انفال در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←حکم تصرف در انفال
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
با وجود اختلاف نظری که میان [[فقهای امامیه]] و [[روایات]] این بخش وجود دارد، موارد زیر را میتوان به عنوان مصادیق انفال در [[فقه]] [[امامیه]] نام برد: کلیه زمینهایی که اهالی آن به [[اراده]] و خواست خود نه به [[زور]]، از آن خارج شدهاند و بدون جنگ به دست [[مسلمانان]] افتاده است؛ زمینهای موات و ویرانهای که اصلا [[مالک]] نداشته است و به وسیله کسی آباد و [[احیاء]] شده است؛ نیزارها؛ درهها؛ جنگلها؛ قله کوهها؛ بستر رودخانهها و سواحل دریاها؛ [[زمین]] و میراثی که از مرده بدون [[وارث]] باقی مانده است؛<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶.</ref> [[اموال]] خصوصی و زمینهایی که [[پادشاهان]] و [[سلاطین]] در [[اختیار]] داشتهاند(بدون اینکه [[ملک]] شخص دیگری بوده و [[غصب]] شده باشد) و به دست [[مسلمانان]] افتاده است که قطایا و [[صفایا]] نامیده میشود؛ غنائمی که در [[جنگ]] بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۳۶۴؛ برای بررسی آیه، نگاه کنید: سیوری، کنز العرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ برای فروع فقهی، نگاه کنید: محقق حلی، قاطعه اللجاج، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ نجفی، جواهر، ج۱۶، ص۱۱۵.</ref> غنیمتهای برجستهای که در جنگ گرفته میشود؛ دریاها؛ معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref> | با وجود اختلاف نظری که میان [[فقهای امامیه]] و [[روایات]] این بخش وجود دارد، موارد زیر را میتوان به عنوان مصادیق انفال در [[فقه]] [[امامیه]] نام برد: کلیه زمینهایی که اهالی آن به [[اراده]] و خواست خود نه به [[زور]]، از آن خارج شدهاند و بدون جنگ به دست [[مسلمانان]] افتاده است؛ زمینهای موات و ویرانهای که اصلا [[مالک]] نداشته است و به وسیله کسی آباد و [[احیاء]] شده است؛ نیزارها؛ درهها؛ جنگلها؛ قله کوهها؛ بستر رودخانهها و سواحل دریاها؛ [[زمین]] و میراثی که از مرده بدون [[وارث]] باقی مانده است؛<ref>طوسی، جمل العقود، ص۱۰۶.</ref> [[اموال]] خصوصی و زمینهایی که [[پادشاهان]] و [[سلاطین]] در [[اختیار]] داشتهاند(بدون اینکه [[ملک]] شخص دیگری بوده و [[غصب]] شده باشد) و به دست [[مسلمانان]] افتاده است که قطایا و [[صفایا]] نامیده میشود؛ غنائمی که در [[جنگ]] بدون اجازه [[حاکم شرع]] گرفته شده است؛<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۳۶۴؛ برای بررسی آیه، نگاه کنید: سیوری، کنز العرفان، ج۱، ص۲۵۴؛ برای فروع فقهی، نگاه کنید: محقق حلی، قاطعه اللجاج، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ نجفی، جواهر، ج۱۶، ص۱۱۵.</ref> غنیمتهای برجستهای که در جنگ گرفته میشود؛ دریاها؛ معادن ظاهری و مخفی که در ملک کسی نباشد<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[دایرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].</ref> | ||
== [[حکم]] | == [[حکم]] تصرف در [[انفال]] == | ||
انفال ملک [[رسول خدا]] {{صل}} و پس از آن حضرت، ملک [[ائمه]] {{عم}} است. از این رو، هر گونه تصرف در آن، بدون [[اذن]] آنان جایز نیست؛ لکن در [[زمان غیبت]]، تصرف در انفال و تملّک آن، برای [[شیعه]] بنابر قول مشهور [[مباح]] است؛ هرچند در قلمرو آن [[اختلاف]] است که تمامی انواع انفال است یا آنچه که به مناکح ([[نکاح]] کنیزهای به [[اسارت]] گرفته شده در | انفال ملک [[رسول خدا]] {{صل}} و پس از آن حضرت، ملک [[ائمه]] {{عم}} است. از این رو، هر گونه تصرف در آن، بدون [[اذن]] آنان جایز نیست؛ لکن در [[زمان غیبت]]، تصرف در انفال و تملّک آن، برای [[شیعه]] بنابر قول مشهور [[مباح]] است؛ هرچند در قلمرو آن [[اختلاف]] است که تمامی انواع انفال است یا آنچه که به مناکح ([[نکاح]] کنیزهای به [[اسارت]] گرفته شده در جنگ بدون اذن امام)، مساکن (منازل واقع در زمینهای [[امام]]) و متاجر ([[خرید و فروش]] [[غنائم جنگی]] که جنگ بدون اذن امام صورت گرفته و نیز [[داد و ستد]] یا اجاره [[زمینها]] و درختان متعلّق به امام) مرتبط میشود. همچنین در اینکه مراد از مناکح، مساکن و متاجر چیست و اینکه مباح از آنها، تنها انفال است یا [[خمس]] و یا هر دو، اختلاف وجود دارد.<ref>جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۳۳.</ref> اقوال دیگری نیز در این مسئله مطرح است<ref>مدارک تحریر الوسیلة ج۳، ص۷۰۲ـ۷۰۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص۷۳۳-۷۳۵.</ref> | ||
== [[اباحه]] [[انفال]] برای [[شیعیان]] == | == [[اباحه]] [[انفال]] برای [[شیعیان]] == |