عدل در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۸۸: | خط ۳۸۸: | ||
در مناسبات پیچیده [[اجتماعی]]، [[ضرورت]] ایجاد نظمی که در آن [[حیات]] بشری تداوم یابد، [[زندگی]] دارای معنا شود و سرانجام، [[سعادت]] و بهروزی [[انسان]] را فراهم آورد، آشکار میسازد. ایجاد چنین نظمی از [[وظایف دولت]] است. بنابراین با زوال [[اعتماد]]، که پایه [[مشروعیت]] [[دولتها]] را فرهم میسازد، [[سامان اجتماعی]] نیز به خطر میافتد. از این رو، [[دولت]] [[هادی]] و فضیلتمحور [[اسلامی]]، برای رسیدن به چنین سامانی، [[تربیت اخلاقی]] انسان را مورد تأکید قرار میدهد. | در مناسبات پیچیده [[اجتماعی]]، [[ضرورت]] ایجاد نظمی که در آن [[حیات]] بشری تداوم یابد، [[زندگی]] دارای معنا شود و سرانجام، [[سعادت]] و بهروزی [[انسان]] را فراهم آورد، آشکار میسازد. ایجاد چنین نظمی از [[وظایف دولت]] است. بنابراین با زوال [[اعتماد]]، که پایه [[مشروعیت]] [[دولتها]] را فرهم میسازد، [[سامان اجتماعی]] نیز به خطر میافتد. از این رو، [[دولت]] [[هادی]] و فضیلتمحور [[اسلامی]]، برای رسیدن به چنین سامانی، [[تربیت اخلاقی]] انسان را مورد تأکید قرار میدهد. | ||
همچنین از آنجا که مقاصد نهایی [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] [[انسانسازی]] و [[تهذیب نفس]]، فراهم ساختن زمینههای [[تربیت الهی]] انسان است. بنابراین چاره نداریم جز اینکه دستگاههای [[حکومتی]] [[عادل]] و [[صالح]] زمام امور را به دست گیرند.<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]] ص ۹۵-۹۸.</ref> | همچنین از آنجا که مقاصد نهایی [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] [[انسانسازی]] و [[تهذیب نفس]]، فراهم ساختن زمینههای [[تربیت الهی]] انسان است. بنابراین چاره نداریم جز اینکه دستگاههای [[حکومتی]] [[عادل]] و [[صالح]] زمام امور را به دست گیرند.<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]] ص ۹۵-۹۸.</ref> | ||
==عدالت== | |||
یکی از معیارهای شایستگی «عدالت» است؛ یعنی کسی که [[عادل]] است، نسبت به کسی که [[ظالم]] است، شایستهتر است<ref>اصفهانی، عمادالدین حسین، زندگانی چهارده معصوم، ص۵۳۳.</ref>. بر همین اساس وقتی [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را مورد [[آزمایش]] قرار داد و آن حضرت هم سرفراز از آن بیرون آمد، خداوند خطاب به او فرمود: من شما را [[امام]] قرار دادم: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> خداوند در جواب فرمود: مدیرانی را که من [[منصوب]] میکنم باید [[عادل]] باشند، و چون [[فرزندان]] شما عادل نیستند، بلکه [[ظالم]] میباشند، نمیتوانند این [[مقام]] را تصاحب کنند. {{متن قرآن|قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. از این [[آیه شریفه]] چنین استفاده میشود که یکی از معیارهای [[شایستگی]]، [[عدالت]] است؛ یعنی مدیری که عادل است شایسته است. لازم به یادآوری است که [[ذریه]] و [[فرزندان حضرت ابراهیم]]{{ع}} در نسلهای بعدی، پس از آنکه شایسته شدند و این معیار از شایستگی را پیدا کردند، خداوند [[مقام امامت]] را به آنها داد؛ چنان که در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ * وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و اسحاق را و افزون بر آن (نوهاش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم * و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۲-۷۳.</ref>. از این بیان استفاده میشود که فرزندان حضرت ابراهیم ([[یعقوب]] و [[اسحاق]]) پس از اینکه معیار لازم شایستگی همانند عدالت و [[علم]] را پیدا کردند، آنگاه خداوند این مقام را به آنها داد. همانگونه که ذکر شد، ذریه و فرزندان حضرت ابراهیم پیش از دستیابی به معیار عدالت از این [[پست]] [[محروم]] بودند. این بیان [[قرآنی]] [[پیام]] مهمی برای [[جوامع انسانی]] و به خصوص [[اسلامی]] میتواند داشته باشد و آن اینکه تا کسی [[شایستگی]] مقامی را پیدا نکند، بر اساس رابطهسالاری آن [[مقام]] را به او ندهید؛ زیرا چنین افرادی به جای اینکه [[کارها]] را [[اصلاح]] کنند، خرابتر میکنند. البته درباره این معیار از [[شایستهسالاری]] [[احادیث]] بسیاری از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: | |||
#{{متن حدیث|قال رسول الله{{صل}}: إنّ أحبّ النّاس إلى اللَّه تعالى يوم القيامة و أدناهم منه مجلسا إمام [[عادل]] و أبغض النّاس إلى اللَّه تعالى و أبعدهم منه إمام [[جائر]]}}<ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۳۱۷.</ref>؛ «رسول خدا{{صل}} فرمود: [[دوست]] داشتنیترین کس نزد خدای در [[قیامت]] و کسی که از همه به او نزدیکتر است، پیشوای [[دادگستر]] است و بدترین و دورترین کس پیشوای [[ستمگر]] است». | |||
#{{متن حدیث|قال رسول الله{{صل}}: ما من [[احد]] [[افضل]] عند [[الله]] من [[امامان]] قال [[صدق]] و ان حكم [[عدل]]}}<ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۳۱۹.</ref>؛ «هیچ کس نزد [[خدا]] [[برتر]] نیست از [[زمامداری]] که چون میگوید، راست میگوید و چون [[حکم]] میکند، [[دادگری]] میکند». | |||
#{{متن حدیث|قال رسول الله{{صل}}: أيّما وال ولي من [[أمر]] أمّتي بعدي أقيم على الصّراط و نشرت الملائكة صحيفته فإن كان عادلا نجّاه اللَّه بعدله و إن كان جائرا انتفض به الصّراط انتفاضة تزايل بين مفاصله حتّى يكون بين عضوين من أعضائه مسيرة مائة عام ثمّ ينخرق به الصّراط}}<ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۳۱۹.</ref>؛ «هر [[زمامدار]] که پس از من امری از [[مسلمانان]] را به دست گیرد، در قیامت بر [[پل صراط]] او را نگاه میدارند و [[نامه]] عملش را میگشایند؛ اگر [[دادگر]] باشد، [[خداوند]] او را با دادگریاش [[نجات]] میدهد و اگر ستمگر باشد، [[صراط]] زیر پایش میلرزد، به گونهای که بندهایش از هم میگسلد و میان اعضای بدنش صد سال فاصله میافتد و آنگاه از صراط به زیر میافتد. | |||
#{{متن حدیث|السلطان العادل المتواضع ظل الله و رمحه في الارض يرفع له عمل سبعين صديقا}}<ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۳۱۹.</ref>؛ «[[سلطان]] [[دادگر]] و [[فروتن]]، [[سایه]] و [[سلاح]] [[خداوند]] در [[زمین]] است و برای او [[پاداش عمل]] هفتاد [[راستگو]] را مینویسند». | |||
بنابراین، از این [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود که [[عدالت]] [[برتری]] میآورد و کسانی که از این ویژگی برخوردارند، نسبت به کسانی که فاقد آن میباشند، [[شایستگی]] بیشتری دارند.<ref>[[امید چناری|چناری، امید]]، [[وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی (کتاب)|وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی]] ص ۱۴۰.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |