جنگ در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''جنگ''' به معنای [[پیکار]] و [[کارزار]] است. مقصود از جنگ، مطلق پیکار و درگیری خشونتبار بین دو گروه است و چنانچه یکی از این دو گروه، [[خداپرست]] و هدفش [[مقدّس]] باشد، پیکارش [[جهاد]] است. جنگ دارای اقسامی است مانند جنگ نظامی و غیرنظامی؛ جنگ [[مشروع]] و غیرمشروع؛ همچنین جنگ دارای آثار منفی مانند: [[اضطراب]] و [[ترس]]؛ [[غم]] و [[اندوه]]؛ [[گرسنگی]]؛ [[سختی]] و [[مشقت]]؛ جراحتهای بدنی و نیز دارای آثار مثبت مانند: به دست آوردن [[غنایم جنگی]]؛ گرفتن فدیه از [[دشمن]] مغلوب؛ آزادسازی سرزمین و اسرا از دست دشمن؛ [[حفظ]] مظاهر و [[شعائر]] [[دینی]]؛ برخوردار شدن از [[پاداش اخروی]] و... است. شروع جنگ میتواند عوامل مختلفی داشته باشد مانند: [[وسوسه]] [[شیطان]]؛ [[دنیاطلبی]]؛ [[اختلافات]] [[عقیدتی]] و گروهی؛ [[پیمان شکنی]] و [[گناه]] و [[فساد]]. | '''جنگ''' به معنای [[پیکار]] و [[کارزار]] است.ر. مقصود از جنگ، مطلق پیکار و درگیری خشونتبار بین دو گروه است و چنانچه یکی از این دو گروه، [[خداپرست]] و هدفش [[مقدّس]] باشد، پیکارش [[جهاد]] است. جنگ دارای اقسامی است مانند جنگ نظامی و غیرنظامی؛ جنگ [[مشروع]] و غیرمشروع؛ همچنین جنگ دارای آثار منفی مانند: [[اضطراب]] و [[ترس]]؛ [[غم]] و [[اندوه]]؛ [[گرسنگی]]؛ [[سختی]] و [[مشقت]]؛ جراحتهای بدنی و نیز دارای آثار مثبت مانند: به دست آوردن [[غنایم جنگی]]؛ گرفتن فدیه از [[دشمن]] مغلوب؛ آزادسازی سرزمین و اسرا از دست دشمن؛ [[حفظ]] مظاهر و [[شعائر]] [[دینی]]؛ برخوردار شدن از [[پاداش اخروی]] و... است. شروع جنگ میتواند عوامل مختلفی داشته باشد مانند: [[وسوسه]] [[شیطان]]؛ [[دنیاطلبی]]؛ [[اختلافات]] [[عقیدتی]] و گروهی؛ [[پیمان شکنی]] و [[گناه]] و [[فساد]]. | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
# هردو گروه، سازمانیافته باشند<ref>جنگ و صلح، ص۶.</ref>. | # هردو گروه، سازمانیافته باشند<ref>جنگ و صلح، ص۶.</ref>. | ||
[[جنگ]] گاه با ابزاری جز [[سلاح]] [[جنگی]] صورت میگیرد که بر حسب ماهیت آن به انواع [[جنگ روانی]]، [[جنگ تبلیغاتی]]، جنگ اقتصادی و جز اینها... قسمت میگردد<ref>موسوعة المورد، ج ۱، ص۴۲۳؛ فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴۸.</ref>. [[جهاد]] نیز نوعی کارزار با [[دشمن]] است؛ ولی صرفا به درگیری با [[کافران]]<ref>مواهب الجلیل، ج ۴، ص۵۳۵ - ۵۳۶؛ الثمر الدانی، ص۴۱۱؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۸.</ref> یا بر هر [[کوشش]] و [[مبارزه]] با [[جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] و برای تحقق [[اهداف الهی]] اطلاق میگردد<ref>ر. ک: ریاض المسائل، ج ۷، ص۴۴۱؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۳.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۷۳-۷۴.</ref> | [[جنگ]] گاه با ابزاری جز [[سلاح]] [[جنگی]] صورت میگیرد که بر حسب ماهیت آن به انواع [[جنگ روانی]]، [[جنگ تبلیغاتی]]، جنگ اقتصادی و جز اینها... قسمت میگردد<ref>موسوعة المورد، ج ۱، ص۴۲۳؛ فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴۸.</ref>. [[جهاد]] نیز نوعی کارزار با [[دشمن]] است؛ ولی صرفا به درگیری با [[کافران]]<ref>مواهب الجلیل، ج ۴، ص۵۳۵ - ۵۳۶؛ الثمر الدانی، ص۴۱۱؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۸.</ref> یا بر هر [[کوشش]] و [[مبارزه]] با [[جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] و برای تحقق [[اهداف الهی]] اطلاق میگردد<ref>ر.ک: ریاض المسائل، ج ۷، ص۴۴۱؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۳.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۷۳-۷۴.</ref> | ||
== واژههای مترادف جنگ در قرآن == | == واژههای مترادف جنگ در قرآن == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
# [[جنگ]] نظامی آن است که دو طرف درگیر از سلاحهای نظامی و جنگی استفاده میکنند و بیشتر آیات قرآنیِ مربوط به جنگ به این نوع از جنگ اشاره دارند؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمیسازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref>. | # [[جنگ]] نظامی آن است که دو طرف درگیر از سلاحهای نظامی و جنگی استفاده میکنند و بیشتر آیات قرآنیِ مربوط به جنگ به این نوع از جنگ اشاره دارند؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمیسازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref>. | ||
# جنگ غیر نظامی نیز آن است که در آن از ابزار و ادوات نظامی برای مغلوب کردن دشمن استفاده نمیشود؛ مانند [[جنگ روانی]] که مراد از آن، فعالیتهایی در طول جنگ یا پیش یا پس از آن است که با [[هدف]] درهم شکستن [[اراده]] [[مقاومت]] در دشمن و [[تضعیف]] [[روحیه]] او صورت میگیرد<ref>موسوعة المورد، ج ۱، ص۴۲۴؛ فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴۸.</ref>؛ همچنین جنگ [[اقتصادی]] که در آن به هدف [[غلبه]] بر دشمن به [[تحریم]] یا [[محاصره اقتصادی]] [[اقدام]] میشود<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۳۳؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج ۳، ص۲۲۰۰، «جنگ».</ref> و نیز [[جنگ تبلیغاتی]] یا [[هجوم فرهنگی]] که با ابزار [[تبلیغات]] و [[فرهنگ]] و [[ترویج]] [[شبهات]]، دشمن تضعیف میشود<ref>ر. ک: اسالیب الغزو الفکری، ص۱۰ - ۲۳۸؛ اضواء البیان، ج ۷، ص۳۷۸؛ موسوعة الامام علی، ج ۶، ص۵ - ۳۷.</ref>. | # جنگ غیر نظامی نیز آن است که در آن از ابزار و ادوات نظامی برای مغلوب کردن دشمن استفاده نمیشود؛ مانند [[جنگ روانی]] که مراد از آن، فعالیتهایی در طول جنگ یا پیش یا پس از آن است که با [[هدف]] درهم شکستن [[اراده]] [[مقاومت]] در دشمن و [[تضعیف]] [[روحیه]] او صورت میگیرد<ref>موسوعة المورد، ج ۱، ص۴۲۴؛ فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۴۸.</ref>؛ همچنین جنگ [[اقتصادی]] که در آن به هدف [[غلبه]] بر دشمن به [[تحریم]] یا [[محاصره اقتصادی]] [[اقدام]] میشود<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۳۳؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج ۳، ص۲۲۰۰، «جنگ».</ref> و نیز [[جنگ تبلیغاتی]] یا [[هجوم فرهنگی]] که با ابزار [[تبلیغات]] و [[فرهنگ]] و [[ترویج]] [[شبهات]]، دشمن تضعیف میشود<ref>ر.ک: اسالیب الغزو الفکری، ص۱۰ - ۲۳۸؛ اضواء البیان، ج ۷، ص۳۷۸؛ موسوعة الامام علی، ج ۶، ص۵ - ۳۷.</ref>. | ||
گفته شده است که [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگتر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> که از جنگ پیوسته [[کافران]] با [[مسلمانان]] برای [[تغییر]] دادن [[دین]] آنان سخن به میان آورده، افزون بر جنگ نظامی شامل روشهای جنگ غیر نظامی نیز میگردد<ref>الفرقان، ج ۳، ص۲۷۸ـ ۲۷۹؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۲۰۵ـ ۲۰۹.</ref>. | گفته شده است که [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگتر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> که از جنگ پیوسته [[کافران]] با [[مسلمانان]] برای [[تغییر]] دادن [[دین]] آنان سخن به میان آورده، افزون بر جنگ نظامی شامل روشهای جنگ غیر نظامی نیز میگردد<ref>الفرقان، ج ۳، ص۲۷۸ـ ۲۷۹؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۲۰۵ـ ۲۰۹.</ref>. | ||
[[جنگ]] از جهت | [[جنگ]] از جهت انگیزه و اهداف آن به جنگ [[مشروع]] ([[مباح]]) و [[نامشروع]] ([[حرام]]) قسمت میشود<ref>جنگ و صلح، ص۱۵.</ref>: | ||
# [[جنگ]] مشروع آن است که با اهداف مشروع صورت گیرد مانند [[خونخواهی]] و [[تنبیه]] [[متجاوز]]<ref>جنگ و صلح، ص۱۵.</ref> و با شرایط خاصی [[واجب]] است؛ مانند: | # [[جنگ]] مشروع آن است که با اهداف مشروع صورت گیرد مانند [[خونخواهی]] و [[تنبیه]] [[متجاوز]]<ref>جنگ و صلح، ص۱۵.</ref> و با شرایط خاصی [[واجب]] است؛ مانند: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
جنگ با [[کافران]] همپیمان با مسلمانان نیز جایز نیست: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بستهاید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاستهاند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکردهاند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بیگمان خداوند پرهیزکاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بستهاید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۷.</ref>. | جنگ با [[کافران]] همپیمان با مسلمانان نیز جایز نیست: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بستهاید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاستهاند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکردهاند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بیگمان خداوند پرهیزکاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بستهاید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره توبه، آیه ۷.</ref>. | ||
[[جنگ]] کردن در مکانهایی خاص نیز [[حرام]] به شمار رفته است؛ از جمله در منطقه [[حرم]] مکّی حتی با [[کافران]]: {{متن قرآن|وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.<ref>المبسوط، طوسی، ج ۲، ص۳؛ المحلی، ج ۱۰، ص۴۹۶؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۶۹.</ref> البته اگر [[دشمن]] در این مکان با [[مسلمانان]] بجنگد مقابله با آنان جایز خواهد بود<ref>المغنی، ج ۱۰، ص۲۳۸؛ بدائع الصنائع، ج ۷، ص۱۱۴.</ref> البته برخی [[فقها]] برآناند که این [[آیه]] با [[آیات]] دیگر از جمله آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.</ref> یا آیه {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> [[نسخ]] شده است<ref>ر. ک: المبسوط، طوسی، ج ۲، ص۳؛ کشاف القناع، ج ۶، ص۱۱۳.</ref>؛ همچنین در [[ماههای حرام]] ([[رجب]]، [[ذیقعده]]، [[ذیحجه]] و [[محرم]]) [[جنگ حرام]] است<ref>قواعد الاحکام، ج ۱، ص۴۷۹؛ ایضاح الفوائد، ج ۱، ص۳۵۲؛ جامع المقاصد، ج ۳، ص۳۷۳.</ref> {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان شمار ماهها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref>؛ اما در صورتی که دشمن در این ماهها [[جنگ]] را آغاز کند جنگ با او جایز خواهد بود: {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنیها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>.<ref>کفایة الاحکام، ج ۱، ص۳۶۹؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۶۹.</ref> | [[جنگ]] کردن در مکانهایی خاص نیز [[حرام]] به شمار رفته است؛ از جمله در منطقه [[حرم]] مکّی حتی با [[کافران]]: {{متن قرآن|وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>.<ref>المبسوط، طوسی، ج ۲، ص۳؛ المحلی، ج ۱۰، ص۴۹۶؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۶۹.</ref> البته اگر [[دشمن]] در این مکان با [[مسلمانان]] بجنگد مقابله با آنان جایز خواهد بود<ref>المغنی، ج ۱۰، ص۲۳۸؛ بدائع الصنائع، ج ۷، ص۱۱۴.</ref> البته برخی [[فقها]] برآناند که این [[آیه]] با [[آیات]] دیگر از جمله آیه {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.</ref> یا آیه {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> [[نسخ]] شده است<ref>ر.ک: المبسوط، طوسی، ج ۲، ص۳؛ کشاف القناع، ج ۶، ص۱۱۳.</ref>؛ همچنین در [[ماههای حرام]] ([[رجب]]، [[ذیقعده]]، [[ذیحجه]] و [[محرم]]) [[جنگ حرام]] است<ref>قواعد الاحکام، ج ۱، ص۴۷۹؛ ایضاح الفوائد، ج ۱، ص۳۵۲؛ جامع المقاصد، ج ۳، ص۳۷۳.</ref> {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بیگمان شمار ماهها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref>؛ اما در صورتی که دشمن در این ماهها [[جنگ]] را آغاز کند جنگ با او جایز خواهد بود: {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنیها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>.<ref>کفایة الاحکام، ج ۱، ص۳۶۹؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص۳۶۹.</ref> | ||
برخی از [[فقهای اهل سنت]] برآناند که [[حرمت]] جنگ در ماههای حرام با [[نزول]] آیات [[قتال]] مانند آیه {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> نسخ شده است، از اینرو، جنگ ابتدایی نیز در این ماهها جایز است<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۱۰، ص۲۶؛ بدائع الصنائع، ج ۷، ص۱۰۰؛ کشاف القناع، ج ۳، ص۴۰.</ref>. آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref> میتواند به دو نوع جنگ [[مباح]] و حرام اشاره داشته باشد<ref> نمونه، ج ۴، ص۱۱ - ۱۲.</ref> | برخی از [[فقهای اهل سنت]] برآناند که [[حرمت]] جنگ در ماههای حرام با [[نزول]] آیات [[قتال]] مانند آیه {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref> نسخ شده است، از اینرو، جنگ ابتدایی نیز در این ماهها جایز است<ref>المبسوط، سرخسی، ج ۱۰، ص۲۶؛ بدائع الصنائع، ج ۷، ص۱۰۰؛ کشاف القناع، ج ۳، ص۴۰.</ref>. آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref> میتواند به دو نوع جنگ [[مباح]] و حرام اشاره داشته باشد<ref> نمونه، ج ۴، ص۱۱ - ۱۲.</ref> | ||
در برخی [[آیات قرآن]] از [[جنگ]] با [[خدا]] یاد شده است؛ از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«آنان را به (نام) پدرانشان بخوانید، این نزد خداوند دادگرانهتر است و اگر پدرانشان را نمیشناسید برادران دینی و وابستگان شمایند و شما را در آنچه اشتباه کردهاید گناهی نیست اما در آنچه دلهایتان به قصد، خواسته است (گناهکارید) و خداوند آمرزندهای بخشاینده» سوره احزاب، آیه ۵.</ref> که از [[محاربه]] برخی [[انسانها]] با خدا و فرستاده او یاد کرده و [[کیفر]] چنین [[جنگی]] را کشته شدن و [[تبعید]] دانسته است. برخی مراد از جنگ با خدا را در این آیه، [[مخالفت]] با [[اوامر الهی]] و هتک [[حریم]] [[خداوند]] دانستهاند<ref>احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۸.</ref>. برخی دیگر، مراد از آن را جنگ با [[اولیای الهی]] شمردهاند<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۸؛ التبیان، ج ۳، ص۵۰۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۳۶۵.</ref> که به سبب | در برخی [[آیات قرآن]] از [[جنگ]] با [[خدا]] یاد شده است؛ از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«آنان را به (نام) پدرانشان بخوانید، این نزد خداوند دادگرانهتر است و اگر پدرانشان را نمیشناسید برادران دینی و وابستگان شمایند و شما را در آنچه اشتباه کردهاید گناهی نیست اما در آنچه دلهایتان به قصد، خواسته است (گناهکارید) و خداوند آمرزندهای بخشاینده» سوره احزاب، آیه ۵.</ref> که از [[محاربه]] برخی [[انسانها]] با خدا و فرستاده او یاد کرده و [[کیفر]] چنین [[جنگی]] را کشته شدن و [[تبعید]] دانسته است. برخی مراد از جنگ با خدا را در این آیه، [[مخالفت]] با [[اوامر الهی]] و هتک [[حریم]] [[خداوند]] دانستهاند<ref>احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۸.</ref>. برخی دیگر، مراد از آن را جنگ با [[اولیای الهی]] شمردهاند<ref> احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۸؛ التبیان، ج ۳، ص۵۰۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۳۶۵.</ref> که به سبب مقام والای آنان نزد خداوند، [[جنگ]] با خداوند به شمار رفته است<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۲۰؛ روح المعانی، ج ۶، ص۱۱۸ ـ ۱۱۹.</ref>. در آیهای دیگر، [[رباخواری]] [[اعلان]] جنگ با خدا و [[رسول]] شمرده شده است: {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref>. برخی مراد از جنگ را در این آیه [[دشمنی]] و مخالفت با [[دستورات]] خدا و رسول دانسته<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص۲۱۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۶۳ - ۳۶۴.</ref> و تعبیر آیه را نوعی [[مبالغه]] در [[تهدید]] شمردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۰۷؛ البحر المحیط، ج ۲، ص۳۵۲.</ref>؛ ولی برخی مراد از آن را جنگ [[حقیقی]] دانسته و بر آناند که این آیه به [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] اجازه جنگ با رباخواران را داده است<ref> جامع البیان، ج ۳، ص۱۴۸؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۲۱۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۶۳.</ref>. البته به نظر برخی این [[حکم]] مربوط به رباخوارانی است که [[ربا]] را [[حلال]] بشمارند<ref>احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص۵۷۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۲۱۱.</ref> چنانکه در برخی [[احادیث]] نیز کشتن چنین افرادی جایز شمرده شده است<ref> الکافی، ج ۵، ص۱۴۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص۱۲۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۸، ص۱۳۵.</ref>. برخی نیز [[اصرار]] بر [[رباخواری]] را مصداق [[آیه]] دانستهاند<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۷۵-۷۷</ref> | ||
== پیشینه جنگ == | == پیشینه جنگ == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
[[لشکرکشی]] [[فرعون]] برای [[جنگ]] با [[حضرت موسی]] و پیروانش در [[آیات]] متعدد مطرح شده است: {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا میپوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم» سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>؛ ولی فرعون و لشکریانش قبل از دستیابی به [[موسی]] و بروز جنگ دچار [[عذاب الهی]] شده، در دریا [[غرق]] شدند: {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا میپوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ}}<ref>«پس او و سپاهش را فرو گرفتیم، آنگاه او را که سزاوار سرزنش بود در دریا افکندیم» سوره ذاریات، آیه ۴۰.</ref>؛ حضرت موسی و یارانش پس از [[نجات]] از فرعون و عبور از نیل، [[مأمور]] به جنگ با عمالقه<ref>مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ المیزان، ج ۸، ص۲۹۳.</ref> برای پس گرفتن [[سرزمین مقدس]] شدند: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>. در [[منابع تفسیری]]، این سرزمین مقدس شامل [[دمشق]]، [[فلسطین]]، [[اردن]]، [[شام]]، طور یا اریحا<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۲۳۴؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۸.</ref> و شمار [[لشکریان]] حضرت موسی در این جنگ حدود ۶۰۰۰۰۰ نفر ذکر شده که تنها ۴۰۰۰۰ به آن حضرت [[وفادار]] ماندند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون میرویم» سوره مائده، آیه ۲۲.</ref>.<ref>الصافی، ج ۲، ص۲۶.</ref> متمردان به آن حضرت گفتند که تو و خدایت بروید و بجنگید: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچگاه بدان وارد نمیشویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همینجا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانهای است. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۵۰.</ref>. | [[لشکرکشی]] [[فرعون]] برای [[جنگ]] با [[حضرت موسی]] و پیروانش در [[آیات]] متعدد مطرح شده است: {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا میپوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند تا آنگاه که آب از سرش گذشت؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ خدایی نیست جز همان که بنی اسرائیل بدان ایمان دارند و من از گردن نهادگانم» سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>؛ ولی فرعون و لشکریانش قبل از دستیابی به [[موسی]] و بروز جنگ دچار [[عذاب الهی]] شده، در دریا [[غرق]] شدند: {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ}}<ref>«فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا میپوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.</ref>، {{متن قرآن|فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ}}<ref>«پس او و سپاهش را فرو گرفتیم، آنگاه او را که سزاوار سرزنش بود در دریا افکندیم» سوره ذاریات، آیه ۴۰.</ref>؛ حضرت موسی و یارانش پس از [[نجات]] از فرعون و عبور از نیل، [[مأمور]] به جنگ با عمالقه<ref>مجمعالبیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ المیزان، ج ۸، ص۲۹۳.</ref> برای پس گرفتن [[سرزمین مقدس]] شدند: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>. در [[منابع تفسیری]]، این سرزمین مقدس شامل [[دمشق]]، [[فلسطین]]، [[اردن]]، [[شام]]، طور یا اریحا<ref>جامع البیان، ج ۶، ص۲۳۴؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۲، ص۵۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۸.</ref> و شمار [[لشکریان]] حضرت موسی در این جنگ حدود ۶۰۰۰۰۰ نفر ذکر شده که تنها ۴۰۰۰۰ به آن حضرت [[وفادار]] ماندند: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون میرویم» سوره مائده، آیه ۲۲.</ref>.<ref>الصافی، ج ۲، ص۲۶.</ref> متمردان به آن حضرت گفتند که تو و خدایت بروید و بجنگید: {{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچگاه بدان وارد نمیشویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همینجا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانهای است. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گامهای ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان» سوره بقره، آیه ۲۴۶-۲۵۰.</ref>. | ||
همچنین از سرگذشت گروهی از آوارگان [[بنیاسرائیل]] یاد شده که برای جنگ با [[غاصبان]] [[سرزمین]] خود از پیامبرشان | همچنین از سرگذشت گروهی از آوارگان [[بنیاسرائیل]] یاد شده که برای جنگ با [[غاصبان]] [[سرزمین]] خود از پیامبرشان فرمانده خواستند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>؛ [[مفسران]] نام این [[پیامبر]] را [[یوشع]]، [[شمعون]] یا [[اشموئیل]]<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص۸۰۶؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۴۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۲۴۳.</ref> و [[غاصب]] [[سرزمین]] [[بنیاسرائیل]] را [[جالوت]]<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص۸۱۰.</ref> دانستهاند. پس از تعیین فرمانده، بیشتر افراد از [[کارزار]] با جالوت خودداری کردند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref>؛ ولی [[اقلیت]] مانده با [[پایداری]] بر جالوت [[پیروز]] شدند و جالوت به دست [[داود]] کشته شد: {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref> (جالوت، [[طالوت]]). | ||
در [[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُوْلُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ}}<ref>«گفتند: ما نیرومند و سخت دلیریم و فرمان با توست، بنگر تا چه فرمان خواهی داد» سوره نمل، آیه ۳۳.</ref> از [[آمادگی]] اشراف [[قوم سبأ]] برای [[جنگ]] با [[حضرت سلیمان]] یاد شده است. ولی [[ملکه]] سبأ با این [[استدلال]] که جنگ با [[پادشاهان]] مایه ویرانیهایی فراوان میشود، از جنگ با آن حضرت [[امتناع]] کرد: {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدینگونه رفتار میکنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref> و با فرستادن هدیهای برای [[سلیمان]]، [[منتظر]] عکسالعمل او و درصدد ارزیابی [[قدرت]] و مُکنت او برآمد: {{متن قرآن|وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و من ارمغانی برای آنان میفرستم و مینگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.</ref><ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۶۱.</ref>؛ ولی حضرت سلیمان با ارسال نامهای آنان را به [[جنگی]] سخت [[تهدید]] کرد: {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بیگمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>. | در [[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا نَحْنُ أُوْلُوا قُوَّةٍ وَأُوْلُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ}}<ref>«گفتند: ما نیرومند و سخت دلیریم و فرمان با توست، بنگر تا چه فرمان خواهی داد» سوره نمل، آیه ۳۳.</ref> از [[آمادگی]] اشراف [[قوم سبأ]] برای [[جنگ]] با [[حضرت سلیمان]] یاد شده است. ولی [[ملکه]] سبأ با این [[استدلال]] که جنگ با [[پادشاهان]] مایه ویرانیهایی فراوان میشود، از جنگ با آن حضرت [[امتناع]] کرد: {{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدینگونه رفتار میکنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref> و با فرستادن هدیهای برای [[سلیمان]]، [[منتظر]] عکسالعمل او و درصدد ارزیابی [[قدرت]] و مُکنت او برآمد: {{متن قرآن|وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و من ارمغانی برای آنان میفرستم و مینگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.</ref><ref>المیزان، ج ۱۵، ص۳۶۱.</ref>؛ ولی حضرت سلیمان با ارسال نامهای آنان را به [[جنگی]] سخت [[تهدید]] کرد: {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بیگمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
=== [[جنگ]] در [[عصر جاهلیت]] === | === [[جنگ]] در [[عصر جاهلیت]] === | ||
میان [[اعراب جاهلی]] نیز جنگ بسیار رایج بود<ref>ر. ک: المحبر، ص۷؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۳۶ - ۳۷؛ الکامل، ج ۱، ص۵۰۲.</ref> و گاه به آن [[افتخار]] میکردند<ref>نمونه، ج ۲۴، ص۱۰۸؛ آثار الحرب، ص۵۴.</ref>. رواج جنگ میان اعراب جاهلی از آیه {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ}}<ref>«آیا ندیدهاند که ما حرمی امن پدید آوردیم (که در آن هیچ چیز را در نمیبرند) در حالی که (بیرون از شهر مکّه) مردم از پیرامونشان ربوده میشوند؟ پس آیا به باطل باور دارند و نعمت خداوند را انکار میکنند؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۷.</ref> استفاده میشود که از وجود [[ناامنی]] و جنگ در اطراف [[مکه]]<ref>جامعالبیان، ج ۲۰، ص۱۱۶؛ الصافی، ج ۴، ص۱۲۳؛ المیزان، ج ۱۶، ص۱۵۰.</ref> و [[امن]] بودن این [[شهر]] یاد کرده است. از جمله [[جنگهای اعراب جاهلی]] که [[قرآن]] صریحا به آن اشاره کرده، [[جنگ]] میان [[قبایل]] [[اوس]] و [[خزرج]] است: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بیگمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۵۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵۷.</ref> برخی از وقوع ۱۳ جنگ میان این دو [[قبیله]] در مدت ۱۲۰ سال<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۴۶؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵۷؛ ر. ک: الکامل، ج ۱، ص۶۵۸ ـ ۶۸۰.</ref> گزارش دادهاند، با این همه، آنان به [[تبعیت]] از [[آیین]] [[ابراهیم]] {{ع}} جنگ در [[ماههای حرام]] را روا نمیدانستند، چنان که این نکته را از ظاهر آیه {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگتر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> نیز میتوان دریافت<ref>التبیان، ج ۲، ص۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۴؛ روح المعانی، ج ۲، ص۱۰۸.</ref>؛ زیرا [[پرسش]] از [[حرمت]] [[جنگ]] در این ماهها را [[کافران]] مطرح کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۳۱.</ref>. [[کفار]] با آغاز [[ماههای حرام]] [[ابزار جنگ]] را کنار مینهادند<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۴۷۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۴.</ref>، ولی گاه که [[منفعت]] آنان در [[جنگیدن]] در این ماهها بود، ماههای حرام را [[تغییر]] میدادند که [[قرآن کریم]] آنان را به جهت این عمل به شدت [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«جز اين نيست كه جابجا كردنِ [ماههاى حرام]، فزونى در كفر است كه كافران به وسيله آن گمراه مىشوند آن را يك سال حلال مىشمارند، و يك سال [ديگر]، آن را حرام مىدانند، تا با شماره ماههايى كه خدا حرام كرده است موافق سازند، و در نتيجه آنچه را خدا حرام كرده [بر خود] حلال گردانند. زشتىِ اعمالشان برايشان آراسته شده است، و خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.» سوره توبه، آیه ۳۷.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۶۷ - ۱۶۸؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص۵۳.</ref> | میان [[اعراب جاهلی]] نیز جنگ بسیار رایج بود<ref>ر.ک: المحبر، ص۷؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۳۶ - ۳۷؛ الکامل، ج ۱، ص۵۰۲.</ref> و گاه به آن [[افتخار]] میکردند<ref>نمونه، ج ۲۴، ص۱۰۸؛ آثار الحرب، ص۵۴.</ref>. رواج جنگ میان اعراب جاهلی از آیه {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ}}<ref>«آیا ندیدهاند که ما حرمی امن پدید آوردیم (که در آن هیچ چیز را در نمیبرند) در حالی که (بیرون از شهر مکّه) مردم از پیرامونشان ربوده میشوند؟ پس آیا به باطل باور دارند و نعمت خداوند را انکار میکنند؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۷.</ref> استفاده میشود که از وجود [[ناامنی]] و جنگ در اطراف [[مکه]]<ref>جامعالبیان، ج ۲۰، ص۱۱۶؛ الصافی، ج ۴، ص۱۲۳؛ المیزان، ج ۱۶، ص۱۵۰.</ref> و [[امن]] بودن این [[شهر]] یاد کرده است. از جمله [[جنگهای اعراب جاهلی]] که [[قرآن]] صریحا به آن اشاره کرده، [[جنگ]] میان [[قبایل]] [[اوس]] و [[خزرج]] است: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدینگونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بیگمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۵۰؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵۷.</ref> برخی از وقوع ۱۳ جنگ میان این دو [[قبیله]] در مدت ۱۲۰ سال<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۴۶؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۵۷؛ ر.ک: الکامل، ج ۱، ص۶۵۸ ـ ۶۸۰.</ref> گزارش دادهاند، با این همه، آنان به [[تبعیت]] از [[آیین]] [[ابراهیم]] {{ع}} جنگ در [[ماههای حرام]] را روا نمیدانستند، چنان که این نکته را از ظاهر آیه {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگتر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> نیز میتوان دریافت<ref>التبیان، ج ۲، ص۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۴؛ روح المعانی، ج ۲، ص۱۰۸.</ref>؛ زیرا [[پرسش]] از [[حرمت]] [[جنگ]] در این ماهها را [[کافران]] مطرح کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۳۱.</ref>. [[کفار]] با آغاز [[ماههای حرام]] [[ابزار جنگ]] را کنار مینهادند<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۴۷۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۷۴.</ref>، ولی گاه که [[منفعت]] آنان در [[جنگیدن]] در این ماهها بود، ماههای حرام را [[تغییر]] میدادند که [[قرآن کریم]] آنان را به جهت این عمل به شدت [[نکوهیده]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«جز اين نيست كه جابجا كردنِ [ماههاى حرام]، فزونى در كفر است كه كافران به وسيله آن گمراه مىشوند آن را يك سال حلال مىشمارند، و يك سال [ديگر]، آن را حرام مىدانند، تا با شماره ماههايى كه خدا حرام كرده است موافق سازند، و در نتيجه آنچه را خدا حرام كرده [بر خود] حلال گردانند. زشتىِ اعمالشان برايشان آراسته شده است، و خدا گروه كافران را هدايت نمىكند.» سوره توبه، آیه ۳۷.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۶۷ - ۱۶۸؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص۵۳.</ref> | ||
[[سوره فیل]] درباره [[هجوم]] [[لشکر]] [[ابرهه]] به [[مکه]] برای جنگ با مکیان و [[تخریب]] [[کعبه]] نازل شده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟» سوره فیل، آیه ۱.</ref> گزارش شده که ابرهه با سپاهی ۶۰۰۰۰ نفره عازم مکه شد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۱۹۳؛ البحر المحیط، ج ۸، ص۵۱۱.</ref> و مکیان چون توان [[رویارویی]] با وی را نداشتند، به کوهها | [[سوره فیل]] درباره [[هجوم]] [[لشکر]] [[ابرهه]] به [[مکه]] برای جنگ با مکیان و [[تخریب]] [[کعبه]] نازل شده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟» سوره فیل، آیه ۱.</ref> گزارش شده که ابرهه با سپاهی ۶۰۰۰۰ نفره عازم مکه شد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۱۹۳؛ البحر المحیط، ج ۸، ص۵۱۱.</ref> و مکیان چون توان [[رویارویی]] با وی را نداشتند، به کوهها پناه بردند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص۴۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص۱۸۹ - ۱۹۰؛ امتاع الاسماع، ج ۴، ص۷۷.</ref>، ولی [[خداوند]] با فرستادن گروههایی از پرندگان آنان را نابود ساخت. [[مورخان]] [[زمان]] این رخداد را ۴۰ سال [[پیش از بعثت]] و در سال [[تولد]] [[پیامبراکرم]] {{صل}} دانستهاند<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۱، ص۲۰۳؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۱، ص۲۰۷؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۲، ص۲۴۳.</ref>. | ||
در آیاتی دیگر به وقوع دو جنگ میان [[امپراتوری]] [[ایران]] و [[روم]] اشاره و [[پیروزی]] [[ایرانیان]] در جنگ نخست و [[شکست]] آنان در جنگ دوم [[پیش بینی]] شده است: {{متن قرآن|غُلِبَتِ الرُّومُ}}<ref>«رومیان شکست خوردند» سوره روم، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ}}<ref>«در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند» سوره روم، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابر وعده خداوند؛ خداوند در وعده خود خلاف نمیورزد امّا بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۶.</ref>، مراد از {{متن قرآن|أَدْنَى الْأَرْضِ}} را منطقه [[شام]]<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۵۲؛ نور الثقلین، ج ۴، ص۱۷۰.</ref> یا نزدیکترین [[سرزمین]] [[روم]] به جزیرهالعرب شمردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۹۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۳۲۶؛ الکامل، ج ۱، ص۴۷۹.</ref>. [[شکست]] [[ایرانیان]] در [[جنگ]] دوم موجب [[شادمانی]] [[مؤمنان]] شد: {{متن قرآن|فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ}}<ref>«در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند» سوره روم، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد میشوند» سوره روم، آیه ۴.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۸۰-۸۲.</ref> | در آیاتی دیگر به وقوع دو جنگ میان [[امپراتوری]] [[ایران]] و [[روم]] اشاره و [[پیروزی]] [[ایرانیان]] در جنگ نخست و [[شکست]] آنان در جنگ دوم [[پیش بینی]] شده است: {{متن قرآن|غُلِبَتِ الرُّومُ}}<ref>«رومیان شکست خوردند» سوره روم، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ}}<ref>«در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند» سوره روم، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابر وعده خداوند؛ خداوند در وعده خود خلاف نمیورزد امّا بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۶.</ref>، مراد از {{متن قرآن|أَدْنَى الْأَرْضِ}} را منطقه [[شام]]<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۵۲؛ نور الثقلین، ج ۴، ص۱۷۰.</ref> یا نزدیکترین [[سرزمین]] [[روم]] به جزیرهالعرب شمردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۹۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص۳۲۶؛ الکامل، ج ۱، ص۴۷۹.</ref>. [[شکست]] [[ایرانیان]] در [[جنگ]] دوم موجب [[شادمانی]] [[مؤمنان]] شد: {{متن قرآن|فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ}}<ref>«در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند» سوره روم، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد میشوند» سوره روم، آیه ۴.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۸۰-۸۲.</ref> | ||
=== جنگهای پس از [[اسلام]] === | === جنگهای پس از [[اسلام]] === | ||
پس از [[هجرت پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، جنگهای متعددی میان [[مسلمانان]] با [[قریش]] و دیگر [[معاندان]] رخداد که آغازگر بیشتر آنها [[دشمنان اسلام]] بودند و [[نبرد]] مسلمانان، [[دفاعی]] بود<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۱۳.</ref>. به جنگهایی که در آنها [[پیامبر]] {{صل}} جنگاوران را [[همراهی]] میکرد، غَزْوه<ref>امتاع الاسماع، ج ۸، ص۳۳۰؛ فقهالغزوات، ص۱۹.</ref> و به مأموریتهایی که در آنها گروهی به [[فرماندهی]] شخصی از جانب [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای [[جنگ با دشمن]] اعزام میشدند [[سَریّه]] گفته میشد<ref> فقه الغزوات، ص۲۱؛ غزوات الرسول، ص۴۲۹؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۳۳۱.</ref>. کمترین تعداد افراد سریه را ۵ و بیشترین آنها را ۴۰۰ نفر دانستهاند<ref> فقه الغزوات، ص۲۰؛ امتاع الاسماع، ج ۹، ص۲۲۳.</ref>. برخی تعداد [[غزوهها]] را ۱۸، ۱۹، ۲۷<ref> المصنف، ج ۵، ص۲۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص۵؛ فتح الباری، ج ۸، ص۱۱۶.</ref> و تعداد [[سریهها]] را ۴۷ شمردهاند<ref> الطبقات، ج ۲، ص۵ - ۶.</ref> و برخی دیگر غزوهها را ۲۶ و سریهها را ۳۶ و برخی حدود ۷۰ مورد دانستهاند<ref>قصصالانبیاء، راوندی، ص۳۳۶؛ فتحالباری، ج ۸، ص۱۱۶.</ref>. نخستین سریهای که در [[قرآن]] ذکر شده [[سریه عبدالله بن جَحْش|سریه عبدالله بن جحش]] است که وی همراه ۸ نفر از [[مهاجران]] برای کسب [[آگاهی]] از وضع قریش به جنوب [[مکه]] اعزام شدند و پس از روبهرو شدن با قافلهای از [[مشرکان]]، وارد جنگ شده، | پس از [[هجرت پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، جنگهای متعددی میان [[مسلمانان]] با [[قریش]] و دیگر [[معاندان]] رخداد که آغازگر بیشتر آنها [[دشمنان اسلام]] بودند و [[نبرد]] مسلمانان، [[دفاعی]] بود<ref>الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۱۳.</ref>. به جنگهایی که در آنها [[پیامبر]] {{صل}} جنگاوران را [[همراهی]] میکرد، غَزْوه<ref>امتاع الاسماع، ج ۸، ص۳۳۰؛ فقهالغزوات، ص۱۹.</ref> و به مأموریتهایی که در آنها گروهی به [[فرماندهی]] شخصی از جانب [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای [[جنگ با دشمن]] اعزام میشدند [[سَریّه]] گفته میشد<ref> فقه الغزوات، ص۲۱؛ غزوات الرسول، ص۴۲۹؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۴، ص۳۳۱.</ref>. کمترین تعداد افراد سریه را ۵ و بیشترین آنها را ۴۰۰ نفر دانستهاند<ref> فقه الغزوات، ص۲۰؛ امتاع الاسماع، ج ۹، ص۲۲۳.</ref>. برخی تعداد [[غزوهها]] را ۱۸، ۱۹، ۲۷<ref> المصنف، ج ۵، ص۲۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص۵؛ فتح الباری، ج ۸، ص۱۱۶.</ref> و تعداد [[سریهها]] را ۴۷ شمردهاند<ref> الطبقات، ج ۲، ص۵ - ۶.</ref> و برخی دیگر غزوهها را ۲۶ و سریهها را ۳۶ و برخی حدود ۷۰ مورد دانستهاند<ref>قصصالانبیاء، راوندی، ص۳۳۶؛ فتحالباری، ج ۸، ص۱۱۶.</ref>. نخستین سریهای که در [[قرآن]] ذکر شده [[سریه عبدالله بن جَحْش|سریه عبدالله بن جحش]] است که وی همراه ۸ نفر از [[مهاجران]] برای کسب [[آگاهی]] از وضع قریش به جنوب [[مکه]] اعزام شدند و پس از روبهرو شدن با قافلهای از [[مشرکان]]، وارد جنگ شده، فرمانده آنان را کشتند و دو نفر را [[اسیر]] کردند. پس از این حادثه که در [[ماه حرام]] صورت گرفت، مشرکان مسلمانان را [[مذمت]] کردند و در نتیجه، [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام میپرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگتر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگتر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ میکنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> نازل شد و ضمن [[نکوهش]] این کار، [[کفر]] و بیرون راندن [[مسلمانان]] را از دیار خود بدتر از آن برشمرد<ref> تفسیر قمی، ج ۱، ص۷۱ - ۷۲؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۷۴ - ۷۵؛ بحارالانوار، ج ۵۶، ص۱۶.</ref>. | ||
از مهمترین جنگهای مسلمانان با [[کفار]] [[قریش]]، [[جنگ بدر]] است که در [[سال دوم هجری]] در منطقهای به همین نام رخ داد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۴۵؛ الطبقات، ج ۲، ص۱۴ - ۱۵.</ref>. شمار [[سپاه]] [[دشمن]] در این [[جنگ]] ۹۵۰ تا ۱۰۰۰ نفر<ref> المغازی، ج ۱، ص۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۴۵.</ref> و [[مسلمان]] ۳۱۳ تا ۳۱۹ نفر ذکر شده است<ref> سننالترمذی، ج ۳، ص۷۷؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۳۸۱؛ فتح الباری، ج ۷، ص۲۲.</ref>. با وجود این، مسلمانان با [[نصرت الهی]] در این جنگ [[پیروز]] شدند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>. در این جنگ ۱۴ نفر از مسلمانان [[شهید]] و از کفار، ۷۰ نفر کشته و ۷۰ نفر [[اسیر]] شدند<ref>ر. ک: المغازی، ج ۱، ص۱۴۵ـ ۱۵۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۶۹.</ref>. پس از جنگ بدر، [[یهود]] [[بنیقینقاع]] با [[آزار]] دادن زنی مسلمان و کشتن مردی مسلمان، [[پیمان]] خود را با مسلمانان شکستند<ref>الکامل، ج ۲، ص۱۳۸؛ تاریخ الاسلام، ج ۲، ص۱۴۵ - ۱۴۷.</ref>، از این رو، آیه {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن که خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> نازل و [[پیامبر]] به شکستن [[پیمان]] خود با این گروه [[مأمور]] شد<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج ۴، ص۱۷۹.</ref>. بر پایه برخی نقلها، آیه {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>«به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۲.</ref> که از [[شکست]] [[کافران]] در جنگ خبر داده، در این باره نازل شده است<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج ۴، ص۱۷۹؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۵۹.</ref>. پس از محاصره [[قلعه]] [[بنیقینقاع]] از جانب [[پیامبر]] {{صل}}، [[یهودیان]] آنجا [[تسلیم]] شدند و با انعقاد قراردادی [[مدینه]] را ترک کردند<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۷۳؛ الطبقات، ج ۲، ص۲۸.</ref>. | از مهمترین جنگهای مسلمانان با [[کفار]] [[قریش]]، [[جنگ بدر]] است که در [[سال دوم هجری]] در منطقهای به همین نام رخ داد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۴۵؛ الطبقات، ج ۲، ص۱۴ - ۱۵.</ref>. شمار [[سپاه]] [[دشمن]] در این [[جنگ]] ۹۵۰ تا ۱۰۰۰ نفر<ref> المغازی، ج ۱، ص۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۴۵.</ref> و [[مسلمان]] ۳۱۳ تا ۳۱۹ نفر ذکر شده است<ref> سننالترمذی، ج ۳، ص۷۷؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۳۸۱؛ فتح الباری، ج ۷، ص۲۲.</ref>. با وجود این، مسلمانان با [[نصرت الهی]] در این جنگ [[پیروز]] شدند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>. در این جنگ ۱۴ نفر از مسلمانان [[شهید]] و از کفار، ۷۰ نفر کشته و ۷۰ نفر [[اسیر]] شدند<ref>ر.ک: المغازی، ج ۱، ص۱۴۵ـ ۱۵۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۶۹.</ref>. پس از جنگ بدر، [[یهود]] [[بنیقینقاع]] با [[آزار]] دادن زنی مسلمان و کشتن مردی مسلمان، [[پیمان]] خود را با مسلمانان شکستند<ref>الکامل، ج ۲، ص۱۳۸؛ تاریخ الاسلام، ج ۲، ص۱۴۵ - ۱۴۷.</ref>، از این رو، آیه {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن که خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> نازل و [[پیامبر]] به شکستن [[پیمان]] خود با این گروه [[مأمور]] شد<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج ۴، ص۱۷۹.</ref>. بر پایه برخی نقلها، آیه {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>«به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۲.</ref> که از [[شکست]] [[کافران]] در جنگ خبر داده، در این باره نازل شده است<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۷۳؛ سبل الهدی، ج ۴، ص۱۷۹؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۵۹.</ref>. پس از محاصره [[قلعه]] [[بنیقینقاع]] از جانب [[پیامبر]] {{صل}}، [[یهودیان]] آنجا [[تسلیم]] شدند و با انعقاد قراردادی [[مدینه]] را ترک کردند<ref>تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۷۳؛ الطبقات، ج ۲، ص۲۸.</ref>. | ||
[[جنگ احد]] [[کارزار]] دیگری بود که [[قریش]] یک سال پس از [[جنگ بدر]] ([[سال سوم هجری]])<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۸۷؛ المغازی، ج ۱، ص۱۹۹؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۷۵.</ref> با [[هدف]] گرفتن [[انتقام]] از [[شکست]] [[بدر]] بر [[مسلمانان]] [[تحمیل]] کردند<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۴۷؛ سبل الهدی، ج ۴، ص۱۸۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۷۵.</ref>. شمار [[لشکریان]] [[قریش]] در این [[جنگ]] ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص۵۸۷ - ۵۸۸؛ الطبقات، ج ۲، ص۳۷؛ اعلامالوری، ج ۱، ص۱۷۶.</ref> و تعداد [[لشکر اسلام]] ۷۰۰ نفر<ref>اعلام الوری، ج ۱، ص۱۷۶؛ قصص الانبیاء، ص۳۳۸.</ref> نقل شده است. [[با تدبیر]] پیامبر درباره [[آرایش]] [[جنگی]] مسلمانان، آنان ابتدا [[پیروز]] شدند<ref>المغازی، ج ۱، ص۲۲۴، ۲۲۹ - ۲۳۰؛ الطبقات، ج ۲، ص۴۱ - ۴۲.</ref>؛ ولی بر اثر [[نافرمانی]] و [[غفلت]] شماری از آنان، مسلمانان [[شکست]] خوردند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست میداشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را میخواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>.<ref>الطبقات، ج ۲، ص۴۱ - ۴۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۷۷ - ۳۷۹؛ الروض الانف، ج ۵،ص ۴۳۹ - ۴۴۰.</ref> در این جنگ حدود ۷۰<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۳۸؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۰۰؛ بحار الانوار، ج ۱۰۸، ص۲۷۹.</ref> یا ۷۵<ref>فتح الباری، ج ۷، ص۲۸۸؛ غزوات الرسول، ص۱۵۱.</ref> یا ۸۱<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص۵۲؛ بحارالانوار، ج ۲۰، ص۱۴۳.</ref> نفر از مسلمانان به [[شهادت]] رسیدند و از [[لشکر]] [[دشمن]] تنها ۱۸ نفر کشته شدند<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۱۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۱۹۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۲۸۳.</ref>. پس از رهسپار شدن لشکر قریش به سوی [[مکه]]، آنان درصدد بازگشت به [[مدینه]] و نابود کردن [[مسلمانان]] برآمدند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و در پیجویی گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتادهاید آنان نیز چون شما به رنج افتادهاند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref> نازل شد و مسلمانان را به تعقیب [[دشمن]] فراخواند<ref>التبیان، ج ۳، ص۳۱۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۳۷۴.</ref>. [[پیامبراکرم]] {{صل}} همراه با [[مجاهدان]] در تعقیب دشمن تا منطقه حمراء الاسد پیش رفت و [[مشرکان]] چون عزمِ [[استوار]] مسلمانان را دیدند، از [[جنگ]] منصرف شده، به [[مکه]] بازگشتند<ref> مجمع البیان، ج ۲، ص۴۴۷ - ۴۴۸؛ البدایة و النهایه، ج ۴، ص۵۶ - ۵۷؛ غزوات الرسول، ص۱۵۹.</ref>. در همین سال<ref>الطبقات، ج ۲، ص۵۵؛ سبل الهدی، ج ۶، ص۳۹.</ref> سریه ذات الرجیع رخ داد. هنگامی که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ۶ یا ۱۰ نفر از مسلمانان را به [[فرماندهی]] [[مرثد]] برای [[تبلیغ اسلام]] در میان [[قبایل]] [[عضد]] و قاره اعزام کرد، شماری از مشرکان با محاصره این افراد قصد دستگیریِ آنان و تحویل دادنشان به [[مشرکان مکه]] را داشتند که به [[مقاومت]] آن مسلمانان و وقوع جنگ و [[شهادت]] برخی از آنان انجامید<ref> امتاع الاسماع، ج ۱، ص۱۸۵؛ غزوات الرسول، ص۴۵۶ - ۴۵۷.</ref>. به گزارشی، آیه {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> در باره شهدای این سریه نازل شد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۲۱؛ روح المعانی، ج ۲، ص۹۶؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۷، ص۱۹۷.</ref>؛ لکن [[روایات]] فراوانی از [[شیعه]] و [[سنی]] [[نزول]] این آیه را درباره واقعه «لیلة الفراش» و خوابیدن [[حضرت علی]] {{ع}} در بستر [[پیامبر]] در آن حادثه میدانند<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۰۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۲، ص۱۲۶.</ref>. | [[جنگ احد]] [[کارزار]] دیگری بود که [[قریش]] یک سال پس از [[جنگ بدر]] ([[سال سوم هجری]])<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص۱۸۷؛ المغازی، ج ۱، ص۱۹۹؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۷۵.</ref> با [[هدف]] گرفتن [[انتقام]] از [[شکست]] [[بدر]] بر [[مسلمانان]] [[تحمیل]] کردند<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۴۷؛ سبل الهدی، ج ۴، ص۱۸۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۷۵.</ref>. شمار [[لشکریان]] [[قریش]] در این [[جنگ]] ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص۵۸۷ - ۵۸۸؛ الطبقات، ج ۲، ص۳۷؛ اعلامالوری، ج ۱، ص۱۷۶.</ref> و تعداد [[لشکر اسلام]] ۷۰۰ نفر<ref>اعلام الوری، ج ۱، ص۱۷۶؛ قصص الانبیاء، ص۳۳۸.</ref> نقل شده است. [[با تدبیر]] پیامبر درباره [[آرایش]] [[جنگی]] مسلمانان، آنان ابتدا [[پیروز]] شدند<ref>المغازی، ج ۱، ص۲۲۴، ۲۲۹ - ۲۳۰؛ الطبقات، ج ۲، ص۴۱ - ۴۲.</ref>؛ ولی بر اثر [[نافرمانی]] و [[غفلت]] شماری از آنان، مسلمانان [[شکست]] خوردند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست میداشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را میخواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>.<ref>الطبقات، ج ۲، ص۴۱ - ۴۲؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۳۷۷ - ۳۷۹؛ الروض الانف، ج ۵،ص ۴۳۹ - ۴۴۰.</ref> در این جنگ حدود ۷۰<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۳۸؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۰۰؛ بحار الانوار، ج ۱۰۸، ص۲۷۹.</ref> یا ۷۵<ref>فتح الباری، ج ۷، ص۲۸۸؛ غزوات الرسول، ص۱۵۱.</ref> یا ۸۱<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص۵۲؛ بحارالانوار، ج ۲۰، ص۱۴۳.</ref> نفر از مسلمانان به [[شهادت]] رسیدند و از [[لشکر]] [[دشمن]] تنها ۱۸ نفر کشته شدند<ref>جامع البیان، ج ۴، ص۱۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۱۹۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۶، ص۲۸۳.</ref>. پس از رهسپار شدن لشکر قریش به سوی [[مکه]]، آنان درصدد بازگشت به [[مدینه]] و نابود کردن [[مسلمانان]] برآمدند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و در پیجویی گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتادهاید آنان نیز چون شما به رنج افتادهاند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref> نازل شد و مسلمانان را به تعقیب [[دشمن]] فراخواند<ref>التبیان، ج ۳، ص۳۱۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۴۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۳۷۴.</ref>. [[پیامبراکرم]] {{صل}} همراه با [[مجاهدان]] در تعقیب دشمن تا منطقه حمراء الاسد پیش رفت و [[مشرکان]] چون عزمِ [[استوار]] مسلمانان را دیدند، از [[جنگ]] منصرف شده، به [[مکه]] بازگشتند<ref> مجمع البیان، ج ۲، ص۴۴۷ - ۴۴۸؛ البدایة و النهایه، ج ۴، ص۵۶ - ۵۷؛ غزوات الرسول، ص۱۵۹.</ref>. در همین سال<ref>الطبقات، ج ۲، ص۵۵؛ سبل الهدی، ج ۶، ص۳۹.</ref> سریه ذات الرجیع رخ داد. هنگامی که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ۶ یا ۱۰ نفر از مسلمانان را به [[فرماندهی]] [[مرثد]] برای [[تبلیغ اسلام]] در میان [[قبایل]] [[عضد]] و قاره اعزام کرد، شماری از مشرکان با محاصره این افراد قصد دستگیریِ آنان و تحویل دادنشان به [[مشرکان مکه]] را داشتند که به [[مقاومت]] آن مسلمانان و وقوع جنگ و [[شهادت]] برخی از آنان انجامید<ref> امتاع الاسماع، ج ۱، ص۱۸۵؛ غزوات الرسول، ص۴۵۶ - ۴۵۷.</ref>. به گزارشی، آیه {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> در باره شهدای این سریه نازل شد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۲۱؛ روح المعانی، ج ۲، ص۹۶؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۷، ص۱۹۷.</ref>؛ لکن [[روایات]] فراوانی از [[شیعه]] و [[سنی]] [[نزول]] این آیه را درباره واقعه «لیلة الفراش» و خوابیدن [[حضرت علی]] {{ع}} در بستر [[پیامبر]] در آن حادثه میدانند<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۰۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۲، ص۱۲۶.</ref>. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
=== [[دنیاطلبی]] === | === [[دنیاطلبی]] === | ||
به دست آوردن [[مال]] و [[جاه]] در [[دنیا]]، از دیگر زمینههای بروز [[جنگ]] به شمار میرود، چنانکه بسیاری از [[جنگهای اعراب جاهلی]] با این [[هدف]] صورت میگرفت<ref>آثار الحرب، ص۵۳.</ref>. برخی از [[مسلمانان]] نیز گاه به همین | به دست آوردن [[مال]] و [[جاه]] در [[دنیا]]، از دیگر زمینههای بروز [[جنگ]] به شمار میرود، چنانکه بسیاری از [[جنگهای اعراب جاهلی]] با این [[هدف]] صورت میگرفت<ref>آثار الحرب، ص۵۳.</ref>. برخی از [[مسلمانان]] نیز گاه به همین انگیزه به [[ستیزهجویی]] با دیگران میپرداختند که [[قرآن]] این کار را مطرود شمرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر میروید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام میکند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمتهای بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند بر شما منّت نهاد (و به اسلام راه نمود) بنابراین بررسی کنید، بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۱۶۳؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۵۳۵.</ref> | ||
=== [[اختلافات]] [[عقیدتی]] و گروهی === | === [[اختلافات]] [[عقیدتی]] و گروهی === | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
=== نشان دادن [[اقتدار]] جنگی به دشمن === | === نشان دادن [[اقتدار]] جنگی به دشمن === | ||
[[قرآن]] غرض از [[آمادهسازی]] و تهیه [[ابزار نظامی]] را [[ترساندن]] [[دشمنان]] دانسته است: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ [[ترساندن دشمن]] هنگامی تحقق مییابد که [[قدرت]] و توان جنگی به دشمن نشان داده شود، چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[عمرة القضاء]] با نمایان کردن بازوی راست خود به [[مسلمانان]] نیز [[فرمان]] داد تا با برهنه کردن بازوی راست، [[قدرت]] خود را به [[دشمن]] نشان داده تا در [[دل]] دشمن [[هراس]] افکنند<ref>المغازی، ج ۲، ص۷۳۵ - ۷۳۶؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص۸۲۷ - ۸۲۸؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص۴۲۹ - ۴۳۰.</ref>. [[لشکریان]] [[اسلام]] پیش از [[فتح مکه]] نیز [[مأمور]] شدند تا در برابر | [[قرآن]] غرض از [[آمادهسازی]] و تهیه [[ابزار نظامی]] را [[ترساندن]] [[دشمنان]] دانسته است: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ [[ترساندن دشمن]] هنگامی تحقق مییابد که [[قدرت]] و توان جنگی به دشمن نشان داده شود، چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[عمرة القضاء]] با نمایان کردن بازوی راست خود به [[مسلمانان]] نیز [[فرمان]] داد تا با برهنه کردن بازوی راست، [[قدرت]] خود را به [[دشمن]] نشان داده تا در [[دل]] دشمن [[هراس]] افکنند<ref>المغازی، ج ۲، ص۷۳۵ - ۷۳۶؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۳، ص۸۲۷ - ۸۲۸؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص۴۲۹ - ۴۳۰.</ref>. [[لشکریان]] [[اسلام]] پیش از [[فتح مکه]] نیز [[مأمور]] شدند تا در برابر فرمانده دشمن با تمام تجهیزات نظامی رژه بروند<ref>المغازی، ج ۲، ص۸۱۸؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۴، ص۸۶۳.</ref>. برخی از [[مفسران]] یکی از مصادیق [[استحکام]] و «[[غلظت]]» را در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.</ref> نمایش دادن قدرت نظامیِ خود به دشمن دانستهاند<ref>تفسیر نمونه، ج ۸، ص۱۹۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۹۲-۹۳.</ref> | ||
=== فرماندهی [[جنگ]] === | === فرماندهی [[جنگ]] === | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
=== گردآوری اطلاعات از دشمن === | === گردآوری اطلاعات از دشمن === | ||
از دیگر امور لازم در جنگ، اطلاع یابی از وضع دشمن است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر میروید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام میکند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمتهای بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>، این آیه هرچند درباره تشخیص دادن [[مؤمن]] از [[کافر]]<ref>جامع البیان، ج ۵، ص۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۶۴.</ref> و [[دوست]] از [[دشمن]] نازل شده، تعبیر آن: {{متن قرآن|فَتَبَيَّنُوا}} مطلق است و میتوان آن را شامل همه امور مرتبط با [[جنگ]] شمرد<ref>تفسیر غریب القرآن، ص۵۳۳؛ الفرقان، ج ۷، ص۲۵۷ - ۲۵۸؛ راهنما، ج ۳، ص۵۲۳.</ref>. برخی در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا}}<ref>«ای مؤمنان! آمادگیتان را حفظ کنید و دسته دسته یا همگان با هم (برای جهاد) به راه افتید» سوره نساء، آیه ۷۱.</ref> که بر [[آمادگی]] و [[هشیاری]] پیش از حرکت به سوی دشمن [[اصرار]] دارد، بر [[ضرورت]] [[تجسس]] از وضع دشمن پیش از حرکت تأکید کردهاند<ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص۵۸۱؛ المنار، ج ۵، ص۲۵۰؛ المنیر، ج ۵، ص۱۵۱.</ref>. در [[سیره پیامبر]] {{صل}} نیز استفاده مکرر از افراد خودی برای تجسس از وضع دشمن گزارش شده است<ref>ر. ک: شیوه فرماندهی پیامبر، ص۱۰۰ - ۲۰۰؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۶، ص۵۸۲ - ۵۸۵، «تجسس».</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ۹۳.</ref> | از دیگر امور لازم در جنگ، اطلاع یابی از وضع دشمن است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر میروید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام میکند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمتهای بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>، این آیه هرچند درباره تشخیص دادن [[مؤمن]] از [[کافر]]<ref>جامع البیان، ج ۵، ص۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۶۴.</ref> و [[دوست]] از [[دشمن]] نازل شده، تعبیر آن: {{متن قرآن|فَتَبَيَّنُوا}} مطلق است و میتوان آن را شامل همه امور مرتبط با [[جنگ]] شمرد<ref>تفسیر غریب القرآن، ص۵۳۳؛ الفرقان، ج ۷، ص۲۵۷ - ۲۵۸؛ راهنما، ج ۳، ص۵۲۳.</ref>. برخی در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا}}<ref>«ای مؤمنان! آمادگیتان را حفظ کنید و دسته دسته یا همگان با هم (برای جهاد) به راه افتید» سوره نساء، آیه ۷۱.</ref> که بر [[آمادگی]] و [[هشیاری]] پیش از حرکت به سوی دشمن [[اصرار]] دارد، بر [[ضرورت]] [[تجسس]] از وضع دشمن پیش از حرکت تأکید کردهاند<ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص۵۸۱؛ المنار، ج ۵، ص۲۵۰؛ المنیر، ج ۵، ص۱۵۱.</ref>. در [[سیره پیامبر]] {{صل}} نیز استفاده مکرر از افراد خودی برای تجسس از وضع دشمن گزارش شده است<ref>ر.ک: شیوه فرماندهی پیامبر، ص۱۰۰ - ۲۰۰؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۶، ص۵۸۲ - ۵۸۵، «تجسس».</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ۹۳.</ref> | ||
=== نگاهبانی از اطلاعات و [[اسرار]] خودی === | === نگاهبانی از اطلاعات و [[اسرار]] خودی === | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
=== [[آرامش روحی]] جنگاوران === | === [[آرامش روحی]] جنگاوران === | ||
از جمله عوامل مهم [[پیروزی]] یا شکست در [[جنگها]]، چگونگی [[روحیه]] مبارزان و [[آرامش]] یا [[اضطراب]] [[حاکم]] بر | از جمله عوامل مهم [[پیروزی]] یا شکست در [[جنگها]]، چگونگی [[روحیه]] مبارزان و [[آرامش]] یا [[اضطراب]] [[حاکم]] بر فرمانده [[جنگ]] است. این نکته را میتوان از آیات متعددی دریافت که از فرو فرستادن آرامش بر پیامبر و [[مؤمنان]] در هنگام جنگ یاد کردهاند؛ مانند: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}<ref>«آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است» سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۸.</ref>؛ نیز آیاتی که از [[اطمینان]] و استواریِ [[قلب]] جنگجویان سخن گفتهاند: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref>«و خداوند آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دلهاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و خداوند آن را جز مژدهای (برایتان) قرار نداد و اینکه دلتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند نیست که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که (خداوند) خوابی سبک را بر شما فرا میپوشاند تا از سوی او آرامشی (برای شما) باشد و از آسمان آبی فرو میباراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند و پلیدی شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را نیرومند سازد و گامها (یتان) را بدان استوار دارد» سوره انفال، آیه ۱۱.</ref> یا بر ایجاد [[رعب]] و [[وحشت]] در قلب دشمن دلالت دارند: {{متن قرآن|إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان به فرشتگان وحی میفرمود که من با شمایم پس مؤمنان را استوار دارید؛ من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، (با شمشیر) بر فراز گردنها (شان/ بر سرشان) بزنید و دستشان را کوتاه کنید» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>. | ||
از جمله امور مؤثر در آرامش و تقویت روحیه نیروهای خودی و [[تضعیف]] [[روحیه]] [[دشمن]] عبارتاند از ذکر موارد [[ضعف]] دشمن: {{متن قرآن|إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر زخمی به شما (در احد) برسد زخمی همانند آن به آن گروه رسیده است، و ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) میگردانیم و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref>، یادآوری امتیازات خود به دشمن: {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و در پیجویی گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتادهاید آنان نیز چون شما به رنج افتادهاند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref>، کم جلوه دادن تعداد و توان نیروهای دشمن و زیاد نشان دادن نیروهای خودی: {{متن قرآن|إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}<ref>«و آنگاه را (یاد کن) که آنان را- چون رویاروی شدید- به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود» سوره انفال، آیه ۴۴.</ref>، [[تهدید]] دشمن به نبردی دشوار: {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بیگمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، القای [[شکست]] به نیروهای دشمن: {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>«به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۲.</ref>، [[جوان]] نشان دادن نیروهای خودی به دشمن که این امر از احادیثی استفاده میشود که {{متن قرآن|قُوَّةٍ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> را به [[خضاب کردن]] ریش جنگجویان [[تفسیر]] کردهاند<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص۱۲۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص۸۹.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۹۴-۹۵.</ref> | از جمله امور مؤثر در آرامش و تقویت روحیه نیروهای خودی و [[تضعیف]] [[روحیه]] [[دشمن]] عبارتاند از ذکر موارد [[ضعف]] دشمن: {{متن قرآن|إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر زخمی به شما (در احد) برسد زخمی همانند آن به آن گروه رسیده است، و ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) میگردانیم و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref>، یادآوری امتیازات خود به دشمن: {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و در پیجویی گروه (مشرکان) سست نشوید، اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتادهاید آنان نیز چون شما به رنج افتادهاند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref>، کم جلوه دادن تعداد و توان نیروهای دشمن و زیاد نشان دادن نیروهای خودی: {{متن قرآن|إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست میشدید و در کار (جنگ) اختلاف مییافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشهها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}<ref>«و آنگاه را (یاد کن) که آنان را- چون رویاروی شدید- به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود» سوره انفال، آیه ۴۴.</ref>، [[تهدید]] دشمن به نبردی دشوار: {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بیگمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، القای [[شکست]] به نیروهای دشمن: {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>«به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان میآورند و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۲.</ref>، [[جوان]] نشان دادن نیروهای خودی به دشمن که این امر از احادیثی استفاده میشود که {{متن قرآن|قُوَّةٍ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> را به [[خضاب کردن]] ریش جنگجویان [[تفسیر]] کردهاند<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص۱۲۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص۸۹.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۹۴-۹۵.</ref> | ||
=== [[گزینش]] [[رزمندگان]] لایق و شایسته === | === [[گزینش]] [[رزمندگان]] لایق و شایسته === | ||
ملاکِ [[پیروزی]] و [[موفقیت]] در [[جنگ]]، پر شمار بودن جنگجویان نیست و چه بسا که [[لشکر]] پر شمار شکست میخورد: {{متن قرآن|إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«(ای کافران!) اگر پیروزی میخواستید پیروزی به سراغتان آمد و اگر (از کفر و دشمنی) دست بردارید برای شما بهتر است و اگر باز گردید ما نیز باز میگردیم و گروه شما هرگز دستتان را نخواهند گرفت هرچند بسیار باشند و (بدانید که) خداوند با مؤمنان است» سوره انفال، آیه ۱۹.</ref> و در برابر، نیروی کمشمار بر آن [[پیروز]] میگردد: {{متن قرآن| فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>، بلکه آنچه مهم است وجود نیروهای شایسته با اوصاف و ویژگیهای اساسی چون [[ایمان به خدا]]، داشتن [[اراده]] [[قوی]] و [[استقامت]] در برابر دشمن است، چنانکه در آیه {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> این [[خصلتها]] برای جنگاوران ستوده شدهاند. گاه ۲۰ نفر از چنین نیروهایی بر ۲۰۰ نفر یا ۱۰۰ نفر از آنها بر ۱۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن پیروز میشوند: {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ }}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره انفال، آیه ۶۵.</ref> به موجب آیه {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>، [[طالوت]] با آزمودن نیروی استقامت و [[بردباری]] در [[لشکریان]] خود، رزمندگانی شایسته برگزید. | ملاکِ [[پیروزی]] و [[موفقیت]] در [[جنگ]]، پر شمار بودن جنگجویان نیست و چه بسا که [[لشکر]] پر شمار شکست میخورد: {{متن قرآن|إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«(ای کافران!) اگر پیروزی میخواستید پیروزی به سراغتان آمد و اگر (از کفر و دشمنی) دست بردارید برای شما بهتر است و اگر باز گردید ما نیز باز میگردیم و گروه شما هرگز دستتان را نخواهند گرفت هرچند بسیار باشند و (بدانید که) خداوند با مؤمنان است» سوره انفال، آیه ۱۹.</ref> و در برابر، نیروی کمشمار بر آن [[پیروز]] میگردد: {{متن قرآن| فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>، بلکه آنچه مهم است وجود نیروهای شایسته با اوصاف و ویژگیهای اساسی چون [[ایمان به خدا]]، داشتن [[اراده]] [[قوی]] و [[استقامت]] در برابر دشمن است، چنانکه در آیه {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> این [[خصلتها]] برای جنگاوران ستوده شدهاند. گاه ۲۰ نفر از چنین نیروهایی بر ۲۰۰ نفر یا ۱۰۰ نفر از آنها بر ۱۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن پیروز میشوند: {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ }}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره انفال، آیه ۶۵.</ref> به موجب آیه {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری میآزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که میدانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>، [[طالوت]] با آزمودن نیروی استقامت و [[بردباری]] در [[لشکریان]] خود، رزمندگانی شایسته برگزید. راهبرد دیگر در زمینه [[گزینش]] نیروی [[جنگی]]، معاف کردن [[بیماران]] و [[ناتوانان]] از حضور در [[جنگ]] است: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۹۵.</ref> | ||
=== پاکسازی افراد مردد و [[منافق]] === | === پاکسازی افراد مردد و [[منافق]] === | ||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
از دیگر رویههای موفق [[جنگی]]، هدف قرار دادن نقاط حساس افراد و مراکز دشمن است، از اینرو در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان به فرشتگان وحی میفرمود که من با شمایم پس مؤمنان را استوار دارید؛ من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، (با شمشیر) بر فراز گردنها (شان/ بر سرشان) بزنید و دستشان را کوتاه کنید» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref> [[مسلمانان]] [[مأمور]] شدهاند که در [[نبرد]] با دشمن ضربههای خود را بر نقاط حساس همچون سر و دست او وارد سازند. برخی مراد از {{متن قرآن|بَنَانٍ}} را دست و پاهای دشمن دانستهاند تا دشمن با از دست دادن آنها زمینگیر شود و [[قادر]] به تحرک و حمل [[سلاح]] نباشد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۳۷۹؛ المیزان، ج ۹، ص۲۲.</ref>. برخی گفتهاند مراد، ضربه به سرهای پیادگان دشمن و دست و پاهای سواران است<ref>نمونه، ج ۷، ص۱۰۸.</ref>. در آیهای دیگر از [[هجوم]] [[لشکر اسلام]] به [[قلب]] [[سپاه]] دشمن و پراکنده کردن آنان سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا}}<ref>«و با آن (تاختن)، در میان جمعی (از دشمنان) درآمدند،» سوره عادیات، آیه ۵.</ref>.<ref>نمونه، ج ۷، ص۱۰۸.</ref> | از دیگر رویههای موفق [[جنگی]]، هدف قرار دادن نقاط حساس افراد و مراکز دشمن است، از اینرو در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان به فرشتگان وحی میفرمود که من با شمایم پس مؤمنان را استوار دارید؛ من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، (با شمشیر) بر فراز گردنها (شان/ بر سرشان) بزنید و دستشان را کوتاه کنید» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref> [[مسلمانان]] [[مأمور]] شدهاند که در [[نبرد]] با دشمن ضربههای خود را بر نقاط حساس همچون سر و دست او وارد سازند. برخی مراد از {{متن قرآن|بَنَانٍ}} را دست و پاهای دشمن دانستهاند تا دشمن با از دست دادن آنها زمینگیر شود و [[قادر]] به تحرک و حمل [[سلاح]] نباشد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۳۷۹؛ المیزان، ج ۹، ص۲۲.</ref>. برخی گفتهاند مراد، ضربه به سرهای پیادگان دشمن و دست و پاهای سواران است<ref>نمونه، ج ۷، ص۱۰۸.</ref>. در آیهای دیگر از [[هجوم]] [[لشکر اسلام]] به [[قلب]] [[سپاه]] دشمن و پراکنده کردن آنان سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا}}<ref>«و با آن (تاختن)، در میان جمعی (از دشمنان) درآمدند،» سوره عادیات، آیه ۵.</ref>.<ref>نمونه، ج ۷، ص۱۰۸.</ref> | ||
از امور مؤثر در [[شکست]] دشمن، کشتن [[فرماندهان]] و [[پیشوایان]] آنهاست. در آیه {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ }}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref> از شکست سپاه [[کفر]] بر اثر نابودیِ | از امور مؤثر در [[شکست]] دشمن، کشتن [[فرماندهان]] و [[پیشوایان]] آنهاست. در آیه {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ }}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref> از شکست سپاه [[کفر]] بر اثر نابودیِ فرمانده آنان [[جالوت]] به دست [[داود]] یاد شده است. به تصریح [[مفسران]]، پس از کشته شدن جالوت [[ترس]] بر افراد سپاه او [[حاکم]] شد و به سرعت شکست خوردند<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص۸۴۴؛ التبیان، ج ۲، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۹۷.</ref> | ||
=== کاربرد تاکتیکهای نظامی === | === کاربرد تاکتیکهای نظامی === | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
=== [[تشویق]] و [[تنبیه]] جنگجویان === | === [[تشویق]] و [[تنبیه]] جنگجویان === | ||
دیگر | دیگر راهبرد مهم [[جنگی]] تشویق افراد شرکت کننده در جنگ است تا موجب تشویق دیگران برای مشارکت در جنگ شود. این راهبرد، شیوههای مختلفی دارد؛ از جمله برخورد خوب فرمانده با جنگجویان: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، [[مشورت]] با آنان در امور جنگ، [[برتری]] دادن آنان بر کسانی که در جنگ شرکت نکردهاند: {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده و به همگان وعده نیکو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref> و حتی ترجیح کسانی که سابقه بیشتری در نبرد دارند بر آنان که سابقه کمتری دارند: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و شما را چه میشود که در راه خداوند هزینه نمیکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین از آن خداوند است و در میان شما آنکه پیش از پیروزی (مکّه)، هزینه و جنگ کرده است (با کسان دیگر) برابر نیست؛ آنان از کسانی که پس از آن پیروزی، هزینه و جنگ کردهاند بلند پایهترند و خداوند به همه نوید پاداش نیک داده است و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره حدید، آیه ۱۰.</ref> در برابر، آنها که از شرکت کردن در جنگ [[تخلف]] کنند، سزاوار تنبیه و [[مجازات]] هستند که این راهبرد هم شیوههای گوناگونی دارد؛ مانند: | ||
# قطع | # قطع ارتباط [[مردم]] با آنان، چنانکه متخلفان از [[جنگ تبوک]] این گونه تنبیه شدند؛ به گونهای که سه نفر از آنان به ناچار [[مدینه]] را ترک کردند: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>.<ref>التبیان، ج ۵، ص۳۱۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۱۳۷.</ref> | ||
# [[محروم]] کردن آنان از [[غنایم جنگی]]، چنان که این [[تنبیه]] درباره برخی متخلفان در [[صدر اسلام]] [[اعمال]] شد: {{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمتهایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک میبرید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص۱۰۴ - ۱۰۵؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۹۱.</ref> با این همه، در مواردی که جنگجویان بر اثر [[خطا]] یا فشار زیاد [[دشمن]] از فعالیت [[جنگی]] کنارهگیرند، میتوان آنان را [[عفو]] کرد، چنان که [[خداوند]] خطای فراریان [[جنگ احد]] را بخشید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref>.<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۵۰؛ الصافی، ج ۱، ص۳۹۴.</ref> و به پیامبرش هم [[فرمان]] داد تا از خطای آنان در گذرد: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | # [[محروم]] کردن آنان از [[غنایم جنگی]]، چنان که این [[تنبیه]] درباره برخی متخلفان در [[صدر اسلام]] [[اعمال]] شد: {{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمتهایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک میبرید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص۱۰۴ - ۱۰۵؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۹۱.</ref> با این همه، در مواردی که جنگجویان بر اثر [[خطا]] یا فشار زیاد [[دشمن]] از فعالیت [[جنگی]] کنارهگیرند، میتوان آنان را [[عفو]] کرد، چنان که [[خداوند]] خطای فراریان [[جنگ احد]] را بخشید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref>.<ref>التبیان، ج ۳، ص۲۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۵۰؛ الصافی، ج ۱، ص۳۹۴.</ref> و به پیامبرش هم [[فرمان]] داد تا از خطای آنان در گذرد: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | ||