پرش به محتوا

امام حسن مجتبی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'سال' به 'سال')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
درباره [[صلح]] دو گونه صدا از [[لشکر]] [[امام حسن]] به گوش می‌رسید: [[اکثریت]] خواهان [[صلح]]، با سر دادن [[شعار]] "البقیه البقیه" بر آن تأکید می‌کردند؛ ولی برخی [[یاران]] [[مخلص]] [[امام]] {{ع}} و بعضی از [[خوارج]]، خواهان [[جنگ]] بودند؛ آنان که بر [[خیمه]] [[امام]] یورش بردند و حضرت را زخمی کردند، [[اندیشه]] خارجی داشتند. [[امام]] که اکنون مجروح و به لحاظ جسمانی [[ناتوان]] شده بود و [[اختلاف]] و پراکندگی [[اصحاب]] خود را درباره [[صلح]] می‌دید، پیشنهاد [[صلح]] [[معاویه]] را پذیرفت.
درباره [[صلح]] دو گونه صدا از [[لشکر]] [[امام حسن]] به گوش می‌رسید: [[اکثریت]] خواهان [[صلح]]، با سر دادن [[شعار]] "البقیه البقیه" بر آن تأکید می‌کردند؛ ولی برخی [[یاران]] [[مخلص]] [[امام]] {{ع}} و بعضی از [[خوارج]]، خواهان [[جنگ]] بودند؛ آنان که بر [[خیمه]] [[امام]] یورش بردند و حضرت را زخمی کردند، [[اندیشه]] خارجی داشتند. [[امام]] که اکنون مجروح و به لحاظ جسمانی [[ناتوان]] شده بود و [[اختلاف]] و پراکندگی [[اصحاب]] خود را درباره [[صلح]] می‌دید، پیشنهاد [[صلح]] [[معاویه]] را پذیرفت.


درباره طرف پیشگام در [[صلح]]، گزارش‌ها مختلف‌اند. [[معاویه]] بسیار برای [[صلح]] می‌کوشید، زیرا با [[صلح]] می‌توانست با کمترین پیامد به [[خلافت]] برسد، از این رو با [[وعده]] و [[پذیرش]] ظاهری شروط، توافق خود را با [[سازش]] اعلام کرد؛ حتی برخلاف میل [[قیس بن سعد]] که سرسختانه خواهان [[جنگ]] بود، [[دست]] او را به [[زور]] گرفت و با او [[مصافحه]] کرد و به [[مردم]] اعلام کرد: [[قیس بن سعد]] [[بیعت]] کرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>، تا با کمترین درگیری به [[هدف]] خود برسد. از سوی دیگر، [[امام حسن]] {{ع}} نیز با شرایط پیش آمده خواهان [[صلح]] بود، زیرا افزون بر [[گرایش]] عمومی [[یاران]] به [[صلح]]، [[حفظ]] و بقای [[خاندان]] و [[شیعیان]] را در [[صلح]] می‌دید<ref>الاخبار الطوال، ص۲۲۰.</ref>، بنابراین در شرایط جدید، هر دو طرف با نیات متفاوتی به [[صلح]] [[خشنود]] بودند. [[صلح]] در سال ۴۱ انجام گرفت و این سال را [[جماعت]] نام گذاشتند<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۵۲؛ الاستیعاب، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۹؛ البدایة والنهایه، ج۸، ص۱۶-۱۷.</ref>.
درباره طرف پیشگام در [[صلح]]، گزارش‌ها مختلف‌اند. [[معاویه]] بسیار برای [[صلح]] می‌کوشید، زیرا با [[صلح]] می‌توانست با کمترین پیامد به [[خلافت]] برسد، از این رو با [[وعده]] و [[پذیرش]] ظاهری شروط، توافق خود را با [[سازش]] اعلام کرد؛ حتی برخلاف میل [[قیس بن سعد]] که سرسختانه خواهان [[جنگ]] بود، دست او را به [[زور]] گرفت و با او [[مصافحه]] کرد و به [[مردم]] اعلام کرد: [[قیس بن سعد]] [[بیعت]] کرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>، تا با کمترین درگیری به [[هدف]] خود برسد. از سوی دیگر، [[امام حسن]] {{ع}} نیز با شرایط پیش آمده خواهان [[صلح]] بود، زیرا افزون بر [[گرایش]] عمومی [[یاران]] به [[صلح]]، [[حفظ]] و بقای [[خاندان]] و [[شیعیان]] را در [[صلح]] می‌دید<ref>الاخبار الطوال، ص۲۲۰.</ref>، بنابراین در شرایط جدید، هر دو طرف با نیات متفاوتی به [[صلح]] [[خشنود]] بودند. [[صلح]] در سال ۴۱ انجام گرفت و این سال را [[جماعت]] نام گذاشتند<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۵۲؛ الاستیعاب، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۹؛ البدایة والنهایه، ج۸، ص۱۶-۱۷.</ref>.


بندهای صلح نامه متغیر است و کتاب‌های [[تاریخی]] هریک بر بندهایی از آن تأکید کرده‌اند: در برخی از گزارش‌ها به هیچ رو از بندهای [[مالی]] یادی نشده، بلکه این گونه بندها را افزوده واسطه‌ها<ref>الفتوح، ج۴، ص۲۹۱.</ref> یا نخستین پیشنهادات [[معاویه]] دانسته‌اند که [[امام حسن]] {{ع}} نپذیرفت<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۸۶.</ref>؛ ولی در بعضی گزارش‌ها شرایط [[مالی]] برجسته شده و [[میزان]] آنها را نیز بسیار کلان پنداشته‌اند<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۲.</ref>. مجموعه بندها چنین‌اند:
بندهای صلح نامه متغیر است و کتاب‌های [[تاریخی]] هریک بر بندهایی از آن تأکید کرده‌اند: در برخی از گزارش‌ها به هیچ رو از بندهای [[مالی]] یادی نشده، بلکه این گونه بندها را افزوده واسطه‌ها<ref>الفتوح، ج۴، ص۲۹۱.</ref> یا نخستین پیشنهادات [[معاویه]] دانسته‌اند که [[امام حسن]] {{ع}} نپذیرفت<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۸۶.</ref>؛ ولی در بعضی گزارش‌ها شرایط [[مالی]] برجسته شده و [[میزان]] آنها را نیز بسیار کلان پنداشته‌اند<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۲.</ref>. مجموعه بندها چنین‌اند:
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:


== [[ازدواج]] و طلاق‌ها ==
== [[ازدواج]] و طلاق‌ها ==
منابع [[سنی]] کوشیده‌اند [[امام حسن]] {{ع}} را مردی بشناسانند که بسیار [[ازدواج]] می‌کرد و [[طلاق]] می‌داد، به گونه‌ای که [[پدر]] وی [[مردم]] را از [[زن]] دادن به وی [[نهی]] می‌کرد<ref>البدایة والنهایة، ج۸، ص۴۳.</ref>. شمار [[زنان]] او را ۷۰<ref>البدایة والنهایه، ج۸، ص۴۲.</ref>، ۹۰<ref>الطبقات، خامسه ۱، ص۳۰۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۷.</ref>، ۲۰۰<ref>البدء و التاریخ، ج۵، ص۷۴.</ref>، ۳۰۰<ref>قوت القلوب، ج۲، ص۴۰۸.</ref> و حتی ۷۰۰<ref>الکواکب الدریه، ج۱، ص۹۵.</ref> تن نیز شمرده‌اند<ref>نک: حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref>. افزون بر [[سستی]] این [[روایات]]، با توجه به نام [[همسران]] وی که منابع تلاش کرده‌اند کامل برشمارند و همچنین با [[عنایت]] به نام [[فرزندان]] او، به هیچ رو ارقام یاد شده را نمی‌توان [[تأیید]] کرد. فزونی [[طلاق]] [[همسران]]، موضوعی نبوده که در روزگار خود [[امام حسن]] {{ع}} یاد و بر وی خرده گرفته شود، بلکه این موضوع را هنگامی که حسنیان در دوران [[ابو جعفر منصور]] به اقداماتی ضد [[خلافت]] [[دست]] زدند، [[منصور]] رقیب [[سیاسی]] ایشان با [[مبالغه]] به زبان آورد، تا جد حسنیان را [[تخریب]] کند: او در [[محاجه]] مکتوبش با [[محمد نفس زکیه]]، ایراداتی مانند فروش [[خلافت]] در برابر [[مال]]<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۷۰.</ref> و سرگرمی با [[زنان]] را به [[امام حسن]] {{ع}} نسبت داد<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۹۳؛ مروج الذهب، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} زمانی که [[امام حسن]] {{ع}} را [[وصی]] خویش نهاد، تأکید کرد که وی در [[غذا]] و [[ازدواج]] بی‌مبالات و [[آلوده]] نیست<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> و سفارش کرد که [[وصی]] وی باید این‌گونه باشد: {{متن حدیث|غير طاعن عليه في بطن و لا فرج}}<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۲.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حسن بن علی (مقاله)|مقاله «حسن بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>
منابع [[سنی]] کوشیده‌اند [[امام حسن]] {{ع}} را مردی بشناسانند که بسیار [[ازدواج]] می‌کرد و [[طلاق]] می‌داد، به گونه‌ای که [[پدر]] وی [[مردم]] را از [[زن]] دادن به وی [[نهی]] می‌کرد<ref>البدایة والنهایة، ج۸، ص۴۳.</ref>. شمار [[زنان]] او را ۷۰<ref>البدایة والنهایه، ج۸، ص۴۲.</ref>، ۹۰<ref>الطبقات، خامسه ۱، ص۳۰۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۲۷۷.</ref>، ۲۰۰<ref>البدء و التاریخ، ج۵، ص۷۴.</ref>، ۳۰۰<ref>قوت القلوب، ج۲، ص۴۰۸.</ref> و حتی ۷۰۰<ref>الکواکب الدریه، ج۱، ص۹۵.</ref> تن نیز شمرده‌اند<ref>نک: حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref>. افزون بر [[سستی]] این [[روایات]]، با توجه به نام [[همسران]] وی که منابع تلاش کرده‌اند کامل برشمارند و همچنین با [[عنایت]] به نام [[فرزندان]] او، به هیچ رو ارقام یاد شده را نمی‌توان [[تأیید]] کرد. فزونی [[طلاق]] [[همسران]]، موضوعی نبوده که در روزگار خود [[امام حسن]] {{ع}} یاد و بر وی خرده گرفته شود، بلکه این موضوع را هنگامی که حسنیان در دوران [[ابو جعفر منصور]] به اقداماتی ضد [[خلافت]] دست زدند، [[منصور]] رقیب [[سیاسی]] ایشان با [[مبالغه]] به زبان آورد، تا جد حسنیان را [[تخریب]] کند: او در [[محاجه]] مکتوبش با [[محمد نفس زکیه]]، ایراداتی مانند فروش [[خلافت]] در برابر [[مال]]<ref>تاریخ طبری، ج۷، ص۵۷۰.</ref> و سرگرمی با [[زنان]] را به [[امام حسن]] {{ع}} نسبت داد<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۹۳؛ مروج الذهب، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} زمانی که [[امام حسن]] {{ع}} را [[وصی]] خویش نهاد، تأکید کرد که وی در [[غذا]] و [[ازدواج]] بی‌مبالات و [[آلوده]] نیست<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۲-۲۶۳.</ref> و سفارش کرد که [[وصی]] وی باید این‌گونه باشد: {{متن حدیث|غير طاعن عليه في بطن و لا فرج}}<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۲.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حسن بن علی (مقاله)|مقاله «حسن بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>


== اصحاب امام حسن مجتبی ==
== اصحاب امام حسن مجتبی ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش