پرش به محتوا

دولت تدمر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = دولت‌های عرب جاهلی
| موضوع مرتبط = دولت‌های عرب جاهلی
| عنوان مدخل  = دولت تدمر
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[دولت تدمر در حدیث]] - [[دولت تدمر در نهج البلاغه]] - [[دولت تدمر در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = دولت تدمر (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* تا قبل از میلاد، اطلاع چندانی از "تدمر" در دست نیست. وجه تسمیه این [[شهر]] به [[درستی]] مشخص نیست. گویا این نام برگرفته از لفظ [[عربی]] "تمر" به معنای خرماست. این نام در دوره‌های بعدی به دست [[یونانیان]] و [[رومیان]] به "پالمیرا" (نخل خرما)[[تغییر]] یافت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۰.</ref>.
تا قبل از میلاد، اطلاع چندانی از "تدمر" در دست نیست. وجه تسمیه این [[شهر]] به [[درستی]] مشخص نیست. گویا این نام برگرفته از لفظ [[عربی]] "تمر" به معنای خرماست. این نام در دوره‌های بعدی به دست [[یونانیان]] و [[رومیان]] به "پالمیرا" (نخل خرما)[[تغییر]] یافت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۰.</ref>.
* در برخی منابع آمده است که هسته نخست این [[شهر]] در کنار چشمه‌ای پرآب به نام "افقی"، بنا نهاده شد. این [[اعراب]] به کمک [[اعراب]] بیابان‌گرد، عهده‌دار [[راهنمایی]] و [[هدایت]] کاروان‌هایی بودند که از بادیة‌الشام عبور می‌کردند و به مبادله کالاهای بازرگانی می‌پرداختند. آنها به تدریج با آرامیان درآمیخته و خط و زبانشان را پذیرفتند<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۱.</ref>.
 
* تدمر در محل تلاقی راه‌های تجاری قرار داشت. این راه‌ها بین‌النهرین را به [[سوریه]] و [[آسیای صغیر]] در شمال را به نواحی جنوبی آن مرتبط می‌ساختند؛ از این رو این [[شهر]] در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به عنوان منزلگاهی مهم شناخته شد<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۱.</ref>. در این زمان، توسعه و [[ثروت]] تدمر، سبب حمله [[اقوام]] بیابان‌گرد به آنجا شد. این تهاجمات، آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر تدمر وارد آورد؛ به گونه‌ای که تا مدت‌ها نامی از این [[شهر]] در کتاب‌های [[تاریخی]] دیده نمی‌شود؛ اما در سده نخست قبل از میلاد، تدمر، رونق گذشته‌اش را باز یافت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۱.</ref>. واقع شدن این مکان، میان [[ایران]] و [[روم]] نیز بر اهمیت آن می‌افزود. آنها برای [[حفظ]] موجودیت خود میان دو [[دولت]]، توازن را [[حفظ]] کرده، از اصل بی‌طرفی بهره می‌جستند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۳.</ref>.
در برخی منابع آمده است که هسته نخست این [[شهر]] در کنار چشمه‌ای پرآب به نام "افقی"، بنا نهاده شد. این [[اعراب]] به کمک [[اعراب]] بیابان‌گرد، عهده‌دار [[راهنمایی]] و [[هدایت]] کاروان‌هایی بودند که از بادیة‌الشام عبور می‌کردند و به مبادله کالاهای بازرگانی می‌پرداختند. آنها به تدریج با آرامیان درآمیخته و خط و زبانشان را پذیرفتند<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۱.</ref>.
* تدمر در قرن‌های نخست میلادی، مستعمره [[دولت]] [[روم]] تدمریان در ظاهر تابع [[دولت]] [[روم]] بودند؛ اما [[استقلال]] داخلی داشتند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۴.</ref> و خودشان به دریافت [[مالیات]] و عوارض گمرگی می‌پرداختند. البته بخشی از درآمدهای عمومی را به [[خزانه]] [[دولت]] [[روم]] واریز می‌کردند.
 
* [[حاکم]] تدمر، [[مأموریت]] [[دفاع]] از مرزهای شرقی را نیز به عهده داشت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۳.</ref>. مابین سال‌های ۱۳۰ تا ۲۷۰ م پررونق‌ترین دوران تدمر رقم خورد؛ زیرا در این زمان، بازرگانی جهانی تدمر در مشرق‌زمین تا چین گسترده بود<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۴.</ref>.
تدمر در محل تلاقی راه‌های تجاری قرار داشت. این راه‌ها بین‌النهرین را به [[سوریه]] و [[آسیای صغیر]] در شمال را به نواحی جنوبی آن مرتبط می‌ساختند؛ از این رو این [[شهر]] در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به عنوان منزلگاهی مهم شناخته شد<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۱.</ref>. در این زمان، توسعه و [[ثروت]] تدمر، سبب حمله [[اقوام]] بیابان‌گرد به آنجا شد. این تهاجمات، آسیب‌های جبران‌ناپذیری بر تدمر وارد آورد؛ به گونه‌ای که تا مدت‌ها نامی از این [[شهر]] در کتاب‌های [[تاریخی]] دیده نمی‌شود؛ اما در سده نخست قبل از میلاد، تدمر، رونق گذشته‌اش را باز یافت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۱.</ref>. واقع شدن این مکان، میان [[ایران]] و [[روم]] نیز بر اهمیت آن می‌افزود. آنها برای [[حفظ]] موجودیت خود میان دو [[دولت]]، توازن را [[حفظ]] کرده، از اصل بی‌طرفی بهره می‌جستند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۳.</ref>.
* [[شهرت]] تدمریان به عنوان مردمی جنگاور، زمانی آغاز شد که "اذینه" (اودیناتوس) در سال ۲۶۵ م توانست شاپور اول را از [[سوریه]] بیرون کند. او به علت اقداماتش به لقب‌هایی چون "دوکس اوریتانتیس" ([[نائب]] [[رئیس]] امپراتور در [[شرق]]) مفتخر شد؛ اما چهار سال بعد در سال ۲۶۷ م، اذینه، همراه پسر بزرگش در [[حمص]] با [[حیله]] [[رومیان]] کشته شدند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۵.</ref>.
 
* بعد از [[مرگ]] اذینه، همسرش زنوبیا (زباء) به [[نیابت]] از [[فرزند]] کوچکش "وهب اللات" [[اداره امور]] را به دست گرفت<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۵.</ref>. او با [[درایت]] خود، حدود کشورش را [[گسترش داد]]، [[مصر]] و قسمت اعظم [[آسیای صغیر]] را ضمیمه کشورش کرد و در سال ۲۷۰ م [[اسکندریه]]- دومین [[شهر]] امپراتوری [[روم]] - را [[تصرف]] کرد<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۵.</ref>. "زنوبیا" برای [[استقلال]] کامل تدمر تلاش بسیار کرد و سرانجام در سال ۲۷۳ م از "آورلیانوس"، امپراتور [[روم]]، [[شکست]] خورد و به [[اسارت]] در آمد. بدین ترتیب، عصر طلایی امیرانِ تدمری پایان یافت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دولت‌های عرب جاهلی ۲ (مقاله)|دولت‌های عرب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۷۳-۳۷۵.</ref>.
تدمر در قرن‌های نخست میلادی، مستعمره [[دولت]] [[روم]] تدمریان در ظاهر تابع [[دولت]] [[روم]] بودند؛ اما [[استقلال]] داخلی داشتند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۴.</ref> و خودشان به دریافت [[مالیات]] و عوارض گمرگی می‌پرداختند. البته بخشی از درآمدهای عمومی را به [[خزانه]] [[دولت]] [[روم]] واریز می‌کردند.
 
[[حاکم]] تدمر، [[مأموریت]] [[دفاع]] از مرزهای شرقی را نیز به عهده داشت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۳.</ref>. مابین سال‌های ۱۳۰ تا ۲۷۰ م پررونق‌ترین دوران تدمر رقم خورد؛ زیرا در این زمان، بازرگانی جهانی تدمر در مشرق‌زمین تا چین گسترده بود<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۴.</ref>.
 
[[شهرت]] تدمریان به عنوان مردمی جنگاور، زمانی آغاز شد که "اذینه" (اودیناتوس) در سال ۲۶۵ م توانست شاپور اول را از [[سوریه]] بیرون کند. او به علت اقداماتش به لقب‌هایی چون "دوکس اوریتانتیس" ([[نائب]] [[رئیس]] امپراتور در [[شرق]]) مفتخر شد؛ اما چهار سال بعد در سال ۲۶۷ م، اذینه، همراه پسر بزرگش در [[حمص]] با [[حیله]] [[رومیان]] کشته شدند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۵.</ref>.
 
بعد از [[مرگ]] اذینه، همسرش زنوبیا (زباء) به [[نیابت]] از [[فرزند]] کوچکش "وهب اللات" [[اداره امور]] را به دست گرفت<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۵.</ref>. او با [[درایت]] خود، حدود کشورش را [[گسترش داد]]، [[مصر]] و قسمت اعظم [[آسیای صغیر]] را ضمیمه کشورش کرد و در سال ۲۷۰ م [[اسکندریه]]- دومین [[شهر]] امپراتوری [[روم]] - را [[تصرف]] کرد<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۵.</ref>. "زنوبیا" برای [[استقلال]] کامل تدمر تلاش بسیار کرد و سرانجام در سال ۲۷۳ م از "آورلیانوس"، امپراتور [[روم]]، [[شکست]] خورد و به [[اسارت]] در آمد. بدین ترتیب، عصر طلایی امیرانِ تدمری پایان یافت<ref>دائرة المعارف اسلامی، ج۱۴، ص۷۰۳.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دولت‌های عرب جاهلی ۲ (مقاله)|دولت‌های عرب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۷۳-۳۷۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۳: خط ۲۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دولت‌های عرب جاهلی ۱ (مقاله)|دولت‌های عرب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[دولت‌های عرب جاهلی ۱ (مقاله)|دولت‌های عرب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۰۷٬۱۹۴

ویرایش