پرش به محتوا

مصلحت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مارس ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۱۸: خط ۴۱۸:
==[[مصلحت]] و [[هرمنوتیک]]==
==[[مصلحت]] و [[هرمنوتیک]]==
برخی از متفکران [[مسلمان]] معاصر بر اساس [[اندیشه]] هرمنوتیک و تشابه متنی کتاب و سنت با متون ادبی معتقدند کتاب و سنت نیز متونی زبانی هستند که طی مدتی بیش از بیست سال شکل گرفته‌اند و معنای شکل گرفتن، آن است که همواره در [[ارتباط]] با [[فرهنگ]] و واقعیت‌های [[زمان]] خود به وجود آمده‌اند و رابطه منطقی بین متن و واقعیت‌های [[تاریخی]] زمان در شکل‌گیری آن مؤثر بوده است. هرمنوتیک در [[کشف]] مصلحت و انتقال [[حکم]] مصلحت گذشته [[تاریخی]] به موارد مشابه [[مصلحت]] کنونی می‌توند مؤثر باشد. بی‌گمان [[هرمنوتیک]] روش [[تفسیر]] زبان و متن است و در زمینه تشابه [[مصلحت‌ها]] و انتقال [[احکام]] از مصلحتی به مصلحت مشابه، نمی‌تواند قاعده‌ای کارآمد تلقی شود و کار [[قیاس]] را بر عهده بگیرد. باید مقوله بازسازی متن را از بازسازی مصلحت‌ها جدا کرد. آنچه هرمنوتیک می‌تواند به عنوان یک روش یا ابزار مؤثر باشد، در حوزه بازسازی متن است نه بازسازی مصلحت‌ها. حتی اگر هرمنوتیک به معنای [[تأویل]] باشد، نمی‌توان از آن در تأویل مصلحت‌ها استفاده کرد. هرمنوتیک به عنوان روشی در تفسیر و یا نوعی تأویل در حوزه زبان قابل [[تأمل]] و بررسی است، نه در واقعیت‌های عینی که مصلحت‌ها نیز در حوزه واقعیت‌های عینی قرار گرفته است. استفاده ابزاری از روش هرمنوتیک در [[تشخیص مصلحت]] به عنوان یک مبنا به هیچ‌وجه قابل توجیه نیست و باید بالمره از آن [[چشم‌پوشی]] کرد<ref>فقه سیاسی، ج۹، ص۳۰۷ – ۳۰۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۵۸۳.</ref>
برخی از متفکران [[مسلمان]] معاصر بر اساس [[اندیشه]] هرمنوتیک و تشابه متنی کتاب و سنت با متون ادبی معتقدند کتاب و سنت نیز متونی زبانی هستند که طی مدتی بیش از بیست سال شکل گرفته‌اند و معنای شکل گرفتن، آن است که همواره در [[ارتباط]] با [[فرهنگ]] و واقعیت‌های [[زمان]] خود به وجود آمده‌اند و رابطه منطقی بین متن و واقعیت‌های [[تاریخی]] زمان در شکل‌گیری آن مؤثر بوده است. هرمنوتیک در [[کشف]] مصلحت و انتقال [[حکم]] مصلحت گذشته [[تاریخی]] به موارد مشابه [[مصلحت]] کنونی می‌توند مؤثر باشد. بی‌گمان [[هرمنوتیک]] روش [[تفسیر]] زبان و متن است و در زمینه تشابه [[مصلحت‌ها]] و انتقال [[احکام]] از مصلحتی به مصلحت مشابه، نمی‌تواند قاعده‌ای کارآمد تلقی شود و کار [[قیاس]] را بر عهده بگیرد. باید مقوله بازسازی متن را از بازسازی مصلحت‌ها جدا کرد. آنچه هرمنوتیک می‌تواند به عنوان یک روش یا ابزار مؤثر باشد، در حوزه بازسازی متن است نه بازسازی مصلحت‌ها. حتی اگر هرمنوتیک به معنای [[تأویل]] باشد، نمی‌توان از آن در تأویل مصلحت‌ها استفاده کرد. هرمنوتیک به عنوان روشی در تفسیر و یا نوعی تأویل در حوزه زبان قابل [[تأمل]] و بررسی است، نه در واقعیت‌های عینی که مصلحت‌ها نیز در حوزه واقعیت‌های عینی قرار گرفته است. استفاده ابزاری از روش هرمنوتیک در [[تشخیص مصلحت]] به عنوان یک مبنا به هیچ‌وجه قابل توجیه نیست و باید بالمره از آن [[چشم‌پوشی]] کرد<ref>فقه سیاسی، ج۹، ص۳۰۷ – ۳۰۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۵۸۳.</ref>
==[[منابع تشخیص مصلحت]]==
منبع [[تشخیص مصلحت]] عامل تعیین‌کننده‌ای است که [[سودمندی]] را در یک پدیده و یا عمل و گفتار [[انسانی]] مشخص می‌کند و می‌توان از آن به عامل و یا پایگاه [[شناخت]] [[مصلحت]] نیز یاد کرد و از آنجا که مصلحت همواره امری جزیی (موردی)، نسبی و ناپایدار است از شناخت آن به تشخیص، تعبیر می‌شود.
مصلحت بر اساس ضوابطی تشخیص داده می‌شود که به‌طور معمول از منابع خاصی به‌دست می‌آید. این منابع عمده تشخیص مصلحت عبارتند از: [[شرع]]، [[عقل]]، [[علم]]، [[تجربه]] و عرف.
مستقلات [[عقلی]]، [[حسن و قبح عقلی]]، علم، عرف و همچنین عوامل عرف‌ساز مانند: [[اعتقادات]]، قدرت‌های [[حاکم]]، [[تقلید]]، [[فرهنگ]] و [[تمدن]]، فناوری، تعاطی عرف‌ها، اندیشه‌های والای انسان‌های برجسته و [[ادیان]] از منابع تشخیص مصلحت به‌شمار می‌آید.
تأثیر برخی از این عوامل در شکل‌گیری و یا تشخیص مصلحت به گونه‌ای پیچیده و احیاناً مریی است که کار مقایسه و سنجش را برای [[انتخاب]] عامل یا عوامل مهم‌تر و مؤثرتر دشوار می‌کند<ref>فقه سیاسی، ج۹، ص۱۸۷ و ۲۷۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۳۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش