پرش به محتوا

بت‌پرستی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = عبادت| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بت‌پرستی در قرآن]]| پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط = عبادت
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[بت‌پرستی در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


'''بت پرستی'''، به پرستش هر موجود مادی و یا غیر مادی و حقیقی یا اعتباری اشاره دارد.
'''بت پرستی'''، به پرستش هر موجود مادی و یا غیر مادی و حقیقی یا اعتباری اشاره دارد.
خط ۱۰: خط ۵:
== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
{{همچنین|بت}}
{{همچنین|بت}}
بت، تندیسی است که [[بت‌پرستان]] به اشکال گوناگون مانند [[انسان]]، حیوان و یا ترکیبی از آن دو<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و...<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> می‌ساختند و به عنوان نمادی از [[معبود]] و [[ملجأ]]<ref>شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref> آن را می‌پرستیدند و از آن [[حاجت]] می‌خواستند<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص؟؟ ؟</ref>.
بت، تندیسی است که [[بت‌پرستان]] به اشکال گوناگون مانند [[انسان]]، حیوان و یا ترکیبی از آن دو<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و...<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> می‌ساختند و به عنوان نمادی از [[معبود]] و [[ملجأ]]<ref>شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref> آن را می‌پرستیدند و از آن [[حاجت]] می‌خواستند<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 312</ref>. و در اصطلاح [[قرآن]] به [[پرستش]] هر موجود مادی یا غیر مادی <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.</ref> و [[حقیقی]] یا اعتباری، که انسان‌<ref>سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.</ref> شأنی برای آن در نظر بگیرد و او را از [[توجه به خدا]] باز ‌دارد، بت‌پرستی گفته می‌‌شود<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج ۲، ص ۶۴۰؛ تَهانَوی، محمد بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ الانباری، ابوطالب، دائره‌المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref>. همچنین [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] [[صفات خدایی]] از انسان<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref>، [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از انسان‌های دیگر را که مساوی با پرستش آنها و شکلی از بت‌پرستی است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref> نیز [[نفی]] می‌کند و حتی اعلام می‌دارد [[پیامبران الهی]] و [[فرشتگان مقرب]] نیز [[شایسته]] [[پرستش]] نیستند<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۰.</ref>، زیرا هیچ‌کس در برابر [[خداوند]] به صورت مستقل قدرتی ندارد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵. 312</ref>.  
و در اصطلاح [[قرآن]] به [[پرستش]] هر موجود مادی یا غیر مادی<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.</ref> و [[حقیقی]] یا اعتباری، که انسان‌<ref>سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.</ref> شأنی برای آن در نظر بگیرد و او را از [[توجه به خدا]] باز ‌دارد، بت‌پرستی گفته می‌‌شود<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج ۲، ص ۶۴۰؛ تَهانَوی، محمد بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ الانباری، ابوطالب، دائره‌المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref>. همچنین [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] [[صفات خدایی]] از انسان<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref>، [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از انسان‌های دیگر را که مساوی با پرستش آنها و شکلی از بت‌پرستی است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref> نیز [[نفی]] می‌کند و حتی اعلام می‌دارد [[پیامبران الهی]] و [[فرشتگان مقرب]] نیز [[شایسته]] [[پرستش]] نیستند<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۰.</ref>، زیرا هیچ‌کس در برابر [[خداوند]] به صورت مستقل قدرتی ندارد<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵. </ref>.  


== پیشینه بت پرستی ==
== پیشینه بت پرستی ==
باید توجّه داشت اکثر [[مردم]] [[دنیا]] در طول [[تاریخ]] بت پرست بوده‌اند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>. برخی از باستان شناسان در آثار کلده و [[بابل]] از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد [[مسیح]] مجسمه‌هایی یافته‌اند که [[نشانه]] بت‌پرستی [[اقوام]] پیشین است<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref>، شاید بتوان گفت مهمترین علت این پیشینۀ قابل توجه، ماهیت بت‌پرستی است که نوعی [[تحریف]] در [[عقیده]] [[فطری]] [[خداپرستی]] است؛ با توجه به اینکه [[فطرت خداپرستی]] همواره در میان [[انسان‌ها]] بوده، تحریف آن نیز در میان افراد [[نادان]] پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بت‌پرستی را می‌توان با تاریخ پیدایش [[انسان]] همراه دانست<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۶، ص ۷۴.</ref>.
باید توجّه داشت اکثر [[مردم]] [[دنیا]] در طول [[تاریخ]] بت پرست بوده‌اند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>. برخی از باستان شناسان در آثار کلده و [[بابل]] از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد [[مسیح]] مجسمه‌هایی یافته‌اند که [[نشانه]] بت‌پرستی [[اقوام]] پیشین است<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref>، شاید بتوان گفت مهمترین علت این پیشینۀ قابل توجه، ماهیت بت‌پرستی است که نوعی [[تحریف]] در [[عقیده]] [[فطری]] [[خداپرستی]] است؛ با توجه به اینکه [[فطرت خداپرستی]] همواره در میان [[انسان‌ها]] بوده، تحریف آن نیز در میان افراد [[نادان]] پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بت‌پرستی را می‌توان با تاریخ پیدایش [[انسان]] همراه دانست<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۶، ص ۷۴.</ref>.
از [[قرآن‌کریم]] استفاده می‌شود [[گرایش]] به بت‌پرستی از زمانی نزدیک به عصر [[حضرت نوح]] وجود داشته است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref> اما از زمان‌های قبل‌تر سخنی در میان نیست. پس از آن [[قرآن]] از بت‌پرستی [[قوم عاد]]<ref>سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، [[ثمود]]<ref>سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref> (که ۷۰ [[بت]] داشتند)<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref>، [[اصحاب]] [[مدین]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اهل]] سبا<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اصحاب القریه]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.</ref>، [[قوم ابراهیم]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۲.</ref>، [[مصریان]] در زمان [[حضرت یوسف]] {{ع}}<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.</ref>،<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref> زمان [[موسی]] {{ع}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و [[بنی اسرائیل]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>، [[حضرت لوط]]، [[یونس]] و [[عیسی]] {{ع}} خبر داده است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ سمرقندی عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref>.
از [[قرآن‌کریم]] استفاده می‌شود [[گرایش]] به بت‌پرستی از زمانی نزدیک به عصر [[حضرت نوح]] وجود داشته است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref> اما از زمان‌های قبل‌تر سخنی در میان نیست. پس از آن [[قرآن]] از بت‌پرستی [[قوم عاد]]<ref>سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، [[ثمود]]<ref>سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref> (که ۷۰ [[بت]] داشتند)<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref>، [[اصحاب]] [[مدین]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اهل]] سبا<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اصحاب القریه]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.</ref>، [[قوم ابراهیم]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۲.</ref>، [[مصریان]] در زمان [[حضرت یوسف]] {{ع}}<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.</ref>،<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref> زمان [[موسی]] {{ع}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و [[بنی اسرائیل]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>، [[حضرت لوط]]، [[یونس]] و [[عیسی]] {{ع}} خبر داده است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ سمرقندی عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref>.


خط ۲۲: خط ۱۷:


== انگیزه‌های بت پرستی ==
== انگیزه‌های بت پرستی ==
# [[بزرگداشت]] مردان بزرگ: بت‌پرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای بزرگداشت آنان آغاز شد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.</ref>. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را می‌ساختند و در کنار آن به [[عبادت خدا]] می‌پرداختند؛ ولی نسل‌های جدید که از [[عقاید]] [[نیاکان]] [[خود آگاهی]] نداشتند [[گمان]] کردند پدرانشان آن تندیس‌ها را می‌پرستیدند، از این رو آنان به [[پرستش]] مجسمه‌ها روی آوردند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج ۴، ص ۲۶.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
# [[بزرگداشت]] مردان بزرگ: بت‌پرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای بزرگداشت آنان آغاز شد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.</ref>. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را می‌ساختند و در کنار آن به [[عبادت خدا]] می‌پرداختند؛ ولی نسل‌های جدید که از [[عقاید]] [[نیاکان]] [[خود آگاهی]] نداشتند [[گمان]] کردند پدرانشان آن تندیس‌ها را می‌پرستیدند، از این رو آنان به [[پرستش]] مجسمه‌ها روی آوردند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج ۴، ص ۲۶.</ref>
# [[اعتقاد]] به واگذاری [[تدبیر]] [[امور دنیوی]] به سیارات: گروهی اعتقاد داشتند [[خدای بزرگ]] سیارات هفت‌گانه را [[آفریده]] ـ و آنها همانند [[انسان‌ها]] دارای [[جسم]] و [[روح]] هستند<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> ـ و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و [[بشر]]، [[بنده]] این سیارات و سیارات، بندۀ خدای بزرگ‌اند، پس بر [[انسان]] [[واجب]] است [[ارواح]] سیارات را [[پرستش]] کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref> و چون ارواح خارج از عالم اجسام هستند، اجرام سیارات را که به منزله [[بدن]] آنهاست<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ دمشقی، شمس الدین، نخبة الدهر، ص ۶۳.</ref> به [[نیابت]] از روح آنها پرستیدند، اما هنگامی که [[مشاهده]] کردند سیارات همواره حاضر نیستند، برای هر کدام سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ به عنوان مثال [[بت]] [[خورشید]] را از طلا ساختند و با سنگ‌هایی مانند یاقوت و الماس [[زینت]] دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و به [[عبادت]] آنها پرداختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>.
# [[اعتقاد]] به واگذاری [[تدبیر]] [[امور دنیوی]] به سیارات: گروهی اعتقاد داشتند [[خدای بزرگ]] سیارات هفت‌گانه را [[آفریده]] ـ و آنها همانند [[انسان‌ها]] دارای [[جسم]] و [[روح]] هستند<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> ـ و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و [[بشر]]، [[بنده]] این سیارات و سیارات، بندۀ خدای بزرگ‌اند، پس بر [[انسان]] [[واجب]] است [[ارواح]] سیارات را [[پرستش]] کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref> و چون ارواح خارج از عالم اجسام هستند، اجرام سیارات را که به منزله [[بدن]] آنهاست<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ دمشقی، شمس الدین، نخبة الدهر، ص ۶۳.</ref> به [[نیابت]] از روح آنها پرستیدند، اما هنگامی که [[مشاهده]] کردند سیارات همواره حاضر نیستند، برای هر کدام سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ به عنوان مثال [[بت]] [[خورشید]] را از طلا ساختند و با سنگ‌هایی مانند یاقوت و الماس [[زینت]] دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و به [[عبادت]] آنها پرداختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>.
# اعتقاد به [[حلول]] [[خدا]] در اجسام: علت بت پرستی گروهی از [[مشرکان]] این بود که آنها اعتقاد داشتند خدا در بعضی از اجسام [[شریف]] و اشخاص حلول می‌کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
# اعتقاد به [[حلول]] [[خدا]] در اجسام: علت بت پرستی گروهی از [[مشرکان]] این بود که آنها اعتقاد داشتند خدا در بعضی از اجسام [[شریف]] و اشخاص حلول می‌کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>
# [[تقدیس]] مظاهر [[قدرت خدا]]: گروهی آنچه را [[مظهر]] قدرت خدا و مایه خیر و منبع [[برکت]] یا دارای [[عظمت]] ظاهری بود تقدیس می‌کردند، زیرا [[فکر]] می‌‌کردند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از [[سنن الهی]] و [[نظام]] علت و معلول خارج است<ref>مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>؛ مثلاً اقوامی آفتاب‌پرست، ماه‌پرست و ستاره‌پرست بودند و گروهی [[آتش]] را می‌پرستیدند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
# [[تقدیس]] مظاهر [[قدرت خدا]]: گروهی آنچه را [[مظهر]] قدرت خدا و مایه خیر و منبع [[برکت]] یا دارای [[عظمت]] ظاهری بود تقدیس می‌کردند، زیرا [[فکر]] می‌‌کردند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از [[سنن الهی]] و [[نظام]] علت و معلول خارج است<ref>مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>؛ مثلاً اقوامی آفتاب‌پرست، ماه‌پرست و ستاره‌پرست بودند و گروهی [[آتش]] را می‌پرستیدند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.</ref>
# [[اعتقاد]] به عدم [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[عبادت خدا]]: گروهی [[معتقد]] بودند ما [[شایستگی]] عبادت خدا را بدون واسطه نداریم و از طرفی [[خداوند]]، نامحدود و بزرگ‌تر از آن است که انسان‌های محدود بر او احاطه [[عقلی]] یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست انسان مستقیما بتواند [[خدا]] را بپرستد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.</ref> و از طرفی ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، لذا برای آن جنبه از [[تدبیر]] عالم که برایشان مهم بود و [[پروردگار]] و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند، بتی می‌ساختند و آن را می‌‌پرستیدند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۹؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>.
# [[اعتقاد]] به عدم [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[عبادت خدا]]: گروهی [[معتقد]] بودند ما [[شایستگی]] عبادت خدا را بدون واسطه نداریم و از طرفی [[خداوند]]، نامحدود و بزرگ‌تر از آن است که انسان‌های محدود بر او احاطه [[عقلی]] یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست انسان مستقیما بتواند [[خدا]] را بپرستد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.</ref> و از طرفی ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، لذا برای آن جنبه از [[تدبیر]] عالم که برایشان مهم بود و [[پروردگار]] و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند، بتی می‌ساختند و آن را می‌‌پرستیدند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۹؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>.
# اعتقاد به مظهریت بتها برای [[فرشتگان]]: گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان [[مقام]] و منزلتی والا نزد خدا دارند و می‌گفتند: ما این [[بت‌ها]] را به عنوان [[مظهر]] و صورت فرشتگان برگزیده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کنند.
# اعتقاد به مظهریت بتها برای [[فرشتگان]]: گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان [[مقام]] و منزلتی والا نزد خدا دارند و می‌گفتند: ما این [[بت‌ها]] را به عنوان [[مظهر]] و صورت فرشتگان برگزیده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کنند.
# پیوند متقابل [[اجتماعی]] میان افراد و [[جامعه]]: [[مشرکان]]، بت‌پرستی را رمز [[وحدت]] و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و جامعه و حلقه اتصالی بین سران [[کفار]] و [[پیروان]] آنها می‌دانستند<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵. </ref>.
# پیوند متقابل [[اجتماعی]] میان افراد و [[جامعه]]: [[مشرکان]]، بت‌پرستی را رمز [[وحدت]] و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و جامعه و حلقه اتصالی بین سران [[کفار]] و [[پیروان]] آنها می‌دانستند<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵. ص 316-319</ref>.
 
== زمینه‌های بت پرستی ==
== زمینه‌های بت پرستی ==
[[قرآن کریم]] ضمن [[انتقاد]] شدید از [[شرک]] و بت‌پرستی و [[نفی]] همه مظاهر آن و تأکید بر [[ربوبیت]] مطلق [[الهی]] و [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]]، اموری را خاستگاه و زمینۀ بت‌پرستی می‌داند که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
[[قرآن کریم]] ضمن [[انتقاد]] شدید از [[شرک]] و بت‌پرستی و [[نفی]] همه مظاهر آن و تأکید بر [[ربوبیت]] مطلق [[الهی]] و [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]]، اموری را خاستگاه و زمینۀ بت‌پرستی می‌داند که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
# [[نادانی]]: از یک سو [[جهل]] به خداوند، از سوی دیگر [[ناآگاهی]] انسان به علل اصلی حوادث [[جهان]] که باعث می‌‌شود گاهی آنها را به علل خیالی و [[خرافی]] از جمله [[بت‌ها]] نسبت ‌دهد و از سوی سوم کوته [[فکری]] برخی [[انسان‌ها]] که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه [[پست‌تر]] [[سقوط]] داده است، زمینه [[گرایش]] به بت‌پرستی را فراهم می‌کند<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>.
# [[نادانی]]: از یک سو [[جهل]] به خداوند، از سوی دیگر [[ناآگاهی]] انسان به علل اصلی حوادث [[جهان]] که باعث می‌‌شود گاهی آنها را به علل خیالی و [[خرافی]] از جمله [[بت‌ها]] نسبت ‌دهد و از سوی سوم کوته [[فکری]] برخی [[انسان‌ها]] که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه [[پست‌تر]] [[سقوط]] داده است، زمینه [[گرایش]] به بت‌پرستی را فراهم می‌کند.
# [[حس‌گرایی]]: [[انسان]] همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و تلاش برای محسوس ساختن امور غیر محسوس، از طریق مجسمه‌سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref> عمده مصائبی که در اجتماعات [[دینی]] پدید آمده و از آثار بت‌پرستی ابتدایی (که [[مشرکان]] اجسام و اجرام را مورد [[پرستش]] قرار می‌‌دادند) است نیز در این حس‌گرایی ریشه دارد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.</ref>.
# [[حس‌گرایی]]: [[انسان]] همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و تلاش برای محسوس ساختن امور غیر محسوس، از طریق مجسمه‌سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 319.</ref> عمده مصائبی که در اجتماعات [[دینی]] پدید آمده و از آثار بت‌پرستی ابتدایی (که [[مشرکان]] اجسام و اجرام را مورد [[پرستش]] قرار می‌‌دادند) است نیز در این حس‌گرایی ریشه دارد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.</ref>.
# [[تقلید کورکورانه]]: پرورش در محیط بت‌پرستی و اثرپذیری از فرهنگ‌های غلط<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref> و [[تقلید]] از [[آیین]] نیاکان از زمینه‌های تداوم انتقال بت‌پرستی از نسلی به [[نسل]] دیگر محسوب می‌شود. گروهی از [[بت‌پرستان]]، [[فرشتگان]] را [[دختران]] [[خدا]] می‌پنداشتند و آنها را پرستش می‌کردند و چون از علت آن پرسیده می‌شد، در پاسخ می‌گفتند: ما به آیین پدرانمان [[راه]] یافته ایم<ref>سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.</ref>. [[قرآن]] در برابر این [[منطق]] که مبتنی بر [[لجاجت]] و [[عناد]] است، می‌فرماید: آیا از آنان [[پیروی]] می‌کنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمی‌فهمیدند و راهیافته نبودند<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>. در واقع تقلید آنها اگر تقلید [[جاهل]] از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه تقلید [[جاهلی]] از جاهل دیگر بود.  
# [[تقلید کورکورانه]]: پرورش در محیط بت‌پرستی و اثرپذیری از فرهنگ‌های غلط<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref> و [[تقلید]] از [[آیین]] نیاکان از زمینه‌های تداوم انتقال بت‌پرستی از نسلی به [[نسل]] دیگر محسوب می‌شود. گروهی از [[بت‌پرستان]]، [[فرشتگان]] را [[دختران]] [[خدا]] می‌پنداشتند و آنها را پرستش می‌کردند و چون از علت آن پرسیده می‌شد، در پاسخ می‌گفتند: ما به آیین پدرانمان [[راه]] یافته ایم<ref>سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.</ref>. [[قرآن]] در برابر این [[منطق]] که مبتنی بر [[لجاجت]] و [[عناد]] است، می‌فرماید: آیا از آنان [[پیروی]] می‌کنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمی‌فهمیدند و راهیافته نبودند<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>. در واقع تقلید آنها اگر تقلید [[جاهل]] از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه تقلید [[جاهلی]] از جاهل دیگر بود.  
# [[هواپرستی]] و پیروی از [[گمان]]: یکی از زمینه‌های [[انحراف]] از [[فطرت توحیدی]] و روی آوردن به بت‌پرستی پیروی از گمان و [[هوای نفس]] است<ref>سوره نجم، آیه ۲۳.</ref><ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> قرآن با [[تشبیه]] بت‌پرستان به چارپایان بلکه گمراه‌تر از آنها<ref>سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref> در [[حقیقت]] به وجه مشترک میان چارپایان و [[بت‌پرستان]] اشاره می‌کند که [[تعقل]] نمی‌کنند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref> و آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان تعقل و [[اندیشه]] دارند و از آن استفاده نمی‌کنند. از سوی دیگر این [[هواپرستی]] موجب می‌‌شد زمانی که آنان [[بت]] سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با [[هوای نفس]] آنها هماهنگ‌تر بود، آن را [[انتخاب]] کرده و مورد [[پرستش]] قرار دهند<ref>سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref> و اینگونه برای فریبکاری بیشتر نفس عماره خویش و [[نفوذ]] [[شیطان]]، [[راه]] را باز می‌‌کردند<ref>خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref>.
# [[هواپرستی]] و پیروی از [[گمان]]: یکی از زمینه‌های [[انحراف]] از [[فطرت توحیدی]] و روی آوردن به بت‌پرستی پیروی از گمان و [[هوای نفس]] است<ref>سوره نجم، آیه ۲۳.</ref><ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> قرآن با [[تشبیه]] بت‌پرستان به چارپایان بلکه گمراه‌تر از آنها<ref>سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref> در [[حقیقت]] به وجه مشترک میان چارپایان و [[بت‌پرستان]] اشاره می‌کند که [[تعقل]] نمی‌کنند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref> و آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان تعقل و [[اندیشه]] دارند و از آن استفاده نمی‌کنند. از سوی دیگر این [[هواپرستی]] موجب می‌‌شد زمانی که آنان [[بت]] سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با [[هوای نفس]] آنها هماهنگ‌تر بود، آن را [[انتخاب]] کرده و مورد [[پرستش]] قرار دهند<ref>سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref> و اینگونه برای فریبکاری بیشتر نفس عماره خویش و [[نفوذ]] [[شیطان]]، [[راه]] را باز می‌‌کردند<ref>خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref>.
دنیا‌گرایی، [[خود بزرگ بینی]] و... را نیز می‌‌توان از دیگر زمینه‌های بت پرستی شمرد<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>.
دنیا‌گرایی، [[خود بزرگ بینی]] و... را نیز می‌‌توان از دیگر زمینه‌های بت پرستی شمرد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 319-322.</ref>.
 
== [[اعتقادات]] [[بت پرستان]] ==
== [[اعتقادات]] [[بت پرستان]] ==
بت‌پرستی گرچه به ظاهر یک [[مذهب]] است و تقریباً به یک ریشۀ واحد (پرستش، [[اعتقاد]] به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین [[انسان‌ها]] و [[خدا]]) بازمی گردد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰. </ref>؛ اما آرای بت‌پرستان چنان پراکنده و پیرویشان از [[هواهای نفسانی]] و [[پذیرش]] [[خرافات]] به قدری فراوان است که شمارش [[مذاهب]] آنها محال است، لذا اکثر این [[فرقه‌ها]] از اصول ثابت و [[قواعد]] [[منظم]] و هماهنگی برخوردار نیستند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.</ref>؛ ولی در عین حال آنچه از میان مذاهب بت‌پرستی، منظم شده و از [[شهرت]] و موقعیت ویژه‌ای برخوردار گشته است، بت‌پرستی [[برهمایی]] و [[بودایی]] است که [[اهل کتاب]] هم از آنان متأثرند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.</ref>، وجوه مشترک این مذاهب که بیشتر بت‌پرستان به آنها معتقدند چنین است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.</ref>:
بت‌پرستی گرچه به ظاهر یک [[مذهب]] است و تقریباً به یک ریشۀ واحد (پرستش، [[اعتقاد]] به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین [[انسان‌ها]] و [[خدا]]) بازمی گردد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰.</ref>؛ اما آرای بت‌پرستان چنان پراکنده و پیرویشان از [[هواهای نفسانی]] و [[پذیرش]] [[خرافات]] به قدری فراوان است که شمارش [[مذاهب]] آنها محال است، لذا اکثر این [[فرقه‌ها]] از اصول ثابت و [[قواعد]] [[منظم]] و هماهنگی برخوردار نیستند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.</ref>؛ ولی در عین حال آنچه از میان مذاهب بت‌پرستی، منظم شده و از [[شهرت]] و موقعیت ویژه‌ای برخوردار گشته است، بت‌پرستی [[برهمایی]] و [[بودایی]] است که [[اهل کتاب]] هم از آنان متأثرند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.</ref>، وجوه مشترک این مذاهب که بیشتر بت‌پرستان به آنها معتقدند چنین است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.</ref>:
# اعتقاد به [[خداوند]] هستی بخش: آنان در [[اعتقاد]] به [[خداوند]] به عنوان یگانه [[خالق]] هستی مشترک‌اند<ref>سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref>، تنها برای [[خدا]] شریکی مساوی و همطراز او در [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکمت]] قائل‌اند که معتقداند از او نشئت می‌گیرد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
# اعتقاد به [[خداوند]] هستی بخش: آنان در [[اعتقاد]] به [[خداوند]] به عنوان یگانه [[خالق]] هستی مشترک‌اند<ref>سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref>، تنها برای [[خدا]] شریکی مساوی و همطراز او در [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکمت]] قائل‌اند که معتقداند از او نشئت می‌گیرد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 323.</ref>
# اعتقاد به [[شفاعت]] و واسطه‌گری [[بت‌ها]]: [[بت‌پرستان]] گرچه خدا را خالق هستی می‌دانستند؛ ولی او را نمی‌پرستیدند، بلکه [[عبادت]] را مخصوص بت‌های خود دانسته، آنها را به عنوان واسطه‌های [[تکوینی]] بین خود و خدا [[تقدیس]] می‌کردند، گرچه برخی از این [[عقیده]] نیز [[منحرف]] شده، برای بتها [[استقلال]] قائل شدند<ref>سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.</ref>.
# اعتقاد به [[شفاعت]] و واسطه‌گری [[بت‌ها]]: [[بت‌پرستان]] گرچه خدا را خالق هستی می‌دانستند؛ ولی او را نمی‌پرستیدند، بلکه [[عبادت]] را مخصوص بت‌های خود دانسته، آنها را به عنوان واسطه‌های [[تکوینی]] بین خود و خدا [[تقدیس]] می‌کردند، گرچه برخی از این [[عقیده]] نیز [[منحرف]] شده، برای بتها [[استقلال]] قائل شدند<ref>سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.</ref>.
# [[انکار معاد]]: بت‌پرستان به رغم اعتقاد به مبدأ، [[روز رستاخیز]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را منکر بودند<ref>سوره نحل، آیه ۳۸.</ref><ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.</ref>
# [[انکار معاد]]: بت‌پرستان به رغم اعتقاد به مبدأ، [[روز رستاخیز]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را منکر بودند<ref>سوره نحل، آیه ۳۸.</ref><ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.</ref>
# اعتقاد به [[جبر]]: بت‌پرستان خود را مجبور و بت‌پرستیشان را بنا به [[اراده خدا]] می‌دانستند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند می‌خواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمی‌پرستیدیم» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>؛ [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] این [[پندار]] [[نادرست]] بر [[اختیار]] و [[آزادی]] [[انسان]] در [[پرستش]] تأکید می‌ورزد.
# اعتقاد به [[جبر]]: بت‌پرستان خود را مجبور و بت‌پرستیشان را بنا به [[اراده خدا]] می‌دانستند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند می‌خواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمی‌پرستیدیم» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>؛ [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] این [[پندار]] [[نادرست]] بر [[اختیار]] و [[آزادی]] [[انسان]] در [[پرستش]] تأکید می‌ورزد.
# [[انکار]] [[نبوت]] [[انبیای الهی]]: [[بت پرستان]] [[معتقد]] بودند [[پیامبران]]، بشری همانند سایر [[انسان‌ها]] هستند و [[ادعای نبوت]] ایشان [[حقیقت]] ندارد:{{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمی‌دانیم و جز این نمی‌بینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کرده‌اند و در شما برتری نسبت به خویش نمی‌بینیم بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
# [[انکار]] [[نبوت]] [[انبیای الهی]]: [[بت پرستان]] [[معتقد]] بودند [[پیامبران]]، بشری همانند سایر [[انسان‌ها]] هستند و [[ادعای نبوت]] ایشان [[حقیقت]] ندارد:{{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمی‌دانیم و جز این نمی‌بینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کرده‌اند و در شما برتری نسبت به خویش نمی‌بینیم بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 323.</ref>
== [[مبارزه]] [[انبیای الهی]] با بت پرستی و [[ادله]] آنان ==
== [[مبارزه]] [[انبیای الهی]] با بت پرستی و [[ادله]] آنان ==
انبیای الهی همواره با [[توکل بر خدا]]، [[دلسوزی]]، [[مدارا]]<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> و [[استقامت]] با [[بت‌پرستان]] مواجه می‌شدند و با استفاده از ضرب‌المثل‌های ساده اما حکیمانه به [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] آنان می‌پرداختند. اما از سوی دیگر بت‌پرستان با تهمت‌های ناروا نظیر [[سفاهت]]، [[جنون]] و [[شاعری]]<ref>سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> به مقابله با [[پیامبران]] برمی‌خاستند.
انبیای الهی همواره با [[توکل بر خدا]]، [[دلسوزی]]، [[مدارا]]<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> و [[استقامت]] با [[بت‌پرستان]] مواجه می‌شدند و با استفاده از ضرب‌المثل‌های ساده اما حکیمانه به [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] آنان می‌پرداختند. اما از سوی دیگر بت‌پرستان با تهمت‌های ناروا نظیر [[سفاهت]]، [[جنون]] و [[شاعری]]<ref>سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> به مقابله با [[پیامبران]] برمی‌خاستند.
[[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد از [[مبارزات]] [[پیامبران پیشین]] با [[اقوام]] بت‌پرستشان سخن گفته است<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>؛ به عنوان مثال در زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[رهبری]] [[بت پرستان]] را "[[آزر]]" بر عهده داشت<ref>انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>، لذا آن [[حضرت]] [[قیام]] در برابر بت‌پرستی را از او آغاز کرد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>. حضرت ابراهیم {{ع}} در آغاز با [[ادب]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.</ref> و مدارا<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> از علت [[گرایش]] آزر به بت‌پرستی جویا شد، آنگاه [[گمراهی]] او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد<ref>سوره انعام، آیه ۷۴.</ref> و فرمود اگر از او [[پیروی]] نکند به [[عذاب الهی]] گرفتار خواهد شد. [[ابراهیم]] {{ع}} پیش از این نیز، [[مخالفت]] عملی خود را با [[غوطه]] ور ساختن [[بت‌ها]] در لجنزار به وی نشان داد سپس میان [[مردم]] فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد می‌خرد؟! پس از این [[اقدام]] به [[جرم]] توهین به بت‌ها به [[فرمان]] آزر زندانی شد<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.</ref>. کوشش‌های حضرت ابراهیم {{ع}} در راستای [[هدایت]] بت‌پرستان (ارشاد، [[استدلال]]، ابراز تنفر از بت پرستی، [[مقاومت]] شجاعانه او در شکستن بتها، [[تحمل]] سخنان استهزاآمیز و [[تکذیب]] گرایانه و به [[جان]] خریدن [[آتش]]) ایشان را [[اسوه]] و الگوی [[موحدان]] ساخته است<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>.
 
[[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد از [[مبارزات]] [[پیامبران پیشین]] با [[اقوام]] بت‌پرستشان سخن گفته است<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 329.</ref>؛ به عنوان مثال در زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[رهبری]] [[بت پرستان]] را "[[آزر]]" بر عهده داشت<ref>انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>، لذا آن [[حضرت]] [[قیام]] در برابر بت‌پرستی را از او آغاز کرد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>. حضرت ابراهیم {{ع}} در آغاز با [[ادب]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.</ref> و مدارا<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> از علت [[گرایش]] آزر به بت‌پرستی جویا شد، آنگاه [[گمراهی]] او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد<ref>سوره انعام، آیه ۷۴.</ref> و فرمود اگر از او [[پیروی]] نکند به [[عذاب الهی]] گرفتار خواهد شد. [[ابراهیم]] {{ع}} پیش از این نیز، [[مخالفت]] عملی خود را با [[غوطه]] ور ساختن [[بت‌ها]] در لجنزار به وی نشان داد سپس میان [[مردم]] فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد می‌خرد؟! پس از این [[اقدام]] به [[جرم]] توهین به بت‌ها به [[فرمان]] آزر زندانی شد<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.</ref>. کوشش‌های حضرت ابراهیم {{ع}} در راستای [[هدایت]] بت‌پرستان (ارشاد، [[استدلال]]، ابراز تنفر از بت پرستی، [[مقاومت]] شجاعانه او در شکستن بتها، [[تحمل]] سخنان استهزاآمیز و [[تکذیب]] گرایانه و به [[جان]] خریدن [[آتش]]) ایشان را [[اسوه]] و الگوی [[موحدان]] ساخته است<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 330.</ref>.
== [[ادله]] [[انبیای الهی]] در [[مبارزه]] با [[بت‌ها]] ==
== [[ادله]] [[انبیای الهی]] در [[مبارزه]] با [[بت‌ها]] ==
# بی‌اثر بودن [[عبادت]] بت‌ها: [[پرستش]] با [[انگیزه]] جلب نفع و دفع زیان یا [[سپاس]] در برابر نعمت‌های اعطایی از سوی [[معبود]] است؛ ولی [[بت]] از بارزترین [[صفات]] [[ربوبیّت]]، یعنی [[علم]] و [[قدرت]] تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به [[پرستش‌]] کننده خویش و دفع [[شر]] از او را دارد و نه از عبادت پرستشگران خود [[آگاه]] می‌شود، به همین [[دلیل]] عبادت آن [[بیهوده]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref>.
# بی‌اثر بودن [[عبادت]] بت‌ها: [[پرستش]] با [[انگیزه]] جلب نفع و دفع زیان یا [[سپاس]] در برابر نعمت‌های اعطایی از سوی [[معبود]] است؛ ولی [[بت]] از بارزترین [[صفات]] [[ربوبیّت]]، یعنی [[علم]] و [[قدرت]] تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به [[پرستش‌]] کننده خویش و دفع [[شر]] از او را دارد و نه از عبادت پرستشگران خود [[آگاه]] می‌شود، به همین [[دلیل]] عبادت آن [[بیهوده]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref>.
# تلازم ([[همراهی]]) [[خالقیت]] و [[ربوبیت]]: با توجّه به اینکه [[بت‌پرستان]] [[آفریدگار]] [[یکتا]] را پذیرفته، ولی [[معتقد]] بودند [[خداوند]]، [[امر]] [[تدبیر]] را به بعضی از مخلوق‌های خویش سپرده است که بت‌ها نماد و سمبل آنها به شمار می‌آیند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref> و ازاین‌رو [[شایسته]] پرستش‌اند؛ [[ابراهیم]] بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب، ادعایی بی اساس است؛ چرا که ممکن نیست تدبیر از [[خلق]] جدا باشد، با توجه به اینکه موجودات جسمانی به تدریج کامل می‌شوند، بنابراین معقول نیست [[خلقت]] موجودات، [[فعل خداوند]] و تدبیر آنها کار موجود دیگری باشد؛ لذا چون [[خالق]] خداست، مدبّر هم اوست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.</ref>.
# تلازم ([[همراهی]]) [[خالقیت]] و [[ربوبیت]]: با توجّه به اینکه [[بت‌پرستان]] [[آفریدگار]] [[یکتا]] را پذیرفته، ولی [[معتقد]] بودند [[خداوند]]، [[امر]] [[تدبیر]] را به بعضی از مخلوق‌های خویش سپرده است که بت‌ها نماد و سمبل آنها به شمار می‌آیند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref> و ازاین‌رو [[شایسته]] پرستش‌اند؛ [[ابراهیم]] بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب، ادعایی بی اساس است؛ چرا که ممکن نیست تدبیر از [[خلق]] جدا باشد، با توجه به اینکه موجودات جسمانی به تدریج کامل می‌شوند، بنابراین معقول نیست [[خلقت]] موجودات، [[فعل خداوند]] و تدبیر آنها کار موجود دیگری باشد؛ لذا چون [[خالق]] خداست، مدبّر هم اوست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.</ref>.
# [[نفی]] [[شفاعت]] بتها: برخی از بت‌پرستان [[عرب]] [[اعتقاد]] داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند، [[مقام شفاعت]] در امور [[دنیایی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۷.</ref> به آنها واگذار شده است، ازاین‌رو نسبت به [[ضعیفان]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref> منشأ سود و زیان‌اند، اما این پنداری است مردود<ref>سوره انعام، آیه ۵۱.</ref>، زیرا مراد از [[شفاعت]]، شفاعتی به [[اذن خدا]] و [[رضایت]] اوست<ref>سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.</ref> چراکه [[دنیا]] و [[آخرت]] متعلق به اوست، لذا [[بت‌پرستان]] باید از [[کتب آسمانی]] برای [[اثبات]] چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند.
# [[نفی]] [[شفاعت]] بتها: برخی از بت‌پرستان [[عرب]] [[اعتقاد]] داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند، [[مقام شفاعت]] در امور [[دنیایی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۷.</ref> به آنها واگذار شده است، ازاین‌رو نسبت به [[ضعیفان]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref> منشأ سود و زیان‌اند، اما این پنداری است مردود<ref>سوره انعام، آیه ۵۱.</ref>، زیرا مراد از [[شفاعت]]، شفاعتی به [[اذن خدا]] و [[رضایت]] اوست<ref>سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.</ref> چراکه [[دنیا]] و [[آخرت]] متعلق به اوست، لذا [[بت‌پرستان]] باید از [[کتب آسمانی]] برای [[اثبات]] چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند.
# فقدان [[دلیل]] بر بت پرستی: بت‌پرستان به‌رغم اینکه دلیل و برهانی [[عقلی]] یا [[شرعی]] نداشتند، به بت‌پرستی [[گرایش]] پیدا کرده بودند، ازاین‌رو [[پیامبر]] [[مأموریت]] یافت به آنها بگوید اگر [[صداقت]] دارید برای این کار خود [[برهان]] بیاورید<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از استدلال‌های فراوان، وقتی با [[مکر]] و [[فریب]] بت‌پرستان و بهانه جویی‌های آنان روبه‌رو می‌شود به آنان اعلام می‌کند: «هر موجودی جز [[خدا]] را می‌خواهید بپرستید؛ ولی [[منتظر]] پیامدهای آن باشید»<ref>سوره زمر، آیه ۱۵.</ref><ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>
# فقدان [[دلیل]] بر بت پرستی: بت‌پرستان به‌رغم اینکه دلیل و برهانی [[عقلی]] یا [[شرعی]] نداشتند، به بت‌پرستی [[گرایش]] پیدا کرده بودند، ازاین‌رو [[پیامبر]] [[مأموریت]] یافت به آنها بگوید اگر [[صداقت]] دارید برای این کار خود [[برهان]] بیاورید<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از استدلال‌های فراوان، وقتی با [[مکر]] و [[فریب]] بت‌پرستان و بهانه جویی‌های آنان روبه‌رو می‌شود به آنان اعلام می‌کند: «هر موجودی جز [[خدا]] را می‌خواهید بپرستید؛ ولی [[منتظر]] پیامدهای آن باشید»<ref>سوره زمر، آیه ۱۵.</ref><ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، 325.</ref>
== پیامد‌های بت پرستی ==
== پیامد‌های بت پرستی ==
از دیدگاه [[قرآن‌کریم]]، بت‌پرستی، [[رنج]] و زحمتی بی‌فرجام<ref>سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.</ref>، عملی خسارت‌بار<ref>سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.</ref> و ظالمانه<ref>سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref> و گناهی نابخشودنی است<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۶.</ref> که [[نکوهش]]، [[خشم]] و [[لعنت خدا]] در دنیا و آخرت<ref>سوره هود، آیه ۶۰.</ref> و سرانجام [[هلاکت]] بت‌پرستان را در پی دارد<ref>سوره هود، آیه ۱۰۲.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref> آنان در [[قیامت]] که [[هنگام ظهور]] [[حق]] است، به سرعت به سوی [[دادگاه]] [[عدل الهی]] می‌شتابند؛ چنان که در دنیا به سرعت به سوی بت‌هایشان می‌دوند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.</ref>، آنگاه معبودهایشان اعم از [[انسان‌ها]]؛ [[شیاطین]]، [[بت‌ها]] و... از آنان [[بیزاری]] می‌جویند<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref>، بت‌پرستان نیز هنگام دیدن [[آتش دوزخ]] از بُت‌ها و معبودان [[تبرّی]] می‌جویند. ولی این دوری جستن‌ها هیچ سودی ندارد، بلکه بت‌پرستان و بُت‌ها همگی وارد [[جهنم]] شده، هیزم آن خواهند بود<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.</ref> و در آنجا ضمن [[دشمنی]] با بت‌ها و شیاطین، به [[گمراهی]] خویش در مساوی دانستن [[بت‌ها]] با [[پروردگار]] اعتراف خواهند کرد<ref>ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.</ref>.
از دیدگاه [[قرآن‌کریم]]، بت‌پرستی، [[رنج]] و زحمتی بی‌فرجام<ref>سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.</ref>، عملی خسارت‌بار<ref>سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.</ref> و ظالمانه<ref>سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref> و گناهی نابخشودنی است<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۶.</ref> که [[نکوهش]]، [[خشم]] و [[لعنت خدا]] در دنیا و آخرت<ref>سوره هود، آیه ۶۰.</ref> و سرانجام [[هلاکت]] بت‌پرستان را در پی دارد<ref>سوره هود، آیه ۱۰۲.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref> آنان در [[قیامت]] که [[هنگام ظهور]] [[حق]] است، به سرعت به سوی [[دادگاه]] [[عدل الهی]] می‌شتابند؛ چنان که در دنیا به سرعت به سوی بت‌هایشان می‌دوند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.</ref>، آنگاه معبودهایشان اعم از [[انسان‌ها]]؛ [[شیاطین]]، [[بت‌ها]] و... از آنان [[بیزاری]] می‌جویند<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref>، بت‌پرستان نیز هنگام دیدن [[آتش دوزخ]] از بُت‌ها و معبودان [[تبرّی]] می‌جویند. ولی این دوری جستن‌ها هیچ سودی ندارد، بلکه بت‌پرستان و بُت‌ها همگی وارد [[جهنم]] شده، هیزم آن خواهند بود<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.</ref> و در آنجا ضمن [[دشمنی]] با بت‌ها و شیاطین، به [[گمراهی]] خویش در مساوی دانستن [[بت‌ها]] با [[پروردگار]] اعتراف خواهند کرد<ref>ر. ک: [[رضایی بیرجندی، علی]]، [[مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، 327.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش