پرش به محتوا

شهادت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳
خط ۴۵: خط ۴۵:
== [[عیادت]] [[امام]] {{ع}} ‌==
== [[عیادت]] [[امام]] {{ع}} ‌==
[[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: چون [[ابن ملجم]]، [[امیر مؤمنان]] را ضربت‌زد، فردایش ما عده‌ای از [[یاران]] خدمتش رسیدیم. من بودم و [[حارث]] و [[سوید بن غفله]] و گروهی با ما بودند. بر درِ [[خانه]] نشستیم. صدای [[گریه]] شنیدیم. ما هم گریستیم. [[حسن بن علی]] {{عم}} بیرون آمد و گفت: "[[امیر مؤمنان]] می‌فرماید: به خانه‌هایتان برگردید". آن گروه رفتند، جز من. صدای [[گریه]] از خانه‌اش شدت یافت. من نیز گریستم. [[حسن]] {{ع}} بیرون آمد و گفت: "مگر به شما نگفتم بازگردید؟". گفتم: ای پسر [[پیغمبر]]! نه به [[خدا]]، دلم [[همراهی]] نمی‌کند. پاهایم [[طاقت]] مرا ندارد که برگردم، مگر آنکه [[امیر مؤمنان]] ـ درودهای [[خدا]] بر او باد ـ را ببینم. گفت: "پس [[صبر]] کن". وارد شد. چیزی نگذشت که بیرون آمد و گفت: وارد شو. بر [[امیر مؤمنان]] وارد شدم، در حالی که تکیه داده بود و سرش با دستاری زرد بسته شده بود. [[خون]] از وی رفته و چهره‌اش زرد شده بود. نمی‌دانم که چهره‌اش زردتر بود یا دستارش. خود را به روی او افکندم و او را بوسیدم و [[گریه]] کردم. فرمود: "[[اصبغ]]! [[گریه]] نکن. به [[خدا]] [[سوگند]]، اینک این [[بهشت]] است". به او گفتم: فدایت شوم! به [[خدا]] می‌دانم که به [[بهشت]] می‌روی؛ اما گریه‌ام بر این است که تو را ـ ای [[امیر مؤمنان]] ـ از دست می‌دهم<ref>الأمالی، مفید، ص ۳۵۱، ح ۳.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۵۹۷-۶۰۱.</ref>
[[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: چون [[ابن ملجم]]، [[امیر مؤمنان]] را ضربت‌زد، فردایش ما عده‌ای از [[یاران]] خدمتش رسیدیم. من بودم و [[حارث]] و [[سوید بن غفله]] و گروهی با ما بودند. بر درِ [[خانه]] نشستیم. صدای [[گریه]] شنیدیم. ما هم گریستیم. [[حسن بن علی]] {{عم}} بیرون آمد و گفت: "[[امیر مؤمنان]] می‌فرماید: به خانه‌هایتان برگردید". آن گروه رفتند، جز من. صدای [[گریه]] از خانه‌اش شدت یافت. من نیز گریستم. [[حسن]] {{ع}} بیرون آمد و گفت: "مگر به شما نگفتم بازگردید؟". گفتم: ای پسر [[پیغمبر]]! نه به [[خدا]]، دلم [[همراهی]] نمی‌کند. پاهایم [[طاقت]] مرا ندارد که برگردم، مگر آنکه [[امیر مؤمنان]] ـ درودهای [[خدا]] بر او باد ـ را ببینم. گفت: "پس [[صبر]] کن". وارد شد. چیزی نگذشت که بیرون آمد و گفت: وارد شو. بر [[امیر مؤمنان]] وارد شدم، در حالی که تکیه داده بود و سرش با دستاری زرد بسته شده بود. [[خون]] از وی رفته و چهره‌اش زرد شده بود. نمی‌دانم که چهره‌اش زردتر بود یا دستارش. خود را به روی او افکندم و او را بوسیدم و [[گریه]] کردم. فرمود: "[[اصبغ]]! [[گریه]] نکن. به [[خدا]] [[سوگند]]، اینک این [[بهشت]] است". به او گفتم: فدایت شوم! به [[خدا]] می‌دانم که به [[بهشت]] می‌روی؛ اما گریه‌ام بر این است که تو را ـ ای [[امیر مؤمنان]] ـ از دست می‌دهم<ref>الأمالی، مفید، ص ۳۵۱، ح ۳.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۵۹۷-۶۰۱.</ref>
== شهادت و دفن امام ==
زحم سر امام به دلیل سمی بودن شمشیر ابن ملجم چنان عمیق بود که وقتی طبیب بالای سر آن حضرت آمد و معاینه کرد، اعلام نمود که کار تمام شده و امام [[وصیت]] خود را بگوید. امام پس از وصیت خود، در [[روز]] ۲۱ [[ماه رمضان]]، به [[شهادت]] رسید و [[امام حسن]]{{ع}} [[بدن مطهر]] آن حضرت را [[تجهیز]] و پس از [[نماز]]، بنا به وصیت آن حضرت در [[غریین]] ([[نجف]]) [[دفن]] شد و برای اینکه [[امویان]] و یا [[خوارج]] به [[قبر]] آن حضرت [[جسارت]] نکنند چهار صورت قبر درست کردند و قبر آن حضرت مخفی ماند<ref>سید عبدالکریم بن طاووس، فرحة الغری، ص۳۲.</ref>.<ref>گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۶۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش