اسماء بنت عمیس در تراجم و رجال: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
پس از [[شهادت]] جعفر در [[جنگ موته]]، اسماء با [[ابوبکر]] ازدواج کرد. از این ازدواج [[محمد]] که بعدها از یاران فداکار [[امام علی]]{{ع}} شد، تولد یافت. | پس از [[شهادت]] جعفر در [[جنگ موته]]، اسماء با [[ابوبکر]] ازدواج کرد. از این ازدواج [[محمد]] که بعدها از یاران فداکار [[امام علی]]{{ع}} شد، تولد یافت. | ||
اسماء حتی آن گاه که در [[خانه]] ابوبکر میزیست [[شیعه]] [[علی بن ابی طالب]] بود و از سر [[وفاداری]]، [[اسرار]] آن خانه را به آن حضرت میرساند. پس از درگذشت ابوبکر، اسماء با امام علی{{ع}}ازدواج کرد. زمانی که اسماء وارد خانه امیرالمؤمنین شد محمد فرزند ابوبکر خردسال بود. [[تربیت]] حضرت علی{{ع}}و [[تشیّع]] مادرش او را از [[شیعیان]] [[جان]] باز علی{{ع}} ساخت<ref>اعیان الشیعه ۳۰۷/ ۳.</ref>. ثمره ازدواج اسماء با حضرت علی{{ع}} [[فرزندی]] به نام «یحیی» بود<ref>اعیان الشیعه ۳۰۷/ ۳.</ref>. اسماء از همان آغاز از [[دوست]] داران اهل بیت{{ع}} و در نزد آنان دارای | اسماء حتی آن گاه که در [[خانه]] ابوبکر میزیست [[شیعه]] [[علی بن ابی طالب]] بود و از سر [[وفاداری]]، [[اسرار]] آن خانه را به آن حضرت میرساند. پس از درگذشت ابوبکر، اسماء با امام علی{{ع}}ازدواج کرد. زمانی که اسماء وارد خانه امیرالمؤمنین شد محمد فرزند ابوبکر خردسال بود. [[تربیت]] حضرت علی{{ع}}و [[تشیّع]] مادرش او را از [[شیعیان]] [[جان]] باز علی{{ع}} ساخت<ref>اعیان الشیعه ۳۰۷/ ۳.</ref>. ثمره ازدواج اسماء با حضرت علی{{ع}} [[فرزندی]] به نام «یحیی» بود<ref>اعیان الشیعه ۳۰۷/ ۳.</ref>. اسماء از همان آغاز از [[دوست]] داران اهل بیت{{ع}} و در نزد آنان دارای ارج و [[منزلت]] خاصی بود. | ||
اسماء راز دار حضرت [[زهرا]] بود و [[دختر پیامبر]]{{صل}} برخی مشکلاتش را با وی در میان میگذاشت. به هنگام همان [[بیماری]] که به فوت حضرتش انجامید به اسماء گفت که از تابوتهای موجود در [[مدینه]] به دلیل نداشتن [[پوشش]] کافی ناراضی است. اسماء با تشریح شکل تابوتهای [[حبشی]]، تابوتی به آن شکل فراهم آورد و به این ترتیب مایه [[خرسندی]] و [[شادمانی]] حضرت شد و این جا بود که برای اولین بار پس از [[مرگ]] پدر لبخند [[فاطمه]]{{س}} را مشاهده کردند. او پس از فوت فاطمه{{س}} طبق [[وصیت]] ایشان در [[غسل]] و کفن کردن آن حضرت به علی{{ع}} [[یاری]] رساند و از ورود [[عایشه]] به اتاقی که پیکر مطهر فاطمه{{س}} در آنجا بود جلوگیری کرد و گفت که فاطمه{{س}} به وی چنین دستور داده است<ref>الاستیعاب ۱۷۸۷/ ۴.</ref>. | اسماء راز دار حضرت [[زهرا]] بود و [[دختر پیامبر]]{{صل}} برخی مشکلاتش را با وی در میان میگذاشت. به هنگام همان [[بیماری]] که به فوت حضرتش انجامید به اسماء گفت که از تابوتهای موجود در [[مدینه]] به دلیل نداشتن [[پوشش]] کافی ناراضی است. اسماء با تشریح شکل تابوتهای [[حبشی]]، تابوتی به آن شکل فراهم آورد و به این ترتیب مایه [[خرسندی]] و [[شادمانی]] حضرت شد و این جا بود که برای اولین بار پس از [[مرگ]] پدر لبخند [[فاطمه]]{{س}} را مشاهده کردند. او پس از فوت فاطمه{{س}} طبق [[وصیت]] ایشان در [[غسل]] و کفن کردن آن حضرت به علی{{ع}} [[یاری]] رساند و از ورود [[عایشه]] به اتاقی که پیکر مطهر فاطمه{{س}} در آنجا بود جلوگیری کرد و گفت که فاطمه{{س}} به وی چنین دستور داده است<ref>الاستیعاب ۱۷۸۷/ ۴.</ref>. | ||
[[حضرت علی]]{{ع}} در باره [[محمد بن ابی بکر]] میگوید: او نجابت خود را از مادرش دارد<ref>تنقیح المقال ۵۷/ ۲.</ref>. اسماء از راویان [[حدیث رد شمس]] است که بیان گر [[فضیلت]] و مقام خاص حضرت علی{{ع}} نزد [[پیامبر]]{{صل}} است. پیامبر{{صل}} در مورد اسماء از | [[حضرت علی]]{{ع}} در باره [[محمد بن ابی بکر]] میگوید: او نجابت خود را از مادرش دارد<ref>تنقیح المقال ۵۷/ ۲.</ref>. اسماء از راویان [[حدیث رد شمس]] است که بیان گر [[فضیلت]] و مقام خاص حضرت علی{{ع}} نزد [[پیامبر]]{{صل}} است. پیامبر{{صل}} در مورد اسماء از بهشتی بودن او خبر داده است. | ||
او از طبقه [[صحابه]] است و [[صحابی]] بودنش منزلت بلندی نزد [[اصحاب]] رجال و تراجم، به وی داده است. او از پیامبر{{صل}} و حضرت علی{{ع}} روایاتی چند نقل کرده است و از وی [[زید خثعمی]]، [[سعید بن مسیب]]، [[عامر شعبی]]، فرزندش [[عبدالله بن جعفر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[عروة بن زبیر]]، [[قاسم بن محمد بن ابی بکر]]، [[فاطمه بنت علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه بنت حسین بن علی بن ابی طالب]]، [[روایت]] کردهاند<ref>تهذیب الکمال ۱۲۶/ ۳۵.</ref>. | او از طبقه [[صحابه]] است و [[صحابی]] بودنش منزلت بلندی نزد [[اصحاب]] رجال و تراجم، به وی داده است. او از پیامبر{{صل}} و حضرت علی{{ع}} روایاتی چند نقل کرده است و از وی [[زید خثعمی]]، [[سعید بن مسیب]]، [[عامر شعبی]]، فرزندش [[عبدالله بن جعفر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[عروة بن زبیر]]، [[قاسم بن محمد بن ابی بکر]]، [[فاطمه بنت علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه بنت حسین بن علی بن ابی طالب]]، [[روایت]] کردهاند<ref>تهذیب الکمال ۱۲۶/ ۳۵.</ref>. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
اسماء از پیامبر{{صل}} نقل میکند که ایشان فرمودند: خداوندا! من آن چه را که برادرم [[موسی]] گفت، میگویم. از [[خویشاوندان]]، برادرم علی را [[وزیر]] من قرار بده تا پشتم به او [[قوی]] شود و او را [[شریک]] کارم قرار ده تا تو را بسیار یاد نموده و [[تسبیح]] کنم<ref> الغدیر ۱۱۶/ ۳، به نقل از الریاض النضرة ۱۶۳/ ۲.</ref>. | اسماء از پیامبر{{صل}} نقل میکند که ایشان فرمودند: خداوندا! من آن چه را که برادرم [[موسی]] گفت، میگویم. از [[خویشاوندان]]، برادرم علی را [[وزیر]] من قرار بده تا پشتم به او [[قوی]] شود و او را [[شریک]] کارم قرار ده تا تو را بسیار یاد نموده و [[تسبیح]] کنم<ref> الغدیر ۱۱۶/ ۳، به نقل از الریاض النضرة ۱۶۳/ ۲.</ref>. | ||
هرچند به گفته [[زرکلی]]، اسماء پس از شهادت حضرت علی{{ع}} مدت کمی زیست و دار فانی را | هرچند به گفته [[زرکلی]]، اسماء پس از شهادت حضرت علی{{ع}} مدت کمی زیست و دار فانی را وداع گفت، امّا به گفته [[تاریخ]] نگارانی که سخن شان پذیرفتهتر است، وی در سال ۳۸ ﻫ.ق و پس از شنیدن خبر [[شهادت]] فرزندش [[محمّد بن ابی بکر]]، در گذشت<ref>الوافی بالوفیات ۹/ ۵۳؛ شذرات الذهب ۱/ ج ۱/ ۴۸ و الاصابه ۸/ ۹.</ref>.<ref>[[حسین عزیزی|عزیزی]]، [[پرویز رستگار|رستگار]]، [[یوسف بیات|بیات]]، [[راویان مشترک ج۲ (کتاب)| راویان مشترک ج۲]]، ص ۱۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |