زن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[زن در قرآن]] - [[زن در علوم قرآنی]] -[[زن در معارف دعا و زیارات]] - [[زن در معارف و سیره حسینی]] - [[زن در معارف و سیره سجادی]] - [[زن در معارف مهدویت]] - [[زن در معارف و سیره نبوی]] - [[زن در سیره معصوم]] - [[زن در فقه سیاسی]] - [[زن در تاریخ اسلامی]] - [[زن در عصر جاهلیت]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[زن در قرآن]] - [[زن در علوم قرآنی]] -[[زن در معارف دعا و زیارات]] - [[زن در معارف و سیره حسینی]] - [[زن در معارف و سیره سجادی]] - [[زن در معارف مهدویت]] - [[زن در معارف و سیره نبوی]] - [[زن در سیره معصوم]] - [[زن در فقه سیاسی]] - [[زن در تاریخ اسلامی]] - [[زن در عصر جاهلیت]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
از دیدگاه [[امام سجاد]] {{ع}} در [[صحیفه]]، همه [[انسانها]] ارتباطی مساوی با [[خداوند]] دارند، و تفاوتی در زن یا [[مرد بودن]] آنان نیست. | از دیدگاه [[امام سجاد]] {{ع}} در [[صحیفه]]، همه [[انسانها]] ارتباطی مساوی با [[خداوند]] دارند، و تفاوتی در زن یا [[مرد بودن]] آنان نیست. | ||
خط ۱۱: | خط ۹: | ||
== زن == | == زن == | ||
در [[اسلام]] [[شأن]] و [[منزلت]] زن بسان مرد [[عظیم]] است، و [[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآنی]] به این مهم اشاره فرموده است. ؛ چراکه خیل [[انسانها]]، به وجود آمده از یک زن و یک مرد به نام [[آدم]] {{ع}} و [[حوا]] {{س}} است - چه [[مؤمن]] و چه [[کافر]] - همه از یک [[پدر]] و [[مادر]] به [[دنیا]] آمدهاند | در [[اسلام]] [[شأن]] و [[منزلت]] زن بسان مرد [[عظیم]] است، و [[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآنی]] به این مهم اشاره فرموده است. ؛ چراکه خیل [[انسانها]]، به وجود آمده از یک زن و یک مرد به نام [[آدم]] {{ع}} و [[حوا]] {{س}} است - چه [[مؤمن]] و چه [[کافر]] - همه از یک [[پدر]] و [[مادر]] به [[دنیا]] آمدهاند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى...}} <ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم.».. سوره حجرات، آیه ۱۳</ref>؛ {{متن قرآن|... فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى}}<ref>«و از آن، دو گونه نر و ماده را پدید آورد» سوره قیامه، آیه ۳۹.</ref>. فقط بر اساس [[حکمت]]، موهبتهای خاصی به مرد و زن بر اساس ظرفیتهایشان عطا شده است؛ مثلاً بعضی لطافتها و ظرافتها در جنس زن از طرف [[پروردگار]] به [[ودیعه]] گذارده شده که در مردان کمتر به چشم میخورد. | ||
بنابراین، در اصل [[کرامت انسانی]]، زن و مرد یکسانند و آنها که [[مقام]] والای زن را [[تحقیر]] میکنند، از [[تعالیم]] عالی [[اسلامی]] بهرهای نبردهاند، قبل از اسلام به اقتضای [[جاهلیت]] [[جسم]] زن را زنده زنده به [[خاک]] میسپردند. به [[گمان]] این که دلتنگ میشدند و از این [[عار]]، روی از [[قوم]] خود پنهان میداشتند و به [[فکر]] میافتادند که آیا دختر را با [[ذلت]] و [[خواری]] نگه دارند، یا زنده به [[گور]] کنند. البته [[قرآن]] میفرماید: «عاقلان [[آگاه]] باشند که آنها بسیار بد میکردند» | بنابراین، در اصل [[کرامت انسانی]]، زن و مرد یکسانند و آنها که [[مقام]] والای زن را [[تحقیر]] میکنند، از [[تعالیم]] عالی [[اسلامی]] بهرهای نبردهاند، قبل از اسلام به اقتضای [[جاهلیت]] [[جسم]] زن را زنده زنده به [[خاک]] میسپردند. به [[گمان]] این که دلتنگ میشدند و از این [[عار]]، روی از [[قوم]] خود پنهان میداشتند و به [[فکر]] میافتادند که آیا دختر را با [[ذلت]] و [[خواری]] نگه دارند، یا زنده به [[گور]] کنند. البته [[قرآن]] میفرماید: «عاقلان [[آگاه]] باشند که آنها بسیار بد میکردند»{{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}} <ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهرهاش (از خشم) سیاه میشود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو میخورد * هان! بد داوری میکنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>. | ||
و هنوز هم هستند کسانی که این موجود لطیف و [[موهبت]] بزرگ [[الهی]]، موجب [[آرامش]] خاطر و [[مودت]] و [[رأفت]]، عالیترین مراتب [[دوستی]] و [[صفا]] را به بازیچهای مبدل کرده و او را ملعبه دست هوسرانان بیمروت قرار میدهند. این گونه بهرهبرداری خودخواهانه، نمونهای دیگر از همان [[جاهلیت]] است که شکل مدرن به خود گرفته و هستی پرارزش زن را به کالایی فاقد [[ارزش]] مبدل کرده است و از این [[اشرف مخلوقات]] ([[انسان]]) موجودی پوچ و بیهویت ساخته است. | و هنوز هم هستند کسانی که این موجود لطیف و [[موهبت]] بزرگ [[الهی]]، موجب [[آرامش]] خاطر و [[مودت]] و [[رأفت]]، عالیترین مراتب [[دوستی]] و [[صفا]] را به بازیچهای مبدل کرده و او را ملعبه دست هوسرانان بیمروت قرار میدهند. این گونه بهرهبرداری خودخواهانه، نمونهای دیگر از همان [[جاهلیت]] است که شکل مدرن به خود گرفته و هستی پرارزش زن را به کالایی فاقد [[ارزش]] مبدل کرده است و از این [[اشرف مخلوقات]] ([[انسان]]) موجودی پوچ و بیهویت ساخته است. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
ارزش تن به [[همت]] والای او بستگی دارد که خویشتن را بشناسد و با [[درک]] شخصیت خود به [[هویت]] [[ارزشمند]] انسانی خویش که در [[قرآن]] بدان اشاره شده، پی ببرد، و بفهمد که در مرتبهای واحد با مردان قرار دارد؛ به شرط آنکه [[مسئولیت]] خود را بداند و در [[زندگی]] به آن عمل کند. | ارزش تن به [[همت]] والای او بستگی دارد که خویشتن را بشناسد و با [[درک]] شخصیت خود به [[هویت]] [[ارزشمند]] انسانی خویش که در [[قرآن]] بدان اشاره شده، پی ببرد، و بفهمد که در مرتبهای واحد با مردان قرار دارد؛ به شرط آنکه [[مسئولیت]] خود را بداند و در [[زندگی]] به آن عمل کند. | ||
[[قرآن مجید]] به شکل همطراز و مساوی با مرد بیان [[واقعیت]] کرده: مردان [[مسلمان]] و زنان مسلمان، و مردان [[مؤمن]] و زنان مؤمن، و مردان و زنان [[اهل]] [[طاعت]] و [[عبادت]]، و مردان و زنان راستگوی، و مردان و زنان [[صابر]]، و مردان و زنان [[خدا]] [[ترس]] [[خاشع]]، و مردان و زنان [[خیرخواه]] مسکیننواز، و مردان و زنان با حفاظ خوددار از [[تمایلات]] [[حرام]]، و مردان و زنانی که [[یاد خدا]] بسیار کنند، [[خدا]] بر همه آنها [[مغفرت]] و [[پاداش]] بزرگ مهیا ساخته است | [[قرآن مجید]] به شکل همطراز و مساوی با مرد بیان [[واقعیت]] کرده: مردان [[مسلمان]] و زنان مسلمان، و مردان [[مؤمن]] و زنان مؤمن، و مردان و زنان [[اهل]] [[طاعت]] و [[عبادت]]، و مردان و زنان راستگوی، و مردان و زنان [[صابر]]، و مردان و زنان [[خدا]] [[ترس]] [[خاشع]]، و مردان و زنان [[خیرخواه]] مسکیننواز، و مردان و زنان با حفاظ خوددار از [[تمایلات]] [[حرام]]، و مردان و زنانی که [[یاد خدا]] بسیار کنند، [[خدا]] بر همه آنها [[مغفرت]] و [[پاداش]] بزرگ مهیا ساخته است {{متن قرآن|إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ...}}<ref> «بیگمان خداوند برای مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن.».. سوره احزاب، آیه ۳۵.</ref>. | ||
خلاصه، طبق رهنمود [[قرآن]]، زن برای رسیدن به قله [[منیع]] [[شرافت]] چیزی از مرد کم ندارد | خلاصه، طبق رهنمود [[قرآن]]، زن برای رسیدن به قله [[منیع]] [[شرافت]] چیزی از مرد کم ندارد {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ...}} <ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>، بلکه در [[تکامل]] [[بشر]]، نقش ارزندهتر از مرد دارد؛ زیرا مردان برجسته [[تاریخ]] از دامان [[زنان]] پاکدامن به اوج کمال رسیدهاند. بسیارند زنان تکامل یافته در طول تاریخ، که کمال و [[عظمت]] خود را بر مردان [[تحمیل]] کردهاند: [[آسیه بنت مزاحم]]، [[همسر]] مؤمنه و [[خداپرست]] [[فرعون]]، نمونهای از آنها است. وقتی صندوق [[کودک]] (موسی) را در آب دید، فرعون [[اراده]] کرد تا بچه را بکشد، [[آسیه]] مانع شد و گفت: تو گفتی هر کودک زیر یک سال را هر کجا یافتند بکشند! و حال آنکه این کودک از یک سال بیشتر دارد، اگر او را بکشی تو را [[سرزنش]] خواهند کرد<ref>سوره قصص، آیه ۹ به بعد.</ref>. | ||
[[آسیه بنت مزاحم]]، [[همسر]] مؤمنه و [[خداپرست]] [[فرعون]]، نمونهای از آنها است. وقتی صندوق [[کودک]] (موسی) را در آب دید، فرعون [[اراده]] کرد تا بچه را بکشد، [[آسیه]] مانع شد و گفت: تو گفتی هر کودک زیر یک سال را هر کجا یافتند بکشند! و حال آنکه این کودک از یک سال بیشتر دارد، اگر او را بکشی تو را [[سرزنش]] خواهند کرد<ref>سوره قصص، آیه ۹ به بعد.</ref>. | |||
این بانوی بزرگ، با ایفای نقش خود، زمینهساز نهضتی بزرگ شد که توسط موسی {{ع}} مسیر [[اجتماع]] را دگرگون ساخت، [[مبارزه]] با فرعونها برای [[رسیدن به کمال]] و [[عزت]] [[انسانی]] از دست رفته! گفت: مبادا آن شود که منجّمان گفتهاند، این پسر همان باشد که تاج و تخت ما را نابود کند؟ آسیه با خونسردی گفت: نگران نباش کسی را که ما در دامان خودمان پرورش دهیم، هرگز آن نمیشود! | این بانوی بزرگ، با ایفای نقش خود، زمینهساز نهضتی بزرگ شد که توسط موسی {{ع}} مسیر [[اجتماع]] را دگرگون ساخت، [[مبارزه]] با فرعونها برای [[رسیدن به کمال]] و [[عزت]] [[انسانی]] از دست رفته! گفت: مبادا آن شود که منجّمان گفتهاند، این پسر همان باشد که تاج و تخت ما را نابود کند؟ آسیه با خونسردی گفت: نگران نباش کسی را که ما در دامان خودمان پرورش دهیم، هرگز آن نمیشود! | ||
پس در [[ایدئولوژی]] [[اسلامی]]، زن هم به مثل [[مرد]] [[مسئول]] و [[مکلف]] است | پس در [[ایدئولوژی]] [[اسلامی]]، زن هم به مثل [[مرد]] [[مسئول]] و [[مکلف]] است {{متن قرآن|فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ}}<ref> «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم بنابراین بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم میپوشم و آنان را به بوستانهایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref>. بلکه زودتر از مردان به این کمال میرسد، که [[خداوند]] او را در نه سالگی [[شایسته]] واگذاری [[مسئولیت]] دانسته است و مردان را در پانزده سالگی! کدامین [[شریعت]] و کدام طرز [[تفکر]] به اندازه [[اسلام]] به زن [[کرامت]] بخشیده؟ نقل داستان با شکوه [[مریم]](س) آن بانوی پاکدامن، [[ساره]]، [[هاجر]] و حتی [[بلقیس]] (ملکهای از [[دودمان]] [[پادشاهان]] [[کشور]] [[سبأ]] در [[زمان]] [[حضرت]] [[سلیمان بن داود]]) که به تعبیر [[قرآن کریم]] در مقابل [[پیامبر خدا]] (سلیمان) سر [[تسلیم]] فرود آورد، اینها همه حاکی از شخصیتپردازی اسلام به جنس زن است و این داستانها دلالت بر ظرفیتهای بالای [[انسانی]] زن دارد. | ||
چه کسی میتواند نقش [[ایثار]] خدیجه{{س}} را در پیشبرد اسلام [[انکار]] کند؟ او مصداق [[آیه شریفه]] [[قرآنی]]: {{متن قرآن|فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ...}}<ref>«خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده.».. سوره نساء، آیه ۹۵.</ref> است. | چه کسی میتواند نقش [[ایثار]] خدیجه{{س}} را در پیشبرد اسلام [[انکار]] کند؟ او مصداق [[آیه شریفه]] [[قرآنی]]: {{متن قرآن|فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ...}}<ref>«خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده.».. سوره نساء، آیه ۹۵.</ref> است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۲: | ||
[[شجاعت]] زنان در [[غزوات پیامبر]] چیزی نیست که در [[تاریخ]] مخفی مانده باشد؛ زیرا [[تاریخ اسلام]] سرشار است از رشادتها و ایثارگریهای [[بانوان]]، سرگذشت نسیبه (ام [[عامر]]) بسیار شنیدنی است: در [[جنگ احد]] برای آب رسانی در معرکه حضور یافته بود، [[لشکر اسلام]] [[پیروز]] شده بود، ناگاه ورق برگشت (به خاطر [[سهلانگاری]] [[مسلمانان]]) [[پیروزی]] به [[شکست]] مبدل شد با [[حمله]] غافلگیرانه [[خالد]] خیلیها فرار کردند<ref>فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۶۷؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص٣۸۹.</ref>. | [[شجاعت]] زنان در [[غزوات پیامبر]] چیزی نیست که در [[تاریخ]] مخفی مانده باشد؛ زیرا [[تاریخ اسلام]] سرشار است از رشادتها و ایثارگریهای [[بانوان]]، سرگذشت نسیبه (ام [[عامر]]) بسیار شنیدنی است: در [[جنگ احد]] برای آب رسانی در معرکه حضور یافته بود، [[لشکر اسلام]] [[پیروز]] شده بود، ناگاه ورق برگشت (به خاطر [[سهلانگاری]] [[مسلمانان]]) [[پیروزی]] به [[شکست]] مبدل شد با [[حمله]] غافلگیرانه [[خالد]] خیلیها فرار کردند<ref>فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۶۷؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص٣۸۹.</ref>. | ||
ولی نسیبه مثل شیر غرش میکرد، و مدام از [[پیامبر]] [[دفاع]] میکرد، و چون شمع دور وجود پیامبر میگردید<ref>سیره ابن هشام، ج۳، ص۴۵.</ref>. پیامبر در [[حق]] او [[دعا]] کردند، که [[خدا]] او را در [[بهشت]] ملازم حضرتش قرار دهد<ref>{{متن حدیث اللّهُمَّ اجعَلهُم رُفَقائي فِي الجَنَّةِ}}. </ref>. | ولی نسیبه مثل شیر غرش میکرد، و مدام از [[پیامبر]] [[دفاع]] میکرد، و چون شمع دور وجود پیامبر میگردید <ref>سیره ابن هشام، ج۳، ص۴۵.</ref>. پیامبر در [[حق]] او [[دعا]] کردند، که [[خدا]] او را در [[بهشت]] ملازم حضرتش قرار دهد<ref>{{متن حدیث| اللّهُمَّ اجعَلهُم رُفَقائي فِي الجَنَّةِ}}. </ref>. | ||
منظره دفاع جانانه این زن [[شجاع]] از پیامبر آن چنان بود که حیرتآور بود؛ زیرا با [[شمشیر]] بر [[دشمن]] حمله میکرد، [[دشمنی]] که پسرش را مجروح ساخته بود و با ضربهای محکم به ساق پایش، وی را نقش بر [[زمین]] ساخت! پیامبر از این همه [[جسارت]] به [[خنده]] افتاد، به طوری که دندانهای عقب ایشان آشکار شد {{متن حدیث|فَضَحِكَ حَتَّى بَدَتْ نَوَاجِذُهُ}} در صورتی که خندههای پیامبر از حد [[تبسم]] [[تجاوز]] نمیکرد<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص۳۷۷.</ref>. | |||
پیامبر در [[تمجید]] این بانوی [[فداکار]] فرمودند: [[مقام]] نسیبه در [[احد]]، بالاتر بود از مقام فلانی و فلانی<ref>لمقام نسیبة | پیامبر در [[تمجید]] این بانوی [[فداکار]] فرمودند: [[مقام]] نسیبه در [[احد]]، بالاتر بود از مقام فلانی و فلانی<ref>{{متن حدیث| لمقام نسیبة بِنْتِ کعب الیوم خیر مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ}}</ref>. | ||
[[پایداری]] خانمی دیگر به نام حمنه (حمن) [[خواهر]] [[عبدالله بن جحش]]، خواهر [[زینب]] [[همسر پیامبر]] را ببینید! | [[پایداری]] خانمی دیگر به نام حمنه (حمن) [[خواهر]] [[عبدالله بن جحش]]، خواهر [[زینب]] [[همسر پیامبر]] را ببینید! | ||
[[خدمت]] پیامبر {{صل}} میرسید، در حالی که دایی و [[برادر]] و شوهرش در احد [[شهید]] شده بودند، پیامبر {{صل}} فرمودند: ای حمنه! این را به حساب خدا بگذار {{عربی|احتسبی هذا | [[خدمت]] پیامبر {{صل}} میرسید، در حالی که دایی و [[برادر]] و شوهرش در احد [[شهید]] شده بودند، پیامبر {{صل}} فرمودند: ای حمنه! این را به حساب خدا بگذار {{عربی|"احتسبی هذا على الله"}} کنایه از این که کسی از تو کشته شده. | ||
حمنه با [[قلبی]] آرام و خاطری جمع گفت: چه کسی را ای [[رسول خدا]]؟ فرمود: داییات [[حمزه]] را! | حمنه با [[قلبی]] آرام و خاطری جمع گفت: چه کسی را ای [[رسول خدا]]؟ فرمود: داییات [[حمزه]] را! |