←پاسخ جامع اجمالی
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت | تصویر = 110059.jpg | مدخل بالاتر = گستره عصمت | مدخل اصلی = عصمت از ترک اولی | مدخل وابسته = ترک اولی | تعداد پاسخ = ۲ }} '''عصمت از ترک اولی به چه معناست؟''' یکی از پرسشهای مر...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
'''عصمت از [[ترک اولی]] به چه معناست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | '''عصمت از [[ترک اولی]] به چه معناست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | ||
=== معناشناسی === | === معناشناسی === | ||
==== معنای لغوی ==== | ==== معنای لغوی ==== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
==== در اصطلاح متکلمان ==== | ==== در اصطلاح متکلمان ==== | ||
در معنای این واژه در اصطلاح [[علم کلام]] اختلافاتی میان متکلمان اسلامی وجود دارد که در مجموع میتوان آنها را در هشت معنا بیان نمود. | در معنای این واژه در اصطلاح [[علم کلام]] اختلافاتی میان متکلمان اسلامی وجود دارد که در مجموع میتوان آنها را در هشت معنا بیان نمود. | ||
# '''دیدگاه اول:''' [[ترک عمل مستحب]]: عدهای چون [[سید مرتضی]] و دیگران معتقدند که ترک أولی یعنی: ترک | # '''دیدگاه اول:''' [[ترک عمل مستحب]]: عدهای چون [[سید مرتضی]] و دیگران معتقدند که ترک أولی یعنی: ترک عمل مستحب و مندوب، که بر [[انبیاء]] جایز است<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء ص۱۱۴؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۵۵؛ کاشانی، خلاصة المنهج، ج۲، ص۲۳۳؛ جرجانی، جلاء الاذهان، ج۲، ص۲۰۲؛ نیشابوری، غرائب القرآن، ج۵، ص۳۳۲؛ سبزواری نجفی،الجدید فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۱۱.</ref>. | ||
# '''دیدگاه دوم:''' فعل [[مکروه]]: علامه مجلسی و عده دیگری معتقدند که ترک أولی عبارت از فعل مکروه است<ref>مجلسی، حق الیقین، ص۱۹؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۹۱.</ref>. | # '''دیدگاه دوم:''' فعل [[مکروه]]: علامه مجلسی و عده دیگری معتقدند که ترک أولی عبارت از فعل مکروه است<ref>مجلسی، حق الیقین، ص۱۹؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۹۱.</ref>. | ||
# '''دیدگاه سوم:''' فعل [[مباح]]: عدهای معتقدند که ترک أولی عبارت از فعل مباح است<ref>زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۲۸، ص۳۰۶.</ref>. | # '''دیدگاه سوم:''' فعل [[مباح]]: عدهای معتقدند که ترک أولی عبارت از فعل مباح است<ref>زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۲۸، ص۳۰۶.</ref>. | ||
# '''دیدگاه چهارم:''' مخالفت با [[امر تکوینی]] یا تکلیفی: برخی ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ}}<ref>«و [[آدم]] [[نافرمانی]] خدای کرد»، سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>، ترک أولی را مخالفت با امر تکوینی یا تکلیفی [[پروردگار]] دانستهاند<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج۳، ص۳۸.</ref>. | # '''دیدگاه چهارم:''' مخالفت با [[امر تکوینی]] یا تکلیفی: برخی ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ}}<ref>«و [[آدم]] [[نافرمانی]] خدای کرد»، سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>، ترک أولی را مخالفت با امر تکوینی یا تکلیفی [[پروردگار]] دانستهاند<ref>گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج۳، ص۳۸.</ref>. | ||
# '''دیدگاه پنجم:''' [[مخالفت]] با امر ارشادی: عدهای [[ترک أولی]] را به معنای مخالفت با امر ارشادی میدانند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۸۱.</ref>. | # '''دیدگاه پنجم:''' [[مخالفت]] با امر ارشادی: عدهای [[ترک أولی]] را به معنای مخالفت با امر ارشادی میدانند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۲۸۱.</ref>. | ||
# '''دیدگاه ششم:''' مخالفت با [[نهی]] ارشادی: عدهای معتقدند که ترک أولی همان مخالفت با نهی ارشادی است<ref>طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۱۵.</ref>. با این بیان که | # '''دیدگاه ششم:''' مخالفت با [[نهی]] ارشادی: عدهای معتقدند که ترک أولی همان مخالفت با نهی ارشادی است<ref>طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۱۵.</ref>. با این بیان که نهی ارشادی به مثابه [[نصیحت]] و [[موعظه]] است، مخالفت از این نوع نهی مؤاخذه و عقابی ندارد، به هیچ وجه منافی [[عصمت]] نیست، و فقط ـ اگر خلاف آن نهی را عمل کند ـ تأثیرش بر خودِ او خواهد بود؛ مثل نهی طبیب از خوردن برخی از غذاها<ref>سبحانی، الوهابیة فی المیزان، ص۱۳۱.</ref>. | ||
# '''دیدگاه هفتم:''' مخالفت با نهی تنزیهی: عدهای ترک أولی را مخالفت با نهی تنزیهی میدانند<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۳، ص۴۵۳؛ کاشانی، منهج الصادقین، ج۶، ص۲۷.</ref>. نویسندگان شرح المصطلحات الکلامیة میگویند: نهی تحریمی آن است که مرتکب آن، مستحقّ ملامت و باز خواست باشد. و نهی تنزیهی عبارت است از آنکه مرتکب آن، خود را از مصلحت و فایدهای محروم کرده، امّا مستحقّ ملامت نباشد<ref>جمعی از نویسندگان، شرح المصطلحات الکلامیة، ص۳۷۹.</ref>. | # '''دیدگاه هفتم:''' مخالفت با نهی تنزیهی: عدهای ترک أولی را مخالفت با نهی تنزیهی میدانند<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۳، ص۴۵۳؛ کاشانی، منهج الصادقین، ج۶، ص۲۷.</ref>. نویسندگان شرح المصطلحات الکلامیة میگویند: نهی تحریمی آن است که مرتکب آن، مستحقّ ملامت و باز خواست باشد. و نهی تنزیهی عبارت است از آنکه مرتکب آن، خود را از مصلحت و فایدهای محروم کرده، امّا مستحقّ ملامت نباشد<ref>جمعی از نویسندگان، شرح المصطلحات الکلامیة، ص۳۷۹.</ref>. | ||
# '''دیدگاه هشتم:''' ترک [[افضل]]، ارجح و بهتر: عدهای معتقدند ترک أولی عبارت از ترک افضل، ارجح و بهتر است. | # '''دیدگاه هشتم:''' ترک [[افضل]]، ارجح و بهتر: عدهای معتقدند ترک أولی عبارت از ترک افضل، ارجح و بهتر است. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۶: | ||
=== تفاوت ترک أولی با [[گناه]] === | === تفاوت ترک أولی با [[گناه]] === | ||
در تبیین تفاوت بین گناه و ترک أولی گفته شده است گناه، فعلی است که انجام دادن آن از سوی هر کس که باشد نامطلوب است و مستحق | در تبیین تفاوت بین گناه و ترک أولی گفته شده است گناه، فعلی است که انجام دادن آن از سوی هر کس که باشد نامطلوب است و مستحق عقاب و [[تنبیه]]؛ اما در ترک أولی، آنچه فرد انجام میدهد به خودی خود [[اشتباه]] نیست، بلکه بسته به موقعیت و جایگاه فرد، آن عمل را شایسته نمیدانند<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref>. برخی گناه را [[مخالفت]] با [[اوامر]] مولوی و ترک أولی را مخالفت با اوامر ارشادی دانستهاند<ref>علامه طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۲۵۶ و ج۱۴، ص۲۲۲.</ref>. | ||
=== نوع فعل [[انبیا]] در ترک أولی === | === نوع فعل [[انبیا]] در ترک أولی === | ||
خط ۴۱: | خط ۴۰: | ||
# ثالثاً، هر دو مرحله مذکور، از حساسیت فوق العادهای برخوردارند و وقوع هرگونه [[خطا]] یا ترک أولی سبب میشود که [[مردم]] در حقانیت رسالت آنها تشکیک کنند. | # ثالثاً، هر دو مرحله مذکور، از حساسیت فوق العادهای برخوردارند و وقوع هرگونه [[خطا]] یا ترک أولی سبب میشود که [[مردم]] در حقانیت رسالت آنها تشکیک کنند. | ||
اما در مورد قسم دوم و چهارم باید گفت که در این دو قسم نیز خطا و [[معصیت]] نباید صورت گیرد؛ زیرا [[انبیاء]] در مرأی و منظر مردم بوده و الگوی عملی مردم هستند؛ لذا خطا و [[اشتباه]] ظاهری در [[اعمال]] [[دنیوی]] و نیز اعمال [[دینی]] و نحوه به جا آوردن آنها، در شأنشان نیست و آنها را به سطح مردم عادی تنزل میدهد، بلکه موجب دل سرد شدن مردم و کنارهگیری آنان از ایشان میشود. اما این موارد، ترک أولی میتواند باشد؛ زیرا ترک أولی غیر از | اما در مورد قسم دوم و چهارم باید گفت که در این دو قسم نیز خطا و [[معصیت]] نباید صورت گیرد؛ زیرا [[انبیاء]] در مرأی و منظر مردم بوده و الگوی عملی مردم هستند؛ لذا خطا و [[اشتباه]] ظاهری در [[اعمال]] [[دنیوی]] و نیز اعمال [[دینی]] و نحوه به جا آوردن آنها، در شأنشان نیست و آنها را به سطح مردم عادی تنزل میدهد، بلکه موجب دل سرد شدن مردم و کنارهگیری آنان از ایشان میشود. اما این موارد، ترک أولی میتواند باشد؛ زیرا ترک أولی غیر از خطا و معصیت بوده و به معنای ترک [[عمل]] [[افضل]]، بهتر و ارجح است. | ||
به علاوه، حوزۀ عملکرد این دو قسم از [[افعال]] انبیاء خیلی نزدیک به هم است؛ زیرا به عنوان مثال [[قضاوت]] [[داود]] هم میتواند ذیل کارهای دینی ایشان قرار گیرد چون [[پیامبر]] است و یکی از وظایف دینیاش رسیدگی به [[اختلافات]] مردم است و هم میتواند جزء کارهای روزمرهاش باشد؛ زیرا او [[حاکم]] بوده و یکی از کارهای روزانهاش رفع نزاع و [[مشکلات]] مردم است<ref> [[محسن احتشامینیا|احتشامینیا، محسن]]، [[امین خوشرفتار|خوشرفتار، امین]]، [[امام رضا(ع) و ترک أولای انبیاء در قرآن (مقاله)|امام رضا(ع) و ترک أولای انبیاء در قرآن]].</ref>. | به علاوه، حوزۀ عملکرد این دو قسم از [[افعال]] انبیاء خیلی نزدیک به هم است؛ زیرا به عنوان مثال [[قضاوت]] [[داود]] هم میتواند ذیل کارهای دینی ایشان قرار گیرد چون [[پیامبر]] است و یکی از وظایف دینیاش رسیدگی به [[اختلافات]] مردم است و هم میتواند جزء کارهای روزمرهاش باشد؛ زیرا او [[حاکم]] بوده و یکی از کارهای روزانهاش رفع نزاع و [[مشکلات]] مردم است<ref> [[محسن احتشامینیا|احتشامینیا، محسن]]، [[امین خوشرفتار|خوشرفتار، امین]]، [[امام رضا(ع) و ترک أولای انبیاء در قرآن (مقاله)|امام رضا(ع) و ترک أولای انبیاء در قرآن]].</ref>. | ||
=== دیدگاه [[متکلمان]] === | === دیدگاه [[متکلمان]] === | ||
از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله میتوان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله عصمت از ترک أولی و [[ترک مستحبات]] میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که [[عصمت]] مقولهای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بودهاند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک أولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و [[شأن]] وجودی هریک، از عالیترین | از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله میتوان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله عصمت از ترک أولی و [[ترک مستحبات]] میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که [[عصمت]] مقولهای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بودهاند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک أولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و [[شأن]] وجودی هریک، از عالیترین درجات عصمت برخوردار نبودند؛ لذا از ترک أولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبودهاند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع [[معاصی]]، خطای در [[دین]]، [[اشتباه]] و [[فراموشی]]، معصوم بودهاند. | ||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == |