تمدن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
در حال حاظر در [[دنیا]] تفکراتی وجود دارد که جاده صافکن [[تسلط]] [[استعماری]] نوع جدید [[آمریکا]] و اروپا بر همه دنیاست؛ یکی از آن تفکرات ایجاد [[جوامع]] [[دموکراتیک]] به سبک غربی است. مثلاً اگر در جهت ایجاد [[حجاب]]، یک ذره نسبت به [[لباس]] افراد این جوامع تعرض بشود، همه دنیا را غوغا برمیدارد؛ ولی اگر در جهت [[کشف]] حجاب به لباس کسی تعرّض بشود، یکصدم آن در دنیا غوغا نمیشود! امروز یکی از نشانههای [[تمدن]] و [[نظام]] جدیدی که دنیای [[استکبار]] میخواهد بیسروصدا بر همه عالم [[حاکم]] بکند، همین است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی نمایندگان ولی فقیه در دانشگاههای کشور و مسئولان دفاتر نمایندگی، ۸/۷/۱۳۶۹.</ref>. اگرچه امروز دعوی [[لیبرال دموکراسی]] غرب زیر سؤال رفته است، ولی این خونخواران دست از تفکرات [[جهانشمولی]] خود برنمیدارند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات با رهبران گروههای جهادی فلسطینی شرکتکننده در افتتاحیه همایش غزه، ۸/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | در حال حاظر در [[دنیا]] تفکراتی وجود دارد که جاده صافکن [[تسلط]] [[استعماری]] نوع جدید [[آمریکا]] و اروپا بر همه دنیاست؛ یکی از آن تفکرات ایجاد [[جوامع]] [[دموکراتیک]] به سبک غربی است. مثلاً اگر در جهت ایجاد [[حجاب]]، یک ذره نسبت به [[لباس]] افراد این جوامع تعرض بشود، همه دنیا را غوغا برمیدارد؛ ولی اگر در جهت [[کشف]] حجاب به لباس کسی تعرّض بشود، یکصدم آن در دنیا غوغا نمیشود! امروز یکی از نشانههای [[تمدن]] و [[نظام]] جدیدی که دنیای [[استکبار]] میخواهد بیسروصدا بر همه عالم [[حاکم]] بکند، همین است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای شورای مرکزی نمایندگان ولی فقیه در دانشگاههای کشور و مسئولان دفاتر نمایندگی، ۸/۷/۱۳۶۹.</ref>. اگرچه امروز دعوی [[لیبرال دموکراسی]] غرب زیر سؤال رفته است، ولی این خونخواران دست از تفکرات [[جهانشمولی]] خود برنمیدارند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات با رهبران گروههای جهادی فلسطینی شرکتکننده در افتتاحیه همایش غزه، ۸/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | ||
مسأله مهم دیگر که در ادامه این جریان اتفاق افتاده است، مسأله رسواکننده تمدن غربی در زمینه [[آزادی بیان]] است، لیبرال دموکراسیای که غرب، [[پرچم]] آن را سر دست گرفته است و به آن [[افتخار]] میکند، با رفتارهایی مثل برخورد با [[قرآن]]، [[مسلمانان]] و [[ترویج]] [[افکار]] آنان است که [[رسوا]] میشود. آزادی بیان - که آنها دم از آن میزنند – به آنها [[اجازه]] نمیدهد که در باب [[افسانه]] [[کشتار]] [[یهودیان]] - معروف به هولوکاست - کسی تردید کند. در آن قضیه جای آزادی بیان نیست! در کشورهای اروپایی افراد زیادی - از دانشمند و محقق و [[مورخ]] و مطبوعاتی و غیره - از [[ترس]] [[جرأت]] نمیکنند تردیدی را که نسبت به این قضیه در دلشان هست ابراز کنند. بعضیها هم معتقدند قضیه از اصل [[دروغ]] است، اما [[جرأت]] نمیکنند بگویند؛ چون دیدهاند هر کس بگوید، [[مجازات]] خواهد شد؛ [[زندان]] میاندازند، تعقیب میکنند، از حقوقش محرومش میکنند؛ اما [[اهانت]] به [[مقدسات]] یک میلیارد و نیم [[مسلمان]] - آن هم بیدلیل، بدون اینکه دعوایی در بین باشد؛ بدون اینکه این طرف اهانتی به آنها کرده باشد – مجاز است و مشمول [[آزادی بیان]] میباشد! مسأله بر سر آن مطبوعات یا کاریکاتوریستی نیست که [[صهیونیستها]] پولی به او دادهاند که کاریکاتوری بکشد - با اهداف [[پلیدی]] که صهیونیستها دارند - و او هم کشیده، بلکه مسأله بر سر [[زمامداران]] اروپایی است که از این کار [[دفاع]] میکنند و پشت سر این عمل [[پست]] و سخیف قرار میگیرند و به عنوان آزادی بیان آن را مجاز میشمرند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با پرسنل نیروی هوایی، ۱۸/۱۱/۱۳۸۴.</ref>. این مواردی که بیان شد تجربههای یک [[تمدن]] است.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۴.</ref> | مسأله مهم دیگر که در ادامه این جریان اتفاق افتاده است، مسأله رسواکننده تمدن غربی در زمینه [[آزادی بیان]] است، لیبرال دموکراسیای که غرب، [[پرچم]] آن را سر دست گرفته است و به آن [[افتخار]] میکند، با رفتارهایی مثل برخورد با [[قرآن]]، [[مسلمانان]] و [[ترویج]] [[افکار]] آنان است که [[رسوا]] میشود. آزادی بیان - که آنها دم از آن میزنند – به آنها [[اجازه]] نمیدهد که در باب [[افسانه]] [[کشتار]] [[یهودیان]] - معروف به هولوکاست - کسی تردید کند. در آن قضیه جای آزادی بیان نیست! در کشورهای اروپایی افراد زیادی - از دانشمند و محقق و [[مورخ]] و مطبوعاتی و غیره - از [[ترس]] [[جرأت]] نمیکنند تردیدی را که نسبت به این قضیه در دلشان هست ابراز کنند. بعضیها هم معتقدند قضیه از اصل [[دروغ]] است، اما [[جرأت]] نمیکنند بگویند؛ چون دیدهاند هر کس بگوید، [[مجازات]] خواهد شد؛ [[زندان]] میاندازند، تعقیب میکنند، از حقوقش محرومش میکنند؛ اما [[اهانت]] به [[مقدسات]] یک میلیارد و نیم [[مسلمان]] - آن هم بیدلیل، بدون اینکه دعوایی در بین باشد؛ بدون اینکه این طرف اهانتی به آنها کرده باشد – مجاز است و مشمول [[آزادی بیان]] میباشد! مسأله بر سر آن مطبوعات یا کاریکاتوریستی نیست که [[صهیونیستها]] پولی به او دادهاند که کاریکاتوری بکشد - با اهداف [[پلیدی]] که صهیونیستها دارند - و او هم کشیده، بلکه مسأله بر سر [[زمامداران]] اروپایی است که از این کار [[دفاع]] میکنند و پشت سر این عمل [[پست]] و سخیف قرار میگیرند و به عنوان آزادی بیان آن را مجاز میشمرند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با پرسنل نیروی هوایی، ۱۸/۱۱/۱۳۸۴.</ref>. این مواردی که بیان شد تجربههای یک [[تمدن]] است.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۴.</ref> | ||
==[[تاریخ]] [[تمدن]] غرب== | |||
[[رهبر معظم انقلاب]]، وقتی درباره تمدن شرق و غرب حرف میزنند، [[عنایت ویژه]] به [[تمدن اسلامی]] دارند و همیشه از تاریخ [[تمدنها]] شروع میکننند، در این مسأله هم وقتی به [[آسیبشناسی]] تمدن [[غربی]] میپردازند، اول تاریخ تمدن غربی قبل و بعد از [[اسلام]] را مورد بررسی قرار میدهند و بعد از آن به دستآوردها، نقاط [[ضعف]] و قوت آن اشاره میکنند و بیان میدارند در آن قرون – قرون سوم و چهارم و پنجم و ششم میلادی -تمدن غربی تمدن [[برتر]] بود؛ تمدن شرقی [[منقرض شده]] بود و تمدن [[ایرانی]] هم در واقع چیزی نبود. ولی میبینیم که تمدن اسلامی، آن تمدن برتر غربی را از بین برد. بدین معنا که تمدن غربی در مقابل این تمدن منقرض شد؛ مثل [[ستاره]] که با آمدن [[خورشید]] دیگر [[نور]] ندارد، یا مثل ماه که با آمدن خورشید و طلوع [[روز]] دیگر هیچ است و یا مثل یک طبیب ابتدایی [[تجربی]] که با آمدن یک متخصص درجه اول با چند عنوان دکترای فوق [[تخصص]]، خطاست که بگوید «کسی به من مراجعه کند». وقتی که تمدن اسلامی آمد، چنین شد، [[واقعیت]] این است که همه چیز اروپا در مقابل تمدن اسلامی رنگ باخت و این تا قرنهای چهارم و پنجم و [[ششم هجری]] ادامه داشت. البته بعد از این تمدن اسلامی سالها تنزل کرد تا به دوران رنسانس رسید. بعد از این تمدن غربی دوباره شروع به اوج گرفتن کرد. و تمدن غرب، در تمام آن سالهای بعد از [[غلبه]] تمدن اسلامی، مشغول [[تغذیه]] از این تمدن بوده است. با مراجعه به کتابها و منابع آن [[زمان]] متوجه میشویم برجستهترین [[دانشمندان]]، دانشمندانی بودند که میتوانستند با آثار [[اسلامی]] سروکار داشته باشند و از آنها چیزی بفهمند و آنها را [[ترجمه]] کنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان ردههای مختلف «سپاه پاسداران»، ۲۹/۶/۱۳۷۳.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۶.</ref> | |||
==استفاده از [[علوم]] مختلف بدون [[معنویت]]== | |||
تمدن غربی بر پایه [[ستیز]] با [[معنویت]] و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بود که [[تمدن]] و حرکت [[علمی]] و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به [[علم]] اهمیت دادند - این خوب بود - اما با معنویت به [[جنگ]] برخاستند؛ این بد و [[انحراف]] بود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۳.</ref>. | |||
غرب در علم مشکلی نداشت. از طریق این علم، [[ثروت]] بیاندازه به دست آورد؛ از ثروتهای زیرزمینی و منابع [[خدادادی]] حداکثر استفاده را کردند؛ به فضا رفتند؛ به اعماق اجسام پی بردند؛ در [[پیشرفت]] علمی کار زیادی کردند و از این علم برای به دست آوردن ثروت و [[قدرت]] و [[سیاست]] و همه چیز، حداکثر استفادههای [[مشروع]] و [[نامشروع]] را کردند؛ با همین علم [[استعمار]] کردند؛ کشتارهای گوناگون جهانی کردند؛ اروپاییها میلیونها [[انسان]] را در [[قرن]] اخیر و جنگهای مختلف و حوادث گوناگون کشتند؛ اما علم بدون [[هدایت]] [[فضیلت]]، معنویت و [[انسانیت]]، و علم ناظر فقط به [[دنیا]] و بدون [[آخرت]]، نتیجهاش همین است، اول، جلوهای به [[زندگی]] میبخشد و قدرت و ثروت و [[زیبایی]] میدهد اما آخر قضیه این است؛ و این ادامه پیدا خواهد کرد. وحشیگری [[اخلاقی]] [[جوامع]] متمدنی که از معنویت بویی نبردهاند روزبهروز بیشتر خواهد شد و همین وحشیگری، لغزشگاه بزرگ تمدن [[غربی]] امروز است و آنها را سرنگون خواهد کرد. | |||
در یک [[جامعه]] پیشرفته علمی، صنعتی، [[مدنی]]، پرادعا و مدعی [[رهبری]] [[بشریت]]! وقتی رگه [[هدایت معنوی]] و جریان متنفذ [[فرهنگی]] سالم در جامعهای غایب بود، نتیجه [[ترویج]] همه جانبه حیوانیت در سطح جامعه میشود؛ [[گناه بزرگ]] تمدن غربی همین بود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۳.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۷.</ref> | |||
==[[مبارزه]] با [[ادیان]] از طریق ایجاد [[فحشا]]== | |||
راه مبارزه [[ساده]] و آسان با ادیان این است که راه عنان گسیختگی و مهارگسیختگی [[شهوات]] را باز کنند. یکی از راههایش - که جزو مهمترین [[کارها]] بود – [[کشف]] [[حجاب]] بود. یکی دیگر از راههایش، رواج میخوارگی است. کار دیگر این است که رابطه محدود [[زن]] و مرد را بشکنند. این، جزو کارهای [[تجربه]] شده است. وسایل جدید [[علمی]] و پیشرفتهای [[تمدن]] - مثل سینما و رادیو و تلویزیون و امثال اینها – نیز به آنها این امکان را میداد که آسانتر این [[کارها]] را در [[جامعه]] انجام بدهند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از طلاب و دانشجویان، به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه،۲۸/۹/۱۳۶۹.</ref>. امروز بسیاری از [[ملتها]] و [[انسانها]]، در گمراهیاند. در همین دنیای مادی، چقدر [[اسیر]] نفساند. امروز در همین دنیای به اصطلاح [[متمدن]]، چقدر [[جوان]] وجود دارد که مثل یک [[حیوان]]، هیچ چیزی جز حوایج [[پست]] مادی شخصی خودش نمیفهمد، حیوان، غیر از این، چیز دیگری نیست. [[انسان]]، آن است که هدفی را با [[منطق]]، با [[عقل]]، با [[احساسات]] [[پاک]] و صحیح میشناسد، بعد با همه وجود، دنبال آن حرکت میکند و موانع را از سر راه خودش بر میدارد. در [[آمریکا]] و اروپا و کشورهای زیر [[ستم]]، از این گونه [[جوانان]] زیاد است<ref>سخنرانی معظم له در دیدار با فرماندهان و جمعی از پاسداران سپاه و کمیته انقلاب اسلامی، ۲۹/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. همان کاری را که در [[اندلس]]، در قرنهای گذشته کردند. یعنی جوانان را به [[فساد]] و [[شهوترانی]] و میگساری مشغول کردند. البته این کار، الان هم انجام میگیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان و جمعی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۸/۱۱/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۸.</ref> | |||
==عدم ایجاد [[آرامش]] برای طرفداران خود== | |||
[[دانشمندان]]، متفکرین، انسانهای با [[وجدان]]، [[روشنفکران]] و جوانان، بخشهای حساس پیکره [[جوامع]] [[غربی]] هستند این بخشهای حساس، امروز [[تشنه]] [[مکتب]] و درسی از [[زندگی]] هستند که آنها را از هزاران [[دشواری]] [[واقعی]] زندگی [[نجات]] دهد. بسیاری از این [[مشکلات]] زندگی، مشکلات واقعی نیست. مشکل واقعی، [[احساس ناامنی]] [[روحی]]، [[تنهایی]]، [[افسردگی]]، [[تزلزل]] و عدم [[اطمینان]] و [[آرامش روحی]] است. اینها مشکلات واقعی [[بشر]] است که در اوج [[ثروت]] و [[شهرت]]، یک نفر را به خودکشی وادار میکند. جوان، پولدار و دارای امکانات تنعم و بهرهبرداری از [[زندگی]] است؛ اما خودکشی میکند. چرا این کار را میکند؟ دردش چیست؟ کدام درد است که از بیپولی و نداشتن امکانات [[تمتع]] [[جسمانی]] و [[لذایذ]] جنسی هم سختتر است؟ دردی که امروز گریبان [[جوامع]] مادی [[دنیا]] و [[تمدن]] [[غربی]] را گرفته است، عدم [[اطمینان]]، [[عدم آرامش]]، عدم نقطه اتکای [[روحی]]، عدم انس و تواصل بین [[انسانها]]، [[احساس]]، [[غربت]] و انکسار است<ref>حضرت آیتالله خامنهای بیانات در دیدار با روحانیون و وعاظ در آستانه ماه محرم، ۳/۳/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۹.</ref> | |||
==دخالت و [[حاکمیت]] در امور داخلی کشورها== | |||
در [[تاریخ]]، قضایایی مثل قضایای [[حمله]] [[مغول]] و هلاکوخان، [[تعجب]] [[انسان]] را بر میانگیزد که «آیا ممکن است جماعتی این قدر [[قساوت]] به [[خرج]] داده باشند؟!» اما این حوادث [[تاریخی]]، امروز در مقابل چشم [[بشر]] اتفاق میافتد. [[واقعیت]] این است که نظامهای غربی، تمدن غربی و مدعیان غربی که [[قادر]] نیستند اداره دنیا را به دست بگیرند، [[حق]] ندارند ادعای حاکمیت بر حدود شش میلیارد بشر و کشورهای سراسر عالم را بکنند؛ چون نمیتوانند خودشان را اداره و [[امنیت]] خودشان را تأمین کنند و از بزرگترین فجایع بشری جلوگیری نمایند. با این حال آمریکاییها، نسبت به [[خلیج فارس]]، نسبت به کشورهای خاورمیانه، نسبت منطقه آسیای میانه و نسبت به هر نقطه از دنیا، اعلام حضور و [[اعمال]] [[رأی]] میکنند! شما به چه حقی، با کدام [[وجدان]] بیدار، با کدام [[اراده]] [[قوی]] و با کدام دامن [[پاک]]، ادعا میکنید که باید در مسائل [[ملتها]] و کشورها دخالت کنید؟!!<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان و اعضای «نیروی انتظامی» به مناسبت «هفته نیروی انتظامی»، ۲۱/۴/۱۳۷۴.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۹.</ref> | |||
==[[تحمیل]] یافتههای خود بر ملتها== | |||
امروز و از سالها قبل، همه تلاش دولتهای غربی و فعالان تمدن غربی، متوجه این نقطه است که [[فرهنگ]] دانستهها، بافتهها و یافتههای خودشان را بر ذهنهای افراد و ملتهای گوناگون تحمیل کنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مردم مریوان، ۲۶/۲/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۵۰.</ref> | |||
==نادیده گرفتن [[نقش زن]] در ایجاد [[تمدن]] ([[زن]] و تمدن در دیدگاه غرب و [[اسلام]])== | |||
اگر بنای [[آفرینش انسان]] و [[جهان]] را به دو بخش کارهای ظریف و ریزهکاری و بخش کارهای مستحکم و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری، بگذاریم، بخش اول که ظریفکاریها و ریزهکاریها و رشته رشته پروردن [[احساسات]] و [[عواطف]] [[بشر]] است، در [[اختیار]] زن است. [[گناه بزرگ]] تمدن مادی، [[تضعیف]] و گاهی به [[فراموشی]] سپردن این نقش است. هر جا سخن از تضعیف [[خانواده]] است، نقش این بخش مهم نادیده گرفته شده. هر جا سخن از [[بیاعتنایی]] به [[هنر]] [[مادری]] و هنر [[تربیت فرزند]] در آغوش پر مهر و [[محبت]] مادر است، این نقش نادیده گرفته شده. دنیای غرب این [[جرم]] بزرگ را دارد که این نقش را تضعیف کرده و در مواردی نادیده گرفته است. بخشی از بزرگی این [[گناه]] به این مربوط است که این حرکت فاجعهآمیز را با نام «[[حمایت]] از زن» انجام میدهند؛ در حالی که این حمایت از زن نیست؛ این [[خیانت]] به زن و خیانت به [[انسان]] است نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع میشود و تا آخر [[زندگی]] انسان ادامه دارد. مردی که به [[دوران جوانی]] رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر [[عطوفت]] و محبت و شیوههای خاص مادرانه مادر است. اگر [[زنان]] ما از لحاظ رتبه [[معرفتی]] و [[بینش]] و معلومات سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات [[فرهنگی]] و [[اخلاقی]] تا آخر قابل مقایسه نیست. یک وقت مادری از لحاظ [[معرفت]] سطحاش پایین است؛ البته این نمیتواند در دوران بزرگی اثرگذاری کند؛ این گناه کم بودن معلومات یک انسان است؛ این [[نقص]] تأثیر مادری نیست. مادر است که [[فرهنگ]] و معرفت و تمدن و [[ویژگیهای اخلاقی]] یک [[قوم]] و [[جامعه]] را با [[جسم]] خود، با [[روح]]، با [[خلق]] و با [[رفتار]] خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل میکند. | |||
همه تحت تأثیر [[مادران]] هستند. آنکه [[بهشتی]] میشود، پایه بهشتی شدنش از مادر است؛ که {{متن حدیث|الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ}}. البته [[نقش زن]] به عنوان [[همسر]] هم داستان بسیار طولانی دیگری است. [[دنیایی]] که [[زن]] را از داخل [[خانواده]] جدا میکند و با وعدههای توهمآمیز بیرون میکشد و او را در مقابل نگاه و حرکت هرزه [[جامعه]]، بیپناه و بیدفاع میکند و میدان را برای تعرض به [[حقوق]] او باز میکند، هم زن را [[تضعیف]] میکند، هم خانواده را نابود میکند و هم نسلهای [[آینده]] را به خطر میاندازد. هر [[تمدن]] و هر [[فرهنگی]] که این [[منطق]] را داشته باشد، در حال ایجاد [[فاجعه]] است؛ و این امر امروز در [[دنیا]] اتفاق افتاده است و [[روز]] به روز هم در حال گسترش است. این از سیلهای خطرناکی است که آثار تخریبی آن در بلندمدت ظاهر میشود و بنای تمدن غرب را در هم خواهد کوبید و فرو خواهد ریخت. در کوتاه مدت چیزی فهمیده نمیشود؛ اینها چیزهایی است که صد ساله و دویست ساله خودش را نشان میدهد؛ و نشانههای این بحرانهای [[اخلاقی]] در غرب در حال بروز کردن است. | |||
[[اسلام]] به معنای [[واقعی]] زن را [[تکریم]] کرده است. اگر روی نقش مادر و [[حرمت]] مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن، تأثیر زن، [[حقوق زن]]، [[وظایف]] و محدودیتهای زن در داخل خانواده تکیه میکند، به هیچ وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل [[اجتماعی]] و دخالت در [[مبارزات]] و فعالیتهای عمومی [[مردم]] منع کند. عدهای بد و یا کج فهمیدند؛ یک عده مغرض هم از این [[کجفهمی]] استفاده کردند؛ و [[فکر]] میکنند یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاشها و [[فعالیتهای اجتماعی]] شرکت کند؛ قضیه این طوری نیست؛ هم باید مادر خوب و همسر خوبی باشد و هم در فعالیت [[اجتماعی]] شرکت کند. [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[مظهر]] چنین جمعی است؛ جمع بین [[شئون]] مختلف. [[زینب کبری]]{{س}} نمونه دیگر است. زنهای معروف [[صدر اسلام]] و زنهای برجسته و نمونههای دیگر؛ اینها در [[جامعه]] بودند و حضور داشتند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا{{س}}، ۵/۵/۱۳۸۴.</ref>. | |||
در کشورهای اروپایی و آمریکایی که از [[تمدن]] [[غربی]] [[حظ]] زیادی دارند، [[زنان]] در وضعیت سخت و بیرحمانهای [[زندگی]] میکنند و [[ستم]] [[همسران]] و ستمکاری که بر آنان [[تحمیل]] میشود و کارهای سخت و سنگینی که بر دوش آنان میگذارند، [[تحمل]] میکنند. با این کار، وانمود میکنند که [[زن]] را وارد میدان [[اجتماع]] کردهاند؛ در حالی که [[فرصت]] [[اندیشیدن]]، [[فکر]] کردن و [[تصمیم]] گرفتن هم برای آنان وجود ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از زنان شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، ۲۶/۱۰/۱۳۶۸.</ref>. | |||
زنهای [[مؤمن]] در جامعه ما سعی کنند قدر زن [[ایرانی]] [[مسلمان]] را بدانند، زنی که در اختلاط و [[معاشرت]] با مرد قاطی نمیشود و خود را وسیلهای برای جلب چشم مرد نمیداند و خود را بالاتر از این میداند؛ زنی که شانش را عزیزتر از این میشمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و [[بدن]] خود، [[چشم]] روندگان را به سمت خویش جلب کند و [[هوس]] آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه قلهای میداند که در اوج آن، فاطمه زهرا{{س}} – بزرگترین زن [[تاریخ]] [[بشر]] - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید از بازیچههای فراهم آمده تمدن غربی و روشهای توطئهآمیز آن، رو بگرداند و به آن [[بیاعتنایی]] کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از زنان شهرهای تهران، تبریز و اصفهان، ۲۶/۱۰/۱۳۶۸.</ref>. | |||
دنیای استکباری سرشار از [[جاهلیت]]، در [[اشتباه]] است که [[خیال]] میکند [[ارزش]] و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان [[آرایش]] کند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او [[لذت]] ببرند و او را [[تحسین]] نمایند. بساط آن چیزی که امروز به عنوان «[[آزادی]] [[زن]]» در [[دنیا]] و از سوی [[فرهنگ]] [[منحط]] [[غربی]] پهن شده است، بر پایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او [[تمتعات]] جنسی ببرند. مردان از آنها لذت ببرند و [[زنها]] وسیله التذاذ مردان شوند. و اسمش را هم آزادی زن میگذارند! کسانی که در دنیای [[جاهل]] و [[غافل]] و [[گمراه]] [[تمدن]] غربی ادعا میکنند طرفدار [[حقوق]] بشرند، در [[حقیقت]] [[ستمگران]] به زن هستند. باید زن را به چشم یک [[انسان]] والا نگاه کرد، تا معلوم شود که [[تکامل]] و [[حق]] او و آزادی او چیست. زن را باید به عنوان موجودی که میتواند مایهای برای [[صلاح جامعه]] با پرورش انسانهای والا شود نگاه کرد، تا معلوم شود که حق زن چیست و آزادی او چگونه است. باید زن را به چشم آن عنصر اصلی [[تشکیل خانواده]] در نظر گرفت؛ که [[خانواده]] اگرچه از مرد و زن تشکیل میشود و هر دو در تشکیل خانواده و موجودیت آن مؤثرند، اما [[آسایش]] فضای خانواده، [[آرامش]] و سکونتی که در فضای [[خانه]] است، به [[برکت]] زن و [[طبیعت]] زنانه است. با این چشم به زن نگاه کنیم تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدا میکند و حقوقش در چیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار گروهی از زنان، به مناسبت میلاد حضرت زهرا{{س}}، ۲۵/۹/۱۳۷۱.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۵۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |