|
|
خط ۳: |
خط ۳: |
| == مقدمه<ref>یادآوری این نکته لازم است که با توجه به اهمیت نظارت در جامعه اسلامی، این امر از «حق» فراتر رفته و تبدیل به «تکلیف» نیز شده است، اما در این قسمت، «حق» بودن آن برجسته شده است.</ref> == | | == مقدمه<ref>یادآوری این نکته لازم است که با توجه به اهمیت نظارت در جامعه اسلامی، این امر از «حق» فراتر رفته و تبدیل به «تکلیف» نیز شده است، اما در این قسمت، «حق» بودن آن برجسته شده است.</ref> == |
| یکی از [[حقوقی]] که در تعیین قلمرو آزادی سیاسی مورد [[تأیید]] و تأکید قرار گرفته و میگیرد، حق نظارت است. [[نظارت]]، فعالیتی است که بایدها را با هستها، مطلوبها را با موجودها و پیشبینیها را با عملکردها مقایسه میکند و نتیجه این مقایسه تصویر روشنی از تشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیار مدیران [[سازمان]] قرار میگیرد<ref>ر.ک: رضا دلاوری، نظارت بر قدرت از دیدگاه قرآن، ص۷۶.</ref>. تعریفی که در [[حقوق اساسی]] آمده است، رویکردی اجراییتر دارد. [[نظارت]]، بررسی و ممیزی و ارزشیابی کارهای انجام شده یا در حین انجام و انطباق آنها با تصمیمهای اتخاذشده و همچنین با [[قانون]] و مقررات در جهت [[جلوگیری از انحراف]] اجرایی<ref>ابوالفضل قاضی، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی ص۳۵۲.</ref> میباشد؛ به هر حال در فرایند نظارت، ارزیابی همیشگی برای تطبیق [[رفتار]] و عملکرد افراد با معیارهای هر [[نظام]] وجود دارد. این نکته دقیق در تجربیات [[عقلی]] بشری نیز قابل ردیابی است. [[جان]] استوارت میل، مینویسد: تنها محرکی که میتواند دستگاه [[دولت]] را وادار کند که [[خواب]] نرود و فعالیت خود را بهتر و عالیتر کند، منتقد و ناظری است که همان [[هوش]] و [[کاردانی]] [[اهل]] این دستگاه را داشته باشد، ولی از خارج دستگاه، مواظب آن باشد، در امور اساسی [[کشور]] بتواند [[رأی]] صحیح و نظر صائب داشته باشد و هیئتی داشته باشیم که منشأ [[اصلاح]] و بهبود امور شوند<ref>جان استوارت میل، در آزادی، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۵۰.</ref> | | یکی از [[حقوقی]] که در تعیین قلمرو آزادی سیاسی مورد [[تأیید]] و تأکید قرار گرفته و میگیرد، حق نظارت است. [[نظارت]]، فعالیتی است که بایدها را با هستها، مطلوبها را با موجودها و پیشبینیها را با عملکردها مقایسه میکند و نتیجه این مقایسه تصویر روشنی از تشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیار مدیران [[سازمان]] قرار میگیرد<ref>ر.ک: رضا دلاوری، نظارت بر قدرت از دیدگاه قرآن، ص۷۶.</ref>. تعریفی که در [[حقوق اساسی]] آمده است، رویکردی اجراییتر دارد. [[نظارت]]، بررسی و ممیزی و ارزشیابی کارهای انجام شده یا در حین انجام و انطباق آنها با تصمیمهای اتخاذشده و همچنین با [[قانون]] و مقررات در جهت [[جلوگیری از انحراف]] اجرایی<ref>ابوالفضل قاضی، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی ص۳۵۲.</ref> میباشد؛ به هر حال در فرایند نظارت، ارزیابی همیشگی برای تطبیق [[رفتار]] و عملکرد افراد با معیارهای هر [[نظام]] وجود دارد. این نکته دقیق در تجربیات [[عقلی]] بشری نیز قابل ردیابی است. [[جان]] استوارت میل، مینویسد: تنها محرکی که میتواند دستگاه [[دولت]] را وادار کند که [[خواب]] نرود و فعالیت خود را بهتر و عالیتر کند، منتقد و ناظری است که همان [[هوش]] و [[کاردانی]] [[اهل]] این دستگاه را داشته باشد، ولی از خارج دستگاه، مواظب آن باشد، در امور اساسی [[کشور]] بتواند [[رأی]] صحیح و نظر صائب داشته باشد و هیئتی داشته باشیم که منشأ [[اصلاح]] و بهبود امور شوند<ref>جان استوارت میل، در آزادی، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۱۵۰.</ref> |
|
| |
| ==انواع [[نظارت]] برعملکرد [[کارگزاران]]==
| |
| نظارت و [[بازرسی]] در هر [[حکومتی]] برای سالمسازی [[ارکان حکومت]] لازم است. نظارت مانع بسیاری از خودسریها و [[سوءاستفادهها]] و [[قانون]] شکنیها میشود و در جهت سالمسازی دستگاه [[اداری]] ضرور است.
| |
|
| |
| نظارت بر [[صاحبان قدرت]] و دارای [[مسئولیت]] از نکات مهم در [[حکومت علوی]] بود. [[امیرالمؤمنین]] برای سالم ماندن [[کارگزاران حکومت]] از [[فساد]] و خلاف، نگرش ویژهای داشت:
| |
|
| |
| اوّلاً: [[حکومت]] را [[امانت]] میدانست که باید در دست [[مؤمنان]] و امینان باشد. این دیدگاه برگرفته از کتاب خداست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}<ref>«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.
| |
|
| |
| در [[تفسیر]] این [[آیه]] منظور از امانات، [[امامت]] و حکومت دانسته شده که باید به افراد [[اهل]] و امانت دار سپرده شود<ref>قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۸؛ طوسی، التّبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۴؛ فیض کاشانی، الأصفی فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۱۰۰۵.</ref>.
| |
|
| |
| امیرالمؤمنین{{ع}} در سخنان متعددی حکومت را امانتی برمی شمارد<ref>نهج البلاغه، ص۳۶۶، نامه ۵: {{متن حدیث|وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ}}.</ref> که باید در دست انسانهای [[امین]] باشد و هرکس که خوب عمل نکند، [[امانت]] را [[خوار]] ساخته است<ref>نهج البلاغه، ص۴۱۳، نامه ۴۱: {{متن حدیث|أَمَانَةَ النَّاسِ قَدْ خَزِيَتْ}}.</ref>.
| |
|
| |
| ثانیاً: حضرت شرایطی را برای [[مسئولان]] در نظر میگرفت: اهل [[ورع]] و [[پارسایی]]، [[دانش]]، [[سیاست]] و دارای [[تجربه]] و [[حیا]] از خـانـوادههـای [[شایسته]] و باسابـقـه در [[اسلام]] باشند<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۳۷: {{متن حدیث|فَاصْطَفِ لِوِلَايَةِ أَعْمَالِكَ أَهْلَ الْوَرَعِ وَ الْعِلْمِ وَ السِّيَاسَةِ وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَيَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقِدَمِ فِي الْإِسْلَامِ}}.</ref>.
| |
|
| |
| وَرع و [[تقوا]]، باعث کنترل عملکرد افراد از درون میشود، بیآنکه نیاز به [[مأمور]] و ناظر خارجی باشد.
| |
|
| |
| [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[خدا]]، [[انسانها]] را از [[زشتیها]] و ناپسندیها باز میدارد و در سختترین شرایط او را در مسیر شایسته، [[استوار]] نگاه میدارد.
| |
|
| |
| ثالثاً: برای این که مشخص شود یک [[کارگزار]] در ادامۀ کار خود شرایط لازم را از دست نداده و برابر با ضوابطی که [[حاکم]] تعیین کرده عمل میکند لازم است همواره بر کارشان [[نظارت]] شود و افراد را از [[استبداد]] و زیر پا قرار دادن [[قوانین شرع]] و مقررات و ارتکاب خلاف باز دارد.
| |
|
| |
| بنابراین، نظارت و [[بازرسی]] از عملکرد [[کارگزاران]] از کارهای مهمی است که برای سالم ماندن آنان از یک سو و سالم ماندن [[جامعه]] از آسیبهای خلافکاران در [[دستگاه حکومت]]، به آن نیاز است؛ زیرا [[فساد]] معمولاً از [[صاحبان قدرت]] به جامعه سرایت میکند.
| |
|
| |
| [[استاد مطهری]] بر این [[باور]] است فساد غالباً از طبقۀ بالا به پایین سرایت میکند و [[صلاح]] از پایین به بالا در حرکت است<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۵، ص۹۲۷: غالباً صلاح از پایین به بالا سرایت میکند، فساد از بالا به پایین میریزد؛ یعنی غالباً صلاح و فساد دو جهت متضاد را دارند: فساد از طبقۀ بالا میریزد و به طبقۀ پایین سرایت میکند، یعنی طبقۀ بالا طبقۀ پایین را فاسد میکند.</ref>.
| |
|
| |
| نظارت امری لازم و ضروری است، به همین سبب [[خداوند]] ناظر عملکرد [[انسان]] است و برای برشماری [[اعمال]] خوب و بد وی دو فرشتۀ [[رقیب و عتید]] قرار داده است {{متن قرآن|مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ}}<ref>«هیچ سخنی بر زبان نمیآورد مگر آنکه نزد او فرشته مراقبی حاضر است (تا آن سخن را بنویسد)» سوره ق، آیه ۱۸.</ref>.
| |
|
| |
| در سخنی [[امیرالمؤمنین]] به یکی از کارگزارانش که متهم بود دربارۀ نظارت، چنین نوشت: حسابت را برای من بفرست و بدان که حسابِ [[خدا]] بزرگتر از حساب [[مردم]] است.<ref>{{متن حدیث| فَارْفَعْ إِلَيَ حِسَابَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ}}؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص۴۱۲، نامه ۴۰.</ref>
| |
|
| |
| در این بخش از نظارت حاکم و بُعد نظارت و حساب خدا و در پایان [[نظارت مردم]] بر کارِ [[کارگزار]] [[سخن]] رفته است.
| |
|
| |
| نظارت بر کار کارگزاران که در مواردی حاکم و [[رهبر]] را هم شامل میشود، انواع مختلفی دارد که در چند گروه کلی بیان میشود.
| |
|
| |
|
| ==[[نظارت عمومی]]== | | ==[[نظارت عمومی]]== |