برهان حدوث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اثبات وجود خدا | | موضوع مرتبط = اثبات وجود خدا | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = [[برهان حدوث در کلام اسلامی]] - [[برهان حدوث در فلسفه اسلامی]] - [[برهان حدوث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[برهان حدوث در کلام اسلامی]] - [[برهان حدوث در فلسفه اسلامی]] - [[برهان حدوث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[برهان]] حدوث" یعنی عالم، اول و نقطه شروع دارد که قبل از آن نبوده و مطلق بوده است. [[حکما]] معتقدند که نه تنها لازمه [[اعتقاد]] به [[خدا]] این نیست که قائل باشیم برای عالم اولی هست، بلکه لازمه [[اعتقاد]] به [[خدا]] این است که [[معتقد]] باشیم برای عالم اولی نیست؛ به [[دلیل]] اینکه خدایی هست و تنها با این [[دلیل]] هم باید ثابت کرد که عالم اول ندارد؛ چون [[ذات خدا]] بیپایان است، خلقتش نمیتواند پایان یا مبدأ داشته باشد. تا [[خدا]] بوده است [[خالق]] بوده است و تا [[خدا]] خواهد بود [[خالق]] خواهد بود؛ چون لازمه حرف شما ([[متکلمین]]) این است که [[خالق]] بودن [[خداوند]] محدود باشد، و ذات [[حق]] هیچ نوع محدودیتی را نمیپذیرد، نه در ذات و نه در فعل. پس چون [[خدا]] هست، عالم هم باید از دو سر بیپایان باشد، هم از اول و هم از آخر<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۶۴.</ref>. | [[برهان]] حدوث" یعنی عالم، اول و نقطه شروع دارد که قبل از آن نبوده و مطلق بوده است. [[حکما]] معتقدند که نه تنها لازمه [[اعتقاد]] به [[خدا]] این نیست که قائل باشیم برای عالم اولی هست، بلکه لازمه [[اعتقاد]] به [[خدا]] این است که [[معتقد]] باشیم برای عالم اولی نیست؛ به [[دلیل]] اینکه خدایی هست و تنها با این [[دلیل]] هم باید ثابت کرد که عالم اول ندارد؛ چون [[ذات خدا]] بیپایان است، خلقتش نمیتواند پایان یا مبدأ داشته باشد. تا [[خدا]] بوده است [[خالق]] بوده است و تا [[خدا]] خواهد بود [[خالق]] خواهد بود؛ چون لازمه حرف شما ([[متکلمین]]) این است که [[خالق]] بودن [[خداوند]] محدود باشد، و ذات [[حق]] هیچ نوع محدودیتی را نمیپذیرد، نه در ذات و نه در فعل. پس چون [[خدا]] هست، عالم هم باید از دو سر بیپایان باشد، هم از اول و هم از آخر<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۶۴.</ref>. |