرزندان === | | === با فرزندان === |
| او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوقالعاده مهربان بود و به آنها [[محبت]] میکرد؛ آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد. آنها را میبوسید و اینها همه بر خلاف خلق و خوی رایج آن [[زمان]] بود. روزی در حضور یکی از اشراف، [[امام حسن]] {{ع}} را میبوسید. آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هیچ کدام از آنها را نبوسیدهام. فرمود: کسی که [[مهربانی]] نکند [[رحمت خدا]] شامل حالش نمیشود<ref>مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸.</ref>. نسبت به فرزندان [[مسلمانان]] نیز مهربانی میکرد. آنها را روی زانوی خویش نشانده، دست محبت بر سر آنها میکشید. گاه [[مادران]]، [[کودکان]] خردسال خویش را به او میدادند که برای آنها [[دعا]] کند. اتفاق میافتاد که احیاناً آن کودکان روی جامهاش ادرار میکردند. مادران ناراحت و شرمنده میشدند و میخواستند مانع ادامه ادرار بچه شوند، آنها را از این کار به شدت منع میکرد و میگفت: مانع ادامه ادرار [[کودک]] نشوید، اینکه [[جامه]] من [[نجس]] بشود اهمیت ندارد، [[تطهیر]] میکنم<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>. | | او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوقالعاده مهربان بود و به آنها [[محبت]] میکرد؛ آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد. آنها را میبوسید و اینها همه بر خلاف خلق و خوی رایج آن [[زمان]] بود. روزی در حضور یکی از اشراف، [[امام حسن]] {{ع}} را میبوسید. آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هیچ کدام از آنها را نبوسیدهام. فرمود: کسی که [[مهربانی]] نکند [[رحمت خدا]] شامل حالش نمیشود<ref>مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸.</ref>. نسبت به فرزندان [[مسلمانان]] نیز مهربانی میکرد. آنها را روی زانوی خویش نشانده، دست محبت بر سر آنها میکشید. گاه [[مادران]]، [[کودکان]] خردسال خویش را به او میدادند که برای آنها [[دعا]] کند. اتفاق میافتاد که احیاناً آن کودکان روی جامهاش ادرار میکردند. مادران ناراحت و شرمنده میشدند و میخواستند مانع ادامه ادرار بچه شوند، آنها را از این کار به شدت منع میکرد و میگفت: مانع ادامه ادرار [[کودک]] نشوید، اینکه [[جامه]] من [[نجس]] بشود اهمیت ندارد، [[تطهیر]] میکنم<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>. |
|
| |
| ==سیره خانوادگی پیامبر خاتم==
| |
| [[رسول خدا]]{{صل}} بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به [[خانه]] میرفت، با آنان [[گفتگو]] میکرد و اُنس میگرفت و نیازهای [[روحی]] و [[عاطفی]] ایشان را برآورده میساخت. در کارهای خانه به همسرش [[یاری]] میرساند. خانه را جارو میزد و در درست کردن خمیر کمک میکرد<ref>ابن یدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۴۰۲.</ref>. رسول خدا{{صل}} درباره نوع [[غذا]] و کیفیت پخت و پز آن، بهانه نمیگرفت و از آنچه [[خدا]] [[حلال]] کرده بود، همراه [[خانواده]] و خدمتکاران میخورد.
| |
|
| |
| [[روابط]] رسول خدا{{صل}} با همسرانش به گونهای بود که آنان گاه به خود [[جرأت]] [[مشاجره]] با آن [[حضرت]] را میدادند<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ * إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}} «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است * خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است * و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت * اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است)؛ چراکه به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۱-۴.</ref>. در برابر خردهگیریهایی که [[همسران رسول خدا]]{{صل}} به وی درباره استفاده از [[اموال]] میگرفتند، [[آیات]] ذیل نازل شد: «ای [[پیامبر]]! به همسرانت بگو: اگر خواهان [[زندگی دنیا]] و [[زینت]] آن هستند، بیایید تا مهرتان را بدهم و خوش و خرم شما را رها کنم و اگر خواستار [[خدا]] و فرستاده وی و سرای [[آخرت]] هستید، پس به [[راستی]] خدا برای [[نیکوکاران]] شما [[پاداش]] بزرگی آماده کرده است»<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}} «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>.
| |
|
| |
| [[رفتار]] با [[عطوفت]] [[رسول خدا]]{{صل}} با [[همسران]]، برای برخی افراد توجیه پذیر نبود و این گروه، ریشه همه گرفتاریهای پیامبر از سوی همسرانش را، نوع برخوردهای خود [[حضرت]] میدانستند و [[معتقد]] بودند اگر همان گونه که آنان با زنانشان رفتار میکنند، پیامبر نیز با همسرانش رفتار میکرد، آنان [[جسور]] نمیشدند و [[جرأت]] نمیکردند روی حرف مردان حرفی بزنند. پیامبر این روشها را نمیپسندید و چون این سخنان بدو گفته میشد، تنها [[تبسم]] میکرد.
| |
| با تمام تفاوتهای [[اخلاقی]] و قبیلهای که میان همسران رسول خدا{{صل}} بود، پیامبر به [[عدالت]] میانشان رفتار میکرد. مهریه همه آنان با یکدیگر برابر و به [[میزان]] پانصد درهم بود و تفاوت سن ایشان در این زمینه تأثیری نداشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۰؛ شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۹، ص۴۸.</ref> رسول خدا{{صل}} در سفرها نیز برخی از همسران خویش را به قید قرعه همراه میبرد<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۲۶؛ ابن شبه، تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۳۱۱.</ref>.
| |
|
| |
| [[تعداد همسران]]: درباره تعداد [[همسران رسول خدا]]{{صل}}، پرسشهایی به ویژه از سوی [[مستشرقان]] مطرح شده است که برای توضیح این مسئله باید به نکات ذیل توجه کرد:
| |
| #[[چندهمسری]] در [[جامعه]] عصر [[رسول خدا]]{{صل}}، امری معمول و [[پسندیده]] بود و عاملی برای رفع [[مشکلات]] [[اجتماعی]] آنان به شمار میآمد. این کار افزون بر اینکه موجب تقویت و [[تحکیم]] [[مودت]] میان قبائل و [[جلوگیری از جنگ]] و [[خونریزی]] میشد، مشکل عدم [[تساوی]] میان تعداد افراد [[زن]] و مرد و بیسرپرست شدن [[زنان]] و [[یتیمان]] را که بر اثر [[جنگ]] و خونریزی پدید میآمد، حل میکرد.
| |
| #رسول خدا{{صل}} در عنفوان [[جوانی]] و در ۲۵ سالگی با نخستین [[همسر]] خویش، [[خدیجه]]، [[ازدواج]] کرد<ref>درباره سن خدیجه و نیز ازدواج پیشین وی، دیدگاه مخالف وجود دارد. شواهدی ۲۸ ساله بودن خدیجه{{س}} هنگام ازدواج و نیز عدم ازدواج پیشین وی را تأیید میکند (بنگرید: جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۹۹، ۲۰۷).</ref>. آن [[حضرت]] مدت ۲۵ سال با خدیجه [[زندگی]] مشترک داشت و در این مدت همسر دیگری جز او [[اختیار]] نکرد؛ حال آنکه اگر رسول خدا{{صل}} در پی اغراض [[شهوانی]] بود، در این دوران باید به سراغ [[دختران]] و زنان دیگری میرفت.
| |
| #ازدواجهای متعدد رسول خدا{{صل}} در دهه آخر [[عمر]] ایشان انجام گرفت، یعنی پس از پنجاه سالگی و هنگامی بود که مشغلههای بسیار داشت، بدین روی این ازدواجها برای تأمین برخی اهداف و [[مصالح]] [[سیاسی]] اجتماعی و [[دینی]] صورت گرفت.
| |
| #در میان [[همسران پیامبر]]{{صل}}، بنابر [[منابع اهل سنت]]، جز [[عایشه]] که دوشیزه بود، دیگران پیش از ازدواج با آن حضرت، شوهر کرده و [[بیوه]] بودند<ref>برخی شواهد حاکی از ازدواج پیشین عائشه است. بنگرید: جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم{{صل}}، ج۱۳، ص۱۱۲.</ref>.
| |
| #رسول خدا{{صل}} تنها از خدیجه و [[ماریه قبطیه]] صاحب فرزند شد و هیچ یک از [[همسران]] دیگر وی، با اینکه بعضاً از شوهران سابقشان فرزندانی داشتند، از [[رسول خدا]]{{صل}} صاحب فرزند نشدند.
| |
| #رسول خدا{{صل}} با اینکه در [[مدینه]] میزیست، اما هیچ زنی از [[انصار]] نگرفت. [[تاریخ نگاران]] درباره تعداد [[زنان پیامبر]] آمارهای گوناگونی به دست دادهاند. [[ابن اسحاق]] تعداد آنان را سیزده<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۹۳.</ref>، [[ابن سعد]] چهارده<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۶.</ref> و [[بیهقی]] پانزده نفر دانستهاند<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. سبب [[اختلاف]] آن است که برخی از این افراد پیش از [[ازدواج با پیامبر]] از آن [[حضرت]] جدا شدند و برخی از ایشان مانند [[ماریه قبطیه]]، در شمار [[کنیزان]] آن حضرت بودند. اما مشهور آن است که [[همسران رسول خدا]]{{صل}} یازده تن بودند که نُه تن از ایشان هنگام [[رحلت]] آن بزرگوار زنده بودند<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ج۷، ص۲۸۹.</ref>. از همسران رسول خدا{{صل}}، [[حضرت خدیجه]]{{س}} و [[زینب دختر خزیمه]] در [[زمان حیات پیامبر]] از [[دنیا]] رفتند. نام این [[زنان]] بر اساس اطلاعات کتاب الطبقات الکبری به شرح ذیل است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲ به بعد.</ref>: ۱. [[خدیجه دختر خویلد]]؛ ۲. [[سوده]] دختر زَمعه؛ ۳. [[عایشه دختر ابوبکر]]؛ ۴. حَفصه [[دختر عمر]]؛ ۵. زینب دختر خزیمه؛ ۶. اُم [[سلمه]] دختر [[ابوامیه مخزومی]]؛ ۷. [[زینب]] دختر جَحش؛ ۸. اُم [[حبیبه]] [[دختر ابوسفیان]]؛ ۹. جُوَیریه دختر [[حارث]]؛ ۱۰. [[صفیه]] دختر حُیَی؛ ۱۱. مَیمونه دختر حارث. رسول خدا{{صل}} به جز زنان یاد شده، دو [[کنیز]] نیز به نامهای ماریه قبطیه و [[ریحانه دختر زید]] داشت که با آنان همچون همسران [[آزاد]] [[رفتار]] میکرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۰۵.</ref>.
| |
|
| |
| [[فلسفه]] ازدواجها: درباره فلسفه ازدواجها وجوهی گفته شده است؛ از جمله اینکه این ازدواجها، از روی [[شفقت]] و [[دلسوزی]] آن حضرت درباره زنان [[بیوه]] و بییاور شدن آنان بود. به خصوص [[ازدواج]] وی با زنان بیوه [[مهاجر]]، میتوانست [[مشکلات]] تعدادی از ایشان، که همسران خود را در [[جنگها]] یا حوادث دیگر از دست داده بودند و در [[مدینه]] تیره و طایفهای نداشتند، حل کند. [[رسول خدا]]{{صل}} با این [[رفتار]]، عملاً [[انصار]] را [[تشویق]] میکرد تا سر پرستی [[زنان]] [[بیوه]] [[مهاجر]] را بر عهده گیرند.
| |
|
| |
| برخی ازدواجها مانند [[ازدواج]] با [[ام حبیبه دختر ابوسفیان]]، افزون بر [[حمایت]] از [[زن]] آسیب دیده به سبب [[ارتداد]] و درگذشت همسرش در [[حبشه]]، برای پیوند دادن و نرم کردن دلهای [[مخالفان]] خویش، مانند [[ابوسفیان]] [[رهبر]] [[قریش]] بود.
| |
|
| |
| ازدواج آن [[حضرت]] با [[زینب دختر جحش]] که [[همسر]] پسر خوانده خود بود، به [[دستور الهی]] و برای ابطال [[سنت]] غلطی بود که ازدواج با همسر پسر خوانده را ممنوع میدانست. این ازدواج نیز بر اساس [[وحی الهی]] صورت گرفت<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص۲۲۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |