پرش به محتوا

عبیدالله بن زیاد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:


[[مختار ثقفی]] سر [[عبیدالله بن زیاد]] را توسط فرستاده‌ای نزد [[امام سجاد]] {{ع}}، [[محمد بن حنفیه]] و سایر [[بنی‌هاشم]] به [[مدینه]] فرستاد<ref>تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابن‌واضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی. ، ج۲، ص۲۵۹.</ref> و به فرستاده‌اش گفته بود هنگامی که [[امام]] با [[مردم]] مشغول خوردن [[غذا]] بود، وارد شود و او چنین کرد. [[امام سجاد]] {{ع}} که کسی او را بعد از [[شهادت]] پدرش خندان ندیده بود، خندید و فرمود: [[دوزخ]] جای او باد. زمانی که سر پدرم را نزد عبیدالله بردند، او مشغول خوردن بود. همچنین [[امام سجاد]] {{ع}} [[دستور]] داد که در میان [[مردم]] میوه پخش کنند.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۸۱-۱۱۰.</ref>
[[مختار ثقفی]] سر [[عبیدالله بن زیاد]] را توسط فرستاده‌ای نزد [[امام سجاد]] {{ع}}، [[محمد بن حنفیه]] و سایر [[بنی‌هاشم]] به [[مدینه]] فرستاد<ref>تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابن‌واضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی. ، ج۲، ص۲۵۹.</ref> و به فرستاده‌اش گفته بود هنگامی که [[امام]] با [[مردم]] مشغول خوردن [[غذا]] بود، وارد شود و او چنین کرد. [[امام سجاد]] {{ع}} که کسی او را بعد از [[شهادت]] پدرش خندان ندیده بود، خندید و فرمود: [[دوزخ]] جای او باد. زمانی که سر پدرم را نزد عبیدالله بردند، او مشغول خوردن بود. همچنین [[امام سجاد]] {{ع}} [[دستور]] داد که در میان [[مردم]] میوه پخش کنند.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۸۱-۱۱۰.</ref>
==عبیدالله بن زیاد==
او [[عبیدالله بن زیاد بن عبید]] یا [[ابوسفیان]] است. مادرش مرجانه یکی از [[زنان]] بدکاره زمانه خود بود. [[دشمنان]] عبیدالله برای [[طعن]]، او را به مادرش ملحق می‌کنند و وی را ابن‌مرجانه می‌نامند. [[کنیه]] او را [[ابوحفص]] گفته‌اند. او در [[بصره]] متولد شد؛ ولی درباره سال [[تولد]] او [[اختلاف]] وجود دارد: گروهی [[سال ۳۳ هجری]] و گروهی [[سال ۳۹ هجری]] را ذکر کرده‌اند. گفته شده است او در [[واقعه کربلا]] و [[شهادت امام حسین]]{{ع}}، ۲۸ ساله بوده است<ref>البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۸۳.</ref>. او در [[سال ۶۶ هجری]]، در منطقه خازر که در فاصله پنج فرسخی [[موصل]] قرار داشت در [[نبرد]] با نیروی‌های مختار، به دست [[ابراهیم]] بن اشتر [[نخعی]] کشته شد.
بعد از [[مرگ]] زیاد، عبیدالله به نزد [[معاویه]] رفت و از او [[امارت]] [[عراق]] را درخواست کرد. معاویه از او پرسید: برادرم چه کسی را بر [[کوفه]] گماشت؟ عبیدالله پاسخ داد: [[عبدالله بن خالد بن اسید]]. باز معاویه پرسید: برادرم چه کسی را بر بصره گماشت؟ عبیدالله پاسخ داد: [[سمرة بن جندب فزاری]]. معاویه گفت: پدر تو پنج سال [[امیر عراق]] بود. چرا تو را در هیچ کاری قرار نداد؟ عبیدالله گفت: اگر این حرف را [[مردم]] بدانند، برای من [[عیب]] و عاری است؛ پس کاری کن که بعد از توکس نگوید پدر و عمویت تو را در کاری قرار نداده‌اند. معاویه او را برای [[ولایت خراسان]] [[انتخاب]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۸۶۳.</ref>.
عبیدالله، دو سال [[والی خراسان]] بود؛ تا اینکه معاویه در [[سال ۵۵ هجری]]، [[عبدالله بن عمرو بن غیلان الثقفی]] را از بصره [[عزل]] کرد و عبیدالله بن زیاد را به جای او قرار داد. دلیل عزل او این بود که روزی عبدالله بن عمرو بر [[منبر]] بصره [[خطبه]] می‌خواند که فردی که او را [[جبیر]] ابن [[ضحاک]] نامیده‌اند و یکی از مردم [[بنی‌ضبه]] یا بنی‌ضرار بود، بر او ریگ پرتاب کرد. عبدالله دستور داد تا او را بگیرند و دستش را قطع کنند. [[قبیله]] [[جبیر]] از عبدالله پیش [[معاویه]] [[شکایت]] کرد و درخواست [[قصاص]] کرد. معاویه با قصاص او [[مخالفت]] کرد؛ اما دیه جبیر را از [[بیت‌المال]] پرداخت کرد. سپس [[عبدالله بن عمرو]] را از کار برکنار کرد.
پس از آن‌که عبیدالله به [[حکومت بصره]] رسید، [[عبدالله بن حصن]] را [[رئیس]] [[نگهبانان]] خود قرار داد و در ابتدا [[زرارة بن اوفی]] را [[قاضی بصره]] قرار داد؛ ولی پس از مدتی او را [[عزل]] کرد و ابن‌اذینه [[عبدی]] را جایگزین او کرد<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۲۸۶۳-۲۸۶۴.</ref>.
پس از [[مرگ معاویه]] در [[سال ۶۰ هجری]]، [[یزید]] به [[حکومت]] رسید و قصد داشت عبیدالله را از حکومت بصره بردارد؛ ولی اوضاع وخیم [[سیاسی]] [[بصره]] و [[کوفه]] مانع از آن شد تا یزید [[تصمیم]] خود را عملی کند. حتی مجبور شد در همان سال، عبیدالله را با [[حفظ]] سمت به [[ولایت کوفه]] نیز [[منصوب]] دارد. یکی از بزرگ‌ترین جنایات [[عبیدالله بن زیاد]]، به [[شهادت]] رساندن [[امام حسین]]{{ع}} و [[یاران]] باوفای ایشان و به [[اسارت]] گرفتن [[حرم]] [[رسول خدا]]{{صل}} است.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۲۱۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش