خمس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۱۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۴: خط ۱۴:
# خراج، [[مالیات]] [[زمین]]<ref> شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۲۶۶، ۳۹۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۲۲۰. </ref> یا اجرتی است که [[حکومت اسلامی]] از زمین‌های [[فتح]] شده می‌گیرد که در [[اختیار]] [[مسلمانان]] نهاده شده است؛<ref>فقه السنه، ج ۲، ص ۶۹۱؛ فقه الصادق، ج ۱۵، ص ۶۱ ـ ۶۲. </ref> اما [[خمس]] ویژه [[زمین]] نیست و اموالی دیگر را نیز دربرمی‌گیرد.<ref> شرائع الاسلام، ج ۱، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵؛ قواعد الاحکام، ج ۱، ص ۳۶۱. </ref> افزون بر این، مقدار [[خراج]] را [[حکومت]] وضع می‌کند؛ ولی خمس را [[خدا]] [[تشریع]] کرده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله «خمس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲]].</ref>.
# خراج، [[مالیات]] [[زمین]]<ref> شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۲۶۶، ۳۹۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۲۲۰. </ref> یا اجرتی است که [[حکومت اسلامی]] از زمین‌های [[فتح]] شده می‌گیرد که در [[اختیار]] [[مسلمانان]] نهاده شده است؛<ref>فقه السنه، ج ۲، ص ۶۹۱؛ فقه الصادق، ج ۱۵، ص ۶۱ ـ ۶۲. </ref> اما [[خمس]] ویژه [[زمین]] نیست و اموالی دیگر را نیز دربرمی‌گیرد.<ref> شرائع الاسلام، ج ۱، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۵؛ قواعد الاحکام، ج ۱، ص ۳۶۱. </ref> افزون بر این، مقدار [[خراج]] را [[حکومت]] وضع می‌کند؛ ولی خمس را [[خدا]] [[تشریع]] کرده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله «خمس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲]].</ref>.


== [[خمس]] در [[قرآن]] ==
== آیه خمس ==
[[قرآن کریم]] در یک [[آیه]] با کاربرد واژه خمس از آن به صراحت یاد کرده است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>؛ لکن در برخی [[آیات]] با تعبیراتی همچون دادن [[حق]] ذی‌القربی: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند» سوره روم، آیه ۳۸.</ref>.<ref>احکام‌القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۲۵۷؛ فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۴۸. </ref>، [[اطعام]] [[مساکین]]: {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref>.<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۹۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۲۸۰. </ref> و اعطای ماعون به مستحقان آن: {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref>.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۴۴؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۸۱. </ref> در این آیات مباحث مختلفی درباره خمس یاد شده‌اند؛ همچون [[حکمت]] تشریع آن، متعلّق، مستحقان و موارد مصرف و [[مالکیت]] [[خمس]] و [[وظیفه]] [[مؤمنان]] در برابر این تکلیف الهی<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[خمس (مقاله)|مقاله «خمس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲]].</ref>.
به آن [[جهت]] که واژه [[خمس]] یا خُمُس تنها در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> به کار رفته و [[موارد مصرف]] آن را نیز مشخص نموده است، آن را "آیه خمس" نامیده‌اند.
 
{{متن قرآن|غَنِمْتُمْ}} از ریشه "غ ن م" و در لغت به دست آوردن چیزی بدون [[زحمت]] و [[مشقت]] معنا شده و غنم و [[غنیمت]] و مَغنم به معنی فیء است. فیء را نیز در لغت به معنی چیزهایی که بدون زحمت به [[انسان]] می‌رسد ذکر کرده‌اند. در [[حدیث]] وارد شده که: گروگان در [[اختیار]] کسی است که آن را به گرو گرفته، غنیمت و منافعش برای اوست و غرامت و زیانش نیز متوجه اوست. نیز غنم به معنی زیادی و نمو و اضافه قیمت است و فلان چیز را به غنیمت گرفت یعنی به او دسترسی پیدا کرد. همچنین غنم به معنی گوسفند آمده و سپس در هر چیزی که انسان از [[دشمن]] و یا غیر دشمن به دست میآورد به کار رفته است. در استعمالات معمولی نیز غنیمت در برابر غرامت ذکر می‌شود، همان طور که معنی غرامت معنی وسیعی است و هر گونه زیان را شامل می‌شود؛ غنیمت نیز معنی وسیعی دارد و به هر گونه درآمد قابل ملاحظه گفته می‌شود<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۴۵؛ تاج العروس، ج۱۷، ص۵۲۷؛ مفردات، ص۶۱۵.</ref>.
 
مفسران [[اهل سنت]] می‌گویند: [[غنیمت]] در اصل و لغت، معنی وسیعی دارد و شامل [[غنائم جنگی]] و غیر آن و به طور کلی هر چیزی که [[انسان]] بدون [[مشقت]] فراوان به دست آورده می‌شود، گرچه منظور از {{متن قرآن|غَنِمْتُمْ}} در این [[آیه]] با توجه به [[سیاق]]، فقط غنائم جنگی است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۶۴؛ المنار، ج۱۰، ص۳-۷؛ روح المعانی، ج۱۰، ص۲.</ref>. نظیر این بیان را در آیه {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا}}<ref>«از آنچه غنیمت گرفته‌اید حلال و پاک بخورید» سوره انفال، آیه ۶۹.</ref> می‌بینیم که با توجه به [[سیاق آیات]] ماقبل و مابعد، دلالت بر [[غنائم]] [[جنگ]] دارد.
 
همچنین است [[آیات]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ...}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است.».. سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>، {{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ...}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمت‌هایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند.».. سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}<ref>«و نیز به غنیمت‌های فراوانی که به دست خواهند آورد؛ و خداوند، پیروزمندی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۱۹.</ref> و {{متن قرآن|وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«خداوند غنیمت‌های فراوانی را به شما وعده داد که به دست می‌آورید، آنگاه این (وعده) را برایتان پیش افکند و دست مردم را از شما کوتاه کرد و (چنین کرد) تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲۰.</ref> با لفظ {{متن قرآن|مَغَانِم}} که تماماً مربوط به میدان [[جهاد]] در راه خداست.
 
[[طبرسی]] نیز با استناد به [[روایات]] گزارش شده از [[امامان شیعه]] می‌گوید: [[غنیمت]] عبارت از چیزی است که به واسطه [[نبرد]] با [[کفار]] از [[اموال]] ایشان گرفته شود و آن بخششی است از سوی [[خدای متعال]] برای [[مسلمانان]]؛ اما فیء آن است که بدون [[جنگ]] به دست آمده باشد<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۴۳.</ref>.
 
[[علامه طباطبایی]] هم [[معتقد]] است اگر چه غنم و غنیمت به دست آوردن سودی از راه [[تجارت]]، کار یا جنگ است، اما در اینجا به حسب مورد [[نزول]] با غنیمت[[جنگ]] منطبق است. نیز اینکه فرموده: {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ}} قیدی است برای آنچه که در آغاز [[آیه]] آورده، یعنی: [[خمس]] آن غنیمت را بدهید اگر به [[خدا]] و... [[ایمان]] دارید<ref>المیزان، ج۹، ص۸۹.</ref>.
 
در مورد مصارف شش‌گانه [[خمس]]، نظر بر این است که نام جلاله [[الله]] را برای [[تبرک]] و تیمّن در ابتدا آورده، زیرا همه چیز متعلق به [[خدای عزوجل]] است و باید در اموری که باعث [[خشنودی]] و [[تقرب]] به اوست [[مصرف]] شود. از پنج سهم باقی مانده نیز یک سهم برای [[پیامبر]] {{صل}} است تا در امور [[زندگی شخصی]] هزینه نماید، و اگر چیزی باقی ماند، آن را [[خرج]] [[سلاح]] و [[صلاح]] [[مسلمین]] نماید، اما موردی که بر سر کیستی آن [[اختلاف]] نظر وجود دارد، ذی‌القربی است. در ذیل آیه از [[علی]] {{ع}} نقل شده که مقصود از ذی‌القربی ما هستیم و [[خداوند]] در [[صدقه]]، [[نصیبی]] برای ما قرار نداده است و به واسطه خمس، ما را [[اکرام]] کرده که از چرک‌های دست [[مردم]] دور باشیم<ref>وسائل الشیعه، ج۹، ص۵۱۲.</ref>.
 
طبرسی از قول [[شافعی]] گزارش نموده که سهم ذی‌القربی برای [[بنی‌هاشم]] و [[بنی عبدالمطلب]] است که با اسم و [[نسب]]، سزاوار آن هستند، چه [[فقیر]] باشند چه [[غنی]]! از قول [[حسن بصری]] نیز - که آن را مطابق [[مذهب شیعه]] می‌داند - گزارش می‌کند که: سه سهم [[خدا]] و [[رسول]] و ذی‌القربی، برای [[امام]] [[قائم]] پس از ایشان [[اولی الامر]] است که آن را برای خود و خانواده‌اش و [[مصالح مسلمین]] [[خرج]] نماید؛ اما سهم یتامی، [[مساکین]] و [[ابن‌سبیل]]، متعلق به این اصناف از عموم [[مردم]] است<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۴۴.</ref>.
 
طباطبایی در بحث [[روایی]] ذیل [[آیه]]، این‌گونه تقسیم نموده که سهم خدا و سهم رسول از [[جهت]] [[وراثت]]، متعلق به اولی الامر بعد از رسول خداست، یک سهم نیز از سوی خدا قسمت اوست، پس نصف آن شش سهم [[خمس]] برای اولی الامر است؛ نصف دیگر آن نیز که سه سهم است، متعلق به [[اهل بیت]] اوست که به [[یتیمان]]، مساکین و [[ابن سبیل]] ایشان می‌رسد<ref>المیزان، ج۹، ص۱۰۴.</ref>.
 
[[زمخشری]] نیز با استناد به نظر [[ابوحنیفه]] می‌گوید: [[خمس]] در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} پنج سهم بود، یک سهم برای رسول، یک سهم برای [[خویشاوندان]] او از [[بنی‌هاشم]] و [[بنی‌عبدالمطلب]]، نه از [[بنی عبد شمس]] و [[بنی نوفل]]، زیرا آن دو گروه پیشین، [[پیامبر]] {{صل}} را [[یاری]] و [[پشتیبانی]] کرده بودند و سه سهم دیگر برای سه صنف باقی مانده در مورد سهم خدا نیز از قول [[ابوالعالیه]] می‌گوید که هرگاه [[غنائم]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} حاضر میشد، وی یک قبضه از آن را برمی‌داشت و به عنوان سهم خدا، برای مخارج [[کعبه]] قرار می‌داد<ref>الکشاف، ج۱، ص۵۳۴.</ref>.
 
[[مفسران]] متفق‌اند که منظور از {{متن قرآن|مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا}} [[قرآن]] است که اختصاصاً بر رسول خدا {{صل}} نازل می‌شده و منظور از {{متن قرآن|يَوْمَ الْفُرْقَانِ}} [[روز]] [[جنگ بدر]] است، یعنی همان روزی که دو گروه [[مسلمین]] - که سیصد و چند نفر بودند - با [[مشرکین]] / [[کفار]] که حدود هزار نفر بودند، روبه‌رو شدند.
 
صاحب [[مجمع البیان]] در [[تفسیر آیه]] می‌گوید: به [[باور]] [[علمای شیعه]]، خمس در هر گونه فایده‌ای که برای [[انسان]] فراهم می‌شود، [[واجب]] است؛ اعم از آنکه این سود از [[راه]] کسب و [[تجارت]]، گنج، معدن، غواصی در دریا و یا اموری دیگر به دست آید میتوان از [[آیه]] بر این مدعا [[استدلال]] نمود، زیرا در عرف لغت به تمام اینها [[غنیمت]] گفته می‌شود<ref>الکشاف، ج۱، ص۵۳۴.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه خمس (مقاله)|مقاله «آیه خمس»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
 
=== نکات آیه خمس ===
در این [[آیه]] اختصاص سهمی‌از خمس [[غنائم]] به [[محمد]] {{صل}} مطرح شده و این که [[ایمان]] به [[آیات]] نازل شده بر [[پیامبر]] منشأ پرداخت خمس ذکر گردیده است: {{متن قرآن|فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ}}<ref>"و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیما" سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>.... {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ}}<ref>"و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیما" سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>
 
جالب این که یکی از [[عقاید]] پیش از [[بعثت پیامبر]] وجود گنج‌های پنهانی به عنوان رکائز است. "رکاز" نزد [[مردم]] [[حجاز]]، گنج‌های [[جاهلیت]] بوده است که در [[زمین]] [[دفن]] شده بود، و نزد [[مردم]] [[عراق]] به معنای معادن است. هر دوی این اقوال را لغت می‌پذیرد؛ زیرا این هر دو در [[زمین]] نشانده شده، یعنی در [[زمین]] ثابت است. این [[حدیث]] تنها بر [[تفسیر]] اول آمده که همان گنجهای [[جاهلیت]] است. خمس در این گنجها عنوان [[زکات]] دارد؛ چرا که این گنجها در بر دارنده نفع فراوان و دسترسی به آنها آسان بوده است. در [[مسند احمد]] در یکی از طرق این [[حدیث]] آمده است: {{متن حدیث|وَفِي الرِّكَازِ الخُمُسُ}}. گویا این کلمه جمع رکیزه یا رکزه، و آن عبارت است از قطعه‌ای از جواهر [[زمین]] که در آن نهاده شده است. رکز نیز به معنی [[حس]] و نیز صدای پنهان و آهسته است. جالب آنکه آنچه در روزگار [[جاهلیت]] در میان عرب‌های [[قریشی]] [[نظام]] "خمس" نامیده می‌شد و [[شعار]] آن این بود: "ما [[فرزندان]] [[ابراهیم]]، اهل [[احترام]]، سرپرستان [[کعبه]] و مقیمان و ساکنان مکه‌ایم، هیچ [[عربی]] را حقی چون ما نیست، و [[عرب]] آنچه را برای ما می‌شناسد، برای دیگری نمی‌شناسد"<ref>تفسیر طبری، ج۶، ص۱۸۸؛ محمد قصری، تاریخ الامم الاسلامیة، ج۱، ص ۵۶-۵۷؛ ابن هشام، ج۱، ص۲۰۱. نیز مقاله مؤلف، "العرب و علاقاتهم الدولیة فی العصور القدیمة"؛ ازرقی، ج۱، ص ۴۳ و ۱۷۶ ۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۴۹۸.</ref>


== حکمت و اهداف تشریع خمس ==
== حکمت و اهداف تشریع خمس ==
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش