منشأ عصمت: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاههای منشأ عصمت
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
=== [[علم ویژه]] === | === [[علم ویژه]] === | ||
{{همچنین ببینید|علم لدنی}} | {{همچنین ببینید|علم لدنی}} | ||
بسیاری از [[اندیشوران اسلامی]]، به ویژه در عصر کنونی علت و منشأ عصمت را نوعی خاصّ از علم و [[آگاهی]] میدانند<ref>طباطبائی، المیزان، ج ۲، ص۱۳۹ و ج ۱۱، ص۱۶۳؛ سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۳، ص۱۵۹.</ref>؛ به این بیان که وجود علم [[قطعی]] و تام نسبت به [[خدای متعال]] و [[صفات جمال و جلال]] او و یا [[علم]] تامّ نسبت به [[حقیقت]] [[معاصی]] و [[طاعات]] در نفس [[معصومان]]، موجب پیدایش صفت [[عصمت]] در ایشان میگردد. هر چند اصل این دیدگاه کم و بیش در آثار کهن [[کلامی]] مطرح شده است<ref>جرجانی، میرسید شریف، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۱؛ سیوری، فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص۲۴۴.</ref>. اما در سدههای پیشین، توضیح و تبیینی روشن درباره کیفیت این علم و روند تاثیر این علم در پیدایش [[قوه]] عصمت، مطرح نشده است؛ از این رو [[اندیشوران]] متاخر در باب منشأ بودن «علم»، روشن، دقیق و مفصلتر وارد شدهاند<ref>برای نمونه ن.ک: طباطبائی، [[المیزان]]، ج ۲، ص۱۳۴؛ سبحانی، جعفر، الالهیات علی [[هدی]] الکتاب و السنة و العقل، ج ۳، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>. | بسیاری از [[اندیشوران اسلامی]]، به ویژه در عصر کنونی علت و منشأ عصمت را نوعی خاصّ از علم و [[آگاهی]] میدانند<ref>طباطبائی، المیزان، ج ۲، ص۱۳۹ و ج ۱۱، ص۱۶۳؛ سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۳، ص۱۵۹.</ref>؛ به این بیان که وجود علم [[قطعی]] و تام نسبت به [[خدای متعال]] و [[صفات جمال و جلال]] او و یا [[علم]] تامّ نسبت به [[حقیقت]] [[معاصی]] و [[طاعات]] در نفس [[معصومان]]، موجب پیدایش صفت [[عصمت]] در ایشان میگردد. هر چند اصل این دیدگاه کم و بیش در آثار کهن [[کلامی]] مطرح شده است<ref>جرجانی، میرسید شریف، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۱؛ سیوری، فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص۲۴۴.</ref>. اما در سدههای پیشین، توضیح و تبیینی روشن درباره کیفیت این علم و روند تاثیر این علم در پیدایش [[قوه]] عصمت، مطرح نشده است؛ از این رو [[اندیشوران]] متاخر در باب منشأ بودن «علم»، روشن، دقیق و مفصلتر وارد شدهاند<ref>برای نمونه ن.ک: طباطبائی، [[المیزان]]، ج ۲، ص۱۳۴؛ سبحانی، جعفر، الالهیات علی [[هدی]] الکتاب و السنة و العقل، ج ۳، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۴۷.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>. | ||
=== علم و اراده === | === علم و اراده === | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=== اراده و انتخاب === | === اراده و انتخاب === | ||
{{همچنین|انتخاب}} | {{همچنین|انتخاب}} | ||
برخی عصمت را زاییده اراده [[قوی]] و حسن انتخاب میدانند. از نظر آنان عصمت پدیدهای است کاملا ارادی و اختیاری و [[اراده انسان]] در پیدایش این ویژگی نقش تعیین کنندهای دارد و در انحصار افراد معدودی نیست، بلکه همه [[انسانها]] میتوانند این ویژگی را در خود ایجاد کنند. به باور ایشان [[تقوا]] و عصمت از یک ریشهاند. تقوا به معنای [[پرهیز از گناه]] نیست، بلکه به معنای [[ملکه]] ای است که موجب مصونیت [[انسان]] از [[ابتلا]] به [[گناه]] میشود. [[تقوا]] و [[عدالت]] نیز مرتبه ای از [[عصمت]] است و عصمت مطلقه عبارت است از شدت [[ملکه]] [[تقوا]] و عدالت. عامل اصلی و ریشه [[واقعی]] [[ملکه عصمت]]، [[اراده]] و [[انتخاب]] [[انسان]] است<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[فلسفه وحی و نبوت (کتاب)|فلسفه وحی و نبوت]]، ص۲۱۸ -۲۱۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>. | برخی عصمت را زاییده اراده [[قوی]] و حسن انتخاب میدانند. از نظر آنان عصمت پدیدهای است کاملا ارادی و اختیاری و [[اراده انسان]] در پیدایش این ویژگی نقش تعیین کنندهای دارد و در انحصار افراد معدودی نیست، بلکه همه [[انسانها]] میتوانند این ویژگی را در خود ایجاد کنند. به باور ایشان [[تقوا]] و عصمت از یک ریشهاند. تقوا به معنای [[پرهیز از گناه]] نیست، بلکه به معنای [[ملکه]] ای است که موجب مصونیت [[انسان]] از [[ابتلا]] به [[گناه]] میشود. [[تقوا]] و [[عدالت]] نیز مرتبه ای از [[عصمت]] است و عصمت مطلقه عبارت است از شدت [[ملکه]] [[تقوا]] و عدالت. عامل اصلی و ریشه [[واقعی]] [[ملکه عصمت]]، [[اراده]] و [[انتخاب]] [[انسان]] است<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[فلسفه وحی و نبوت (کتاب)|فلسفه وحی و نبوت]]، ص۲۱۸ -۲۱۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>. | ||
=== تمامیّت [[عقل]] === | === تمامیّت [[عقل]] === | ||
{{همچنین ببینید|عقل}} | {{همچنین ببینید|عقل}} | ||
برخی از حکمای [[الهی]]، تامّ و کامل بودن «قوّه عقل» را ریشه و منبع «عصمت» شمردهاند<ref>لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص۱۲۸؛ جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۹. حکیم ملامهدی نراقی در این زمینه مینویسند: "قابل رتبه نبوّت کسی است که جمیع قوای طبیعیّه و حیوانیّه و نفسانیّه او، مطیع و منقاد و مقهور عقل او شده باشد و کسی که جمیع قوّتهای او تابع عقل او شوند، محال است که معصیت از او سرزند و صادر شود؛ زیرا که جمیع معاصی در نظر عقل قبیح است و هر که معصیتی از او صادر میشود تا یکی از قوّتهای او مثل قوّت غضبی یا قوّت شهوی یا غیرهما، بر عقل او غالب نشود، محال است که مرتکب معصیت شود. نراقی، ملامهدی، انیس الموحدین، ص۹۴.</ref>. برخی از معاصرین نیز بر همین عقیدهاند<ref>جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۶-۲۳۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>. | برخی از حکمای [[الهی]]، تامّ و کامل بودن «قوّه عقل» را ریشه و منبع «عصمت» شمردهاند<ref>لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص۱۲۸؛ جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۹. حکیم ملامهدی نراقی در این زمینه مینویسند: "قابل رتبه نبوّت کسی است که جمیع قوای طبیعیّه و حیوانیّه و نفسانیّه او، مطیع و منقاد و مقهور عقل او شده باشد و کسی که جمیع قوّتهای او تابع عقل او شوند، محال است که معصیت از او سرزند و صادر شود؛ زیرا که جمیع معاصی در نظر عقل قبیح است و هر که معصیتی از او صادر میشود تا یکی از قوّتهای او مثل قوّت غضبی یا قوّت شهوی یا غیرهما، بر عقل او غالب نشود، محال است که مرتکب معصیت شود. نراقی، ملامهدی، انیس الموحدین، ص۹۴.</ref>. برخی از معاصرین نیز بر همین عقیدهاند<ref>جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۶-۲۳۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]؛ [[سید کریم واعظ حسینی|واعظ حسینی]]، [[منشأ عصمت (مقاله)| مقاله «منشأ عصمت»]]، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۴۷.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>. | ||
=== [[روح القدس]] === | === [[روح القدس]] === | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
نکته آخر اینکه در صورت [[پذیرفتن]] نقش و تأثیر انحصاری علم در [[عصمت پیامبران]]، لازم میآید که [[عبادت]] و تقوای آنان برای وصول به [[ثواب]] یا برحذر ماندن از [[عقاب]] باشد که آن در شأن [[معصومان]] نیست<ref>{{عربی|التحقیق یقتضی أن لا تکون العصمة لأجل الطمع فی السعادة و الخوف من المعصیة لأن ذلک یقتضی أن لا تکون العصمة مقتضی طبع صاحبهما بل تکون بالتکلف}} (تلخیص المحصل، ص۳۶۹).</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.</ref>. | نکته آخر اینکه در صورت [[پذیرفتن]] نقش و تأثیر انحصاری علم در [[عصمت پیامبران]]، لازم میآید که [[عبادت]] و تقوای آنان برای وصول به [[ثواب]] یا برحذر ماندن از [[عقاب]] باشد که آن در شأن [[معصومان]] نیست<ref>{{عربی|التحقیق یقتضی أن لا تکون العصمة لأجل الطمع فی السعادة و الخوف من المعصیة لأن ذلک یقتضی أن لا تکون العصمة مقتضی طبع صاحبهما بل تکون بالتکلف}} (تلخیص المحصل، ص۳۶۹).</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی| قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت (مقاله)| کاوشی در ماهیت و قلمرو عصمت]]، مجله پگاه حوزه، مرداد ماه ۱۳۸۳ ش۱۳۹.</ref>. | ||
=== حب و عشق === | |||
[[آیتالله سبحانی]] یکی از عوامل عصمت و شاید یگانه عامل مورد قبول ایشان در پیدایش عصمت را [[حب]] و [[عشق الهی]] میداند. البته باید قبول کنیم این [[عشق]]، بدون مقدمه حاصل نمیشود و هیچ حبی به [[تنهایی]] منشأ [[اجتناب از گناه]] نیست، بلکه محتاج به انتخاب مسیر و اراده و [[عزم]] بر [[اطاعت]] و [[ترک گناه]] است. اگر این عشق و [[محبت الهی]] اکتسابی نباشد هیچ فخری برای [[معصوم]] نیست و اگر اکتسابی باشد به مقدماتی احتیاج دارد که آن مقدمه، [[معرفت]] و انتخاب و اراده است.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>. | |||
=== مجموع علل طبیعی، [[انسانی]] و [[الهی]] === | === مجموع علل طبیعی، [[انسانی]] و [[الهی]] === | ||
خط ۸۹: | خط ۹۲: | ||
==== وراثت ==== | ==== وراثت ==== | ||
{{همچنین|وراثت}} | {{همچنین|وراثت}} | ||
بسیاری از ویژگیهای [[روحی]] ـ [[روانی]] و خلق و خوی پدر و مادر همانند ویژگیها وصفات ظاهری و [[جسمانی]] آنان از راه وراثت و در قالب ژنها به فرزندانشان منتقل میشود. یافتههای [[علمی]] و نیز برخی [[آیات]] و [[روایات اسلامی]] هم مؤید این مطلب است<ref>سوره اعراف، آیه۵۸ را اشاره به این موضوع دانستهاند: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا}} «و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمیآید» [[سوره اعراف]]، آیه ۵۸. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} هم با تأکید بر دقت در [[گزینش]] [[همسر]] میفرماید: {{متن حدیث|انظر إلى ما تضع نطفتك فإن العرق دساس}}. [[ابن سلامة]]، [[مسند]] الشهاب، ج۱، ص۲۷۰. [[رسول الله]]{{صل}}: {{متن حدیث|تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُمْ فإن الأبناء تشبه الأخوال}}، جواهری، [[جواهر الکلام]]، ج۲۹، ص۳۷. [[حضرت علی]]{{ع}} [[پس از شهادت حضرت فاطمه]] زهرا{{ع}} هنگامی که خواست، همسری [[انتخاب]] کند به برادرش [[عقیل]] که [[نسب]] شناس [[عرب]] بود، فرمود: {{متن حدیث|اطلب لي امرأة ولدتها شجعان العرب حتى تلد لي ولدا شجاعا، فوقع الاختيار على أم البنين الكلابية و ولدت العباس بن علي{{عم}} و إخوته}}؛ «زنی را برای من از زاده [[شجاعان]] عرب انتخاب کن تا برای من پسران شجاعی بزاید، از اینرو، [[ام البنین]] [[کلابیه]](از خاندانی [[شجاع]]) [[انتخاب]] شد و [[حضرت عباس]]{{ع}} و برادرانش را زائید». ابینصر البخاری، سرالسلسلة العلویة، ص۸۸.</ref>. [[وراثت]] نقش قابل توجهی در فراهم کردن زمینه و بستر مناسب برای شکلگیری نوع خاصی از [[شخصیت]] و رویکردهای [[رفتاری]] و [[اخلاقی]] ایفا میکند؛ بر همین اساس، داشتن پدر و مادر و نیاکان [[شایسته]]، برگزیده و پایبند به [[ارزشها]] و [[فضایل اخلاقی]] و [[الهی]] از زمینههای نخست لازم برای شکلگیری [[شخصیت انسان]] [[معصوم]] و پیدایش [[عصمت]] در اوست.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۵؛ [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص ۵۰-۵۴.</ref> | بسیاری از ویژگیهای [[روحی]] ـ [[روانی]] و خلق و خوی پدر و مادر همانند ویژگیها وصفات ظاهری و [[جسمانی]] آنان از راه وراثت و در قالب ژنها به فرزندانشان منتقل میشود. یافتههای [[علمی]] و نیز برخی [[آیات]] و [[روایات اسلامی]] هم مؤید این مطلب است<ref>سوره اعراف، آیه۵۸ را اشاره به این موضوع دانستهاند: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا}} «و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون میآید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمیآید» [[سوره اعراف]]، آیه ۵۸. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} هم با تأکید بر دقت در [[گزینش]] [[همسر]] میفرماید: {{متن حدیث|انظر إلى ما تضع نطفتك فإن العرق دساس}}. [[ابن سلامة]]، [[مسند]] الشهاب، ج۱، ص۲۷۰. [[رسول الله]]{{صل}}: {{متن حدیث|تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُمْ فإن الأبناء تشبه الأخوال}}، جواهری، [[جواهر الکلام]]، ج۲۹، ص۳۷. [[حضرت علی]]{{ع}} [[پس از شهادت حضرت فاطمه]] زهرا{{ع}} هنگامی که خواست، همسری [[انتخاب]] کند به برادرش [[عقیل]] که [[نسب]] شناس [[عرب]] بود، فرمود: {{متن حدیث|اطلب لي امرأة ولدتها شجعان العرب حتى تلد لي ولدا شجاعا، فوقع الاختيار على أم البنين الكلابية و ولدت العباس بن علي{{عم}} و إخوته}}؛ «زنی را برای من از زاده [[شجاعان]] عرب انتخاب کن تا برای من پسران شجاعی بزاید، از اینرو، [[ام البنین]] [[کلابیه]](از خاندانی [[شجاع]]) [[انتخاب]] شد و [[حضرت عباس]]{{ع}} و برادرانش را زائید». ابینصر البخاری، سرالسلسلة العلویة، ص۸۸.</ref>. [[وراثت]] نقش قابل توجهی در فراهم کردن زمینه و بستر مناسب برای شکلگیری نوع خاصی از [[شخصیت]] و رویکردهای [[رفتاری]] و [[اخلاقی]] ایفا میکند؛ بر همین اساس، داشتن پدر و مادر و نیاکان [[شایسته]]، برگزیده و پایبند به [[ارزشها]] و [[فضایل اخلاقی]] و [[الهی]] از زمینههای نخست لازم برای شکلگیری [[شخصیت انسان]] [[معصوم]] و پیدایش [[عصمت]] در اوست.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۵؛ [[سید موسی هاشمی تنکابنی|هاشمی تنکابنی، سید موسی]]، [[عصمت ضرورت و آثار (کتاب)|عصمت ضرورت و آثار]]، ص ۵۰-۵۴.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۱۴-۱۱۹.</ref>. | ||
==== تربیت خانواده ==== | ==== تربیت خانواده ==== |