مسلک احتراز در تفسیر انتظار: تفاوت میان نسخهها
←نقد مسلک احتراز
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== نقد [[مسلک احتراز]] == | == نقد [[مسلک احتراز]] == | ||
چنین برداشتی از [[روایات]]، اولاً معارض با [[آیات]] و روایاتی است که به صورت | چنین برداشتی از [[روایات]]، اولاً معارض با [[آیات]] و روایاتی است که به صورت عام و خاص دربارۀ [[نیکوکاری]] و تلاش [[مسلمین]] و [[امر به معروف]] [[مسلمان]] وجود دارد؛ ثانیاً دلالت این [[روایات]] متوجه [[منتظرین]] نمیشود: | ||
# '''تعارض با آیات قرآن''': [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه 110.</ref>از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که توان و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمیشود [[واجب]] است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: "باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] و روا نمیگرداند بیگمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیفساز باشد، نه تکلیفسوز. اگر [[باور]] ما این باشد که [[انتظار]]، احتراز باشد، آنگاه [[امربهمعروف و نهیازمنکر]]، معنایی پیدا نمیکند. [[حمایت از مظلوم]] در مقابل [[ظالم]]، یک اصل مسلّم و مهم [[اسلامی]] است. [[اسلام]] به [[مسلمانان]] اجازه نمیدهد در برابر [[ظلم]] مستکبرین به ستمدیدگان [[جهان]] بیتفاوت باشند و این یکی از ارزشمندترین [[دستورات]] [[اسلامی]] است: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵</ref>.<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | |||
# '''تعارض با روایات عام:''' یعنی روایاتی که موضوع آن فقط مخصوص [[زمان غیبت]] و دوران انتظار نیست، مانند: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «کسی که صبح کند و به امور [[مسلمانان]] توجهی نکند، [[مسلمان]] نیست»<ref>{{متن حدیث|مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۳۶ </ref> همچنین ایشان فرمودند: «باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنید، و گرنه [[خداوند]] بدترین و شرورترین شما را بر [[نیکان]] و پاکانتان چیره میکند و دعای خوبانتان را [[مستجاب]] نمیکند»<ref>{{متن حدیث|لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ أَوْ لَیُسَلِّطَنَّ اللَّهُ شِرَارَکُمْ عَلَی خِیَارِکُمْ فَیَدْعُو خِیَارُکُمْ فَلَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ}}؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۷۸.</ref>. در این دو [[روایت]]، انجام امور [[مسلمین]] و همچنین انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] جزء [[وظایف]] اصلی [[مسلمین]] شمرده شده است. حال میخواهد این دو [[مسئولیت]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] یا در زمان حضور ایشان باشد<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>. | |||
# '''تعارض با روایات خاص در باب [[ظهور]]''': یعنی روایاتی که در خصوص [[زمان غیبت]] و دوران انتظار وارد شده است، مانند روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}، که شخصی از ایشان سوال کردند، کسی که دارای [[ولایت]] [[پیشوایان]] است و [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را میکشد، درچه حالی از [[دنیا]] میرود. [[امام]] فرمودند: «او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] در خیمۀ او بوده باشد. سپس [[سکوت]] کرد و فرمودند: «او همانند کسی است که در خدمت [[پیامبر]] {{صل}} با [[شمشیر]] بر مغز [[دشمن]] میکوبد»<ref>{{متن حدیث|هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۲.</ref> در این [[روایت]] مشخص است که [[جهاد]] در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} با انتظاری که به معنای [[گوشهگیری]] و باطنگرایی باشد همخوانی ندارد. | |||
از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر میدهند، اینچنین بهدست میآید که [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است؛ یعنی باید مظلومین باشند تا ظلم و ظالم معنا پیدا کند، به این ترتیب محال است قائل شویم در [[زمان غیبت]] [[ظلم و ستم]] باید همه جا را فرا بگیرد؛ چراکه وجود مظلوم نشان دهندۀ این است که [[ظلم و ستم]] نمیتواند همه جا را فرا بگیر. | |||
برخی برای اینکه از زیر بار [[مسئولیت]] و زمینهسازی [[ظهور]] فرار کنند چنین توجیه کردهاند که ممکن است اعمالشان در عصر غیبت به [[ریا]] [[آلوده]] شود؛ ازاینرو [[اعمال]] ظاهری را رها کرده و به باطنگرایی [[گرایش]] پیدا کردند؛ اما [[انتظار واقعی]]، یعنی تحرک و عمل و این عده نمیتوانند با این توجیه که ممکن است این اعمال منجر به [[ریا]] شود، دست از تلاش و کوشش بکشند و به [[گوشهگیری]] متمایل شوند<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]؛ [[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۹.</ref>. | |||
برخی برای اینکه از زیر بار [[مسئولیت]] و زمینهسازی [[ظهور]] فرار کنند چنین توجیه کردهاند که ممکن است اعمالشان در | |||
== نقد تمسک به روایات ظلم و جور == | == نقد تمسک به روایات ظلم و جور == |