اصلاح در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←اصلاح طلبی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در مطالعات اخیر، گستره معنایی [[اصلاح]] همواره پرسشانگیز بوده و ارتباط معنایی اصلاح در فرهنگ اسلامی با برخی از اصطلاحات متداول در دیگر حوزههای [[فرهنگی]]، مورد توجه قرار داشته است. در این میان، به طور مشخص، معادل نهادن اصلاح و اصلاحطلبی با رِفُرم و رِفُرمیسم پذیرشی فراگیر یافته است. این برگردان نه تنها در برخی [[فرهنگها]] و دائرة المعارفها [[تأیید]] شده، بلکه پذیرش ضمنی آن بر عنوان بسیاری از کتب و مقالات و حتی برخی سازمانها و نهادهای جهان اسلام [[سایه]] افکنده است. دو واژه اصلاح و رفرم، اگرچه از نظر اشتقاق و خاستگاه فرهنگی، دو راه جدا را پیمودهاند، ولی در حوزه علوم اجتماعی حوزه معنایی مشترکی یافتهاند. | در مطالعات اخیر، گستره معنایی [[اصلاح]] همواره پرسشانگیز بوده و ارتباط معنایی اصلاح در فرهنگ اسلامی با برخی از اصطلاحات متداول در دیگر حوزههای [[فرهنگی]]، مورد توجه قرار داشته است. در این میان، به طور مشخص، معادل نهادن اصلاح و اصلاحطلبی با رِفُرم و رِفُرمیسم پذیرشی فراگیر یافته است. این برگردان نه تنها در برخی [[فرهنگها]] و دائرة المعارفها [[تأیید]] شده، بلکه پذیرش ضمنی آن بر عنوان بسیاری از کتب و مقالات و حتی برخی سازمانها و نهادهای جهان اسلام [[سایه]] افکنده است. دو واژه اصلاح و رفرم، اگرچه از نظر اشتقاق و خاستگاه فرهنگی، دو راه جدا را پیمودهاند، ولی در حوزه علوم اجتماعی حوزه معنایی مشترکی یافتهاند. | ||
در مقام تبیین ابعاد موضوعی اصطلاح «اصلاحطلبی»، این نکته که در تداول امروز [[ملل]] [[اسلامی]] در سخن از «اصلاح»، به طور معمول اصلاح در سطح اجتماعی، و نه فردی مورد توجه است، مبنایی قابل قبول میکند؛ با وجود آنکه در نوشتههای معاصرگاه درباره اصلاح فردی در کنار [[اصلاح اجتماعی]] گفتوگو شده است، اما میتوان این موارد را به نقضی بر محدوده اصطلاح که اصطلاحی دیگر با دامنهای اعم مبتنی بر | در مقام تبیین ابعاد موضوعی اصطلاح «اصلاحطلبی»، این نکته که در تداول امروز [[ملل]] [[اسلامی]] در سخن از «اصلاح»، به طور معمول اصلاح در سطح اجتماعی، و نه فردی مورد توجه است، مبنایی قابل قبول میکند؛ با وجود آنکه در نوشتههای معاصرگاه درباره اصلاح فردی در کنار [[اصلاح اجتماعی]] گفتوگو شده است، اما میتوان این موارد را به نقضی بر محدوده اصطلاح که اصطلاحی دیگر با دامنهای اعم مبتنی بر فرهنگ قرآنی، تلقی کرد. | ||
پدیده [[اصلاح]] میتواند به [[شؤون]] مختلف یک [[جامعه]] بازگردد و از همین رو، متناسب با تنوع نهادها در یک جامعه، مصادیق آن متنوع است. از دیدگاه جامعهشناختی، موضوعاتی چون | پدیده [[اصلاح]] میتواند به [[شؤون]] مختلف یک [[جامعه]] بازگردد و از همین رو، متناسب با تنوع نهادها در یک جامعه، مصادیق آن متنوع است. از دیدگاه جامعهشناختی، موضوعاتی چون ساختار سیاسی، ساختار [[اقتصادی]]، ساختار [[فرهنگی]] و... ابعاد گوناگون [[هویت]] یک جامعه را تشکیل میدهند؛ تغییرات در روابط اجتماعی، پدیدهای است که به طور مستمر در هر جامعه وجود دارد و از نمودهای آن بروز تغییرات در نهادهای [[اجتماعی]] است. آنچه در [[غرب]] با عنوان «رفرمیسم» و در [[جوامع اسلامی]] با عنوان اصلاحطلبی شناخته میشود، تعبیر دیگری از همین [[تغییر]] و تحول در نهادهای گوناگون جوامع اسلامی است که به سبب نیاز به [[همراهی]] با تغییرات گسترده و تند در [[جوامع بشری]]، شتابی خاص گرفته، و نمودی محسوس یافته است. بر این پایه، حرکتهای اصلاحی را میتوان در نهادهای گوناگون اجتماعی، اعم از [[نظام سیاسی]] و اقتصادی جستوجو کرد، اما در مفهومی که از اصلاحطلبی [[اراده]] میشود، اغلب اصلاحاتی مورد توجه است که بر مبانی نظری و فرهنگی [[استوار]] بودهاند. | ||
واژه اصلاح که بسیاری از اصلاحطلبان برای نامیدن حرکت خود از آن بهره گرفتهاند، واژهای [[الهام]] گرفته از [[قرآن کریم]] است. «اصلاح» به معنای «بهبود بخشیدن»، و واژههای همریشه آن، بارها در [[آیات قرآنی]] به کار رفته است؛ در این میان، به ویژه باید به مواردی اشاره کرد که در آنها از اصلاح به معنای تلاش در جهت بهسازی اوضاع اجتماعی سخن آمده و در این کاربردها، گاه اصلاح با [[افساد]] مقابل نهاده شده است<ref>{{متن قرآن|وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}} «و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>. بدون تکیه بر واژه اصلاح، یا بر آیهای خاص، با نگرشی کلی در فرهنگ قرآنی، میتوان به روشنی برداشت کرد که در [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] [[دین اسلام]] خود یک حرکت مهم اصلاحی، و [[اصلاح جامعه]] یکی از اهداف اصلی رسالت [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بوده است؛ حرکتی که هم [[اصلاح]] [[باورها]] و [[اعمال]] [[دینی]] را [[هدف]] خود قرار داده، و هم به اصلاح نهادهای گوناگون [[اجتماعی]] و برقراری [[قسط و عدل]] توجه داشته است. | واژه اصلاح که بسیاری از اصلاحطلبان برای نامیدن حرکت خود از آن بهره گرفتهاند، واژهای [[الهام]] گرفته از [[قرآن کریم]] است. «اصلاح» به معنای «بهبود بخشیدن»، و واژههای همریشه آن، بارها در [[آیات قرآنی]] به کار رفته است؛ در این میان، به ویژه باید به مواردی اشاره کرد که در آنها از اصلاح به معنای تلاش در جهت بهسازی اوضاع اجتماعی سخن آمده و در این کاربردها، گاه اصلاح با [[افساد]] مقابل نهاده شده است<ref>{{متن قرآن|وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}} «و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>. بدون تکیه بر واژه اصلاح، یا بر آیهای خاص، با نگرشی کلی در فرهنگ قرآنی، میتوان به روشنی برداشت کرد که در [[قرآن کریم]]، [[ظهور]] [[دین اسلام]] خود یک حرکت مهم اصلاحی، و [[اصلاح جامعه]] یکی از اهداف اصلی رسالت [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بوده است؛ حرکتی که هم [[اصلاح]] [[باورها]] و [[اعمال]] [[دینی]] را [[هدف]] خود قرار داده، و هم به اصلاح نهادهای گوناگون [[اجتماعی]] و برقراری [[قسط و عدل]] توجه داشته است. |