تبیین دین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
بنابراین، در یک جمعبندی میتوان گفت که قسمت پایانی [[آیه]]، اشاره به ملاک [[هدایت]] اوّل و دوم دارد؛ به این ترتیب که هر آنکس که [[اطاعت]] از [[هادیان الهی]] {{عم}} (اعمّ از [[انبیاء]] و یا اوصیای آنان) را نمود، [[مشیّت الهی]] بر [[هدایت]] مضاعف او قرار میگیرد؛ وگرنه با عدم [[پذیرش]] [[انبیاء]] {{عم}}، ایشان در [[گمراهی]] ثانوی بعد از [[اسلام]] ابتدایی به [[رسول خدا]] {{صل}} [[غرق]] میشوند و با رد [[اوصیاء]] و عدم [[استقامت]] در [[هدایت]]، به [[کفر]] ثانوی [[مبتلا]] میگردند؛ که به مراتب سختتر از [[کفر]] اوّلی است: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دلهاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمییابند» سوره منافقون، آیه ۳.</ref>. | بنابراین، در یک جمعبندی میتوان گفت که قسمت پایانی [[آیه]]، اشاره به ملاک [[هدایت]] اوّل و دوم دارد؛ به این ترتیب که هر آنکس که [[اطاعت]] از [[هادیان الهی]] {{عم}} (اعمّ از [[انبیاء]] و یا اوصیای آنان) را نمود، [[مشیّت الهی]] بر [[هدایت]] مضاعف او قرار میگیرد؛ وگرنه با عدم [[پذیرش]] [[انبیاء]] {{عم}}، ایشان در [[گمراهی]] ثانوی بعد از [[اسلام]] ابتدایی به [[رسول خدا]] {{صل}} [[غرق]] میشوند و با رد [[اوصیاء]] و عدم [[استقامت]] در [[هدایت]]، به [[کفر]] ثانوی [[مبتلا]] میگردند؛ که به مراتب سختتر از [[کفر]] اوّلی است: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دلهاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمییابند» سوره منافقون، آیه ۳.</ref>. | ||
بنابراین، [[ایمان]] و تبعیّت از اوصیای [[انبیاء]] {{عم}}، در [[حقیقت]] [[استقامت]] بر [[ایمان]] به راه [[انبیاء]] {{عم}} و خارج نشدن از [[دین]]، بعد از [[ایمان]] اوّلیّه به آن است. تعابیر گوناگون [[آیات قرآن]] در خروج از [[اسلام]] بعد از [[ایمان]]، اشاره به مراتب [[کفر]] [[منکران]] [[امامت]] [[ائمّه هدی]] {{عم}} بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} دارد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است تا آنان را که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند بعد کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند هرگز ببخشاید یا راهی به آنان بنماید به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۷-۱۳۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، | بنابراین، [[ایمان]] و تبعیّت از اوصیای [[انبیاء]] {{عم}}، در [[حقیقت]] [[استقامت]] بر [[ایمان]] به راه [[انبیاء]] {{عم}} و خارج نشدن از [[دین]]، بعد از [[ایمان]] اوّلیّه به آن است. تعابیر گوناگون [[آیات قرآن]] در خروج از [[اسلام]] بعد از [[ایمان]]، اشاره به مراتب [[کفر]] [[منکران]] [[امامت]] [[ائمّه هدی]] {{عم}} بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} دارد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است تا آنان را که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند بعد کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند هرگز ببخشاید یا راهی به آنان بنماید به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۷-۱۳۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱]]، ص۴۲۱-۴۲۴.</ref> | ||
=== هماهنگی [[تعالیم دینی]] === | === هماهنگی [[تعالیم دینی]] === | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
بنابراین، اصل هماهنگی در [[تعالیم دینی]] اقتضاء میکند که اوّلاً، [[خداوند]] همواره حافظانی را برای [[حفظ]] هماهنگی در بیانات [[دینی]] و در نتیجه، [[وحدت]] [[امّت]] بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} قرار دهد؛ تا با وجود فاصله زمانی فراوان، اختلافی در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[دینی]] آنان به وجود نیاید و در نتیجه، حبلالله همیشه محور [[وحدت]] [[امّت]] باشد. ثانیاً، در [[علم]] و [[آگاهی]] این شخصیّتها نسبت به [[دین]] و [[معارف قرآن]]، میباید هیچگونه اعوجاج و [[تعارض]] و تضاد و تناقض و اختلافی وجود نداشته باشد؛ تا مبادا [[اختلاف]] آنان در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[قرآن]]، به [[اختلاف]] در [[امّت]] منجر شود. این امور مهم، جز با وجود دائمی [[امامان معصوم]] بعد از [[نبی اکرم]] {{صل}} محقّق نمیگردد. | بنابراین، اصل هماهنگی در [[تعالیم دینی]] اقتضاء میکند که اوّلاً، [[خداوند]] همواره حافظانی را برای [[حفظ]] هماهنگی در بیانات [[دینی]] و در نتیجه، [[وحدت]] [[امّت]] بعد از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} قرار دهد؛ تا با وجود فاصله زمانی فراوان، اختلافی در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[دینی]] آنان به وجود نیاید و در نتیجه، حبلالله همیشه محور [[وحدت]] [[امّت]] باشد. ثانیاً، در [[علم]] و [[آگاهی]] این شخصیّتها نسبت به [[دین]] و [[معارف قرآن]]، میباید هیچگونه اعوجاج و [[تعارض]] و تضاد و تناقض و اختلافی وجود نداشته باشد؛ تا مبادا [[اختلاف]] آنان در [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[قرآن]]، به [[اختلاف]] در [[امّت]] منجر شود. این امور مهم، جز با وجود دائمی [[امامان معصوم]] بعد از [[نبی اکرم]] {{صل}} محقّق نمیگردد. | ||
این مطلب با اصل اولی در [[حکمت الهی]] و [[ارسال رسل]] و انزال [[کتب آسمانی]] نیز هماهنگ است؛ یعنی همانا برداشتن [[ظلم]] و ایجاد [[وحدت]] میان [[امّت]] بر محور [[توحید]]. متقابلاً، [[خداوند]] ایجاد اعوجاج و [[انحراف در دین]] و [[اختلاف]] در [[امّت]] را مبنای [[کفر]] و [[نفاق]]، به واسطه [[تحریف]] در [[دین]] میداند و میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند» سوره هود، آیه ۱۸.</ref><ref>ادامه آیات، به خوبی بیانگر اغراض شوم آنان در جلوگیری از نشر تعالیم دینی است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُولَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ * أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان میگویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! * همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند * آنان در زمین به ستوهآورنده (ی خداوند) نیستند و در برابر خداوند دوستی ندارند، عذابشان دو چندان میشود (زیرا) یارای شنیدن نداشتند و اهل بصیرت نبودند * آنانند که به خود زیان زدند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید میگردد * ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند * بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۱۸-۲۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، | این مطلب با اصل اولی در [[حکمت الهی]] و [[ارسال رسل]] و انزال [[کتب آسمانی]] نیز هماهنگ است؛ یعنی همانا برداشتن [[ظلم]] و ایجاد [[وحدت]] میان [[امّت]] بر محور [[توحید]]. متقابلاً، [[خداوند]] ایجاد اعوجاج و [[انحراف در دین]] و [[اختلاف]] در [[امّت]] را مبنای [[کفر]] و [[نفاق]]، به واسطه [[تحریف]] در [[دین]] میداند و میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند» سوره هود، آیه ۱۸.</ref><ref>ادامه آیات، به خوبی بیانگر اغراض شوم آنان در جلوگیری از نشر تعالیم دینی است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُولَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ * أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ * لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} «و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان میگویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! * همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند * آنان در زمین به ستوهآورنده (ی خداوند) نیستند و در برابر خداوند دوستی ندارند، عذابشان دو چندان میشود (زیرا) یارای شنیدن نداشتند و اهل بصیرت نبودند * آنانند که به خود زیان زدند و آنچه دروغ میبافتند از (چشم) آنان ناپدید میگردد * ناگزیر، در جهان واپسین (نیز) آنانند که زیانکارترند * بیگمان کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و با فروتنی در برابر پروردگارشان آرامش یافتهاند بهشتیند؛ آنان در آن جاودانند» سوره هود، آیه ۱۸-۲۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱]]، ص۴۲۴-۴۲۶.</ref> | ||
=== [[علم تأویل در قرآن]] === | === [[علم تأویل در قرآن]] === | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
بنابراین، از یک سو گریزی از [[آیات]] [[متشابه]] در [[قرآن]] نیست؛ زیرا تنزّل آن [[معارف]] بلند در قالب کلمه و [[کلام]]، بروز [[متشابهات]] در [[فهم]] از [[آیات قرآن]] را اجتناب ناپذیر میکند. از سوی دیگر، هرگز اعوجاج و [[نقص]] و [[اجمال]] و ابهام در [[آیات قرآن]] وجود ندارد؛ زیرا چگونه ممکن است کتابی که خود [[نور]] و تبیان کل شیء است، موجب ابهام و [[اشتباه]] باشد{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref> «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>؟! | بنابراین، از یک سو گریزی از [[آیات]] [[متشابه]] در [[قرآن]] نیست؛ زیرا تنزّل آن [[معارف]] بلند در قالب کلمه و [[کلام]]، بروز [[متشابهات]] در [[فهم]] از [[آیات قرآن]] را اجتناب ناپذیر میکند. از سوی دیگر، هرگز اعوجاج و [[نقص]] و [[اجمال]] و ابهام در [[آیات قرآن]] وجود ندارد؛ زیرا چگونه ممکن است کتابی که خود [[نور]] و تبیان کل شیء است، موجب ابهام و [[اشتباه]] باشد{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref> «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>؟! | ||
بنابراین، همیشه میباید در کنار [[قرآن]]، [[رجال]] [[الهی]] و [[راسخ]] در [[قرآن]] و [[معصوم]] به [[عصمت]] خداوندی و [[آگاه]] به همه مراتب آن - از [[امالکتاب]] گرفته تا جزئیّات [[قرآن]] نازل - وجود داشته باشند؛ تا اوّلاً، باب اعوجاج و [[تحریف]] و تدسیس در کلام [[الهی]] را ببندند و ثانیاً، درباره [[متشابهات]] [[آیات]]، تفسیری صحیح ارائه نمایند و ثالثاً، بیان آنان فصلالخطابی در [[اختلافات]] [[امّت]] در قرائتهای مختلف [[دینی]] باشد. تنها در این صورت است که [[قرآن]]، [[هادی]] [[امّت]] و [[نور]] [[قلوب]] [[مؤمنان]] و تبیان همه [[مشکلات]] خواهد بود. متقابلاً، قرآنِ بدون مبیّن، خود [[گمراهکننده]] و ظلمتافزا برای [[قلوب]] بیماردلان است {{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ}}<ref>«پس آنان که ایمان دارند میدانند این از سوی پروردگار آنها درست است اما کسانی که کافرند میگویند: «خداوند از این مثل، چه میخواهد؟»؛ با آن بسیاری را بیراه و بسیاری (دیگر) را رهیاب میکند. و جز نافرمانان را با آن بیراه نمیگرداند» سوره بقره، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، | بنابراین، همیشه میباید در کنار [[قرآن]]، [[رجال]] [[الهی]] و [[راسخ]] در [[قرآن]] و [[معصوم]] به [[عصمت]] خداوندی و [[آگاه]] به همه مراتب آن - از [[امالکتاب]] گرفته تا جزئیّات [[قرآن]] نازل - وجود داشته باشند؛ تا اوّلاً، باب اعوجاج و [[تحریف]] و تدسیس در کلام [[الهی]] را ببندند و ثانیاً، درباره [[متشابهات]] [[آیات]]، تفسیری صحیح ارائه نمایند و ثالثاً، بیان آنان فصلالخطابی در [[اختلافات]] [[امّت]] در قرائتهای مختلف [[دینی]] باشد. تنها در این صورت است که [[قرآن]]، [[هادی]] [[امّت]] و [[نور]] [[قلوب]] [[مؤمنان]] و تبیان همه [[مشکلات]] خواهد بود. متقابلاً، قرآنِ بدون مبیّن، خود [[گمراهکننده]] و ظلمتافزا برای [[قلوب]] بیماردلان است {{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref>، {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ}}<ref>«پس آنان که ایمان دارند میدانند این از سوی پروردگار آنها درست است اما کسانی که کافرند میگویند: «خداوند از این مثل، چه میخواهد؟»؛ با آن بسیاری را بیراه و بسیاری (دیگر) را رهیاب میکند. و جز نافرمانان را با آن بیراه نمیگرداند» سوره بقره، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱]]، ص۴۲۶-۴۲۸.</ref> | ||
== تبیین [[دین]] و [[مرجعیت دینی]] == | == تبیین [[دین]] و [[مرجعیت دینی]] == |