آزادی بیان در حقوق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = آزادی بیان | عنوان مدخل = آزادی بیان | مداخل مرتبط = آزادی بیان در قرآن - آزادی بیان در کلام اسلامی - آزادی بیان در فقه سیاسی - آزادی بیان در حقوق اسلامی - آزادی بیان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی | پرسش مرتبط =...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[آزادیهای مدنی]] و سیاسی، امروزه از اهمیت والا برخوردارند، امری که در [[اندیشه]] و [[ادبیات]] [[قرآنی]] و [[اسلامی]] نیز مورد پذیرش قرار گرفته است و با توجه به دایره شمول و تأثیرگذاری، [[آزادی بیان]] در این میان، برجستگی بیشتری دارد که با چالشهای [[علمی]] و ریزبینیهای دقیق از سوی [[اندیشوران]] همراه بوده است.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۵۶.</ref> | [[آزادیهای مدنی]] و سیاسی، امروزه از اهمیت والا برخوردارند، امری که در [[اندیشه]] و [[ادبیات]] [[قرآنی]] و [[اسلامی]] نیز مورد پذیرش قرار گرفته است و با توجه به دایره شمول و تأثیرگذاری، [[آزادی بیان]] در این میان، برجستگی بیشتری دارد که با چالشهای [[علمی]] و ریزبینیهای دقیق از سوی [[اندیشوران]] همراه بوده است.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۵۶.</ref> | ||
== از [[آزادی اندیشه]] تا آزادی بیان == | |||
از لوازم حتمی آزادی بیان، آزادی اندیشه است، هر چند که اصولاً نمیتوان آزادی اندیشه را قید و بند زد یا جلوی آن را گرفت، اندیشه، امری نرمافزاری و نامحسوس است که در هزارتو و لایههای درونی [[ذهن]] [[انسانها]] شکل میگیرد، طبعاً کسی نمیتواند آن را محدود کند، اما طبیعی است که بیان هر اندیشهای که به ذهن میآید بدون در نظر گرفتن [[هنجارها]]، [[ارزشها]] و [[قوانین]] هر [[جامعه]]، [[شایسته]] به نظر نمیرسد. با این همه، بیان اندیشه، بحثی کلیدی و مهم است و حقی بنیادین که همه افراد به اقتضای [[انسانیت]] به طور برابر آن را دارند و میتوانند [[فکر]] خویش را آزادانه بیان کنند تا آنجا که حقوق دیگران و [[حدود الهی]] نادیده گرفته نشود. سیدابوالفضل زنجانی با [[تمسک]] به [[آیه]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> میگوید: [[اسلام]]، [[آزادی فکر]] را نه تنها یکی از [[حقوق بشر]]، بلکه از [[وظایف]] طبیعی و [[تکوینی]] او میداند، وی به ساختاری که [[قرآن]] برای [[رشد]] فکر [[انسان]] معرفی کرده است اشاره میکند و کلمات “تذکّر”، “تدبّر”، “تفکّر”، “تعقّل” و “تفقّه” در [[قرآن]] را اشاره به همین موضوع میداند. در این راه حتی [[پیامبر خدا]] نیز [[مأمور]] بود، [[امنیت]] محیط و [[فرصت]] کافی را برای تفاهم با [[مشرکان]] آماده سازد؛ چراکه [[وظیفه]] [[رهبران]] [[بشر]] “پرورش [[افکار]] [[مردم]]، و آماده نمودن آن برای [[حقایق]] وجود و کمک در تفکیک [[واقعیات]] از موهومات” است<ref>سید ابوالفضل موسوی زنجانی، حریت در نظر اسلام، ص۱۷۳.</ref>. | از لوازم حتمی آزادی بیان، آزادی اندیشه است، هر چند که اصولاً نمیتوان آزادی اندیشه را قید و بند زد یا جلوی آن را گرفت، اندیشه، امری نرمافزاری و نامحسوس است که در هزارتو و لایههای درونی [[ذهن]] [[انسانها]] شکل میگیرد، طبعاً کسی نمیتواند آن را محدود کند، اما طبیعی است که بیان هر اندیشهای که به ذهن میآید بدون در نظر گرفتن [[هنجارها]]، [[ارزشها]] و [[قوانین]] هر [[جامعه]]، [[شایسته]] به نظر نمیرسد. با این همه، بیان اندیشه، بحثی کلیدی و مهم است و حقی بنیادین که همه افراد به اقتضای [[انسانیت]] به طور برابر آن را دارند و میتوانند [[فکر]] خویش را آزادانه بیان کنند تا آنجا که حقوق دیگران و [[حدود الهی]] نادیده گرفته نشود. سیدابوالفضل زنجانی با [[تمسک]] به [[آیه]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> میگوید: [[اسلام]]، [[آزادی فکر]] را نه تنها یکی از [[حقوق بشر]]، بلکه از [[وظایف]] طبیعی و [[تکوینی]] او میداند، وی به ساختاری که [[قرآن]] برای [[رشد]] فکر [[انسان]] معرفی کرده است اشاره میکند و کلمات “تذکّر”، “تدبّر”، “تفکّر”، “تعقّل” و “تفقّه” در [[قرآن]] را اشاره به همین موضوع میداند. در این راه حتی [[پیامبر خدا]] نیز [[مأمور]] بود، [[امنیت]] محیط و [[فرصت]] کافی را برای تفاهم با [[مشرکان]] آماده سازد؛ چراکه [[وظیفه]] [[رهبران]] [[بشر]] “پرورش [[افکار]] [[مردم]]، و آماده نمودن آن برای [[حقایق]] وجود و کمک در تفکیک [[واقعیات]] از موهومات” است<ref>سید ابوالفضل موسوی زنجانی، حریت در نظر اسلام، ص۱۷۳.</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در کتاب “آزادی در قرآن”، چنین میخوانیم، تردیدی نیست که [[آزادی بیان]] در [[حقوق]] و [[قوانین اسلام]] پذیرفته شده است و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد، مگر آنکه این [[آزادی]] به [[سوء]] استفاده برخی افراد سودجو تبدیل شود. با توجه به اهمیتی که [[دین اسلام]] برای [[کسب علم]] و [[دانش]] قائل است، نمیتوان پذیرفت که چنین [[دینی]] قائل به ممنوعیت بیان و [[علم]] باشد. اگر این گونه بود باید [[قرآن]] به جای این همه [[استدلال]] و توضیح و [[نقد]] نظرهای [[مخالفان]] خود و [[تأیید]] [[شیوه]] [[پیامبر]] در امر [[تبلیغ]]، شیوه دیگری در پیش میگرفت و با اشکالهای مطرح شده از سوی مخالفان [[مخالفت]] کرده، جلوی آنها را میگرفت. سپس نویسنده به نکتهای [[معرفتشناختی]] اشاره میکند که تمام حق و زوایای [[فرهنگ دینی]] برای ما روشن نیست و حق کامل در پیشگاه [[حق تعالی]] و [[راسخان در علم]] و [[متصلان به وحی]] است؛ لذا چارهای نداریم جز اینکه بگوییم [[معرفت دینی]] ما در [[جامعه]]، همواره نیازمند نقد و بررسی همه جانبه است، پس باید آزادی بیان را بپذیریم و از نقد دیگران برای تصحیح یا شفافتر کردن معرفت دینی خود استقبال کنیم<ref>ر.ک: سیدمحمدعلی ایازی، آزادی در قرآن، ص۱۸۱.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۵۸.</ref> | در کتاب “آزادی در قرآن”، چنین میخوانیم، تردیدی نیست که [[آزادی بیان]] در [[حقوق]] و [[قوانین اسلام]] پذیرفته شده است و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد، مگر آنکه این [[آزادی]] به [[سوء]] استفاده برخی افراد سودجو تبدیل شود. با توجه به اهمیتی که [[دین اسلام]] برای [[کسب علم]] و [[دانش]] قائل است، نمیتوان پذیرفت که چنین [[دینی]] قائل به ممنوعیت بیان و [[علم]] باشد. اگر این گونه بود باید [[قرآن]] به جای این همه [[استدلال]] و توضیح و [[نقد]] نظرهای [[مخالفان]] خود و [[تأیید]] [[شیوه]] [[پیامبر]] در امر [[تبلیغ]]، شیوه دیگری در پیش میگرفت و با اشکالهای مطرح شده از سوی مخالفان [[مخالفت]] کرده، جلوی آنها را میگرفت. سپس نویسنده به نکتهای [[معرفتشناختی]] اشاره میکند که تمام حق و زوایای [[فرهنگ دینی]] برای ما روشن نیست و حق کامل در پیشگاه [[حق تعالی]] و [[راسخان در علم]] و [[متصلان به وحی]] است؛ لذا چارهای نداریم جز اینکه بگوییم [[معرفت دینی]] ما در [[جامعه]]، همواره نیازمند نقد و بررسی همه جانبه است، پس باید آزادی بیان را بپذیریم و از نقد دیگران برای تصحیح یا شفافتر کردن معرفت دینی خود استقبال کنیم<ref>ر.ک: سیدمحمدعلی ایازی، آزادی در قرآن، ص۱۸۱.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۵۸.</ref> | ||
== آزادی بیان و [[قدرت سیاسی]] == | |||
این حق مهم و چالشانگیز در [[آزادی سیاسی]]، با قدرت سیاسی در پیوند، تعامل یا [[تقابل]] همیشگی است، هر چند این نوع میتواند وجوه صرفاً [[فکری]] و [[علمی]] هم داشته باشد، اما این قسم از [[آزادی]]، غالباً در [[جامعه]] و در عرصه [[اعمال قدرت]] و [[حاکمیت]]، دارای نقش بوده و هماره پای [[قدرت سیاسی]] در محدودیت یا نامحدودیت آن باز بوده است و گرنه صرف پرداختن به مباحث علمی، کسی چندان مانع آن نبوده است، آنسان که بنیان براندازترین نقدها و بیانها درباره اصول [[عقیدتی]] [[مسلمین]] در [[جامعه اسلامی]] ارائه گردیده، نقدها و نقضهای فراوان بر آنها شده است و کمتر از محدودیت یا [[زندانی]] شدن و حتی [[تکفیر]] [[مخالفان]]، گزارشی به ما رسیده است، اما همه [[نزاعها]] و کشمکشها آنگاه آغاز میشود که بیانها به [[نقد]] عملکرد [[قدرتمندان]] یا حوزه قدرت سیاسی میانجامد، در این [[زمان]] است که زندانها، موانع و حتی تکفیرها با بهره ابزاری از [[دین]] به وجود میآید. | این حق مهم و چالشانگیز در [[آزادی سیاسی]]، با قدرت سیاسی در پیوند، تعامل یا [[تقابل]] همیشگی است، هر چند این نوع میتواند وجوه صرفاً [[فکری]] و [[علمی]] هم داشته باشد، اما این قسم از [[آزادی]]، غالباً در [[جامعه]] و در عرصه [[اعمال قدرت]] و [[حاکمیت]]، دارای نقش بوده و هماره پای [[قدرت سیاسی]] در محدودیت یا نامحدودیت آن باز بوده است و گرنه صرف پرداختن به مباحث علمی، کسی چندان مانع آن نبوده است، آنسان که بنیان براندازترین نقدها و بیانها درباره اصول [[عقیدتی]] [[مسلمین]] در [[جامعه اسلامی]] ارائه گردیده، نقدها و نقضهای فراوان بر آنها شده است و کمتر از محدودیت یا [[زندانی]] شدن و حتی [[تکفیر]] [[مخالفان]]، گزارشی به ما رسیده است، اما همه [[نزاعها]] و کشمکشها آنگاه آغاز میشود که بیانها به [[نقد]] عملکرد [[قدرتمندان]] یا حوزه قدرت سیاسی میانجامد، در این [[زمان]] است که زندانها، موانع و حتی تکفیرها با بهره ابزاری از [[دین]] به وجود میآید. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
هنگامی که سخن از [[آزادی اندیشه]] به میان میآید، [[آزادی بیان]] نیز طرح میشود و بدون آن، نمیتوان به منزلگاهی [[امن]] دست یافت، با آزادی بیان، بزرگراهی به سوی آزادی اندیشه و سپس نظریهپردازی و در نهایت [[رشد فکری]] و [[پیشرفت]] [[علمی]] در جامعه، گشوده میگردد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۶۱.</ref>. | هنگامی که سخن از [[آزادی اندیشه]] به میان میآید، [[آزادی بیان]] نیز طرح میشود و بدون آن، نمیتوان به منزلگاهی [[امن]] دست یافت، با آزادی بیان، بزرگراهی به سوی آزادی اندیشه و سپس نظریهپردازی و در نهایت [[رشد فکری]] و [[پیشرفت]] [[علمی]] در جامعه، گشوده میگردد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۶۱.</ref>. | ||
== آزادی بیان، [[گزینش]] و [[جدال احسن]] == | |||
در [[آیات قرآن کریم]]، اصل آزادی بیان به رسمیت شناخته شده است و آیاتی مختلف دلالت بر این امر دارد<ref>طبیعی است که در هر جامعهای با ملاحظه اموری اهم، محدودیتهایی برای آزادی بیان، مطرح میشود که در فصلهای پیش رو به آنها پرداخته میشود.</ref>. یکی از [[آیات]] مشهور این باب، در [[سوره زمر]] آمده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.</ref> این آیه یکی از آیات محوری در طرح بحث آزادی بیان در [[قرآن کریم]] میباشد، آن سان که [[آزادی]] انتخاب را نیز مطرح میکند؛ طُرفه آنکه این آیه در کنار دوری از [[طاغوت]] و سر خم کردن در برابر آنان آمده است، پس از آنکه میفرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref> | در [[آیات قرآن کریم]]، اصل آزادی بیان به رسمیت شناخته شده است و آیاتی مختلف دلالت بر این امر دارد<ref>طبیعی است که در هر جامعهای با ملاحظه اموری اهم، محدودیتهایی برای آزادی بیان، مطرح میشود که در فصلهای پیش رو به آنها پرداخته میشود.</ref>. یکی از [[آیات]] مشهور این باب، در [[سوره زمر]] آمده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.</ref> این آیه یکی از آیات محوری در طرح بحث آزادی بیان در [[قرآن کریم]] میباشد، آن سان که [[آزادی]] انتخاب را نیز مطرح میکند؛ طُرفه آنکه این آیه در کنار دوری از [[طاغوت]] و سر خم کردن در برابر آنان آمده است، پس از آنکه میفرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ}}<ref>«و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref> | ||