پرش به محتوا

احمد بن حارث انماطی واقفی در تراجم و رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷۳: خط ۷۳:
#{{عربی|لا دلالة فيها على القدح في العدالة، بل الظاهر من التقييد عدمه. ولعله لذا أو غيره لم يذهب ذاهب إلى إفادتها القدح في العدالة}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲، به نقل از: توضیح المقال، ص۲۱۱.
#{{عربی|لا دلالة فيها على القدح في العدالة، بل الظاهر من التقييد عدمه. ولعله لذا أو غيره لم يذهب ذاهب إلى إفادتها القدح في العدالة}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲، به نقل از: توضیح المقال، ص۲۱۱.
#{{عربی|لا شبهة في إفادته الذم في حديث الراوي، وفي دلالته على القدح في العدالة خلاف}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲.</ref> که در دلالتش بر قدح و [[ذم راوی]]، جای تأمل دارد<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۸-۱۲۹.</ref>.
#{{عربی|لا شبهة في إفادته الذم في حديث الراوي، وفي دلالته على القدح في العدالة خلاف}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲.</ref> که در دلالتش بر قدح و [[ذم راوی]]، جای تأمل دارد<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۸-۱۲۹.</ref>.
== مقدمه ==
از [[تاریخ]] ولادت و [[وفات]] احمد بن حارث اطلاعی در دست نیست، ولی [[برقی]] و [[شیخ طوسی]] وی را از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} شمرده‌اند<ref>ممکن است کسی از عبارت نجاشی که در ترجمه «احمد بن الحارث» فرمود: {{عربی|أبوه روی عن أبی عبدالله {{ع}}}}، استفاده کند که وی از اصحاب امام صادق {{ع}} نبوده، بلکه پدرش از اصحاب آن حضرت بوده است. در اینجا باید گفت: اولاً، شهادت برقی و شیخ طوسی کافی است؛ ثانیاً، شاید مقصود از عبارت نجاشی روایت باشد و نه مصاحبت؛ به این معنا که احمد بن الحارث از اصحاب امام صادق {{ع}} بوده، اما روایتی از آن حضرت نقل نکرده است؛ چنان که علامه شوشتری نیز به این مطلب اشاره کرده است؛ ر.ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۴۱۳، ش۳۱۷.</ref> و بنا بر استظهار [[اتحاد]]، از [[اصحاب امام کاظم]] {{ع}} نیز بوده است.
و از آنجایی که پیدایش [[فرقه]] «[[واقفیه]]»، از [[زمان]] [[شهادت]] [[امام هفتم]] {{ع}}، یعنی سال ۱۸۳ ق<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۴۷۶.</ref> بوده است، می‌‌توان گفت که احمد بن حارث پس از [[شهادت امام کاظم]] {{ع}}، بخشی از دوران [[امام رضا]] {{ع}} را نیز [[درک]] کرده است؛ و مؤید آن دو چیز است:
# [[روایت]] [[عیون أخبار الرضا]] {{ع}}: {{متن حدیث|قَالَ حَدَّثَنَ ا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ صَالِحٍ أَبُو الصَّلْتِ الْهَرَوِيُّ قَالَ: كُنْتُ مَعَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا {{ع}} حِينَ رَحَلَ مِنْ نَيْسَابُورَ وَ هُوَ رَاكِبٌ بَغْلَةً شَهْبَاءَ فَإِذَا مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَرْثِ<ref>نام احمد بن الحرث دو بار در کتاب عیون أخبار الرضا {{ع}} آمده است، که مصحح کتاب در پاورقی اشاره کرده که در برخی نسخه‌های قدیمی تصحیح شده، عنوان «احمد بن الحارث» آمده است. یادآوری می‌شود که عنوان «احمد بن الحرث» در بعضی اسناد دیگر نیز واقع شده؛ و مراد از او «أحمد بن الحارث بن المبارک، أبوجعفر الخراز مولی أبی جعفر المنصور» (م. ۲۵۸ق) است که شرح حالش در بعضی کتب رجالی اهل سنت ذکر شده است؛ ر.ک: تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۴۵، ش۲۱۰۹؛ الفهرست (إبن ندیم)، ص۱۱۷. به احتمال قوی، مراد از «احمد بن الحرث» در سند روایت عیون أخبار الرضا {{ع}} همین شخص باشد.</ref> وَ يَحْيَى بْنُ يَحْيَى وَ إِسْحَاقُ بْنُ رَاهَوَيْهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ قَدْ تَعَلَّقُوا بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ فِي الْمَرْبَعَةِ...}}<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۳۴، ح۱.</ref>.
# روایت «[[حسن بن محمد بن سماعه صیرفی کندی]]» که از طبقه هفتم شمرده شده<ref>ر.ک: الموسوعة الرجالیة، ج۴، ص۱۱۵.</ref>، و به تصریح [[شیخ طوسی]] [[راوی]] کتابش بوده است<ref> ر.ک: الفهرست (طوسی)، ص۸۵، ش۱۱۲.</ref>.
[[کشی]]، ذیل عنوان أحمد بن الحارث الأنماطی نوشته است: {{عربی|حمدويه قال: حدثني الحسن بن موسى، قال: أحمد بن الحارث الأنماطي كان واقفياً}}<ref>رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۴۶۸، ش۸۹۲.</ref>.
[[نجاشی]] نوشته است: {{عربی|أحمد بن الحارث؛ كوفي، غمز أصحابنا فيه، وكان من أصحاب المفضل بن عمر، أبوه روى عن أبي عبدالله {{ع}}. له كتاب يرويه عنه الحسن بن محمد بن سماعة الصيرفي. أخبرنا الحسین قال: حدثنا أحمد بن جعفر، قال: حدثنا حميد، قال: حدثنا الحسن بن محمد قال: حدثنا أحمد بن الحارث به}}<ref>رجال النجاشی، ص۹۹، ش۲۴۷.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۰-۱۲۵.</ref>
== [[مذهب]] و [[گرایش]] [[فکری]] راوی ==
[[کشی]] و [[شیخ طوسی]] به [[واقفی]] بودن احمد بن الحارث تصریح کردند و [[نجاشی]] با تعبیر {{عربی|كان من أصحاب مفضل بن عمر}} به [[انحراف فکری]] و [[اعتقادی]] وی اشاره کرده است؛ زیرا نجاشی از مفضل بن عمر با تعابیر: {{عربی|فاسد المذهب}}، {{عربی|مضطرب الروایة}}، {{عربی|لا يعبأ به}} و {{عربی|قيل إنه كان خطابياً}} یاد کرده است<ref>رجال النجاشی، ص۴۱۶، ش۱۱۱۲.</ref>.
روشن است، فردی را مصاحب و طرف‌دار کسی شمردن، به معنای آن است که از جهت فکری با او همراه است؛ چنان که تعبیر مزبور (من [[اصحاب]] المفضل بن عمر) را کشی درباره [[محمد بن کثیر الثقفی]] نیز به کار برده و بعضی [[رجالیان]] نوشته‌اند: مقصود کشی آن است که وی انحراف فکری داشته و از [[غلات]] بوده است و بر [[مذمت]] وی دلالت دارد<ref>ر.ک: منتهی المقال، ج۶، ص۱۷۳، ش۲۸۳۹.</ref>.
افزون بر اینکه [[حسن بن محمد بن سماعه]] که از [[معاندان]] و سران [[واقفیه]] است<ref>{{عربی|من شیوخ الواقفة، کثیر الحدیث، فقیه ثقة، و کان یعاند فی الوقف و یتعصب}}؛ رجال النجاشی، ص۴۰ - ۴۱، ش۸۴.</ref>، راوی کتاب احمد بن الحارث بوده است.
ولی از [[روایت]] [[تفسیر کنز الدقائق]] که از [[تأویل الآیات الظاهرة]] نقل کرده، امامی بودن وی استفاده می‌شود؛ زیرا در آن به نام [[ائمه]] [[اثنی عشر]] {{ع}} تصریح شده و این با واقفی بودن وی سازگاری ندارد.
در پاسخ می‌‌توان گفت، انحراف فکری احمد بن حارث و گرایش وی به مذهب [[وقف]] [[قطعی]] است، چنان که کشی، شیخ طوسی و نجاشی به آن تصریح کردند و صرف [[نقل روایت]] برخلاف [[معتقدات]] خودش نمی‌تواند دال بر بازگشت وی از [[مذهب]] [[انحرافی]] باشد. مؤید این سخن آن است که در [[سند روایت]] مزبور، [[حسن بن محمد بن سماعه]] نیز قرار دارد که از سران و [[معاندان]] [[واقفیه]] به شمار می‌آید و کسی نگفته به واسطه نقل این [[روایت]]، از مذهب [[وقف]] برگشته است.
البته بعید هم نیست کسی ادعا کند که به دلیل همین روایت، وی [[تغییر]] مسیر داده و به [[مذهب امامیه]] گرویده باشد، یا اینکه در [[زمان]] نقل این روایت، [[واقفی]] نبوده و [[انحراف فکری]] نداشته است<ref>وحید بهبهانی در ترجمه یونس بن ظبیان که متهم به غلو است و نجاشی درباره‌اش نوشته است: {{عربی|ضعیف جداً؛ لا یلتفت إلی ما رواه}} (رجال النجاشی، ص۴۴۸، ش۱۲۱۰) می‌نویسد: {{عربی|روی الثقة الجلیل علی بن محمد بن علی الخزاز فی کتابه الکفایة عنه النص علی الأئمة الاثنی عشر عن الصادق {{ع}} و یظهر منها مدح له و أنه حین الروایة لم یکن غالیاً...}}؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۳۶۶.</ref> و یا اینکه از واقفی‌های معاند نبوده و در مذهبش [[تعصب]] نداشته است؛ بدان جهت، [[روایات]] خلاف عقیده‌اش را نقل کرده است<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش