بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
از چیزهایی که در [[اخبار]] و [[روایات]] آمده واقعه [[رد شمس]] به معنای بازگشت [[خورشید]] برای [[علی]] {{ع}} است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۵.</ref>. این واقعه یک بار در زمان حیات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و بار دیگر بعد از [[وفات]] ایشان اتفاق افتاد<ref>حسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۲۷؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۲۹۲-۲۹۱؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳.</ref>. | از چیزهایی که در [[اخبار]] و [[روایات]] آمده واقعه [[رد شمس]] به معنای بازگشت [[خورشید]] برای [[علی]] {{ع}} است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۵.</ref>. این واقعه یک بار در زمان حیات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و بار دیگر بعد از [[وفات]] ایشان اتفاق افتاد<ref>حسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۲۷؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۲۹۲-۲۹۱؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳.</ref>. | ||
از قول [[امام علی|علی]] {{ع}} [[روایت]] است: "[[خداوند]] دوبار [[خورشید]] را بر من برگردانده است و جز برای من برای کسی از [[امّت]] [[محمّد]]، آن را برنگردانده است"<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَدَّ عَلَيَّ الشَّمْسَ مَرَّتَيْنِ، وَ لَمْ يَرُدَّهَا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ غَيْرِي}}؛ ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۴۴۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | از قول [[امام علی|علی]] {{ع}} [[روایت]] است: "[[خداوند]] دوبار [[خورشید]] را بر من برگردانده است و جز برای من برای کسی از [[امّت]] [[محمّد]]، آن را برنگردانده است"<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَدَّ عَلَيَّ الشَّمْسَ مَرَّتَيْنِ، وَ لَمْ يَرُدَّهَا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ غَيْرِي}}؛ ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۴۴۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۳۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۱.</ref> | ||
== برگشت [[خورشید]] در زمان [[حیات رسول خدا]] {{صل}} == | == برگشت [[خورشید]] در زمان [[حیات رسول خدا]] {{صل}} == | ||
گروهی از [[اصحاب]] [[روایت]] کردهاند که "روزی [[پیامبر]] {{صل}} در منزل نشسته بود و [[علی]] {{ع}} نیز در خدمتشان بود. در این هنگام [[وحی]] نازل شد و چون در حالت نزول وحی آرامشی بر حضرت عارض میشد که ناچار به جایی تکیه میکرد، در اینجا زانوی [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} را تکیهگاه خود قرار داد و سر برنداشت تا اینکه [[خورشید]] غروب کرد. [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} چون نمیتوانست سر [[رسول خدا]] {{صل}} را بر [[زمین]] بگذارد به ناچار، نماز عصر را نشسته خواند و [[رکوع]] و سجودش را با اشاره به جا آورد<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. هنگامی که حضرت به حالت عادی برگشت به [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[خدا]] را بخوان تا [[خورشید]] را برایت باز گرداند تا نمازت را به حالت [[ایستاده]] در وقتش بخوانی. [[خداوند تعالی]]، به علت طاقتت به خاطر [[خدا]] و رسولش، تو را [[اجابت]] میکند". پس [[حضرت علی]] {{ع}} از [[خدا]] خواست [[خورشید]] را برای او برگرداند. [[خداوند]] هم [[خورشید]] را بر او باز گرداند تا اینکه به موضعش در [[آسمان]] در وقت عصر رسید، پس حضرت، [[نماز]] عصرشان را خواند؛ سپس [[خورشید]]، غروب کرد"<ref>حسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج۲، ص۳۲۷؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۵؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | گروهی از [[اصحاب]] [[روایت]] کردهاند که "روزی [[پیامبر]] {{صل}} در منزل نشسته بود و [[علی]] {{ع}} نیز در خدمتشان بود. در این هنگام [[وحی]] نازل شد و چون در حالت نزول وحی آرامشی بر حضرت عارض میشد که ناچار به جایی تکیه میکرد، در اینجا زانوی [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} را تکیهگاه خود قرار داد و سر برنداشت تا اینکه [[خورشید]] غروب کرد. [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} چون نمیتوانست سر [[رسول خدا]] {{صل}} را بر [[زمین]] بگذارد به ناچار، نماز عصر را نشسته خواند و [[رکوع]] و سجودش را با اشاره به جا آورد<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۰؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. هنگامی که حضرت به حالت عادی برگشت به [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[خدا]] را بخوان تا [[خورشید]] را برایت باز گرداند تا نمازت را به حالت [[ایستاده]] در وقتش بخوانی. [[خداوند تعالی]]، به علت طاقتت به خاطر [[خدا]] و رسولش، تو را [[اجابت]] میکند". پس [[حضرت علی]] {{ع}} از [[خدا]] خواست [[خورشید]] را برای او برگرداند. [[خداوند]] هم [[خورشید]] را بر او باز گرداند تا اینکه به موضعش در [[آسمان]] در وقت عصر رسید، پس حضرت، [[نماز]] عصرشان را خواند؛ سپس [[خورشید]]، غروب کرد"<ref>حسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج۲، ص۳۲۷؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۵؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۳۰۶.</ref> | ||
== برگشت [[خورشید]] پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} == | == برگشت [[خورشید]] پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مرحوم [[شیخ صدوق]] در کتاب من لایحضره الفقیه این جریان را به نحو دیگری بیان کرده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref>. همچنین به [[روایت]] "اسماء" این اتفاق، در صهباء، هنگام [[غزوه خیبر]] رخ داده است<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷.</ref> و [[نقل]] میکند: "دیدم [[خورشید]] غروب کرده است، سپس بعد از غروب، دوباره طلوع کرد و بین کوهها و [[زمین]] قرار گرفت"<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، ج۳، ص۳۳؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۲، ص۵۸.</ref> | مرحوم [[شیخ صدوق]] در کتاب من لایحضره الفقیه این جریان را به نحو دیگری بیان کرده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref>. همچنین به [[روایت]] "اسماء" این اتفاق، در صهباء، هنگام [[غزوه خیبر]] رخ داده است<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷.</ref> و [[نقل]] میکند: "دیدم [[خورشید]] غروب کرده است، سپس بعد از غروب، دوباره طلوع کرد و بین کوهها و [[زمین]] قرار گرفت"<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، ج۳، ص۳۳؛ شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۲، ص۵۸.</ref> | ||
البته این واقعه چیز تازهای نبود و طبق [[روایات]] برای برخی پیامبران پیشین نیز همچون یوشع و [[سلیمان]] اتفاق افتاده است<ref>ر. ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۱ص ۷۵.</ref>. در [[مدینه]]، یکی از [[مساجد]] اطراف [[شهر]] [[مسجد]] ردّ الشمس است که در محلّ وقوع حادثه ساخته شده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | البته این واقعه چیز تازهای نبود و طبق [[روایات]] برای برخی پیامبران پیشین نیز همچون یوشع و [[سلیمان]] اتفاق افتاده است<ref>ر. ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۱ص ۷۵.</ref>. در [[مدینه]]، یکی از [[مساجد]] اطراف [[شهر]] [[مسجد]] ردّ الشمس است که در محلّ وقوع حادثه ساخته شده است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۳۰۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۱.</ref>. | ||
== ردّ الشمس از دیدگاه حدیثی == | == ردّ الشمس از دیدگاه حدیثی == | ||
بسیاری از [[اصحاب]]، [[روایت]] [[ردّ الشمس]] را با اندکی تفاوت، [[نقل]] کردهاند؛ از جمله [[اسماء بنت عمیس]]، [[امسلمه]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و...<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۶؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۵؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. شاید همین تعدد [[روایات]] و [[اختلافات]] جزئی بین این [[روایات]]، باعث شده است که "[[ابنشهرآشوب]]" [[گمان]] کند که [[ردّ الشمس]] چندین بار بر حضرت صورت گرفته است؛ از جمله در بساط، [[خندق]]، [[حنین]]، [[خیبر]]، قرقیسیاء، براثا، غاضریه، [[نهروان]]، [[بیعت رضوان]]، [[صفین]]، [[نجف]]، بنیمازر، وادی عقیق و [[احد]]. ایشان در ادامه این چنین آورده است: "اما معروف دوبار است؛ یک بار در زمان [[پیامبر]] {{صل}} در کراع غمیم و بار دیگر بعد از [[وفات]] ایشان در [[بابل]]"<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۱۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | بسیاری از [[اصحاب]]، [[روایت]] [[ردّ الشمس]] را با اندکی تفاوت، [[نقل]] کردهاند؛ از جمله [[اسماء بنت عمیس]]، [[امسلمه]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و...<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۶؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۴۵؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۳۵۰.</ref>. شاید همین تعدد [[روایات]] و [[اختلافات]] جزئی بین این [[روایات]]، باعث شده است که "[[ابنشهرآشوب]]" [[گمان]] کند که [[ردّ الشمس]] چندین بار بر حضرت صورت گرفته است؛ از جمله در بساط، [[خندق]]، [[حنین]]، [[خیبر]]، قرقیسیاء، براثا، غاضریه، [[نهروان]]، [[بیعت رضوان]]، [[صفین]]، [[نجف]]، بنیمازر، وادی عقیق و [[احد]]. ایشان در ادامه این چنین آورده است: "اما معروف دوبار است؛ یک بار در زمان [[پیامبر]] {{صل}} در کراع غمیم و بار دیگر بعد از [[وفات]] ایشان در [[بابل]]"<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۱۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref> | ||
== [[حدیث]] [[ردّ الشمس]] در منظر [[اهل سنت]] == | == [[حدیث]] [[ردّ الشمس]] در منظر [[اهل سنت]] == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از میان بزرگان [[اهل سنت]]، تنها چهار نفر، این [[فضیلت]] را رد کردهاند؛ [[ابنحزم اندلسی]]، [[ابنجوزی]]، [[ابنتیمیه]] و [[ابنکثیر]]. خواننده با خواندن درشتگوییهای آنها میپندارد که بازگشت [[خورشید]] به خاطر [[علی]] {{ع}}، فقط عقیده شیعه است و [[اسلام]]، [[اعتقاد]] به آن را زننده و بیدلیل و شایسته [[دشنام]] و نسبتهای [[زشت]] میداند. گروهی از حافظان موثق، [[حدیث]] [[ردّ الشمس]] را با اسناد فراوانی [[نقل]] کردهاند. | از میان بزرگان [[اهل سنت]]، تنها چهار نفر، این [[فضیلت]] را رد کردهاند؛ [[ابنحزم اندلسی]]، [[ابنجوزی]]، [[ابنتیمیه]] و [[ابنکثیر]]. خواننده با خواندن درشتگوییهای آنها میپندارد که بازگشت [[خورشید]] به خاطر [[علی]] {{ع}}، فقط عقیده شیعه است و [[اسلام]]، [[اعتقاد]] به آن را زننده و بیدلیل و شایسته [[دشنام]] و نسبتهای [[زشت]] میداند. گروهی از حافظان موثق، [[حدیث]] [[ردّ الشمس]] را با اسناد فراوانی [[نقل]] کردهاند. | ||
گروهی از کارشناسان علم حدیث، بعضی از اسناد را صحیح و بعضی را [[حسن]] دانستهاند. ایشان بر کسانی که سند این [[حدیث]] را ضعیف میدانند ـ مانند ابنحزم ـ خرده گرفته و به [[مخالفت]] برخاستهاند. در این میان، عدهای از بزرگان پیدا شدهاند که [[انکار]] این [[فضیلت]] [[نبوی]] و [[کرامت]] [[علوی]] را که از نظر [[روایات]]، امری قطعی است بر آنها گران آمده و تألیف خود را به آن اختصاص دادهاند تا در آن، اسناد و طرق [[حدیث]] [[رد الشمس]] را به تفصیل بیان کنند. [[ابوبکر]] ورّاق کتابی به نام من روی [[رد الشمس]] نوشته است، [[ابوالقاسم حسکانی]] و [[ابوعبدالله بصری بغدادی]] کتابی به نام جواز [[رد الشمس]] تألیف کردند و [[ابوالحسن شاذان فضیلی]]، [[حافظ ابوالفتح ازدی]] و دیگران نیز کتابها و رسایلی در باب [[رد الشمس]] به رشته تحریر در آوردهاند<ref>علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج۳، ص۱۸۹-۲۰۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | گروهی از کارشناسان علم حدیث، بعضی از اسناد را صحیح و بعضی را [[حسن]] دانستهاند. ایشان بر کسانی که سند این [[حدیث]] را ضعیف میدانند ـ مانند ابنحزم ـ خرده گرفته و به [[مخالفت]] برخاستهاند. در این میان، عدهای از بزرگان پیدا شدهاند که [[انکار]] این [[فضیلت]] [[نبوی]] و [[کرامت]] [[علوی]] را که از نظر [[روایات]]، امری قطعی است بر آنها گران آمده و تألیف خود را به آن اختصاص دادهاند تا در آن، اسناد و طرق [[حدیث]] [[رد الشمس]] را به تفصیل بیان کنند. [[ابوبکر]] ورّاق کتابی به نام من روی [[رد الشمس]] نوشته است، [[ابوالقاسم حسکانی]] و [[ابوعبدالله بصری بغدادی]] کتابی به نام جواز [[رد الشمس]] تألیف کردند و [[ابوالحسن شاذان فضیلی]]، [[حافظ ابوالفتح ازدی]] و دیگران نیز کتابها و رسایلی در باب [[رد الشمس]] به رشته تحریر در آوردهاند<ref>علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج۳، ص۱۸۹-۲۰۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[معجزات پیامبر (مقاله)|معجزات پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۳۰۸.</ref> | ||
== تشکیک در رد الشمس == | == تشکیک در رد الشمس == | ||
این [[فضیلت]] که در [[احادیث]] آمده، از آنجا که فضیلتی بزرگ برای [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} است و از سویی پدیدهای [[خارقالعاده]] و برای برخی باورنکردنی است، کسانی درصدد تشکیک نسبت به آن برآمدهاند و نسبت به راویان یا منابع یا اصل قضیه و غیر طبیعی بودن آن به دیدۀ تردید نگریستهاند، [[غافل]] از آنکه خدایی که معجزۀ [[شق القمر]] را برای [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] و [[معجزات]] دیگر را (که محال نیستند، بلکه اموری غیرعادیاند) برای [[پیامبران]] دیگر نشان میدهد، بازگرداندن حرکت [[خورشید]] برای او مشکلی نیست. به همین جهت، تعدادی از محدّثان و تاریخنگاران و محقّقان [[شیعه]] و [[سنی]] دربارۀ آن بحث کرده و حتّی تألیفهای مستقلّی نگاشتهاند و راویان و اسناد واقعه را براساس منابع فراوان و متقن آوردهاند<ref>ر.ک: الغدیر، ج ۳ ص ۱۲۷ تا ۱۴۱، کشف الرمس عن حدیث رد الشمس، محمد باقر محمودی.</ref>. برخی هم به تحلیل واقعه و [[اثبات]] "غیرممکن" نبودن آن پرداختهاند<ref>از جمله ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۱ ص ۹۱.</ref>.<ref> [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۱.</ref> | این [[فضیلت]] که در [[احادیث]] آمده، از آنجا که فضیلتی بزرگ برای [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} است و از سویی پدیدهای [[خارقالعاده]] و برای برخی باورنکردنی است، کسانی درصدد تشکیک نسبت به آن برآمدهاند و نسبت به راویان یا منابع یا اصل قضیه و غیر طبیعی بودن آن به دیدۀ تردید نگریستهاند، [[غافل]] از آنکه خدایی که معجزۀ [[شق القمر]] را برای [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] و [[معجزات]] دیگر را (که محال نیستند، بلکه اموری غیرعادیاند) برای [[پیامبران]] دیگر نشان میدهد، بازگرداندن حرکت [[خورشید]] برای او مشکلی نیست. به همین جهت، تعدادی از محدّثان و تاریخنگاران و محقّقان [[شیعه]] و [[سنی]] دربارۀ آن بحث کرده و حتّی تألیفهای مستقلّی نگاشتهاند و راویان و اسناد واقعه را براساس منابع فراوان و متقن آوردهاند<ref>ر.ک: الغدیر، ج ۳ ص ۱۲۷ تا ۱۴۱، کشف الرمس عن حدیث رد الشمس، محمد باقر محمودی.</ref>. برخی هم به تحلیل واقعه و [[اثبات]] "غیرممکن" نبودن آن پرداختهاند<ref>از جمله ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۱ ص ۹۱.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |