پرش به محتوا

عوامل بهره‌مندی از ولایت الهی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
مراد از عوامل، اموری هستند که [[خدای متعال]] در [[قرآن مجید]] به آنها امر کرده، یا [[خلفای الهی]] خواستار توجه کردن افراد به آنها بوده که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود، به آن اهمیت داده و [[اجرا]] کنند که بعضی از آنها، همیشگی و به صورت مستمر تا لحظه [[مرگ]]، باید عمل شود و برخی دیگر وابسته به وجود شرایطی است که در آن صورت، باید به آن عمل شود وپاره‌ای نیز در حدّ [[لزوم]] عمل نیستند، اما در صورت عمل و استمرار در آن، نقش مهمی برای ایجاد سهولت در انجام عوامل لزومی دیگر خواهد داشت<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref>.
مراد از عوامل، اموری هستند که [[خدای متعال]] در [[قرآن مجید]] به آنها امر کرده، یا [[خلفای الهی]] خواستار توجه کردن افراد به آنها بوده که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خود، به آن اهمیت داده و [[اجرا]] کنند که بعضی از آنها، همیشگی و به صورت مستمر تا لحظه [[مرگ]]، باید عمل شود و برخی دیگر وابسته به وجود شرایطی است که در آن صورت، باید به آن عمل شود وپاره‌ای نیز در حدّ [[لزوم]] عمل نیستند، اما در صورت عمل و استمرار در آن، نقش مهمی برای ایجاد سهولت در انجام عوامل لزومی دیگر خواهد داشت<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۶۷-۱۶۸.</ref>.


== [[تفکر]] صحیح ==
== نخست: [[تفکر]] صحیح ==
{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ}}<ref>«این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید در (کار) این جهان و جهان واپسین» سوره بقره، آیه ۲۱۹-۲۲۰.</ref>.
{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ}}<ref>«این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید در (کار) این جهان و جهان واپسین» سوره بقره، آیه ۲۱۹-۲۲۰.</ref>.


خط ۲۵: خط ۲۵:
روش [[قرآن مجید]]، [[تبیین]] مسائل مهمّ [[حق و باطل]] و [[جنود]] هر یک از آن دو و ارائه آن به افراد بوده تا اینکه آنان در آن مسائل مهم [[تفکر]] کنند و با [[انتخاب]] هر یک از آن دو، [[سعادت]] و [[شقاوت]] خود را رقم بزنند. و یکی از مسائل مهم و سونوشت‌ساز، [[انتخاب]] نوع [[ولایت]] [[حق و باطل]] است که در [[قرآن مجید]] [[تبیین]] شده است، لذا [[تفکر]] صحیح، یکی از عوامل مقدماتی برای دیگر شرایط‍ بهره‌مندی از [[ولایت]] [[حق]] خواهد بود: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>
روش [[قرآن مجید]]، [[تبیین]] مسائل مهمّ [[حق و باطل]] و [[جنود]] هر یک از آن دو و ارائه آن به افراد بوده تا اینکه آنان در آن مسائل مهم [[تفکر]] کنند و با [[انتخاب]] هر یک از آن دو، [[سعادت]] و [[شقاوت]] خود را رقم بزنند. و یکی از مسائل مهم و سونوشت‌ساز، [[انتخاب]] نوع [[ولایت]] [[حق و باطل]] است که در [[قرآن مجید]] [[تبیین]] شده است، لذا [[تفکر]] صحیح، یکی از عوامل مقدماتی برای دیگر شرایط‍ بهره‌مندی از [[ولایت]] [[حق]] خواهد بود: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>


== تعقل ==
== دوم: تعقل ==
{{اصلی|تعقل}}
{{اصلی|تعقل}}
{{متن قرآن|وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده می‌دارد و در گرداندن بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.</ref>.
{{متن قرآن|وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده می‌دارد و در گرداندن بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
از لوازم [[تعقل]]، خودداری از [[قبایح]] و [[انزجار]] از آن، [[تدبر]] و عاقبت‌سنجی امور، [[فهم]] و [[درک]] [[نیکو]]، [[شناخت]] آنچه در [[زندگی مادّی]] و معنوی به آن نیاز دارد، قبول [[دین حق]] و عمل طبق آن و خودداری [[نَفْس]] از هواها و [[امیال نفسانی]] [[نامشروع]] است. با [[عقل]] است که [[انسان]]، استعداد [[درک]] خیر و رسیدن به هر [[سعادت]] و کمالی را دارد، لذا اگر تعقل‌گرایی و خِرَدورزی، در [[زندگی]] افراد [[حاکم]] باشد، استعداد بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] بیش‌تر خواهد بود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۶۹-۱۷۰.</ref>.
از لوازم [[تعقل]]، خودداری از [[قبایح]] و [[انزجار]] از آن، [[تدبر]] و عاقبت‌سنجی امور، [[فهم]] و [[درک]] [[نیکو]]، [[شناخت]] آنچه در [[زندگی مادّی]] و معنوی به آن نیاز دارد، قبول [[دین حق]] و عمل طبق آن و خودداری [[نَفْس]] از هواها و [[امیال نفسانی]] [[نامشروع]] است. با [[عقل]] است که [[انسان]]، استعداد [[درک]] خیر و رسیدن به هر [[سعادت]] و کمالی را دارد، لذا اگر تعقل‌گرایی و خِرَدورزی، در [[زندگی]] افراد [[حاکم]] باشد، استعداد بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] بیش‌تر خواهد بود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۶۹-۱۷۰.</ref>.


== ایمان ==
== سوم: ایمان ==
{{اصلی|ایمان}}
{{اصلی|ایمان}}
{{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا}}<ref>«پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.</ref>. در ندا دهنده به [[ایمان]]، دو قول مطرح شده است:
{{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا}}<ref>«پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.</ref>. در ندا دهنده به [[ایمان]]، دو قول مطرح شده است:
خط ۷۴: خط ۷۴:
اگر چه ذیل [[آیه]]، [[سرنوشت]] [[بی‌ایمانی]] گذشتگان را بیان می‌کند، با توجه به دو [[آیه]] بعدی آن [[سوره]]{{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ * أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ}}<ref> «پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟ * و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷-۹۸.</ref>، عمومیت [[آیه]] برای آیندگان نیز استفاده می‌شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۰-۱۷۲.</ref>.
اگر چه ذیل [[آیه]]، [[سرنوشت]] [[بی‌ایمانی]] گذشتگان را بیان می‌کند، با توجه به دو [[آیه]] بعدی آن [[سوره]]{{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ * أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ}}<ref> «پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟ * و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷-۹۸.</ref>، عمومیت [[آیه]] برای آیندگان نیز استفاده می‌شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۰-۱۷۲.</ref>.


== تسلیم ==
== چهارم: تسلیم ==
{{اصلی|تسلیم}}
{{اصلی|تسلیم}}
{{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ (تو پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی» سوره نمل، آیه ۸۱.</ref>. کلمه "[[تسلیم]]"، از "[[سلم]]" به معنای ضدّ [[خصومت]] است که حاکی از موافقت شدید در ظاهر و [[باطن]] باشد، به طوری که خلافی در بین نباشد و از لوازم آن معنا [[اطاعت]]، [[انقیاد]]، [[صلح]] و [[رضا]] است.
{{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ (تو پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی» سوره نمل، آیه ۸۱.</ref>. کلمه "[[تسلیم]]"، از "[[سلم]]" به معنای ضدّ [[خصومت]] است که حاکی از موافقت شدید در ظاهر و [[باطن]] باشد، به طوری که خلافی در بین نباشد و از لوازم آن معنا [[اطاعت]]، [[انقیاد]]، [[صلح]] و [[رضا]] است.
خط ۸۴: خط ۸۴:
بنابراین، [[تسلیم]] یکی از عوامل و زیربنای عوامل دیگر بهره‌مندی مانند [[تبعیت]] و [[اطاعت]] است که [[روح]] و [[جسم]] افراد مدعی [[ولایت]] [[حق]]، باید در برابر [[دستورها]] و [[سیره]] [[خلیفه الهی]]، [[تسلیم محض]] باشد؛ ولی بسیاری از افراد در ظاهر ادعای [[تسلیم]] و [[مسلمانی]] می‌نمایند، اما در [[باطن]] و عمل بر خلاف آن هستند. آنان [[یقین]] دارند که یکی از خواسته‌های [[خلفای الهی]] {{عم}} به‌خصوص صاحب‌الزمان {{ع}}، داشتن [[تقوای الهی]] و [[اخلاص]] است، ولی بر خلاف [[یقین]] خود عمل می‌کنند و عملاً مصداق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> هستند<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref>.
بنابراین، [[تسلیم]] یکی از عوامل و زیربنای عوامل دیگر بهره‌مندی مانند [[تبعیت]] و [[اطاعت]] است که [[روح]] و [[جسم]] افراد مدعی [[ولایت]] [[حق]]، باید در برابر [[دستورها]] و [[سیره]] [[خلیفه الهی]]، [[تسلیم محض]] باشد؛ ولی بسیاری از افراد در ظاهر ادعای [[تسلیم]] و [[مسلمانی]] می‌نمایند، اما در [[باطن]] و عمل بر خلاف آن هستند. آنان [[یقین]] دارند که یکی از خواسته‌های [[خلفای الهی]] {{عم}} به‌خصوص صاحب‌الزمان {{ع}}، داشتن [[تقوای الهی]] و [[اخلاص]] است، ولی بر خلاف [[یقین]] خود عمل می‌کنند و عملاً مصداق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا}}<ref>«و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند» سوره نمل، آیه ۱۴.</ref> هستند<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref>.


== تبعیت و اطاعت ==
== پنجم: تبعیت و اطاعت ==
{{اصلی|اتباع}}
{{اصلی|اتباع}}
# {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱</ref>؛
# {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱</ref>؛
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
در این برهه که [[خلیفه]] زمان {{ع}} [[غایب]] هستند، افراد باید از آنچه در [[قرآن کریم]] به آنان امر شده، [[اطاعت]] کنند و چون تشخیص آن، برای اکثر افراد مقدور نیست، لازم است، طبق سفارش [[ائمه اطهار]] {{عم}}، به [[فقیهان]] مراجعه کرده و از آنان در [[امور دینی]]، [[اطاعت]] کنند. آنان نیز برای سهولت در آن، کتابی با عنوان "رساله عملیه"، تألیف کرده‌اند که حاوی [[واجبات]] و [[محرّمات]] در مسائل فردی و [[اجتماعی]] افراد [[مسلمانان]] بوده که عمل به آنها، موجب [[سعادت]] و [[نجات]] از [[جهنم]] می‌شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۴-۱۷۷.</ref>.
در این برهه که [[خلیفه]] زمان {{ع}} [[غایب]] هستند، افراد باید از آنچه در [[قرآن کریم]] به آنان امر شده، [[اطاعت]] کنند و چون تشخیص آن، برای اکثر افراد مقدور نیست، لازم است، طبق سفارش [[ائمه اطهار]] {{عم}}، به [[فقیهان]] مراجعه کرده و از آنان در [[امور دینی]]، [[اطاعت]] کنند. آنان نیز برای سهولت در آن، کتابی با عنوان "رساله عملیه"، تألیف کرده‌اند که حاوی [[واجبات]] و [[محرّمات]] در مسائل فردی و [[اجتماعی]] افراد [[مسلمانان]] بوده که عمل به آنها، موجب [[سعادت]] و [[نجات]] از [[جهنم]] می‌شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۴-۱۷۷.</ref>.


== داشتن [[خوف]] و [[خشیت الهی]] ==
== ششم: داشتن [[خوف]] و [[خشیت الهی]] ==
{{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}}<ref>«تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۱۱.</ref>.
{{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ}}<ref>«تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۱۱.</ref>.


خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
اما با شرایطی که یکی از آنها، داشتن [[خشیت]] و [[خوف]] از [[عظمت]] [[پروردگار]] و [[حسابرسی]] عادلانه اوست، نَه صِرف ادعا و در [[مقام عمل]]، همچون افراد بیباک و [[لاابالی]]، [[اقدام]] به هر عملی [[نامشروع]] کنند و ذرّه‌ای در وجودشان از [[خوف]] و [[خشیت الهی]] نباشد<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref>.
اما با شرایطی که یکی از آنها، داشتن [[خشیت]] و [[خوف]] از [[عظمت]] [[پروردگار]] و [[حسابرسی]] عادلانه اوست، نَه صِرف ادعا و در [[مقام عمل]]، همچون افراد بیباک و [[لاابالی]]، [[اقدام]] به هر عملی [[نامشروع]] کنند و ذرّه‌ای در وجودشان از [[خوف]] و [[خشیت الهی]] نباشد<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref>.


== علم ==
== هفتم: علم ==
{{اصلی|علم}}
{{اصلی|علم}}
{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شماست؛ به راستی در این نشانه‌هایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.</ref>. [[علم]] به معنای [[دانش]] و دانستن است که [[شرف]] [[آدم]] و بنی [[آدم]] بر دیگر موجودات به سبب علمشان بوده‌است، زیرا: {{متن حدیث|رَأْسُ الْفَضَائِلِ الْعِلْمُ}}<ref>غررالحکم، ص۴۱، ح۱۶.</ref>؛ سرسلسله [[فضیلت]]، [[علم]] است. اما چه علمی‌؟ [[علمی]] که موجب گسترش حق‌بینی{{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref> «و کسانی که آنان را از دانش بهره داده‌اند می‌بینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون می‌گردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref> و باعث [[ایمان]] به [[حقانیت قرآن]] و [[کرنش]] و [[خضوع]] در پیشگاه آن گردد{{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref> «و تا کسانی که دانش یافته‌اند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دل‌های آنها در برابر آن فروتن گردد و بی‌گمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است» سوره حج، آیه ۵۴.</ref>.
{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شماست؛ به راستی در این نشانه‌هایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.</ref>. [[علم]] به معنای [[دانش]] و دانستن است که [[شرف]] [[آدم]] و بنی [[آدم]] بر دیگر موجودات به سبب علمشان بوده‌است، زیرا: {{متن حدیث|رَأْسُ الْفَضَائِلِ الْعِلْمُ}}<ref>غررالحکم، ص۴۱، ح۱۶.</ref>؛ سرسلسله [[فضیلت]]، [[علم]] است. اما چه علمی‌؟ [[علمی]] که موجب گسترش حق‌بینی{{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref> «و کسانی که آنان را از دانش بهره داده‌اند می‌بینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون می‌گردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref> و باعث [[ایمان]] به [[حقانیت قرآن]] و [[کرنش]] و [[خضوع]] در پیشگاه آن گردد{{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref> «و تا کسانی که دانش یافته‌اند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دل‌های آنها در برابر آن فروتن گردد و بی‌گمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است» سوره حج، آیه ۵۴.</ref>.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
# [[علم]] [[فقه]]، که به وسیلۀ آن کیفیت [[عبادات]]، معاملات، [[حلال و حرام]]، [[آداب]] و [[احکام]] فهمیده می‌شود. و تحصیل این سه [[علم]]، لازم است. و همچنین علومی که مقدمات تحصیل این علوم‌اند مانند [[علم]] لغت [[عرب]] و [[حدیث]] و [[تفسیر]]، و لکن [[وجوب]] تحصیل آنها از باب مقدمه است"<ref>معراج‌السعادة، ج۲، ص۹۸.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۹-۱۸۱.</ref>
# [[علم]] [[فقه]]، که به وسیلۀ آن کیفیت [[عبادات]]، معاملات، [[حلال و حرام]]، [[آداب]] و [[احکام]] فهمیده می‌شود. و تحصیل این سه [[علم]]، لازم است. و همچنین علومی که مقدمات تحصیل این علوم‌اند مانند [[علم]] لغت [[عرب]] و [[حدیث]] و [[تفسیر]]، و لکن [[وجوب]] تحصیل آنها از باب مقدمه است"<ref>معراج‌السعادة، ج۲، ص۹۸.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۷۹-۱۸۱.</ref>


== تلاوت قرآن ==
== هشتم: تلاوت قرآن ==
{{اصلی|تلاوت قرآن}}
{{اصلی|تلاوت قرآن}}
{{متن قرآن|فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ... فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ}}<ref>«اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید!... بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>. [[خدای متعال]] به [[مسلمانان]]، سفارش می‌کند که تا حدّ میسور، [[قرآن]] را که کتاب اوست، [[تلاوت]] و قرائت کنند، [[قرآنی]] که از [[خدای حکیم]] و علیم مطلق نازل شده{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}<ref> «و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند» سوره نمل، آیه ۶.</ref> و آن را متّصف به [[حکیم]] کرده است{{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ}}<ref> «سوگند به قرآن حکیم» سوره یس، آیه ۲.</ref>. پس هر کس که در برابر آن، زانو بزند و آن را قرائت و [[تلاوت]] کند، مثل این است که در برابر حکیمی نشسته و از او [[حکمت]] می‌آموزد که موجب کمال و سعادتمندی [[دنیوی]] و [[اخروی]] اوست و سبب [[نجات]] از [[اسارت]] [[دشمن]] [[انسانیت]]، [[شیطان]] می‌شود و ترک [[قرائت قرآن]] و عمل نکردن به آن، مهجور کردن آن خواهد بود{{متن قرآن|وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref> «و پیامبر می‌گوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۳۰.</ref> و [[قرآن کریم]] در [[روز قیامت]] از تک تک افراد بی‌توجه به آن، در پیشگاه [[الهی]] [[شکایت]] می‌کند و نتیجه، جز [[شرمساری]] و [[حسرت]] در ترک بهره‌مندی از آن، نخواهد بود. قرائت و [[تلاوت قرآن]] [[کریم]] و توجه و [[تدبر]] در [[آیات]] آن و مراعات آن در عمل، عامل مهمی در بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] است، مخصوصاً در این برهه که [[خلیفه]] [[خدای سبحان]] در [[غیبت]] و از انظار پنهان هستند.
{{متن قرآن|فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ... فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ}}<ref>«اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید!... بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>. [[خدای متعال]] به [[مسلمانان]]، سفارش می‌کند که تا حدّ میسور، [[قرآن]] را که کتاب اوست، [[تلاوت]] و قرائت کنند، [[قرآنی]] که از [[خدای حکیم]] و علیم مطلق نازل شده{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}<ref> «و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند» سوره نمل، آیه ۶.</ref> و آن را متّصف به [[حکیم]] کرده است{{متن قرآن|وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ}}<ref> «سوگند به قرآن حکیم» سوره یس، آیه ۲.</ref>. پس هر کس که در برابر آن، زانو بزند و آن را قرائت و [[تلاوت]] کند، مثل این است که در برابر حکیمی نشسته و از او [[حکمت]] می‌آموزد که موجب کمال و سعادتمندی [[دنیوی]] و [[اخروی]] اوست و سبب [[نجات]] از [[اسارت]] [[دشمن]] [[انسانیت]]، [[شیطان]] می‌شود و ترک [[قرائت قرآن]] و عمل نکردن به آن، مهجور کردن آن خواهد بود{{متن قرآن|وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref> «و پیامبر می‌گوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۳۰.</ref> و [[قرآن کریم]] در [[روز قیامت]] از تک تک افراد بی‌توجه به آن، در پیشگاه [[الهی]] [[شکایت]] می‌کند و نتیجه، جز [[شرمساری]] و [[حسرت]] در ترک بهره‌مندی از آن، نخواهد بود. قرائت و [[تلاوت قرآن]] [[کریم]] و توجه و [[تدبر]] در [[آیات]] آن و مراعات آن در عمل، عامل مهمی در بهره‌مندی از [[ولایت ولی]] [[حق]] است، مخصوصاً در این برهه که [[خلیفه]] [[خدای سبحان]] در [[غیبت]] و از انظار پنهان هستند.
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
[[فلسفه]] [[تشویق]] و [[ترغیب]] به [[تلاوت قرآن]]، برای [[تبعیت]] و عمل‌کردن به [[آیات]] آن است و سفارش به [[تلاوت قرآن]]، فقط‍ صرف قرائت آن نیست، اگر چه معنای [[تلاوت]]، قرائت باشد؛ لذا [[قرآن کریم]]، [[تلاوت]] را موجب ازیاد [[عنایت ویژه]] [[فضل الهی]] دانسته است{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> «کسانی که کتاب خداوند را می‌خوانند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند، به داد و ستدی امید بسته‌اند که هرگز زیان ندارد تا پاداش‌هایشان را تمام بدهد و از بخشش خویش به (پاداش) آنان بیفزاید که او آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره فاطر، آیه ۲۹-۳۰.</ref> و [[فضل الهی]] در صورتی شامل افراد [[مسلمان]] می‌شود که موجبات آن را فراهم سازند و یکی از آن موجبات، [[قرائت قرآن]] و عمل کردن به [[آیات]] آن خواهد بود؛ و [[حدیث شریف]] مؤید مطلب است: "حضرت [[جعفر بن محمد]] {{ع}} درباره [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ}}<ref>«کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.</ref>، می‌فرماید: آنان افرادی هستند که آیاتش را می‌خوانند و [[تفقّه]] در آن [[آیات]] می‌کنند و به احکامش عمل می‌کنند و [[امیدوار]] وعده‌هایش می‌باشند و از وعیدش می‌ترسند و از داستان‌هایش [[عبرت]] و [[اندرز]] می‌گیرند و فرمان‌هایش را [[اطاعت]] می‌کنند و از نواهی‌اش پرهیز می‌کنند. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[قرآن]] برای حفظ‍ کردن [[آیات]] و درس دادن حروفش و [[تلاوت]] کردن سوره‌هایش و درس دادن ده جزء و پنج جزئش نیست؛ حروفش را حفظ‍ کردند، ولی حدودش را ضایع کردند! [[قرآن]] برای اندیشیدن در آیاتش و عمل کردن به احکامش است و [[خدای تعالی]] فرموده: {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref>، کتابی به سوی تو فرو فرستادیم که [[مبارک]] است برای اینکه در آیاتش [[اندیشه]] و [[تدبر]] کنند. بدانید خدای شما را بیامرزد که [[دین خدا]] یکی است و [[تمام دین]] هدایت‌کننده است و عالم عامل را به سوی [[بهشت]] برگرداند و [[مخالف]] را به سوی [[دوزخ]] برد؛ [[ایمان]] تنها به [[آرزو]] نیست، بلکه [[اقرار]] به [[قلب]] و عمل کردن به اعضا و جوارح است و [[تصدیق]] کردن با کارهای [[شایسته]] است و در این عصر، [[ستم]] آشکار است، [[وفا]] کم است، [[سنّت]] واگذاشته شده، [[بدعت]] آشکار گردیده، و [[مردم]] در کارهای [[زشت]] یکدیگر را کمک می‌کنند. [[حیا]] از میان رفته، [[معرفت]] نابود شده، [[نادانی]] به‌جا مانده، نمی‌بینی جز [[ستمگران]] صاحب [[دنیا]] که برای [[دنیا]] [[خشنود]]، یا [[خشمگین]] گردند و به‌واسطه [[دنیا]] با یک دیگر می‌جنگند؛ [[مردمان]] [[شایسته]] رفتند و [[مردمان]] رذلی که مانند سبوس جو و تفاله خرماست به‌جا ماندند!"<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ {{ع}} فِي قَوْلِهِ تَعَالَی {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ}} قَالَ يُرَتِّلُونَ آيَاتِهِ وَ يَتَفَقَّهُونَ فِيهِ وَ يَعْمَلُونَ بِأَحْكَامِهِ وَ يَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ يَخَافُونَ وَعِيدَهُ وَ يَعْتَبِرُونَ بِقِصَصِهِ وَ يَأْتَمِرُونَ بِأَوَامِرِهِ وَ يَتَنَاهَوْنَ عَنْ نَوَاهِيهِ مَا هُوَ وَ الله حِفْظَ آيَاتِهِ وَ دَرْسَ حُرُوفِهِ وَ تِلَاوَةَ سُوَرِهِ وَ دَرْسَ أَعْشَارِهِ وَ أَخْمَاسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أَضَاعُوا حُدُودَهُ وَ إِنَّمَا تَدَبُّرُ آيَاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأَحْكَامِهِ قَالَ الله تَعَالَی {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ}} وَ اعْلَمُوا رَحِمَكُمُ الله أَنَّ سَبِيلَ الله سَبِيلٌ وَاحِدٌ وَ جِمَاعُهَا الْهُدَی وَ مَصِيرُ الْعَالِمِ الْعَامِلِ بِهَا الْجَنَّةُ وَ الْمُخَالِفِ لَهَا النَّارُ وَ إِنَّمَا الْإِيمَانُ لَيْسَ بِالتَّمَنِّي وَ لَكِنْ مَا ثَبَتَ فِي الْقَلْبِ وَ عَمِلَتْ بِهِ الْجَوَارِحُ وَ صَدَّقَتْهُ الْأَعْمَالُ الصَّالِحَةُ وَ الْيَوْمَ فَقَدْ ظَهَرَ الْجَفَاءُ وَ قَلَّ الْوَفَاءُ وَ تُرِكَتِ السُّنَّةُ وَ ظَهَرَتِ الْبِدْعَةُ وَ تَوَاخَی النَّاسُ عَلَی الْفُجُورِ وَ ذَهَبَ مِنْكُمُ الْحَيَاءُ وَ زَالَتِ الْمَعْرِفَةُ وَ بَقِيَتِ الْجَهَالَةُ مَا تَرَی إِلَّا مُتْرَفاً صَاحِبَ دُنْيَا لَهَا يَرْضَی وَ لَهَا يَغْضَبُ وَ عَلَيْهَا يُقَاتِلُ ذَهَبَ الصَّالِحُونَ وَ بَقِيَتْ تُفَالَةُ الشَّعِيرِ وَ حُثَالَةُ التَّمْرِ}}؛ ارشادالقلوب، ج۱، ص۷۹، الباب التاسع عشر فی قراءة القرآن؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۲۳۷؛ </ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۱-۱۸۴.</ref>
[[فلسفه]] [[تشویق]] و [[ترغیب]] به [[تلاوت قرآن]]، برای [[تبعیت]] و عمل‌کردن به [[آیات]] آن است و سفارش به [[تلاوت قرآن]]، فقط‍ صرف قرائت آن نیست، اگر چه معنای [[تلاوت]]، قرائت باشد؛ لذا [[قرآن کریم]]، [[تلاوت]] را موجب ازیاد [[عنایت ویژه]] [[فضل الهی]] دانسته است{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> «کسانی که کتاب خداوند را می‌خوانند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند، به داد و ستدی امید بسته‌اند که هرگز زیان ندارد تا پاداش‌هایشان را تمام بدهد و از بخشش خویش به (پاداش) آنان بیفزاید که او آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره فاطر، آیه ۲۹-۳۰.</ref> و [[فضل الهی]] در صورتی شامل افراد [[مسلمان]] می‌شود که موجبات آن را فراهم سازند و یکی از آن موجبات، [[قرائت قرآن]] و عمل کردن به [[آیات]] آن خواهد بود؛ و [[حدیث شریف]] مؤید مطلب است: "حضرت [[جعفر بن محمد]] {{ع}} درباره [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ}}<ref>«کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.</ref>، می‌فرماید: آنان افرادی هستند که آیاتش را می‌خوانند و [[تفقّه]] در آن [[آیات]] می‌کنند و به احکامش عمل می‌کنند و [[امیدوار]] وعده‌هایش می‌باشند و از وعیدش می‌ترسند و از داستان‌هایش [[عبرت]] و [[اندرز]] می‌گیرند و فرمان‌هایش را [[اطاعت]] می‌کنند و از نواهی‌اش پرهیز می‌کنند. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[قرآن]] برای حفظ‍ کردن [[آیات]] و درس دادن حروفش و [[تلاوت]] کردن سوره‌هایش و درس دادن ده جزء و پنج جزئش نیست؛ حروفش را حفظ‍ کردند، ولی حدودش را ضایع کردند! [[قرآن]] برای اندیشیدن در آیاتش و عمل کردن به احکامش است و [[خدای تعالی]] فرموده: {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref>، کتابی به سوی تو فرو فرستادیم که [[مبارک]] است برای اینکه در آیاتش [[اندیشه]] و [[تدبر]] کنند. بدانید خدای شما را بیامرزد که [[دین خدا]] یکی است و [[تمام دین]] هدایت‌کننده است و عالم عامل را به سوی [[بهشت]] برگرداند و [[مخالف]] را به سوی [[دوزخ]] برد؛ [[ایمان]] تنها به [[آرزو]] نیست، بلکه [[اقرار]] به [[قلب]] و عمل کردن به اعضا و جوارح است و [[تصدیق]] کردن با کارهای [[شایسته]] است و در این عصر، [[ستم]] آشکار است، [[وفا]] کم است، [[سنّت]] واگذاشته شده، [[بدعت]] آشکار گردیده، و [[مردم]] در کارهای [[زشت]] یکدیگر را کمک می‌کنند. [[حیا]] از میان رفته، [[معرفت]] نابود شده، [[نادانی]] به‌جا مانده، نمی‌بینی جز [[ستمگران]] صاحب [[دنیا]] که برای [[دنیا]] [[خشنود]]، یا [[خشمگین]] گردند و به‌واسطه [[دنیا]] با یک دیگر می‌جنگند؛ [[مردمان]] [[شایسته]] رفتند و [[مردمان]] رذلی که مانند سبوس جو و تفاله خرماست به‌جا ماندند!"<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ {{ع}} فِي قَوْلِهِ تَعَالَی {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ}} قَالَ يُرَتِّلُونَ آيَاتِهِ وَ يَتَفَقَّهُونَ فِيهِ وَ يَعْمَلُونَ بِأَحْكَامِهِ وَ يَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ يَخَافُونَ وَعِيدَهُ وَ يَعْتَبِرُونَ بِقِصَصِهِ وَ يَأْتَمِرُونَ بِأَوَامِرِهِ وَ يَتَنَاهَوْنَ عَنْ نَوَاهِيهِ مَا هُوَ وَ الله حِفْظَ آيَاتِهِ وَ دَرْسَ حُرُوفِهِ وَ تِلَاوَةَ سُوَرِهِ وَ دَرْسَ أَعْشَارِهِ وَ أَخْمَاسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أَضَاعُوا حُدُودَهُ وَ إِنَّمَا تَدَبُّرُ آيَاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأَحْكَامِهِ قَالَ الله تَعَالَی {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ}} وَ اعْلَمُوا رَحِمَكُمُ الله أَنَّ سَبِيلَ الله سَبِيلٌ وَاحِدٌ وَ جِمَاعُهَا الْهُدَی وَ مَصِيرُ الْعَالِمِ الْعَامِلِ بِهَا الْجَنَّةُ وَ الْمُخَالِفِ لَهَا النَّارُ وَ إِنَّمَا الْإِيمَانُ لَيْسَ بِالتَّمَنِّي وَ لَكِنْ مَا ثَبَتَ فِي الْقَلْبِ وَ عَمِلَتْ بِهِ الْجَوَارِحُ وَ صَدَّقَتْهُ الْأَعْمَالُ الصَّالِحَةُ وَ الْيَوْمَ فَقَدْ ظَهَرَ الْجَفَاءُ وَ قَلَّ الْوَفَاءُ وَ تُرِكَتِ السُّنَّةُ وَ ظَهَرَتِ الْبِدْعَةُ وَ تَوَاخَی النَّاسُ عَلَی الْفُجُورِ وَ ذَهَبَ مِنْكُمُ الْحَيَاءُ وَ زَالَتِ الْمَعْرِفَةُ وَ بَقِيَتِ الْجَهَالَةُ مَا تَرَی إِلَّا مُتْرَفاً صَاحِبَ دُنْيَا لَهَا يَرْضَی وَ لَهَا يَغْضَبُ وَ عَلَيْهَا يُقَاتِلُ ذَهَبَ الصَّالِحُونَ وَ بَقِيَتْ تُفَالَةُ الشَّعِيرِ وَ حُثَالَةُ التَّمْرِ}}؛ ارشادالقلوب، ج۱، ص۷۹، الباب التاسع عشر فی قراءة القرآن؛ مجموعه ورام، ج۲، ص۲۳۷؛ </ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۱-۱۸۴.</ref>


== تقوا ==
== نهم: تقوا ==
{{اصلی|تقوا}}
{{اصلی|تقوا}}
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>؛ ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! آن گونه که [[حقّ]] [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] است، از [[خدا]] بپرهیزید! و از [[دنیا]] نروید، مگر اینکه [[مسلمان]] باشید! و [[اسلام حقیقی]] را که همان داشتن تقواست، تا پایان [[عمر]]، حفظ‍ کنید!
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>؛ ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! آن گونه که [[حقّ]] [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] است، از [[خدا]] بپرهیزید! و از [[دنیا]] نروید، مگر اینکه [[مسلمان]] باشید! و [[اسلام حقیقی]] را که همان داشتن تقواست، تا پایان [[عمر]]، حفظ‍ کنید!
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
مسافر هم بدون توشه نمی‌تواند [[سفر]] کند و توشه مناسب برای طی [[سفر]] [[عمر]]، جز [[تقوا]] نیست و اگر کسی ره‌توشه نداشت، در بین راه می‌ماند و راهزن به سراغ او می‌آید، راهزنی همچون [[شیطان]] که بر [[راه مستقیم]] کمین کرده که افراد وامانده را [[غارت]] کند و [[فضایل اخلاقی]] و صفات [[نیک]] [[انسانی]] را از آنان برباید؛ لذا [[برترین]] توشه راه برای [[سفر]] به سوی [[حق تعالی]] که [[انسان]] با آن، توان طی راه طولانی را دارد، [[تقوا]] است و [[بهترین]] [[لباس]] برای پوشیدن و رفتن به [[دیدار]] پُر مِهر [[مهربان]] [[خدای سبحان]]، هم [[لباس تقوا]] خواهد بود: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref>
مسافر هم بدون توشه نمی‌تواند [[سفر]] کند و توشه مناسب برای طی [[سفر]] [[عمر]]، جز [[تقوا]] نیست و اگر کسی ره‌توشه نداشت، در بین راه می‌ماند و راهزن به سراغ او می‌آید، راهزنی همچون [[شیطان]] که بر [[راه مستقیم]] کمین کرده که افراد وامانده را [[غارت]] کند و [[فضایل اخلاقی]] و صفات [[نیک]] [[انسانی]] را از آنان برباید؛ لذا [[برترین]] توشه راه برای [[سفر]] به سوی [[حق تعالی]] که [[انسان]] با آن، توان طی راه طولانی را دارد، [[تقوا]] است و [[بهترین]] [[لباس]] برای پوشیدن و رفتن به [[دیدار]] پُر مِهر [[مهربان]] [[خدای سبحان]]، هم [[لباس تقوا]] خواهد بود: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref>


== صدق ==
== دهم: صدق ==
{{اصلی|صدق}}
{{اصلی|صدق}}
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. [[آیه شریفه]] افراد [[مؤمن]] را به [[تقوای الهی]] فراخوانده و امر به [[همراهی با صادقان]] می‌کند، که [[همراهی]] فیزیکی و بدنی نیست، بلکه [[همراهی]] در صفات و [[سیره]] آنان بوده و داشتن [[صدق]] و [[راستی]] همچون آنان است و مصداق اتم و اکمل [[صادقان]]، [[خلفای الهی]] {{عم}} از جمله [[ائمه اطهار]] {{عم}} هستند که [[خدای متعال]] شرط‍ [[همراهی]] و داشتن [[ولایت]] آنان را، داشتن [[صداقت]] قرار می‌دهد.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. [[آیه شریفه]] افراد [[مؤمن]] را به [[تقوای الهی]] فراخوانده و امر به [[همراهی با صادقان]] می‌کند، که [[همراهی]] فیزیکی و بدنی نیست، بلکه [[همراهی]] در صفات و [[سیره]] آنان بوده و داشتن [[صدق]] و [[راستی]] همچون آنان است و مصداق اتم و اکمل [[صادقان]]، [[خلفای الهی]] {{عم}} از جمله [[ائمه اطهار]] {{عم}} هستند که [[خدای متعال]] شرط‍ [[همراهی]] و داشتن [[ولایت]] آنان را، داشتن [[صداقت]] قرار می‌دهد.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
یکی از عوامل مهمّ بهره‌مندی از [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، دارا بودن صفت [[صدق]] و [[صداقت]] در همه امور گفتاری، نوشتاری، انشایی و عملی است و کسی می‌تواند ادعای [[ولایت ولی]] [[حق]] را بکند که در همه امور [[زندگی]] خود، [[صادق]] باشد<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>.
یکی از عوامل مهمّ بهره‌مندی از [[ولایت]] [[خلیفه الهی]]، دارا بودن صفت [[صدق]] و [[صداقت]] در همه امور گفتاری، نوشتاری، انشایی و عملی است و کسی می‌تواند ادعای [[ولایت ولی]] [[حق]] را بکند که در همه امور [[زندگی]] خود، [[صادق]] باشد<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>.


== اخلاص ==
== یازدهم: اخلاص ==
{{اصلی|اخلاص}}
{{اصلی|اخلاص}}
{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>.
{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>.
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
اخلاص یکی از عواملی است که تحقق و تأثیر دیگر عوامل، وابسته به آن است و با نبودن آن، دیگر عوامل در [[حکم]] معدوم هستند. بنابراین، [[اخلاص]] یکی از ارکان و شرط‍ اساسی برای بهره‌مندی از [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] است که باید، زینت‌بخش ظاهری و [[باطنی]] همه [[اعمال]] باشد<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>.
اخلاص یکی از عواملی است که تحقق و تأثیر دیگر عوامل، وابسته به آن است و با نبودن آن، دیگر عوامل در [[حکم]] معدوم هستند. بنابراین، [[اخلاص]] یکی از ارکان و شرط‍ اساسی برای بهره‌مندی از [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] است که باید، زینت‌بخش ظاهری و [[باطنی]] همه [[اعمال]] باشد<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>.


== عمل صالح ==
== دوازدهم: عمل صالح ==
{{اصلی|عمل صالح}}
{{اصلی|عمل صالح}}
به هر فعلی که از روی قصد باشد، عمل می‌گویند و فرق آن با فعل، اینکه عمل اخصّ از فعل است و فعل را به [[افعال]] حیوانات یا جمادات که بدون قصد صادر می‌شود، می‌گویند، اما کم‌تر اتفاق می‌افتد که به فعل حیوانات، اطلاق عمل شود؛ و عمل در [[اعمال شایسته]] و ناشایست استعمال می‌شود.
به هر فعلی که از روی قصد باشد، عمل می‌گویند و فرق آن با فعل، اینکه عمل اخصّ از فعل است و فعل را به [[افعال]] حیوانات یا جمادات که بدون قصد صادر می‌شود، می‌گویند، اما کم‌تر اتفاق می‌افتد که به فعل حیوانات، اطلاق عمل شود؛ و عمل در [[اعمال شایسته]] و ناشایست استعمال می‌شود.
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
در اهمیت [[عمل صالح]]، همین بس که افراد در لحظه [[مرگ]]، آرزوی آن را می‌کنند و ملتمسانه از [[پروردگار]] [[متعال]] درخواست تأخیر و بازگشت به [[دنیا]] برای انجام آن را دارند: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! * شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۹۰-۱۹۲.</ref>
در اهمیت [[عمل صالح]]، همین بس که افراد در لحظه [[مرگ]]، آرزوی آن را می‌کنند و ملتمسانه از [[پروردگار]] [[متعال]] درخواست تأخیر و بازگشت به [[دنیا]] برای انجام آن را دارند: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! * شاید من در آنچه وا نهاده‌ام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۱۹۰-۱۹۲.</ref>


== عمل به واجبات ==
== سیزدهم: عمل به واجبات ==
در این قسمت به بعضی از [[واجبات]] اشاره می‌شود. بنابراین، اهمیت دادن و عمل کردن به [[واجبات]] دیگر<ref>برای اطلاع بیش‌تر از واجبات، به رساله مراجع عظام رجوع شود.</ref>، از عوامل بهره‌مندی از [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] محسوب می‌شوند.
در این قسمت به بعضی از [[واجبات]] اشاره می‌شود. بنابراین، اهمیت دادن و عمل کردن به [[واجبات]] دیگر<ref>برای اطلاع بیش‌تر از واجبات، به رساله مراجع عظام رجوع شود.</ref>، از عوامل بهره‌مندی از [[ولایت]] [[خلیفه الهی]] محسوب می‌شوند.
===۱. اقامه نماز ===
===۱. اقامه نماز ===
۱۱۲٬۹۹۵

ویرایش