پرش به محتوا

عصمت اهل بیت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم [[سوره احزاب]] اشاره دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}. در این آیه به [[اراده خداوند]] بر [[پاک]] گردانیدن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} از [[پلیدی]] ([[رجس]]) تصریح شده است و علمای امامیه برای اثبات [[عصمت امامان]] به آن استناد می‌کنند. آیه با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه پلیدی [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تطهیر - خراسانی (مقاله)|آیه تطهیر]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم [[سوره احزاب]] اشاره دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}. در این آیه به [[اراده خداوند]] بر [[پاک]] گردانیدن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} از [[پلیدی]] ([[رجس]]) تصریح شده است و علمای امامیه برای اثبات [[عصمت امامان]] به آن استناد می‌کنند. آیه با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه پلیدی [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تطهیر - خراسانی (مقاله)|آیه تطهیر]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.


درباره مصداق [[اهل بیت]] در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها [[همسران پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر [[همسران]]، [[خمسه طیبه]] را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها [[پنج تن آل عبا]] می‌داند که با بررسی احادیث نبوی؛سیاق [[آیه]]، [[روایات]] [[مفسر]] آن و [[دلایل]] دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه [[اثبات]] می‌شود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۱-۶۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۵۷.</ref>.
درباره مصداق [[اهل بیت]] در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها [[همسران پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر [[همسران]]، [[خمسه طیبه]] را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها [[پنج تن آل عبا]] می‌دانند که با بررسی احادیث نبوی؛ سیاق [[آیه]]، [[روایات]] [[مفسر]] آن و [[دلایل]] دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه [[اثبات]] می‌شود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۱-۶۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۵۷.</ref>.


به یقین تطهیری که قرآن در این [[آیه]] بیان می‌کند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] می‌داند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن [[نهی]] می‌کند؛ هر چه که [[گناه]] شمرده می‌شود؛ می‌خواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه [[اخلاقی]] و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که می‌گویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع [[آلودگی]] است<ref>مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.</ref>. با [[اثبات]] طهارت و عصمت اهل بیت {{عم}}، نتایج مهمی در بحث [[امامت]] و [[ولایت]] قابل [[استنباط]] است. از جمله آنکه اهل بیت {{عم}} [[اسوه]] و مبین [[احکام الهی]] و معیار تفصیل [[حق]] از [[باطل]] محسوب می‌گردند. چنین فضیلتی ایجاب می‌نماید که [[مقام ولایت الهی]] به [[اذن خداوند]] متعین در آنان باشد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۸۵ و ۱۰۹.</ref>.
به یقین تطهیری که قرآن در این [[آیه]] بیان می‌کند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] می‌داند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن [[نهی]] می‌کند؛ هر چه که [[گناه]] شمرده می‌شود؛ می‌خواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه [[اخلاقی]] و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که می‌گویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع [[آلودگی]] است<ref>مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.</ref>. با [[اثبات]] طهارت و عصمت اهل بیت {{عم}}، نتایج مهمی در بحث [[امامت]] و [[ولایت]] قابل [[استنباط]] است. از جمله آنکه اهل بیت {{عم}}، [[اسوه]] و مبین [[احکام الهی]] و معیار تفصیل [[حق]] از [[باطل]] محسوب می‌گردند. چنین فضیلتی ایجاب می‌نماید که [[مقام ولایت الهی]] به [[اذن خداوند]] متعین در آنان باشد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۸۵ و ۱۰۹.</ref>.


===== [[آیه مباهله]] =====
===== [[آیه مباهله]] =====
{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیده‌اى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>.
{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیده‌اى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>.


در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که نصارای نجران با [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عیسی مسیح]]{{ع}} [[مجادله]] نمودند و اصرار داشتند که چون [[عیسی]] پدر ندارد پس پسر خداست. [[خداوند متعال]] در پاسخ به آنها فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref>«مثَل عیسى نزد خدا، چون مثَل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد». سوره آل عمران، آیه ۵۹</ref>. یعنی اگر پدر نداشتن [[عیسی]]{{ع}} [[دلیل]] است که [[خدا]] پدر اوست، پس [[خدا]] باید هم پدر [[آدم]]{{ع}} باشد هم مادرش؛ چون او بدون پدر و مادر [[خلق]] شده است؛ در حالی که [[نصاری]] [[آدم]] را مخلوق [[خدا]] می‌دانند، نه فرزند خدا.
در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که نصارای نجران با [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عیسی مسیح]]{{ع}} [[مجادله]] نمودند و اصرار داشتند که چون عیسی پدر ندارد پس پسر خداست. [[خداوند متعال]] در پاسخ به آنها فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref>«مثَل عیسى نزد خدا، چون مثَل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد». سوره آل عمران، آیه ۵۹</ref>. یعنی اگر پدر نداشتن عیسی{{ع}} [[دلیل]] است که [[خدا]] پدر اوست، پس خدا باید هم پدر [[آدم]]{{ع}} باشد هم مادرش؛ چون او بدون پدر و مادر [[خلق]] شده است؛ در حالی که [[نصاری]] آدم را مخلوق خدا می‌دانند، نه فرزند خدا.


چون [[نصاری]] این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] می‌دانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خود را و شما [[زنان]] خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز [[نفس]] خود را حاضر سازیم و از [[خدا]] بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد. فردای آن [[روز]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را همراه خویش به [[مباهله]] آورد؛ لکن [[نصاری]] با دیدن چهره‌های [[نورانی]] آنها از انجام [[مباهله]] ترسیده و انصراف دادند.
چون نصاری این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] می‌دانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما فرزندان خود را، ما [[زنان]] خود را و شما زنان خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز نفس خود را حاضر سازیم و از خدا بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد. فردای آن [[روز]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را همراه خویش به [[مباهله]] آورد؛ لکن [[نصاری]] با دیدن چهره‌های نورانی آنها از انجام مباهله ترسیده و انصراف دادند.


حال اگر بخواهیم این افراد را بر [[آیه]] تطبیق نماییم، [[حضرت فاطمه]]{{س}} مصادق «نِساءَنا» است؛ [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} نیز مصداق «أَبْناءَنا» هستند و امّا [[علی]]{{ع}} نیز مصداق «أَنْفُسَنا» خواهد بود.
حال اگر بخواهیم این افراد را بر [[آیه]] تطبیق نماییم، [[حضرت فاطمه]]{{س}} مصادق «نِساءَنا» است؛ [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} نیز مصداق «أَبْناءَنا» هستند و امّا [[علی]]{{ع}} نیز مصداق «أَنْفُسَنا» خواهد بود.
۱۱۲٬۹۹۵

ویرایش