فرهنگ در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←تعریف فرهنگ
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = فرهنگ| عنوان مدخل = فرهنگ| مداخل مرتبط = [[فرهنگ در معارف و سیره علوی]] - [[فرهنگ در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = فرهنگ| عنوان مدخل = فرهنگ| مداخل مرتبط = [[فرهنگ در معارف و سیره علوی]] - [[فرهنگ در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== | ==معناشناسی== | ||
«فرهنگ» یکی از پیچیدهترین مسائل [[اجتماعی]] است؛ پیچیدگیهایی که موجب میشود هزینههای بسیاری در زمینه [[فرهنگ مصرف]] شود؛ اما نه تنها نتیجه مورد [[انتظار]] حاصل نشود، بلکه گاهی نتیجه معکوس حاصل شود<ref>رفیع پور، ۱۳۸۲، ص۲۴۹.</ref>. این نکته تعریف فرهنگ را بسیار سخت میکند. علاوه بر این، پدیدههایی چون فرهنگ در [[طول حیات]] بشری ایجاد شده و به تدریج شکل میگیرند. به این جهت با تنوع نحوهها و شیوههای [[زندگی]]، پدیدهای چون فرهنگ هم [[صور]] متنوعی خواهد داشت. از سوی دیگر، تعریف این نحوه پدیدهها، به نحو آشکاری وابسته به [[اختلافات]] گفتمانی است. به این علت، در تعریف فرهنگ سخنان زیادی گفته شده است و انتظار [[وحدت]] قول یا تقریب آرا در تعریف این گونه مقولات انتظاری [[بیهوده]] است. | |||
در چنین مواردی، معمولاً تعریف به اجزای خارجی و نمود عینی و اوصاف پدیدار که به نحوه وجود یک [[واقعیت]] اشاره میکند، بیشتر مورد استقبال قرار میگیرند. اگرچه این نحوه تعریف، ماهیت پدیدهها را روشن نمیکند؛ اما در حوزه عمل [[کارایی]] مناسبی دارد و مانع از [[غرق]] شدن در مباحث نظری و [[ذهنی]] صرف میشود و البته [[مسئولان]] فرهنگ نباید خود را گرفتار در چنین مباحث نظری بیفایده نمایند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۷/۹/۱۳۷۶.</ref>. [[حضرت آیتالله خامنهای]] (حفظه [[الله]]) در چند [[سخنرانی]] فرهنگ را به اجزای خارجی و نمود عینی و اوصاف پدیدار تعریف میکند. از مجموع تعاریف ایشان میتوان این تعریف را برای فرهنگ [[استنباط]] کرد: فرهنگ مجموعهای سیال از عناصری است که ذاتی یک [[جامعه]] و بومی [[ملت]] آن به شمار میآید و بخشی از آن جوششی از [[نسل]] گذشته به نسل حاضر و بخش دیگر [[کوشش]] و ثمره تلاش نسل حاضر است و شامل خاطرات، ذهنیات، [[اندیشهها]]، [[ایمانها]]، [[باورها]]، [[سنتها]]، [[آرمانها]]، [[علم]]، زبان، [[دین]]، [[آداب]] [[معاشرت]] و زندگی، ذخیرههای [[فکری]] و ذهنی یک ملت بوده و نیز چیزهایی که [[زندگی شخصی]] و [[اجتماعی]] و داخل [[خانه]] و محیط کسب یک [[جامعه]] با آنها رو به رو است<ref>برای نمونه در: خطبههای نماز جمعه تهران ۱۰/۱/۱۳۶۹، دیدار جمعی از شعرا، ادبا، فرهنگیان و دانشگاهیان استان آذربایجان شرقی ۹/۵/۱۳۷۲، گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا{{س}} ۱۸/۷/۱۳۷۷، دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۹/۹/۱۳۷۹؛ دیدار وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها ۱۷/۱۰/۱۳۸۳.</ref>. [[جامعهشناسان]] نیز به تعریف فرهنگ بر اساس عناصِر آن توجه خاصی داشتهاند<ref>برای نمونه: گلابی، ۱۳۷۸، ص۱۳۶؛ مالینوفسکی، ۱۳۸۳، ص۴۷.</ref>. مقایسه تعاریف آنان با تعریف بالا میتواند جالب باشد. | در چنین مواردی، معمولاً تعریف به اجزای خارجی و نمود عینی و اوصاف پدیدار که به نحوه وجود یک [[واقعیت]] اشاره میکند، بیشتر مورد استقبال قرار میگیرند. اگرچه این نحوه تعریف، ماهیت پدیدهها را روشن نمیکند؛ اما در حوزه عمل [[کارایی]] مناسبی دارد و مانع از [[غرق]] شدن در مباحث نظری و [[ذهنی]] صرف میشود و البته [[مسئولان]] فرهنگ نباید خود را گرفتار در چنین مباحث نظری بیفایده نمایند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۷/۹/۱۳۷۶.</ref>. [[حضرت آیتالله خامنهای]] (حفظه [[الله]]) در چند [[سخنرانی]] فرهنگ را به اجزای خارجی و نمود عینی و اوصاف پدیدار تعریف میکند. از مجموع تعاریف ایشان میتوان این تعریف را برای فرهنگ [[استنباط]] کرد: فرهنگ مجموعهای سیال از عناصری است که ذاتی یک [[جامعه]] و بومی [[ملت]] آن به شمار میآید و بخشی از آن جوششی از [[نسل]] گذشته به نسل حاضر و بخش دیگر [[کوشش]] و ثمره تلاش نسل حاضر است و شامل خاطرات، ذهنیات، [[اندیشهها]]، [[ایمانها]]، [[باورها]]، [[سنتها]]، [[آرمانها]]، [[علم]]، زبان، [[دین]]، [[آداب]] [[معاشرت]] و زندگی، ذخیرههای [[فکری]] و ذهنی یک ملت بوده و نیز چیزهایی که [[زندگی شخصی]] و [[اجتماعی]] و داخل [[خانه]] و محیط کسب یک [[جامعه]] با آنها رو به رو است<ref>برای نمونه در: خطبههای نماز جمعه تهران ۱۰/۱/۱۳۶۹، دیدار جمعی از شعرا، ادبا، فرهنگیان و دانشگاهیان استان آذربایجان شرقی ۹/۵/۱۳۷۲، گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا{{س}} ۱۸/۷/۱۳۷۷، دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۹/۹/۱۳۷۹؛ دیدار وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها ۱۷/۱۰/۱۳۸۳.</ref>. [[جامعهشناسان]] نیز به تعریف فرهنگ بر اساس عناصِر آن توجه خاصی داشتهاند<ref>برای نمونه: گلابی، ۱۳۷۸، ص۱۳۶؛ مالینوفسکی، ۱۳۸۳، ص۴۷.</ref>. مقایسه تعاریف آنان با تعریف بالا میتواند جالب باشد. | ||
از ویژگیهای مهم فرهنگ این است که هر نوع تغییری در فرهنگ نشانگر ارادهای برای [[تغییر]] در آن است. همه [[نشانهها]] و مظاهر [[فرهنگی]]، در هر جای [[دنیا]]، از جمله در جامعه ما با برنامه ایجاد شده است؛ هر چند در برخی موارد برنامهریزان پنهاناند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها، ۱۷/۱۰/۱۳۸۳.</ref>. جایگاه [[برنامهریزی]] فرهنگی از همین نکته روشن میشود.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۵۲۹.</ref> | از ویژگیهای مهم فرهنگ این است که هر نوع تغییری در فرهنگ نشانگر ارادهای برای [[تغییر]] در آن است. همه [[نشانهها]] و مظاهر [[فرهنگی]]، در هر جای [[دنیا]]، از جمله در جامعه ما با برنامه ایجاد شده است؛ هر چند در برخی موارد برنامهریزان پنهاناند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر علوم و رؤسای دانشگاهها، ۱۷/۱۰/۱۳۸۳.</ref>. جایگاه [[برنامهریزی]] فرهنگی از همین نکته روشن میشود.<ref>[[ابوالحسن حسنی|حسنی، ابوالحسن]]، [[نظام فرهنگ اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «نظام فرهنگ اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۵۲۹.</ref> | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
یکی از کلیدیترین [[نظامهای اجتماعی]] در منظومه [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[امام خمینی]]، [[نظام فرهنگ اسلامی]] است که جایگاه ویژهای در نظام کنشی و اجتماعی هر جامعهای دارد. [[امام]] در این [[نظام اجتماعی]] به تعریف و تبیین و اهمیت [[فرهنگ]] و ابعاد و ساحتهای عمومی، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[پژوهشی]] آن پرداخته و بر [[آگاهی]] از بیماریهای [[فرهنگی]] و [[تهاجم فرهنگی]] و چگونگی مقابله با آن، تأکید داشته است. | یکی از کلیدیترین [[نظامهای اجتماعی]] در منظومه [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[امام خمینی]]، [[نظام فرهنگ اسلامی]] است که جایگاه ویژهای در نظام کنشی و اجتماعی هر جامعهای دارد. [[امام]] در این [[نظام اجتماعی]] به تعریف و تبیین و اهمیت [[فرهنگ]] و ابعاد و ساحتهای عمومی، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[پژوهشی]] آن پرداخته و بر [[آگاهی]] از بیماریهای [[فرهنگی]] و [[تهاجم فرهنگی]] و چگونگی مقابله با آن، تأکید داشته است. |