بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
#شکر دیگر اعضای بدن که احسان به منعم به اندازه [[استحقاق]] است.<ref>مفردات، ص۴۶۱.</ref> شکر در برابر [[خدا]] به معنای اعتراف به نعمت [[الهی]] و انجام [[طاعت]] و [[ترک معصیت]] است، از این رو به دو قسم [[شکر زبانی]] و [[شکر عملی]] قسمت میشود.<ref>المصباح، ص۳۱۹ - ۳۲۰؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۳۵۴، «شکر».</ref> واژههای «[[مدح]]» و «[[حمد]]» معنایی نزدیک به شکر دارند. درباره تفاوت آنها گفتهاند: [[حمد]] اخص از مدح و اعم از شکر است؛ زیرا مدح به اوصاف و [[افعال]] اختیاری و غیر اختیاری تعلق میگیرد؛ برای مثال، [[انسان]] را هم به جهت سپیدرویی یا بلندقامتیاش مدح میکنند، هم به جهت سخاوتش؛ اما حمد تنها در [[کمالات]] اختیاری کاربرد دارد.<ref>مفردات، ص۲۵۶، «حمد»؛ معجم الفروق اللغویه، ص۲۰۳.</ref> از سویی، شکر تنها در برابر نعمت است؛ ولی حمد میتواند در برابر هر صفت یا فعل پسندیدهای باشد.<ref>الفائق، ج۱، ص۲۷۳؛ النهایه، ج۲، ص۴۹۳، «شکر».</ref> برخی نیز از جهتی دیگر، شکر را اعم از حمد دانستهاند؛ زیرا حمد همواره زبانی است؛ بر خلاف شکر که زبانی، [[جوارحی]] و [[قلبی]] است؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۶.</ref> همچنین گفتهاند: حمد، درباره ذات، مدح راجع به صفت و شکر در باره فعل است. [[مؤمن]]، ذات [[خدای سبحان]] را حمد، صفات او را مدح و فعل او را [[شکرگزاری]] میکند. نعمت نیز فعل خداست و شکر در برابر نعمت است؛ زیرا اگر نعمتی به [[انسان]] نرسد، وی کسی را شکر نمیکند.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> برخی از [[عالمان]] [[اخلاق]]، شکر را شناختن نعمت از منعم، شاد بودن به آن و عمل کردن به مقتضای این [[شادی]] با تصمیم [[قلبی]] به انجام دادن خیر، [[ستایش]] [[منعم]] و بهکارگیری [[نعمت]] در راه [[طاعت]] وی دانستهاند<ref>جامع السعادات، ج۳، ص۱۸۷؛ معراج السعاده، ص۷۰۶.</ref> و به گفته بعضی، [[شکر]]، [[قدردانی]] از نعمت منعم است که آثار آن در [[قلب]] به صورت [[خضوع]]، [[خشوع]]، [[محبت]]، [[خشیت]] و مانند آنها بروز میکند و در زبان به شکل ثنا، [[مدح]] و [[حمد]] و در [[افعال]] و [[اعمال]] ظاهری به شکل [[اطاعت]] و بهکارگیری جوارح در راه رضای منعم.<ref>چهل حدیث، ص۳۴۳.</ref> برخی [[عارفان]]، [[شکر خدا]] را [[ادراک]] این مطلب دانستهاند که [[انسان]] نمیتواند از عهده [[شکر الهی]] برآید.<ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۴۰.</ref> بعضی نیز معانی [[شکر]] را [[شناخت]] نعمت؛ آنگاه پذیرش آن و سپس ستایش [[مُنعم]] دانسته و برای آن درجاتی یاد کردهاند.<ref>منازل السائرین، ص۷۲ - ۷۳.</ref> در [[تفاسیر]]، شکر را با تعابیری مانند اعتراف به نعمت با نوعی [[تعظیم]] [[منعِم]]،<ref>التبیان، ج۲، ص۸۲.</ref> اظهار نعمت از طریق [[اعتقاد]]، گفتار و عمل،<ref>مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲.</ref> شناخت نعمت همراه [[قیام]] به [[حق]] آن<ref>تفسیر بغوی، ج۲، ص۱۳۱؛ لباب التأویل، ج۲، ص۱۲۱.</ref> و به کار گرفتن همه اعضای ظاهری و [[باطنی]] در مسیری که برای آن [[آفریده]] شده<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۷۶.</ref> تعریف کردهاند. | #شکر دیگر اعضای بدن که احسان به منعم به اندازه [[استحقاق]] است.<ref>مفردات، ص۴۶۱.</ref> شکر در برابر [[خدا]] به معنای اعتراف به نعمت [[الهی]] و انجام [[طاعت]] و [[ترک معصیت]] است، از این رو به دو قسم [[شکر زبانی]] و [[شکر عملی]] قسمت میشود.<ref>المصباح، ص۳۱۹ - ۳۲۰؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۳۵۴، «شکر».</ref> واژههای «[[مدح]]» و «[[حمد]]» معنایی نزدیک به شکر دارند. درباره تفاوت آنها گفتهاند: [[حمد]] اخص از مدح و اعم از شکر است؛ زیرا مدح به اوصاف و [[افعال]] اختیاری و غیر اختیاری تعلق میگیرد؛ برای مثال، [[انسان]] را هم به جهت سپیدرویی یا بلندقامتیاش مدح میکنند، هم به جهت سخاوتش؛ اما حمد تنها در [[کمالات]] اختیاری کاربرد دارد.<ref>مفردات، ص۲۵۶، «حمد»؛ معجم الفروق اللغویه، ص۲۰۳.</ref> از سویی، شکر تنها در برابر نعمت است؛ ولی حمد میتواند در برابر هر صفت یا فعل پسندیدهای باشد.<ref>الفائق، ج۱، ص۲۷۳؛ النهایه، ج۲، ص۴۹۳، «شکر».</ref> برخی نیز از جهتی دیگر، شکر را اعم از حمد دانستهاند؛ زیرا حمد همواره زبانی است؛ بر خلاف شکر که زبانی، [[جوارحی]] و [[قلبی]] است؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۶.</ref> همچنین گفتهاند: حمد، درباره ذات، مدح راجع به صفت و شکر در باره فعل است. [[مؤمن]]، ذات [[خدای سبحان]] را حمد، صفات او را مدح و فعل او را [[شکرگزاری]] میکند. نعمت نیز فعل خداست و شکر در برابر نعمت است؛ زیرا اگر نعمتی به [[انسان]] نرسد، وی کسی را شکر نمیکند.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> برخی از [[عالمان]] [[اخلاق]]، شکر را شناختن نعمت از منعم، شاد بودن به آن و عمل کردن به مقتضای این [[شادی]] با تصمیم [[قلبی]] به انجام دادن خیر، [[ستایش]] [[منعم]] و بهکارگیری [[نعمت]] در راه [[طاعت]] وی دانستهاند<ref>جامع السعادات، ج۳، ص۱۸۷؛ معراج السعاده، ص۷۰۶.</ref> و به گفته بعضی، [[شکر]]، [[قدردانی]] از نعمت منعم است که آثار آن در [[قلب]] به صورت [[خضوع]]، [[خشوع]]، [[محبت]]، [[خشیت]] و مانند آنها بروز میکند و در زبان به شکل ثنا، [[مدح]] و [[حمد]] و در [[افعال]] و [[اعمال]] ظاهری به شکل [[اطاعت]] و بهکارگیری جوارح در راه رضای منعم.<ref>چهل حدیث، ص۳۴۳.</ref> برخی [[عارفان]]، [[شکر خدا]] را [[ادراک]] این مطلب دانستهاند که [[انسان]] نمیتواند از عهده [[شکر الهی]] برآید.<ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۴۰.</ref> بعضی نیز معانی [[شکر]] را [[شناخت]] نعمت؛ آنگاه پذیرش آن و سپس ستایش [[مُنعم]] دانسته و برای آن درجاتی یاد کردهاند.<ref>منازل السائرین، ص۷۲ - ۷۳.</ref> در [[تفاسیر]]، شکر را با تعابیری مانند اعتراف به نعمت با نوعی [[تعظیم]] [[منعِم]]،<ref>التبیان، ج۲، ص۸۲.</ref> اظهار نعمت از طریق [[اعتقاد]]، گفتار و عمل،<ref>مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲.</ref> شناخت نعمت همراه [[قیام]] به [[حق]] آن<ref>تفسیر بغوی، ج۲، ص۱۳۱؛ لباب التأویل، ج۲، ص۱۲۱.</ref> و به کار گرفتن همه اعضای ظاهری و [[باطنی]] در مسیری که برای آن [[آفریده]] شده<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۷۶.</ref> تعریف کردهاند. | ||
در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز ماهیت شکر، شناختن قلبی نعمت،<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> [[حمد]] [[خدا]] بر هر نعمت مربوط به [[خانواده]] یا [[مال]] و [[ادای حق]] مال<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> و [[پرهیز از محرمات]] [[الهی]]<ref>الخصال، ص۱۴.</ref> شناسانده شده و بر پایه [[حدیثی قدسی]]، [[حق]] شکر خدا آن است که انسان بداند [[شکر نعمت]] نیز نعمتی از سوی خداست.<ref>الکافی، ج۲، ص۹۸.</ref> در [[منابع فقهی]] از [[استحباب]] [[نماز]] شکر<ref>المقنع، ص۱۵۳؛ المقنعه، ص۲۲۵.</ref> و [[سجده شکر]]<ref>الخلاف، ج۱، ص۴۳۴؛ الانصاف، ج۲، ص۲۰۰.</ref> هنگام پدیدار شدن نعمتی جدید و [[دفع بلایا]] [[سخن]] به میان آمده است. | در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز ماهیت شکر، شناختن قلبی نعمت،<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> [[حمد]] [[خدا]] بر هر نعمت مربوط به [[خانواده]] یا [[مال]] و [[ادای حق]] مال<ref>الکافی، ج۲، ص۹۶.</ref> و [[پرهیز از محرمات]] [[الهی]]<ref>الخصال، ص۱۴.</ref> شناسانده شده و بر پایه [[حدیثی قدسی]]، [[حق]] شکر خدا آن است که انسان بداند [[شکر نعمت]] نیز نعمتی از سوی خداست.<ref>الکافی، ج۲، ص۹۸.</ref> در [[منابع فقهی]] از [[استحباب]] [[نماز]] شکر<ref>المقنع، ص۱۵۳؛ المقنعه، ص۲۲۵.</ref> و [[سجده شکر]]<ref>الخلاف، ج۱، ص۴۳۴؛ الانصاف، ج۲، ص۲۰۰.</ref> هنگام پدیدار شدن نعمتی جدید و [[دفع بلایا]] [[سخن]] به میان آمده است.<ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 394-395.</ref> | ||
==شکر در قرآن کریم== | ==شکر در قرآن کریم== | ||
مشتقات ماده | مشتقات ماده شُکر، ۷۵ بار در ۳۵ [[سوره]] و ۶۹ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] به کار رفتهاند و در آنها از سه گونه [[شکرگزاری]] سخن به میان آمده است:<ref>نک: مواهب الرحمن، ج۲، ص۱۵۲ - ۱۵۳.</ref> | ||
#شکرگزاری خدا از بندگانش در برابر کارهای نیکوی ایشان که به معنای [[پاداش]] و ستایش نیکوی [[بندگان]] است <ref>لسان العرب، ج۴، ص۴۲۳، «شکر».</ref> و دو اسم «[[شکور]]» و «[[شاکر]]» از [[اسمای الهی]] بیانگر آناند؛ {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان میکند و شما را میآمرزد و خداوند سپاسپذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.</ref> | #شکرگزاری خدا از بندگانش در برابر کارهای نیکوی ایشان که به معنای [[پاداش]] و ستایش نیکوی [[بندگان]] است <ref>لسان العرب، ج۴، ص۴۲۳، «شکر».</ref> و دو اسم «[[شکور]]» و «[[شاکر]]» از [[اسمای الهی]] بیانگر آناند؛ {{متن قرآن|إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان صفا و مروه از نشانه های (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان میکند و شما را میآمرزد و خداوند سپاسپذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.</ref> | ||
#[[شکرگزاری]] [[بندگان]] از [[خدا]] که در آیاتی فراوان به آن اشاره شده و در آنها از موضوعاتی همچون بیان [[وجوب]] و اهمیت شکرگزاری {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>، {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، راههای شکرگزاری {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref>، متعلقات [[شکر]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref>، کمّیت شکر و شاکران {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشهها نهادیم؛ اندک سپاس میگزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref>، آثار شکرگزاری {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید بیگمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> و پیامدهای [[ناسپاسی]]{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> [[سخن]] به میان آمده است؛ | #[[شکرگزاری]] [[بندگان]] از [[خدا]] که در آیاتی فراوان به آن اشاره شده و در آنها از موضوعاتی همچون بیان [[وجوب]] و اهمیت شکرگزاری {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>، {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، راههای شکرگزاری {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ}}<ref>«و چنین آنان را با یکدیگر آزمودیم تا به فرجام بگویند: «آیا از میان ما (تنها) اینانند که خداوند بر آنها منّت نهاده است؟» آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۳.</ref>، متعلقات [[شکر]] {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و چشم و دل نهاد باشد که سپاس گزارید» سوره نحل، آیه ۷۸.</ref>، کمّیت شکر و شاکران {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشهها نهادیم؛ اندک سپاس میگزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref>، آثار شکرگزاری {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید بیگمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> و پیامدهای [[ناسپاسی]]{{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.</ref> [[سخن]] به میان آمده است؛ | ||
#شکرگزاری [[انسانها]] از یکدیگر. {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> گونه نخست خارج از موضوع مقاله است و از دو گونه دیگر، غالب مباحث مقاله درباره شکرگزاری انسان از خداست. در آیاتی نیز مشتقات واژه [[کفر]] به معنای [[کفران نعمت]] و ناسپاسی است. {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید بیگمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> | #شکرگزاری [[انسانها]] از یکدیگر. {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> گونه نخست خارج از موضوع مقاله است و از دو گونه دیگر، غالب مباحث مقاله درباره شکرگزاری انسان از خداست. در آیاتی نیز مشتقات واژه [[کفر]] به معنای [[کفران نعمت]] و ناسپاسی است. {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}}<ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بیگمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید بیگمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 396.</ref> | ||
==وجوب و اهمیت شکرگزاری== | ==وجوب و اهمیت شکرگزاری== | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
===تعابیر کنایی=== | ===تعابیر کنایی=== | ||
[[مفسران]]، برخی تعابیر [[قرآنی]] را با توجه به فضای [[آیه]]، کنایه از [[لزوم]] شکرگزاری دانستهاند؛ برای مثال، [[فرمان]] به [[عمل صالح]] در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا}}<ref>«ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه میکنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.</ref> را امر به [[شکر]] دانسته <ref>روح المعانی، ج۹، ص۲۴۱؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۵.</ref> و [[نهی]] از [[طغیانگری]] در [[نعمتهای الهی]] در آیه {{متن قرآن|كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ}}<ref>«از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و در آن از اندازه مگذرید که خشم من شما را فرا گیرد و هر که خشم من او را فرا گیرد بیگمان نابود خواهد شد» سوره طه، آیه ۸۱.</ref> را به نهی از [[کفران نعمت]] [[تفسیر]] کردهاند.<ref>فتح القدیر، ج۳، ص۴۴۷؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۸۷.</ref> | [[مفسران]]، برخی تعابیر [[قرآنی]] را با توجه به فضای [[آیه]]، کنایه از [[لزوم]] شکرگزاری دانستهاند؛ برای مثال، [[فرمان]] به [[عمل صالح]] در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا}}<ref>«ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه میکنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.</ref> را امر به [[شکر]] دانسته <ref>روح المعانی، ج۹، ص۲۴۱؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۵.</ref> و [[نهی]] از [[طغیانگری]] در [[نعمتهای الهی]] در آیه {{متن قرآن|كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ}}<ref>«از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و در آن از اندازه مگذرید که خشم من شما را فرا گیرد و هر که خشم من او را فرا گیرد بیگمان نابود خواهد شد» سوره طه، آیه ۸۱.</ref> را به نهی از [[کفران نعمت]] [[تفسیر]] کردهاند.<ref>فتح القدیر، ج۳، ص۴۴۷؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۸۷.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 396-399.</ref> | ||
==مراتب و راههای شکرگزاری== | ==مراتب و راههای شکرگزاری== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۳: | ||
===[[عبرت]]=== | ===[[عبرت]]=== | ||
در آیه {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref> پس از اشاره به هزاران تن که از [[بیم]] [[مرگ]] از خانههای خود بیرون رفتند و [[خدا]] همه آنان را میراند و سپس زنده کرد، از [[فضل خدا]] بر [[انسانها]] و [[ناسپاسی]] بیشتر آنان یاد شده است. بنابر احتمالی، مقصود از شکر [[عبرت گرفتن]] و بصیرت طلبی است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۴۹؛ کنز الدقائق، ج۲، ص۳۷۳.</ref> | در آیه {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref> پس از اشاره به هزاران تن که از [[بیم]] [[مرگ]] از خانههای خود بیرون رفتند و [[خدا]] همه آنان را میراند و سپس زنده کرد، از [[فضل خدا]] بر [[انسانها]] و [[ناسپاسی]] بیشتر آنان یاد شده است. بنابر احتمالی، مقصود از شکر [[عبرت گرفتن]] و بصیرت طلبی است.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۴۹؛ کنز الدقائق، ج۲، ص۳۷۳.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 399-402.</ref> | ||
==زمینهها و موجبات [[شکرگزاری]]== | ==زمینهها و موجبات [[شکرگزاری]]== | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۶: | ||
===نعمتهای [[خارقالعاده]]=== | ===نعمتهای [[خارقالعاده]]=== | ||
[[قرآن کریم]] در آیاتی به برخی از نعمتهای خارقالعاده [[الهی]] اشاره کرده و از [[لزوم]] شکرگزاری برای آنها سخن به میان آورده است؛ مانند فرستادن [[فرشتگان]] برای یاری [[مؤمنان]] در [[جنگ بدر]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده (از سوی خود) شما را یاری رساند؟» سوره آل عمران، آیه ۱۲۴.</ref>؛<ref>التبیان، ج۲، ص۵۷۸ - ۵۷۹؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۵۵۵.</ref> نیز {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید ناتوان به شمار آمده، که میهراسیدید مردم (مشرک) شما را بربایند، تا اینکه (خداوند) به شما جا داد و با یاوری خویش از شما پشتیبانی کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد باشد که سپاس گزارید» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>،<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۱۳.</ref> فرستادن باد و [[فرشتگان]] برای [[یاری]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر (سر) آنان بادی و (نیز) سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره احزاب، آیه ۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۱ - ۵۳۲.</ref> و زنده شدن معجزهآسای برخی [[مردگان]] در [[دنیا]]: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۱۳۴.</ref> همچنین سلیمان{{ع}} که با [[تفضل]] و [[عنایت الهی]] [[زبان حیوانات]] را میفهمید {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموختهاند و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ بیگمان این برتری آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> پس از شنیدن سخنانی از یک مورچه، از [[خدا]] خواست [[شکرگزاری]] در برابر نعمتش را به او [[الهام]] کند: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref> که مراد از این [[نعمت]]، فهمیدن زبان حیوانات یا مطلق نعمتهایی است که خدا به وی تفضل کرده است.<ref>کنز الدقائق، ج۹، ص۵۴۹؛ بیان السعاده، ج۳، ص۱۷۰.</ref> آن حضرت پس از [[مشاهده]] تخت [[ملکه سبأ]] - که با [[کرامت]] یکی از یارانش در چشم بر هم زدنی نزد وی حاضر شده بود - نیز آن را فضلی از سوی خدا دانست تا او را بیازماید که آیا [[شکرگزار]] خواهد بود یا [[ناسپاس]]: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>.<ref>زاد المسیر، ج۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۵۷؛ تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۹.</ref> | [[قرآن کریم]] در آیاتی به برخی از نعمتهای خارقالعاده [[الهی]] اشاره کرده و از [[لزوم]] شکرگزاری برای آنها سخن به میان آورده است؛ مانند فرستادن [[فرشتگان]] برای یاری [[مؤمنان]] در [[جنگ بدر]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده (از سوی خود) شما را یاری رساند؟» سوره آل عمران، آیه ۱۲۴.</ref>؛<ref>التبیان، ج۲، ص۵۷۸ - ۵۷۹؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۵۵۵.</ref> نیز {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و به یاد آورید هنگامی را که شما در این (سر) زمین گروه اندکی بودید ناتوان به شمار آمده، که میهراسیدید مردم (مشرک) شما را بربایند، تا اینکه (خداوند) به شما جا داد و با یاوری خویش از شما پشتیبانی کرد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد باشد که سپاس گزارید» سوره انفال، آیه ۲۶.</ref>،<ref>الکشاف، ج۲، ص۲۱۳.</ref> فرستادن باد و [[فرشتگان]] برای [[یاری]] [[مؤمنان]] در [[جنگ احزاب]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر (سر) آنان بادی و (نیز) سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره احزاب، آیه ۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۱ - ۵۳۲.</ref> و زنده شدن معجزهآسای برخی [[مردگان]] در [[دنیا]]: {{متن قرآن|ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۱۳۴.</ref> همچنین سلیمان{{ع}} که با [[تفضل]] و [[عنایت الهی]] [[زبان حیوانات]] را میفهمید {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموختهاند و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ بیگمان این برتری آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> پس از شنیدن سخنانی از یک مورچه، از [[خدا]] خواست [[شکرگزاری]] در برابر نعمتش را به او [[الهام]] کند: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref> که مراد از این [[نعمت]]، فهمیدن زبان حیوانات یا مطلق نعمتهایی است که خدا به وی تفضل کرده است.<ref>کنز الدقائق، ج۹، ص۵۴۹؛ بیان السعاده، ج۳، ص۱۷۰.</ref> آن حضرت پس از [[مشاهده]] تخت [[ملکه سبأ]] - که با [[کرامت]] یکی از یارانش در چشم بر هم زدنی نزد وی حاضر شده بود - نیز آن را فضلی از سوی خدا دانست تا او را بیازماید که آیا [[شکرگزار]] خواهد بود یا [[ناسپاس]]: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>.<ref>زاد المسیر، ج۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۵۷؛ تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۹.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 402-409.</ref> | ||
==کمیت شاکران== | ==کمیت شاکران== | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۸: | ||
===[[غفلت]] از [[یاد خدا]]=== | ===[[غفلت]] از [[یاد خدا]]=== | ||
انسان در [[شداید]] و [[بلایا]] و حالت [[اندوه]] و عجز و نیاز مانند [[ترس]] از [[تاریکی]] در دریا و خشکی و قرار گرفتن در معرض تندبادها و امواج دریا،<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۵ - ۴۸۶؛ الصافی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> مخلصانه به ساحت [[قدس]] [[ربوبی]] توجه میکند و میگوید اگر [[نجات]] یابم و کامروا شوم، قطعاً از [[شکرگزاران]] خواهم بود؛ اما پس از نجات و [[استجابت دعا]]، به [[وعده]] خود عمل نکرده، به [[شرک]] و [[بتپرستی]] باز میگردد <ref>التبیان، ج۴، ص۱۶۲؛ الصافی، ج۲، ص۳۹۸ - ۳۹۹؛ البحرالمدید، ج۲، ص۱۲۹.</ref> که در [[حکم]] ترک [[شکر]] است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا میرهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان میخوانید که اگر از این (ورطه) رهاییمان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی میبخشد باز هم شما شرک میورزید» سوره انعام، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا چون در کشتیها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتیها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شدهاند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره یونس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم میورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را میبرید سپس به سوی ما باز میگردید و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میگردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>.<ref>روح البیان، ج۳، ص۴۷.</ref> به گفته برخی، بیشتر مردم به یکی از [[ادله]] ذیل [[شکرگزار]] نیستند: [[انکار]] وجود مبدأ [[منعِم]]، [[ناآگاهی]] از انتساب [[نعمتها]] به او، عدم توجّه به خود [[نعمت]]، غفلت از منعِم و نعمتهایش.<ref>بیان السعاده، ج۴، ص۲۸.</ref> برخی نیز [[راز]] شاکر نبودن بیشتر مردم را آن دانستهاند که شکر از خصوصیات و امتیازات [[انسان کامل]] است و منظور از آن نه [[شکر زبانی]]، بلکه [[ملکه]] [[امتنان]] و [[سپاسگزاری]] است که پس از کسب چندین ملکه [[پسندیده]] [[اخلاقی]] در نفس حاصل میشود؛ مانند شناختن [[نعمت]] و [[معرفت]] [[منعِم]] به [[عظمت]] که نتیجه آن بزرگ شمردن نعمتهای اوست و صرف کردن هر نعمتی در آنچه منعِم فرموده است.<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۳۵۹.</ref> افزون بر اشاره [[قرآن]] به اندک بودن شاکران، در آیاتی نیز از اندک بودن [[شکر]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>« اندک سپاس میگزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref> از این تعبیر برداشت شده که برخی [[انسانها]] [[خدا]] را گاهی شکر میکنند؛<ref>غرائب القرآن، ج۳، ص۲۰۴.</ref> ولی این [[شکرگزاری]] اندک، <ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۲۰۵؛ التفسیر الوسیط، طنطاوی، ج۱۰، ص۵۶.</ref> یعنی ناچیز یا [[زمان]] آن کوتاه <ref>تفسیر المظهری، ج۳، ص۳۳۱.</ref> است و واژه «ما» نیز برای تأکید بر اندک و ناچیز بودن شکر است.<ref>الکشاف، ج۳، ص۱۹۹؛ تفسیر جلالین، ص۳۵۰.</ref> برخی نیز مراد از این تعبیر را [[نفی]] شکر دانستهاند.<ref>زاد المسیر، ج۲، ص۱۰۴؛ تفسیر قاسمی، ج۷، ص۲۹۹.</ref> | انسان در [[شداید]] و [[بلایا]] و حالت [[اندوه]] و عجز و نیاز مانند [[ترس]] از [[تاریکی]] در دریا و خشکی و قرار گرفتن در معرض تندبادها و امواج دریا،<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۴۸۵ - ۴۸۶؛ الصافی، ج۲، ص۱۲۷.</ref> مخلصانه به ساحت [[قدس]] [[ربوبی]] توجه میکند و میگوید اگر [[نجات]] یابم و کامروا شوم، قطعاً از [[شکرگزاران]] خواهم بود؛ اما پس از نجات و [[استجابت دعا]]، به [[وعده]] خود عمل نکرده، به [[شرک]] و [[بتپرستی]] باز میگردد <ref>التبیان، ج۴، ص۱۶۲؛ الصافی، ج۲، ص۳۹۸ - ۳۹۹؛ البحرالمدید، ج۲، ص۱۲۹.</ref> که در [[حکم]] ترک [[شکر]] است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا میرهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان میخوانید که اگر از این (ورطه) رهاییمان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره انعام، آیه ۶۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: خداوند شما را از آن (ورطه) و از هر بلا رهایی میبخشد باز هم شما شرک میورزید» سوره انعام، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«اوست که شما را در خشکی و دریا میگرداند تا چون در کشتیها باشید و آنها سرنشینان خود را با بادی سازگار پیش برند و (سرنشینان) بدان شادمان شوند (ناگهان) بادی تند بر آن کشتیها وزد و موج از هر جا به ایشان رسد و دریابند که از هر سو گرفتار شدهاند، خداوند را با پرستش خالصانه بخوانند که اگر ما را از این غرقاب برهانی از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره یونس، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و چون رهاییشان دهد ناگاه به ناحقّ بر زمین، ستم میورزند، ای مردم! ستم شما به زیان خودتان است، (چند روزی) بهره زندگانی این جهان را میبرید سپس به سوی ما باز میگردید و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میگردانیم» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref>.<ref>روح البیان، ج۳، ص۴۷.</ref> به گفته برخی، بیشتر مردم به یکی از [[ادله]] ذیل [[شکرگزار]] نیستند: [[انکار]] وجود مبدأ [[منعِم]]، [[ناآگاهی]] از انتساب [[نعمتها]] به او، عدم توجّه به خود [[نعمت]]، غفلت از منعِم و نعمتهایش.<ref>بیان السعاده، ج۴، ص۲۸.</ref> برخی نیز [[راز]] شاکر نبودن بیشتر مردم را آن دانستهاند که شکر از خصوصیات و امتیازات [[انسان کامل]] است و منظور از آن نه [[شکر زبانی]]، بلکه [[ملکه]] [[امتنان]] و [[سپاسگزاری]] است که پس از کسب چندین ملکه [[پسندیده]] [[اخلاقی]] در نفس حاصل میشود؛ مانند شناختن [[نعمت]] و [[معرفت]] [[منعِم]] به [[عظمت]] که نتیجه آن بزرگ شمردن نعمتهای اوست و صرف کردن هر نعمتی در آنچه منعِم فرموده است.<ref>مخزن العرفان، ج۲، ص۳۵۹.</ref> افزون بر اشاره [[قرآن]] به اندک بودن شاکران، در آیاتی نیز از اندک بودن [[شکر]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ}}<ref>« اندک سپاس میگزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.</ref> از این تعبیر برداشت شده که برخی [[انسانها]] [[خدا]] را گاهی شکر میکنند؛<ref>غرائب القرآن، ج۳، ص۲۰۴.</ref> ولی این [[شکرگزاری]] اندک، <ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۲۰۵؛ التفسیر الوسیط، طنطاوی، ج۱۰، ص۵۶.</ref> یعنی ناچیز یا [[زمان]] آن کوتاه <ref>تفسیر المظهری، ج۳، ص۳۳۱.</ref> است و واژه «ما» نیز برای تأکید بر اندک و ناچیز بودن شکر است.<ref>الکشاف، ج۳، ص۱۹۹؛ تفسیر جلالین، ص۳۵۰.</ref> برخی نیز مراد از این تعبیر را [[نفی]] شکر دانستهاند.<ref>زاد المسیر، ج۲، ص۱۰۴؛ تفسیر قاسمی، ج۷، ص۲۹۹.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 409-411.</ref> | ||
==[[آثار شکر]]== | ==[[آثار شکر]]== | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۶: | ||
===[[نجات]] از [[عذاب]]=== | ===[[نجات]] از [[عذاب]]=== | ||
انسانها اگر اهل [[شکر]] و [[ایمان]] باشند، هیچ چیز سبب عذاب آنان نخواهد شد: {{متن قرآن|مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟ و خداوند سپاسداری داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ}}<ref>«ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهاییشان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ}}<ref>«به نعمتی از سوی خود، اینچنین سپاسگزار را پاداش میدهیم» سوره قمر، آیه ۳۵.</ref> که درباره [[نجات]] [[آل لوط]] از [[عذاب الهی]] به سبب [[شاکر]] بودنشاناند نیز به روشنی بیانگر آناند که [[پاداش]] [[شکرگزاری]]، نجات از [[عذاب]] است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۸۱.</ref> به گفته برخی [[مفسّران]]، یاد کردن از [[شکور]] بودن نوح{{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بندهای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> برای اشاره به این است که نجات دادن او و همراهانش به [[برکت]] شکرگزاری آن حضرت بود و تشویقی برای [[ذریه]] اوست تا در شکرگزاری از وی [[الگوبرداری]] کنند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> | انسانها اگر اهل [[شکر]] و [[ایمان]] باشند، هیچ چیز سبب عذاب آنان نخواهد شد: {{متن قرآن|مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟ و خداوند سپاسداری داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ}}<ref>«ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهاییشان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ}}<ref>«به نعمتی از سوی خود، اینچنین سپاسگزار را پاداش میدهیم» سوره قمر، آیه ۳۵.</ref> که درباره [[نجات]] [[آل لوط]] از [[عذاب الهی]] به سبب [[شاکر]] بودنشاناند نیز به روشنی بیانگر آناند که [[پاداش]] [[شکرگزاری]]، نجات از [[عذاب]] است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۸۱.</ref> به گفته برخی [[مفسّران]]، یاد کردن از [[شکور]] بودن نوح{{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بندهای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> برای اشاره به این است که نجات دادن او و همراهانش به [[برکت]] شکرگزاری آن حضرت بود و تشویقی برای [[ذریه]] اوست تا در شکرگزاری از وی [[الگوبرداری]] کنند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 411-413.</ref> | ||
==پیامدهای [[ناسپاسی]]== | ==پیامدهای [[ناسپاسی]]== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۰: | ||
==[[شکرگزاری]] [[مردم]] از یکدیگر== | ==[[شکرگزاری]] [[مردم]] از یکدیگر== | ||
در [[فرهنگ اسلامی]]، افزون بر [[شکر]] [[خدای سبحان]]، [[سپاسگزاری]] از هر احسانکنندهای ضروری است، تا آنجا که بر پایه روایتی هر کس مخلوق [[نعمت]] دهنده را شکر نکند، [[خدای عزوجل]] را شکرگزاری نکرده است.<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۳؛ بحار الانوار، ج۶۸، ص۴۴.</ref> [[قرآن کریم]] در کنار [[فرمان]] به [[شکرگزاری از خدا]]، [[انسانها]] را به سپاسگزاری از پدر و مادر سفارش کرده که بیانگر اهمیت آن است: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.<ref>بیان السعاده، ج۳، ص۲۲۹.</ref> بر اساس روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}، از این [[آیه]] برداشت میشود که هر کس از پدر و مادر [[سپاسگزاری]] نکند، [[خدا]] را [[شکر]] نکرده است<ref>عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۳۴؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۲۵.</ref> و در روایاتی، [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} دو پدر [[امّت اسلامی]]<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۹۱ - ۹۲؛ الدعوات، ص۵؛ روضة الواعظین، ص۳۲۲.</ref> و از مصادیق این آیه معرفی شدهاند.<ref>مناقب، ج۲، ص۳۰۰؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۴۳۰.</ref> به گفته برخی، سپاسگزاری از [[والدین]] همان شکر خداست؛ زیرا خاستگاه آن توصیه و [[فرمان]] [[پروردگار]] است و [[اطاعت]] و [[بندگی خدا]] نیز همان شکر خداست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> گرچه سپاسگزاری از هر [[نیکوکار]] و منعِمی بر همه لازم است، [[بندگان]] ویژه [[الهی]] {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا}}<ref>«از چشمهای که بندگان خداوند از آن میآشامند آن را به خواست خود روان میسازند» سوره انسان، آیه ۶.</ref> کارهای خود را با کمال [[اخلاص]] و تنها برای خدا انجام میدهند و در برابر [[احسان]] و انعام خود به دیگران مانند [[اطعام]] آنان، از ایشان توقع [[پاداش]] یا تشکر ندارند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> زیرا ایشان به ژرفای این [[حقیقت]] [[معنوی]] رسیدهاند که آنچه به دیگران [[انفاق]] میکنند، [[مال]] خداست و همه [[انسانها]] روزیخور اویند و [[قدرت]] بر اطعام دیگران نیز موهبتی الهی است، پس چگونه در برابر احسان خود میتوانند از دیگران [[انتظار]] تشکر داشته باشند؟<ref>الفواتح الالهیه، ج۲، ص۴۷۰.</ref> این [[آیات]] در باره [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، حضرت [[فاطمه]]{{س}}، [[امام حسن]]{{ع}}و [[امام حسین]]{{ع}} و فضّه خادمه آنان نازل شد که قوت افطارشان را به [[مسکین]]، [[یتیم]] و اسیری بخشیدند که از آنان غذا خواسته بودند و خود گرسنه ماندند <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۵۲۸؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۰۳ - ۴۰۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۱.</ref> و به گفتهای ایشان جمله فوق را به زبان آوردند؛<ref>نک: لباب التأویل، ج۴، ص۳۷۸.</ref> ولی بیشتر [[مفسران]] معتقدند چنین جملهای زبان حال آنان و نیتی نهفته در درون آنان بود که [[خداوند]] آن را آشکار و بدین وسیله از [[اخلاص]] آنان [[تمجید]] کرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۷؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۲۸.</ref> برخی امر به [[درود فرستادن]] بر [[زکات]] دهندگان پس از [[گرفتن زکات]] از آنان در [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را بیانگر [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[مردم]] در برابر [[انجام واجبات]] [[الهی]] دانستهاند.<ref>نمونه، ج۸، ص۱۱۸.</ref> | در [[فرهنگ اسلامی]]، افزون بر [[شکر]] [[خدای سبحان]]، [[سپاسگزاری]] از هر احسانکنندهای ضروری است، تا آنجا که بر پایه روایتی هر کس مخلوق [[نعمت]] دهنده را شکر نکند، [[خدای عزوجل]] را شکرگزاری نکرده است.<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۳؛ بحار الانوار، ج۶۸، ص۴۴.</ref> [[قرآن کریم]] در کنار [[فرمان]] به [[شکرگزاری از خدا]]، [[انسانها]] را به سپاسگزاری از پدر و مادر سفارش کرده که بیانگر اهمیت آن است: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ}}<ref>«و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.</ref>.<ref>بیان السعاده، ج۳، ص۲۲۹.</ref> بر اساس روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}، از این [[آیه]] برداشت میشود که هر کس از پدر و مادر [[سپاسگزاری]] نکند، [[خدا]] را [[شکر]] نکرده است<ref>عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۳۴؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۲۵.</ref> و در روایاتی، [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} دو پدر [[امّت اسلامی]]<ref>عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۹۱ - ۹۲؛ الدعوات، ص۵؛ روضة الواعظین، ص۳۲۲.</ref> و از مصادیق این آیه معرفی شدهاند.<ref>مناقب، ج۲، ص۳۰۰؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۴۳۰.</ref> به گفته برخی، سپاسگزاری از [[والدین]] همان شکر خداست؛ زیرا خاستگاه آن توصیه و [[فرمان]] [[پروردگار]] است و [[اطاعت]] و [[بندگی خدا]] نیز همان شکر خداست.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۱۵ - ۲۱۶.</ref> گرچه سپاسگزاری از هر [[نیکوکار]] و منعِمی بر همه لازم است، [[بندگان]] ویژه [[الهی]] {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا}}<ref>«از چشمهای که بندگان خداوند از آن میآشامند آن را به خواست خود روان میسازند» سوره انسان، آیه ۶.</ref> کارهای خود را با کمال [[اخلاص]] و تنها برای خدا انجام میدهند و در برابر [[احسان]] و انعام خود به دیگران مانند [[اطعام]] آنان، از ایشان توقع [[پاداش]] یا تشکر ندارند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> زیرا ایشان به ژرفای این [[حقیقت]] [[معنوی]] رسیدهاند که آنچه به دیگران [[انفاق]] میکنند، [[مال]] خداست و همه [[انسانها]] روزیخور اویند و [[قدرت]] بر اطعام دیگران نیز موهبتی الهی است، پس چگونه در برابر احسان خود میتوانند از دیگران [[انتظار]] تشکر داشته باشند؟<ref>الفواتح الالهیه، ج۲، ص۴۷۰.</ref> این [[آیات]] در باره [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، حضرت [[فاطمه]]{{س}}، [[امام حسن]]{{ع}}و [[امام حسین]]{{ع}} و فضّه خادمه آنان نازل شد که قوت افطارشان را به [[مسکین]]، [[یتیم]] و اسیری بخشیدند که از آنان غذا خواسته بودند و خود گرسنه ماندند <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۵۲۸؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۰۳ - ۴۰۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۱.</ref> و به گفتهای ایشان جمله فوق را به زبان آوردند؛<ref>نک: لباب التأویل، ج۴، ص۳۷۸.</ref> ولی بیشتر [[مفسران]] معتقدند چنین جملهای زبان حال آنان و نیتی نهفته در درون آنان بود که [[خداوند]] آن را آشکار و بدین وسیله از [[اخلاص]] آنان [[تمجید]] کرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۹۶؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۷؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۲۸.</ref> برخی امر به [[درود فرستادن]] بر [[زکات]] دهندگان پس از [[گرفتن زکات]] از آنان در [[آیه]] {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> را بیانگر [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از [[مردم]] در برابر [[انجام واجبات]] [[الهی]] دانستهاند.<ref>نمونه، ج۸، ص۱۱۸.</ref><ref>[[عباس فتحیه|فتحیه، عباس]]، [[شکر - فتحیه (مقاله)|مقاله «شکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 413-415.</ref> | ||
== شکر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم == | == شکر در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم == |