علوم قرآنی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
به [[یقین]] [[مردم]] درباره [[آیات متشابه]] هلاک گشتند؛ زیرا معنای آن را در نیافتند، و [[حقیقت]] آن را نشناختند. پس، از پیش خود و با آرای شخصی برای آن تأویلهایی نهادند، و بدین بهانه [[پرسش]] از [[اوصیا]] را رها کردند و سخن [[رسول خدا]]{{صل}} را در [[رجوع]] به [[عترت]] پشت سر انداختند<ref>بحار الانوار، ج۹۳، ص۱۲.</ref>. | به [[یقین]] [[مردم]] درباره [[آیات متشابه]] هلاک گشتند؛ زیرا معنای آن را در نیافتند، و [[حقیقت]] آن را نشناختند. پس، از پیش خود و با آرای شخصی برای آن تأویلهایی نهادند، و بدین بهانه [[پرسش]] از [[اوصیا]] را رها کردند و سخن [[رسول خدا]]{{صل}} را در [[رجوع]] به [[عترت]] پشت سر انداختند<ref>بحار الانوار، ج۹۳، ص۱۲.</ref>. | ||
در برخی [[احادیث]]، از ارجاع آیات متشابه به [[آیات محکم]] سخن رفته است؛ لیکن در فرموده [[امام]]، سخن از ارجاع آنها به [[اهل بیت]]{{عم}} است؛ زیرا ارجاع [[آیه]] متشابه به آیات محکم، برای دفع ظهور آیه متشابه صورت میگیرد، نه رفع تشابه و تعیین مراد. به دیگر سخن، با ارجاع آیه متشابه به آیات محکم، روشن میشود که مدلول ظاهری آیه متشابه مراد نیست، ولی [[تفسیر آیه]] متشابه و تعیین مراد از آن، با ارجاع به [[محکمات]] به دست نمیآید و نیازمند [[تفسیر]] [[راسخان در علم]] است. برای مثال با ارجاع آیه متشابهی چون {{متن قرآن|إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}}<ref>«(که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد» سوره قیامه، آیه ۲۳.</ref> به [[آیات]] محکمی مانند {{متن قرآن|لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ}}<ref>«چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است» سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref>، عدم [[اراده]] معنای ظاهری آیه نخست معلوم میشود؛ اما تبیین مدلول آن با استفاده از آیه دوم ممکن نیست و به بیان خارجی نیازمند است.<ref>[[علی نقی خدایاری|خدایاری، علی نقی]]، [[قرآنشناسی - خدایاری (مقاله)|مقاله «قرآنشناسی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۱۹۹.</ref> | در برخی [[احادیث]]، از ارجاع آیات متشابه به [[آیات محکم]] سخن رفته است؛ لیکن در فرموده [[امام]]، سخن از ارجاع آنها به [[اهل بیت]]{{عم}} است؛ زیرا ارجاع [[آیه]] متشابه به آیات محکم، برای دفع ظهور آیه متشابه صورت میگیرد، نه رفع تشابه و تعیین مراد. به دیگر سخن، با ارجاع آیه متشابه به آیات محکم، روشن میشود که مدلول ظاهری آیه متشابه مراد نیست، ولی [[تفسیر آیه]] متشابه و تعیین مراد از آن، با ارجاع به [[محکمات]] به دست نمیآید و نیازمند [[تفسیر]] [[راسخان در علم]] است. برای مثال با ارجاع آیه متشابهی چون {{متن قرآن|إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}}<ref>«(که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد» سوره قیامه، آیه ۲۳.</ref> به [[آیات]] محکمی مانند {{متن قرآن|لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ}}<ref>«چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است» سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref>، عدم [[اراده]] معنای ظاهری آیه نخست معلوم میشود؛ اما تبیین مدلول آن با استفاده از آیه دوم ممکن نیست و به بیان خارجی نیازمند است.<ref>[[علی نقی خدایاری|خدایاری، علی نقی]]، [[قرآنشناسی - خدایاری (مقاله)|مقاله «قرآنشناسی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۱۹۹.</ref> | ||
==[[تأویل]] و [[راسخان در علم]]== | |||
یکی از مباحث مهم [[علوم قرآنی]]، [[تأویل قرآن]] است. اینکه منظور از تأویل چیست و چه کسانی به آن آگاهند از دیرباز دغدغه [[فکری]] [[قرآن پژوهان]] بوده است. آیا [[علم به تأویل قرآن]]، ویژه [[خدا]] است؟ یا راسخان در علم نیز از [[دانش]] تأویل برخوردارند؟ راسخان در علم چه کسانی هستند؟ این مسئله را در دو زمینه، پی میگیریم: | |||
===تأویل=== | |||
واژه تأویل، اصطلاحی [[قرآنی]] است که در معانی گوناگونی مانند [[تعبیر خواب]]<ref>{{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}} «و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰؛ {{متن قرآن|قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ}} «گفتند خوابهایی پریشان است و ما تعبیر خوابهای پریشان را نمیدانیم» سوره یوسف، آیه ۴۴.</ref>، فرجام<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و نیز [[تأویل قرآن]]<ref>{{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ}} «آیا جز فرجام آن را چشم میدارند، روزی که فرجام آن برسد آنان که پیشتر آن را فراموش کرده بودند میگویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند؛ آیا ما میانجیهایی داریم تا برای ما میانجیگری کنند یا باز گردانده میشویم تا جز آن کنیم که پیشتر میکردیم؟ بیگمان (اینان) به خود زیان رساندند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید شده است» سوره اعراف، آیه ۵۳.</ref>- اعم از [[محکم و متشابه]] - به کار رفته است. در [[آیه]] هفتم [[سوره آل عمران]]، پس از تقسیم [[آیات قرآن]] به محکم و متشابه، آمده است: | |||
{{متن قرآن|...فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. | |||
[[تأویل]] از ماده «اول» به معنای [[رجوع]] است. ابن فارس مینویسد: {{عربی|آل يؤول، أي رجع. أول الحكم إلى أهله، أي أرجعه}}<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۵۹.</ref>. راغب [[اصفهانی]] میگوید: «تأویل به معنای برگرداندن چیزی است به هدفی که از آن در نظر است»<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۹.</ref>. جوهری مینویسد: «[[تأویل]] بیان چیزی است که چیزی دیگر به آن باز میگردد»<ref>الصحاح، ج۴، ص۱۶۲۷.</ref>. | |||
با توجه به گفتههای لغتشناسان، تأویل به معنای ارجاع و برگرداندن چیزی به چیز دیگر است؛ لیکن چون تأویل در آیۀ هفتم [[سوره آل عمران]] وصف کتاب قرار گرفته و [[حقیقت]] کتاب نیز از سنخ [[کلام]] است، تأویل به معنای برگرداندن الفاظ، جملات و [[آیات قرآن]]، به معانی، مقاصد و مصادیق مورد نظر است. اگر این برگرداندن به معانی و مقاصد دلخواه صورت گیرد، تأویل ناروا است و هرگاه به مدلولها و مصادیق مورد نظر گوینده کلام ([[خداوند متعال]]) باشد، تأویل صحیح و مقبول است. از این سخن دو نکته استفاده میشود: | |||
یکم. از آنجا که تمامی آیات قرآن - اعم از [[محکم و متشابه]] - دارای معانی و مدلولهای [[واقعی]] هستند، پس تمام آیات قرآن دارای تأویلند. | |||
دوم. معانی [[باطنی]] [[آیات]] که در طول معنای ظاهری [[آیه]] قرار دارد، مشمول [[تأویل قرآن]] است. | |||
واژه تأویل در سخنان [[حضرت امیر]] بسیار به کار رفته است. آن حضرت در قسمتی از [[نامه]] خود به [[معاویه]] مینویسد: {{متن حدیث|فَعَدَوْتَ عَلَى طَلَبِ الدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ الْقُرْآنِ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۵.</ref>؛ «تو با تأویل قرآن، در پی [[دنیا]] تاختی». درباره [[خوارج]] نیز میفرماید: {{متن حدیث|وَ لَكِنَّا إِنَّمَا أَصْبَحْنَا نُقَاتِلُ إِخْوَانَنَا فِي الْإِسْلَامِ عَلَى مَا دَخَلَ فِيهِ مِنَ الزَّيْغِ وَ الِاعْوِجَاجِ وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأْوِيلِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۱.</ref>؛ «ولی اکنون با [[برادران]] [[مسلمان]] خود میجنگیم؛ به دلیل [[کژی]] و [[انحراف]] و [[شبهه]] و تأویل [[دروغین]] که به وسیله ایشان در [[اسلام]] راه یافته است». منظور از تأویل در این دو [[حدیث]]، برگرداندن آیات قرآن، از معانی صحیح و واقعی به معانی نادرست و دلخواه است که برای رسیدن به اهداف [[دنیوی]] صورت میگیرد. این نوع تأویل در حقیقت مصداق [[تفسیر به رأی]] به شمار میرود. | |||
بر اساس گزارش [[نعمانی]] در رساله [[علوم قرآن]] خود، [[امیر مؤمنان]]{{ع}} اقسام چهارگانه تأویل را چنین بیان میفرماید: | |||
۱. آیاتی که [[تأویل]] آنها در [[تنزیل]] آنها است؛ یعنی هر [[آیه]] محکمی که در [[تحریم]] امور متعارف در [[دوران جاهلیت]] نازل شده است؛ مانند آیه «[[ازدواج]] با مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان... بر شما [[حرام]] گشت»<ref>{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}} «بر شما حرام است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شیردهتان و خواهران شیرخوردهتان و مادرزنهایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کردهاید، که اگر با آنها همخوابگی نکردهاید بر شما گناهی نیست؛ و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند؛ و (نیز) جمع میان دو خواهر، مگر آنکه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> و یا آنچه در [[حلال]] کردن پارهای امور نازل شده است؛ مانند «آمیزش با زنانتان در شبهای [[روزه]] بر شما حلال گردیده است»<ref>{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}} «آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref><ref>ر.ک: بحار الانوار، ج۹۳، ص۶۸.</ref>. | |||
۲. آیاتی که [[تأویل]] آنها پیش از [[تنزیل]] بوده است؛ یعنی حوادثی که در [[زمان پیامبر]] رخ میداد و [[حکم]] مشروحی درباره آنها نازل نشده بود و پس از وقوع، [[احکام]] آنها نازل شد. مثلاً، نوشتهاند که [[اوس بن صامت]] [[همسر]] خود را ظهار کرد و سپس از کار خود پشیمان گشت. همسر او نزد [[پیامبر]] آمد و از ایشان تعیین [[تکلیف]] خواست. آنگاه [[آیات]] آغازین [[سوره مجادله]] درباره حکم ظهار نازل شد<ref>بحار الانوار، ج۹۳، ص۷۷ – ۶۹.</ref>. | |||
۳. آیاتی که تأویل آنها پس از تنزیل آنها است؛ مانند آیاتی که [[خداوند]] در آنها به پیامبرش خبر داده که پس از وی، اموری واقع خواهد شد؛ از قبیل گزارشهای مربوط به [[قیامت]] و [[رجعت]]: «آیا جز تأویل آن را مینگرند؟ روزی که تأویل آن بیاید.»..<ref>{{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ}} «آیا جز فرجام آن را چشم میدارند، روزی که فرجام آن برسد آنان که پیشتر آن را فراموش کرده بودند میگویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند؛ آیا ما میانجیهایی داریم تا برای ما میانجیگری کنند یا باز گردانده میشویم تا جز آن کنیم که پیشتر میکردیم؟ بیگمان (اینان) به خود زیان رساندند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید شده است» سوره اعراف، آیه ۵۳.</ref> و «[[خداوند]] به کسانی از شما که [[ایمان]] آورده و کارهای [[شایسته]] کردهاند، [[وعده]] داده است که حتماً آنان را در این [[سرزمین]]، [[جانشین]] خود قرار دهد.»..<ref>{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}} «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>. و «در نزدیکترین [[سرزمین رومیان]] [[شکست]] خوردند، و لی بعد از شکستشان، به زودی [[پیروز]] خواهند گردید.»..<ref>{{متن قرآن|غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ}} «رومیان شکست خوردند * در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند» سوره روم، آیه ۲-۳.</ref>. [[تأویل]] این قبیل [[آیات]] پیش از [[تنزیل]] آنها است<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج۹۳، ص۷۸ و ۷۷.</ref>. | |||
۴. آیاتی که تأویل آنها همراه تنزیل است؛ یعنی آیاتی که به [[تفسیر]] و تبیین [[پیامبر]] نیازمندند؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. طبق بیان [[پیامبر]]، مصادیق [[اولی الامر]] [[واجب]] الاتباع مشخص شده است. همچنین [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> چگونگی، حدود و خصوصیات [[نماز]] و [[زکات]] [[مردم]] به بیان [[حضرت رسول]]{{صل}} نیازمندند<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج۹۳، ص۷۸ به بعد.</ref>. | |||
در [[کلامی]] دیگر آن حضرت از ظهور قومی خبر داده است که در راه [[تأویل قرآن]] با [[دشمنان]] [[قرآن]] میجنگند: | |||
[[سوگند]] به خدایی که دانه را شکافت و [[انسان]] را آفرید، قطعاً گروهی ظهور خواهند کرد که سرها را بر تأویل قرآن میزنند؛ چنانکه [[حضرت محمد]]{{صل}} در آغاز، بر [[تنزیل]] آن با شما چنین کرد. این حکمی است بر شما از سوی [[خدای رحمان]] در [[آخرالزمان]]<ref>غررالحکم، ج۶، ص۲۳۲، ج۱۰۱۰۲.</ref>. | |||
آمدی مینویسد: «شاید مراد از این گروه، [[امام علی]]{{ع}} و [[اصحاب]] وی باشند، یا [[حضرت حجت]]{{ع}} و [[یاران]] او»<ref>ر.ک: غررالحکم، ج۶، ص۲۳۴ و ۲۳۳.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در نامهای ارجمند به فرزند دلبند خود [[امام حسن]]{{ع}} مرقوم فرمودهاند: «مصمم شدم که نخست [[کتاب خدا]] را به تو بیاموزم و از [[تأویل]] آن آگاهت سازم و به [[آیینها]] و [[احکام اسلامی]] و [[حلال و حرام]] آشنا گردانم و از این امور به دیگر چیزها نپرداختم»<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. از این [[سخن امام]] چند نکته استفاده میشود: | |||
#کل قرآن - اعم از [[محکمات]] و [[متشابهات]] - دارای تأویل است؛ زیرا ضمیر «تأویله» به «[[کتاب الله]]» بر میگردد. | |||
# تأویل قرآن از سنخ آموختنیها است. | |||
#آن حضرت، واجد [[دانش]] تأویل قرآن است.<ref>[[علی نقی خدایاری|خدایاری، علی نقی]]، [[قرآنشناسی - خدایاری (مقاله)|مقاله «قرآنشناسی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۲۰۳.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |