پرش به محتوا

مسلک احتراز در تفسیر انتظار: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمی‌شود [[واجب]] است. بی‌گمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیف‌ساز باشد، نه تکلیف‌سوز.
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]، یکی از اصول مسلّم و از [[ضروریات اسلام]] و مورد اتفاق [[عالمان دینی]] است. از نظر [[اسلام]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر هر کسی که [[توان]] و [[قدرت]] دارد و ضرری متوجه جانش نمی‌شود [[واجب]] است. بی‌گمان [[امر به معروف و نهی از منکر]] با انتظاری [[سازگاری]] دارد که تکلیف‌ساز باشد، نه تکلیف‌سوز.
# این چنین [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم و ستم]] سخن می‌‌گویند نه جهانی پر از [[ظالم]] و [[ستمگر]]؛ بین [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جهان]] پر از [[ظالم]] فرق است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] می‌‌شود لازمه‌اش این نیست که حتما باید ظالمین هم فراوان باشد بلکه این امکان وجود دارد که تمام این [[ظلم‌ها]] به وسیلۀ عده ای محدود صورت گرفته باشد.
# این چنین [[روایات]]، از جهانی پر از [[ظلم و ستم]] سخن می‌‌گویند نه جهانی پر از [[ظالم]] و [[ستمگر]]؛ بین [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جهان]] پر از [[ظالم]] فرق است؛ زیرا اگر گفتیم [[جهان]] پر از [[ظلم]] می‌‌شود لازمه‌اش این نیست که حتما باید ظالمین هم فراوان باشد بلکه این امکان وجود دارد که تمام این [[ظلم‌ها]] به وسیلۀ عده ای محدود صورت گرفته باشد.
# براساس آیۀ {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵</ref>، در [[زمان ظهور]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] [[وارث زمین]] می‌شوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] در این [[روایات]] این باشد که افراد [[صالح]] محو و نابود می‌‌شوند پس آیۀ مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در عصر ظهور سخن می‌‌گویند تعارض خواهد داشت و در تعارض [[روایات]] و [[آیات]] قرانی آن چیزی که از اعتبار ساقط می‌‌شود [[روایات]] متعارض با [[قرآن]] است.
# براساس آیۀ {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵</ref>، در [[زمان ظهور]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] وارث زمین می‌شوند. اگر مراد از [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] در این [[روایات]] این باشد که افراد [[صالح]] محو و نابود می‌‌شوند پس آیۀ مذکور و [[آیات]] دیگر [[قرآن]] که از [[حاکمیت]] [[مستضعفین]] در عصر ظهور سخن می‌‌گویند تعارض خواهد داشت و در تعارض [[روایات]] و [[آیات]] قرانی آن چیزی که از اعتبار ساقط می‌‌شود [[روایات]] متعارض با [[قرآن]] است.
# از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر می‌دهند، به دست می‌آید [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچ‌گاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانب‌داری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که می‌خواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمی‌شود<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
# از ظاهر روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] خبر می‌دهند، به دست می‌آید [[فراگیر شدن ظلم]] و [[ستم]] به معنای [[گسترش ظلم]] طبقه [[حاکم]] است؛ زیرا لازمۀ [[ظلم]] و [[ظالم]] بودن، وجود [[مظلوم]] است. طبق این نگرش [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} هنگامی خواهد بود که [[ظلم]] طبقۀ [[حاکم]] در ابعاد مختلف [[زندگی]] [[مردم]] شدت یافته و فراگیر شده باشد. طبق این معنا، هیچ‌گاه [[مسئولیت]] [[مبارزه]] با [[ستم]] و جانب‌داری از [[عدالت]]، از افراد [[صالح]] و [[مستضعف]] که می‌خواهند [[وارث]] [[حکومت]] [[زمین]] گردند، سلب نمی‌شود<ref>[[اسماعیل دانش|دانش، اسماعیل]]، مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.


۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش