بدعت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
# '''[[کفر]] [[بدعت]] گذار:''' [[قرآن]] برخی از بدعتها را [[کفر]] و [[جعل]] کننده [[بدعت]] را [[کافر]] شمرده است؛ از جمله در آیه ۷۲ [[سوره]] [[مائده]] [[نصارا]] را که قائل به [[الوهیت]] [[حضرت مسیح]] {{ع}} بودند. [[کافر]] دانسته است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ }}<ref> به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ سوره مائده، آیه۷۲.</ref>؛ همچنین در آیهای دیگر مسیحیانی که [[معتقد]] به [[تثلیث]] شدند [[کافر]] دانسته شدهاند: {{متن قرآن|لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید؛ سوره مائده، آیه ۷۳.</ref> در آیاتی دیگر نیز [[قرآن]] به برخی از بدعتهای [[جاهلیت]] اشاره کرده و نسبت دادن این [[احکام]] را به [[خداوند]] برآمده از [[کفر]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَائِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ}}<ref> خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند؛ سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref> در آیهای دیگر هرکس که بر اساس {{متن قرآن|بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ}} [[حکم]] نکند [[کافر]] دانسته شده: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند؛ سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> در میان فقهای [[مذاهب]] گوناگون [[اسلامی]] درباره اینکه برخی از بدعتها موجب [[کفر]] بدعتگذاران میشود [[اختلاف]] نظری وجود ندارد؛ اما درباره مصادیق آن و اینکه چه بدعتی [[کفر]] [[بدعتگذار]] را در پی دارد، آرای متفاوتی ابراز شده است. برخی [[بدعتگذاری]] را در صورتی که مربوط به [[اصول دین]] باشد موجب [[کفر]] دانستهاند<ref>فقهالصادق {{ع}}، ج۱۴، ص۲۹۶؛ منهاج الفقاهه، ج۱، ص۳۷۸.</ref>؛ اما گروهی دیگر در این موضوع راه [[افراط]] در پیش گرفته و حتی [[پایبندی]] به عقایدی همچون [[خلق]] [[قرآن]] را نیز [[بدعت]] و موجب [[کفر]] معتقدان دانستهاند<ref>فتحالعزیز، ج۴، ص۳۳۱؛ المجموع، ج۴، ص۲۵۴؛ روضة الطالبین، ج۱، ص۳۵۲.</ref>.<ref>[[یعقوب علی برجی|برجی، یعقوب علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۴۰۹ - ۴۱۹.</ref> | # '''[[کفر]] [[بدعت]] گذار:''' [[قرآن]] برخی از بدعتها را [[کفر]] و [[جعل]] کننده [[بدعت]] را [[کافر]] شمرده است؛ از جمله در آیه ۷۲ [[سوره]] [[مائده]] [[نصارا]] را که قائل به [[الوهیت]] [[حضرت مسیح]] {{ع}} بودند. [[کافر]] دانسته است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ }}<ref> به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ سوره مائده، آیه۷۲.</ref>؛ همچنین در آیهای دیگر مسیحیانی که [[معتقد]] به [[تثلیث]] شدند [[کافر]] دانسته شدهاند: {{متن قرآن|لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید؛ سوره مائده، آیه ۷۳.</ref> در آیاتی دیگر نیز [[قرآن]] به برخی از بدعتهای [[جاهلیت]] اشاره کرده و نسبت دادن این [[احکام]] را به [[خداوند]] برآمده از [[کفر]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَائِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ}}<ref> خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند؛ سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref> در آیهای دیگر هرکس که بر اساس {{متن قرآن|بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ}} [[حکم]] نکند [[کافر]] دانسته شده: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلاً وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref> ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند؛ سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> در میان فقهای [[مذاهب]] گوناگون [[اسلامی]] درباره اینکه برخی از بدعتها موجب [[کفر]] بدعتگذاران میشود [[اختلاف]] نظری وجود ندارد؛ اما درباره مصادیق آن و اینکه چه بدعتی [[کفر]] [[بدعتگذار]] را در پی دارد، آرای متفاوتی ابراز شده است. برخی [[بدعتگذاری]] را در صورتی که مربوط به [[اصول دین]] باشد موجب [[کفر]] دانستهاند<ref>فقهالصادق {{ع}}، ج۱۴، ص۲۹۶؛ منهاج الفقاهه، ج۱، ص۳۷۸.</ref>؛ اما گروهی دیگر در این موضوع راه [[افراط]] در پیش گرفته و حتی [[پایبندی]] به عقایدی همچون [[خلق]] [[قرآن]] را نیز [[بدعت]] و موجب [[کفر]] معتقدان دانستهاند<ref>فتحالعزیز، ج۴، ص۳۳۱؛ المجموع، ج۴، ص۲۵۴؛ روضة الطالبین، ج۱، ص۳۵۲.</ref>.<ref>[[یعقوب علی برجی|برجی، یعقوب علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۴۰۹ - ۴۱۹.</ref> | ||
==بدعت در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | |||
[[بدعت]]، از «بِدع» به معنی حادثه بیسابقه، مطلب تازه، نوآور و کسی که مطلب نو و بیسابقه ابراز کند آمده است. در اصطلاح، وارد کردن مطلب و موضوعی در [[دین]] که [[صاحب شریعت]] آن را [[سنت]] نکرده و با اصول متقن [[شریعت]] نیز [[مخالفت]] داشته باشد. کلمه «بِدع» به معنای اسم فاعل و اسم مفعول آمده است مانند: {{متن قرآن|قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ}}<ref>«بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز بیمدهندهای آشکار نیستم» سوره احقاف، آیه ۹.</ref>. یعنی من چیز بیسابقهای نمیگویم، بلکه [[پیامبران پیشین]] نیز همین سخنان را گفتهاند. یا اینکه به معنای اسم مفعول است یعنی من اولین [[رسول]] و فرستاده به سوی شما نیستم بلکه رسولانی پیش از من فرستاده شدهاند. | |||
«[[ابداع]]» نیز به معنی ایجاد چیزی است که بدون [[الگو]] و نمونه و بدون سابقه باشد. به همین جهت گفته میشود: {{عربی|رکیّة بَدِیع}} یعنی [[چاه]] جدید و نو که تازه آن را حفر کرده باشند. | |||
هرگاه این واژه در مورد [[خدا]] به کار رود به معنی ایجاد چیزی است بدون ماده و ابزار و بدون مکان و [[زمان]]<ref>مفردات، ص۱۱۰.</ref>. | |||
کلمه «[[بَدیع]]» به معنای «مُبدِع = ابداع کننده» و «مُبدَع = ابداع شده» به کار رفته است؛ مانند: {{متن قرآن|بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«پدیدآور آسمانها و زمین است» سوره بقره، آیه ۱۱۷.</ref>. و {{عربی|رَکیّةٌ بَدیع}} چاه تازه حفرشده. در [[قرآن]] فعل «ابتدعوا» از مصدر «ابتداع» به معنی نوآفرینی کردن، چیزی را بدون سابقه قبلی و به طور ابتکاری ایجاد کردن به کار رفته است<ref> حدید/ ۲۷.</ref>. | |||
در تعبیر [[شرعی]]، «بدعت» در مقابل «سنت» به کار رفته است. بنابراین [[بدعت در دین]] یعنی داخلکردن قانونی در دین که اصالتاً در دین و جزء دین نبوده است، چنانکه در [[حدیث نبوی]] آمده است: {{متن حدیث|مَنْ تَوَضَّأَ ثَلَاثاً فَقَدْ أَبْدَعَ}}، «هر که سه بار عضو وضویش را به [[نیّت]] [[وضو]] بشوید [[بدعت]] نهاده است»<ref>مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۴.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: هر آن کس که بدعتی [[نهد]] یا بدعتگذاری را [[پناه]] دهد در [[قیامت]] نه توبهاش قبول گردد و نه تاوانی از او پذیرفته شود و نیز فرموده است هر بدعتی، [[گمراهی]] است. بدانید که هر گمراهی فرجامش [[آتش]] است<ref>امالی، مفید، ص۱۸۸، ح۱۴.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} فرموده است: هیچ بدعتی نهاده نشد، مگر آنکه بدان سبب، سنتی ترک شد. از بدعتها بپرهیزید و راه روشن را در پیش گیرید، بهترین [[کارها]] آن است که پیشینه داشته باشد و بدترین آنها، آن است که نوپدید و بیسابقه باشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۵.</ref>. نیز فرموده است: چیزی مانند بدعتها [[دین]] را ویران و تباه نمیکند<ref>بحار الانوار، ج۷۸، ص۹۲، ح۹۸.</ref>. در بیان امام علی{{ع}} [[بدعتگذاران]] کسانی هستند که با [[فرمان خدا]] و کتاب او و پیغمبرش [[مخالفت]] میورزند و بر اساس [[رأی]] و [[هواهای نفسانی]] خود عمل میکنند<ref>کنز العمال، ح۱۰۹۵۱، ۱۱۲۶، ۱۱۲۵، ۴۴۲۱۶.</ref>. پیامبر اکرم{{صل}} فرموده است: «هرکس به بدعتی عمل کند، [[شیطان]] او را با [[عبادت]] (خود) تنها گذارد و [[خشوع]] و [[گریه]] بر او فرو افکند»<ref>بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۱۶.</ref>. نیز فرموده است: هرگاه بدعتها در میان امّتم آشکار شوند بر عالم است که [[علم]] خود را آشکار سازد و هرکس چنین نکند، پس [[نفرین]] [[خدا]] بر او باد»<ref>الکافی، ج۱، ص۵۴.</ref>. | |||
تعریف مشهور بدعت در اکثر مآخذ چنین آمده است: «آنچه را که جزو دین نیست از دین دانستن». گفتاری از [[شهید]] اول نقل شده که در آن، بدعت را از سایر پدیدههای مُحدَث که [[حرام]] نیستند جدا کرده است. خلاصه سخن او چنین است: «آنچه بعد از [[پیامبر]]{{صل}} پدید آمده از نظر [[شرعی]] به پنج دسته [[واجب]]، حرام، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح]] تقسیم میشود و در این میان فقط امور حرام را میتوان بدعت نامید». وی برای هر یک از اقسام یاد شده مثال میزند و درباره بدعت میگوید: «[[بدعت]] مری است که [[قواعد]] کلی و [[ادله]] [[تحریم]] [[شرعی]] آن را در بر میگیرد»؛ مثل [[حرام]] دانستن کارهایی که [[شریعت]] آنها را روا دانسته و یا [[حلال]] دانستن چیزهایی که حرام است و از جمله آنها است [[نماز]] [[مستحب]] را به [[جماعت]] خواندن؛ زیرا در [[سنت نبوی]] فقط نمازهای [[واجب]] و استسقاء به جماعت خوانده میشوند. پس اقداماتی مثل [[تدوین قرآن]] و سنت نبوی و تأسیس [[مدارس]] و ساختن دژهای نظامی که در [[روزگار]] [[پیامبر]]{{صل}} وجود نداشته است، نه تنها بدعت نیست بلکه از نوآوریهای واجب یا مستحب است<ref>بحار الانوار، ج۲، ص۲۶۴ و ج۷۱، ص۲۰۲ و۲۰۳.</ref>. | |||
بنابراین [[بدعت شرعی]]، معنایی محدودتر از معنای لغوی آن دارد. بدعت شرعی آن [[نوآوری]] است که برخلاف [[دین]] باشد و بخواهد [[حقایق دین]] را [[تغییر]] دهد. [[ابن اثیر]] بدعت را بر دو نوع تقسیم میکند: یکی آنکه به سوی [[هدایت]] پیش میبرد و دیگری آنکه به [[گمراهی]] سوق میدهد. بدعت هدایت، مصداقی است از امور کلی که پیامبر{{صل}} آنها را سفارش کرده است، اما بدعت [[ضلالت]]، امری است برخلاف [[فرمان خدا]] و [[رسول]]، که [[مذمت]] شده است<ref>النهایة فی غریب الحادیث، ج۱، ص۱۰۶.</ref>. | |||
در [[روایات]]، برخی از مصادیق و نمونههای [[اهل بدعت]] ذکر شده است مانند گروه [[مفوضه]]، تارکان [[دنیا]] که آنچه را [[خدا]] حلال کرده بر خود حرام نمایند، [[غلات]]، کسی که [[مردم]] را به سوی خود فراخواند در حالیکه در میان آنها فردی دانشمندتر از او وجود دارد<ref>بحار الانوار، ج۲، ص۳۰۳؛ ج۶۷، ص۱۱۳-۱۳۰؛ ج۲۵، ص۲۷۰ و ج۲، ص۳۰۸.</ref>. بر اساس این روایات، [[بدعتگذاران]] کسانی هستند که فرمان خدا و پیامبر و [[احکام]] [[قرآن]] را فروگذاشتهاند و بر آراء خویش تکیه کردهاند. | |||
اهتمام [[علمای اسلام]] نسبت به بدعت، علاوه بر انگیزه [[حفظ]] و [[حراست از دین]]، ناشی از [[احادیث]] فراوان در این باره است، احادیثی که گویای این است که: بدعت، [[دین]] را نابود میکند و بدعتگذاران بدترین و زیانکارترین [[آفریدگان]] و مغضوبترین افراد نزد خدای متعالاند، آنان کسانیاند که [[شیطان]] بر آنها چیره شده و در نتیجه به [[مخالفت]] با [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[قرآن]] برخاستهاند. بدعتگذار، معادل [[گناه]] تمام کسانی که بدعتی را از او پذیرفتهاند بر گردن دارد. اگر عالمی با [[بدعت]] و [[بدعتگذاران]] [[مبارزه]] نکند به [[نفرین]] خدا دچار میشود. در هر [[روزگار]] کسانی هستند که با بدعتها مبارزه میکنند و [[حق]] را آشکار میسازند<ref>بحار الانوار، ج۲، ص۲۶۱-۳۱۶.</ref>. | |||
[[ابن تیمیه]] در میان [[دانشمندان اهل سنت]] از همه بدعت ستیزتر است. او کسی است که با [[گمان]] خودش بر [[توحید]] [[استوار]] است و با هرگونه [[شرک]] در [[ستیز]] است. به [[عقیده]] وی، [[واجب]] و یا [[مستحب]] شمردن امری که [[شریعت]] آن را [[مباح]] خوانده، بدعت به شمار میآید و انجام دادن آن، به عنوان [[عبادت]] سبب [[قرب به خدا]] نمیشود. برنامه [[دین]] را باید از آن دسته کارهای پیامبر{{صل}} اخذ کرد که برای ما [[تشریع]] شده نه کارهایی که جنبه شخصی داشته است و در [[اثبات]] آن نمیتوان به [[حدیثی]] [[ضعیف]] [[اعتماد]] کرد<ref>جامع الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۲۵ و ج۲، ص۹۵.</ref>؛ او میگوید: بدعتهای [[عبادی]] گاهی ریشه در [[شرع]] دارند، مثل [[نماز]] و روزهای که مطابق [[نصوص شرعی]] انجام نشود و یا از ریشه غیر شرعی هستند، مثل برخی از [[اعمال]] صوفیان<ref>جامع الرسائل و المسائل، ج۲، ص۸۷.</ref>. ابن تیمیه در باب [[مسائل اعتقادی]] همه اندیشههای مخالف با معتقداتی را که به نظر وی از [[کتاب و سنت]] اخذ شدهاند بدعت میداند. [[دانشمندان اسلامی]]، بسیاری از آنچه را که وی بدعت خوانده، مطابق [[سنت]] میدانند و روش او را در تعیین مصادیق نمیپسندند و به همین جهت کتابهای فراوانی بر ردّ نظریات او نوشتهاند<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۳، ص۵۱۷.</ref>. | |||
فتوای مشهور [[علمای اهل سنت]] برخودداری از پذیرش [[روایات]] فرقههای بدعتگذار است. گروهی از [[علمای امامیه]]، [[ایمان]] را از شروط قبول خبر [[راوی]] میدانند و روایات کسانی را که از بدعتهای قولی [[پیروی]] میکنند، نمیپذیرند، اما [[شیخ طوسی]] با این [[حکم]] مخالفت کرده و در بعضی از حالات، [[راویان]] [[پیروان]] [[مذهب عامه]]، [[فطحیه]]، [[واقفیه]] و دیگر [[مذاهب اسلامی]] را پذیرفتنی دانسته است. شمار زیادی از متأخران نیز نظر وی را پذیرفتنی دانستهاند، اما اگر [[راوی]] از پیروان فرقههایی باشد که محکوم به [[کفر]] شدهاند، مانند [[خوارج]] و [[غُلات]]، نظر مشهور [[شیعه]] نپذیرفتن [[روایت]] اوست. همچنین بدعتهای عملی اگر به [[فسق]] بینجامد، [[عدالت]] راوی را زایل میکند و منقولات او مقبول واقع نمیگردد.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[بدعت - کوشا (مقاله)|مقاله «بدعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[یعقوب علی برجی|برجی، یعقوب علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] | # [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[یعقوب علی برجی|برجی، یعقوب علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] | ||
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[بدعت - کوشا (مقاله)|مقاله '''«بدعت»''']]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||