نظارت بر بازار در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
←نظارت بر رفتار متولی بازار
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
== نظارت بر [[رفتار]] متولی بازار == | == نظارت بر [[رفتار]] متولی بازار == | ||
از گزارشهای [[تاریخی]] و نیز [[اخبار]] و روایات به دست میآید که متولی بازار فقط مسؤول برقراری امنیت و [[آرامش]] نبوده است، بلکه [[اموال]] بازرگانان و پیشهوران بازار هم تحت نظر او بوده است، از همین رو علی {{ع}} [[رفتار]] خود متولیان بازار را هم به شدت کنترل میکرده است و اگر خطایی از آنان سر میزد به هیچ وجه چشمپوشی نمیکرد، چنان که [[علی بن اصمع]] را بر «برجاه» گماشت و چون [[خیانت]] کرد دستش را | از گزارشهای [[تاریخی]] و نیز [[اخبار]] و روایات به دست میآید که متولی بازار فقط مسؤول برقراری امنیت و [[آرامش]] نبوده است، بلکه [[اموال]] بازرگانان و پیشهوران بازار هم تحت نظر او بوده است، از همین رو علی {{ع}} [[رفتار]] خود متولیان بازار را هم به شدت کنترل میکرده است و اگر خطایی از آنان سر میزد به هیچ وجه چشمپوشی نمیکرد، چنان که [[علی بن اصمع]] را بر «برجاه» گماشت و چون [[خیانت]] کرد دستش را برید. این مرد، آن قدر زیست تا [[زمان]] [[حجاج]] را [[درک]] کرد. روزی به حجاج رو کرد و گفت: خانوادهام به من بدی کردهاند. چگونه؟ چون نام «علی» را بر من نهادهاند. چه [[زیبا]] گفتی! آن گاه [[امارت]] محلی را به او واگذار کرد و گفت: اگر مطلع شوم که خیانتی کردهای آن اندازه از دستت را که «علی» باقی گذاشته قطع میکنم<ref>الاشتقاق، ص۲۷۲؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۱۷۵.</ref>. | ||
همچنین نحوه برخورد آن حضرت {{ع}} با «[[ابن هرمه]]» حکایت از [[نظارت]] دقیق آن بزرگوار بر امر [[تجارت]] و بازار دارد که توضیح آن چنین است: ابن هرمه، متولی و مراقب بازار [[اهواز]] بود. او مرتکب خیانتی شد. هنگامی که خبر خیانت وی به [[حضرت امیر]] {{ع}} رسید، فوراً نامهای به این مضمون برای [[رفاعة بن شداد]] [[حاکم]] اهواز نوشت: «وقتی که نامهام به دستت رسید، فوراً «ابن هرمه» را از [[مسؤولیت]] [[بازار]]، [[عزل]] میکنی. به خاطر [[حقوق مردم]] او را [[زندانی]] کن و همه را از این کار باخبر نما تا اگر شکایتی دارند بگویند. این [[حکم]] را به همه کارمندان زیر دستت گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار نسبت به «ابن هرمه» نیاید [[غفلت]] و کوتاهی شود و الا نزد [[خدا]] هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار میکنم و تو را به خدا پناه میدهم از این که در این کار، کوتاهی کنی. | همچنین نحوه برخورد آن حضرت {{ع}} با «[[ابن هرمه]]» حکایت از [[نظارت]] دقیق آن بزرگوار بر امر [[تجارت]] و بازار دارد که توضیح آن چنین است: ابن هرمه، متولی و مراقب بازار [[اهواز]] بود. او مرتکب خیانتی شد. هنگامی که خبر خیانت وی به [[حضرت امیر]] {{ع}} رسید، فوراً نامهای به این مضمون برای [[رفاعة بن شداد]] [[حاکم]] اهواز نوشت: «وقتی که نامهام به دستت رسید، فوراً «ابن هرمه» را از [[مسؤولیت]] [[بازار]]، [[عزل]] میکنی. به خاطر [[حقوق مردم]] او را [[زندانی]] کن و همه را از این کار باخبر نما تا اگر شکایتی دارند بگویند. این [[حکم]] را به همه کارمندان زیر دستت گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار نسبت به «ابن هرمه» نیاید [[غفلت]] و کوتاهی شود و الا نزد [[خدا]] هلاک خواهی شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار میکنم و تو را به خدا پناه میدهم از این که در این کار، کوتاهی کنی. |