علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب در تاریخ اسلامی]] - [[علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* [[علی]] [[فرزند]] [[عبدالله بن عباس]] کنیه‌اش [[ابوالحسن]]، در زمان [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به [[دنیا]] آمد، [[عبدالله بن عباس]] پدرش قنداقه فرزندش را [[خدمت]] [[حضرت علی]] {{ع}} برد، [[امام]] {{ع}} با آب دهان و کمی خرما کام او را برداشت<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۷، ص۵۱.</ref>. علی بن عبدالله مردی [[شریف]] و بزرگوار و [[سید]] [[قوم]] و بسیار خوش چهره و بلند قامت بود، موی صورتش بسیار بلند بود و همواره رنگ مشکی می‌کرد، و در بلندی قامت به حدی بود که در حال [[طواف]] گویا او سواره و سایر [[مردم]] پیاده [[طواف]] می‌کنند. وی در ملاقاتی که با [[عبدالملک مروان]] داشت، [[عبدالملک]] به سبب عداوتی که با [[حضرت علی]] {{ع}} داشت به او گفت: [[دوست]] ندارم اسمت [[علی]] باشد و اسم و کنیه‌ات ([[ابوالحسن]]) را [[تغییر]] بده. [[علی]] گفت: اسمم را [[تغییر]] نمی‌دهم اما کنیه‌ام هم [[ابو محمد]] است چون نام پسر بزرگ او [[محمد]] بود<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۷۱۶.</ref>، و بدین ترتیب خود را از [[اعتراض]] [[عبدالملک]] [[نجات]] داد.
[[علی]] [[فرزند]] [[عبدالله بن عباس]] کنیه‌اش [[ابوالحسن]]، در زمان [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به [[دنیا]] آمد، [[عبدالله بن عباس]] پدرش قنداقه فرزندش را [[خدمت]] [[حضرت علی]] {{ع}} برد، [[امام]] {{ع}} با آب دهان و کمی خرما کام او را برداشت<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۷، ص۵۱.</ref>. علی بن عبدالله مردی [[شریف]] و بزرگوار و [[سید]] [[قوم]] و بسیار خوش چهره و بلند قامت بود، موی صورتش بسیار بلند بود و همواره رنگ مشکی می‌کرد، و در بلندی قامت به حدی بود که در حال [[طواف]] گویا او سواره و سایر [[مردم]] پیاده [[طواف]] می‌کنند. وی در ملاقاتی که با [[عبدالملک مروان]] داشت، [[عبدالملک]] به سبب عداوتی که با [[حضرت علی]] {{ع}} داشت به او گفت: [[دوست]] ندارم اسمت [[علی]] باشد و اسم و کنیه‌ات ([[ابوالحسن]]) را [[تغییر]] بده. [[علی]] گفت: اسمم را [[تغییر]] نمی‌دهم اما کنیه‌ام هم [[ابو محمد]] است چون نام پسر بزرگ او [[محمد]] بود<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۷۱۶.</ref>، و بدین ترتیب خود را از [[اعتراض]] [[عبدالملک]] [[نجات]] داد.
* علی بن عبدالله از جمله کسانی است که در [[تاریخ]] به عنوان عبادت‌کنندگان روزگار [[شهرت]] یافته، او در هر شبی و به قولی در هر شبانه روزی یک هزار رکعت [[نماز]] می‌خواند<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۷۱۶.</ref>.
 
* در [[نقل]] [[ابن ابی الحدید]] آمده: سه نفر بودند که به خاطر آن‌که پیشانی‌شان از [[کثرت]] [[سجده]] برآمده شده بود ذو الثّفنات نامیدند آن سه نفر عبارتند از: [[علی بن حسین]] {{ع}}، علی بن عبدالله بن عباس و [[عبدالله بن وهب راسبی]] [[رئیس]] [[خوارج نهروان]]<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۷۹.</ref>.
علی بن عبدالله از جمله کسانی است که در [[تاریخ]] به عنوان عبادت‌کنندگان روزگار [[شهرت]] یافته، او در هر شبی و به قولی در هر شبانه روزی یک هزار رکعت [[نماز]] می‌خواند<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۷۱۶.</ref>.
* علی بن عبدالله این [[حدیث]] معروف را از پدرش [[عبد الله]] [[نقل]] کرده که گفت: من با عده‌ای کنار بستر [[وفات رسول خدا]] {{صل}} بودیم در ساعات آخر [[عمر]] مبارکش فرمود: "کاغذ و قلم بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که هرگز بعد از من [[گمراه]] نشوید". [[عمر بن خطاب]] در آن مجلس حاضر بود گفت: درد و [[بیماری]] بر [[رسول خدا]] {{صل}} [[غلبه]] کرده (و نعوذ بالله [[هذیان]] می‌گوید) و نیازی به نوشته او نیست، بلکه [[کتاب خدا]] ما را کافی است! (و اجازه نداد [[کاغذ و قلم]] بیاورند تا خواسته [[رسول خدا]] {{صل}} نوشته شود، معلوم است که [[حضرت]] می‌خواسته درباره [[جانشینی]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} چیزی بنویسد، و [[عمر]] این موضوع را [[حس]] کرد و مانع آن شد) بعد از [[اعتراض]] [[عمر]]، بین حاضران [[اختلاف]] شد و [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "برخیزید و بروید و سزاوار نیست نزد من [[اختلاف]] کنید، و چنین سخنان بر زبان آورید"، آنان رفتند (و تنها [[حضرت علی]] {{ع}} و جمع قلیلی از [[نزدیکان]] [[پیامبر]] باقی ماندند) و [[پیامبر]] {{صل}} در همان روز دار فانی را [[وداع]] و ندای [[حق]] را لبیک گفتند.
 
* [[ابن ابی الحدید]] در پایان می‌نویسد: این [[حدیث]] را تمامی [[راویان]] بر آن اتفاق دارند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۶، ص۵۱.</ref>.
در [[نقل]] [[ابن ابی الحدید]] آمده: سه نفر بودند که به خاطر آن‌که پیشانی‌شان از [[کثرت]] [[سجده]] برآمده شده بود ذو الثّفنات نامیدند آن سه نفر عبارتند از: [[علی بن حسین]] {{ع}}، علی بن عبدالله بن عباس و [[عبدالله بن وهب راسبی]] [[رئیس]] [[خوارج نهروان]]<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۷۹.</ref>.
* علی بن عبدالله این [[فقیه]] بزرگوار به سال ۱۱۷ [[هجری]] با دلی مالامال از [[عشق]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۷۱۷.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۰۲۳-۱۰۲۵.</ref>
 
علی بن عبدالله این [[حدیث]] معروف را از پدرش [[عبد الله]] [[نقل]] کرده که گفت: من با عده‌ای کنار بستر [[وفات رسول خدا]] {{صل}} بودیم در ساعات آخر [[عمر]] مبارکش فرمود: "کاغذ و قلم بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که هرگز بعد از من [[گمراه]] نشوید". [[عمر بن خطاب]] در آن مجلس حاضر بود گفت: درد و [[بیماری]] بر [[رسول خدا]] {{صل}} [[غلبه]] کرده (و نعوذ بالله [[هذیان]] می‌گوید) و نیازی به نوشته او نیست، بلکه [[کتاب خدا]] ما را کافی است! (و اجازه نداد [[کاغذ و قلم]] بیاورند تا خواسته [[رسول خدا]] {{صل}} نوشته شود، معلوم است که [[حضرت]] می‌خواسته درباره [[جانشینی]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} چیزی بنویسد، و [[عمر]] این موضوع را [[حس]] کرد و مانع آن شد) بعد از [[اعتراض]] [[عمر]]، بین حاضران [[اختلاف]] شد و [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "برخیزید و بروید و سزاوار نیست نزد من [[اختلاف]] کنید، و چنین سخنان بر زبان آورید"، آنان رفتند (و تنها [[حضرت علی]] {{ع}} و جمع قلیلی از [[نزدیکان]] [[پیامبر]] باقی ماندند) و [[پیامبر]] {{صل}} در همان روز دار فانی را [[وداع]] و ندای [[حق]] را لبیک گفتند.
 
[[ابن ابی الحدید]] در پایان می‌نویسد: این [[حدیث]] را تمامی [[راویان]] بر آن اتفاق دارند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۶، ص۵۱.</ref>.
 
علی بن عبدالله این [[فقیه]] بزرگوار به سال ۱۱۷ [[هجری]] با دلی مالامال از [[عشق]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} دار فانی را [[وداع]] گفت<ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۷۱۷.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۰۲۳-۱۰۲۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش